eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
65.1هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
23.9هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید🌱 🔹امام علی (ع): مؤمن آن کسى است که خود را به جهت رفاه مردم در زحمت بیندازد و دیگران از او در أمنیّت و آسایش باشند. کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 اقتدار سلطان ! 🍀 حرمت شوهر تو خونه باید حفظ بشه ! خلاااااص کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این خیلی خوبه😂😁 شوخی با پرنده ها😅 کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
ایموجی فقط ایشون😁😍 تجربه فرزندآوری بانوی بهشتی http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
💠پیرمرد قفل ساز و امام زمان عج مردی سال‌ها در آرزوی دیدن امام زمان عج بود و از اینکه توفیق پیدا نمی‌کرد امام را ببیند رنج می‌برد مدت‌ها ریاضت کشید، شب‌ها بیدار می‌ماند و دعا و راز و نیاز می‌کرد معروف است هر کس بدون وقفه چهل شبِ چهارشنبه بہ مسجد سهله (کوفه) برود و نماز مغرب و عشاء خود را آنجا بخواند سعادت تشرف بہ محضر امام زمان عج را خواهد یافت. این مرد عابد مدت‌ها این کار را هم کرد ولی باز هم اثری ندید ولی بخاطر این عبادت‌ها و شب زنده‌داری‌ها و... صفا و نورانیت خاصی پیدا کرده بود تا اینکه روزی بہ او الهام شد: الان حضرت بقیة الله عج در بازار آهنگران در مغازه پیرمردی قفل ساز نشسته است اگر می‌خواهی او را ببینی بہ آنجا برو! او حرکت کرد و وقتی بہ آن مغازه رسید، دید حضرت مهدی عج آنجا نشسته و با آن پیرمرد گرم گفتگو هستند اینک ادامه داستان از زبان آن دانشمند: بہ امام عج سلام دادم، حضرت جواب سلامم را داد و بہ من اشاره کرد که اکنون ساکت باش و تماشا کن! در این حال دیدم پیرزنی که ناتوان بود، عصا بہ دست و با قد خمیده وارد مغازه شد و قفلی را نشان داد و گفت: آیا ممکن است برای رضای خدا این قفل را سه ریال از من بخرید؟ من بہ این سه ریال پول احتیاج دارم پیرمرد قفل ساز، قفل را نگاه کرد و دید قفل، بی‌عیب و سالم است گفت: مادر چرا مال مسلمانی را ارزان بخرم و حق کسی را ضایع کنم؟ این قفل تو اکنون هشت ریال ارزش دارد من اگر بخواهم سود کنم به هفت ریال می‌خرم زیرا در این معامله بیش از یک ریال سود بردن بی انصافی است اگر می‌خواهی بفروشی من هفت ریال می‌خرم و باز تکرار می‌کنم که قیمت واقعی آن هشت ریال است، من چون کاسب هستم و باید نفع ببرم یک ریال ارزان تر خریداری می‌کنم پیرزن ابتدا باور نکرد و گفت: هیچکس این قفل را سه ریال از من نخرید تو اکنون می‌خواهی هفت ریال از من بخری؟! بہ هرحال پیرمرد قفل ساز هفت ریال بہ آن زن داد و قفل را خرید وقتی پیرزن رفت امام زمان عج خطاب بہ من فرمودند: مشاهده کردی؟! این گونه باشید تا من بہ سراغ شما بیایم، ریاضت و سیر و سلوک لازم نیست مسلمانی را در عمل نشان دهید تا من شما را یاری کنم از بین همه افراد این شهر من این پیرمرد را انتخاب کردم چون او دین دارد و خدا را می‌شناسد از اول بازار این پیرزن برای فروش قفلش تقاضای سه ریال کرد اما چون او را محتاج و نیازمند دیدند همه سعی کردند از او ارزان بخرند و هیچکس حاضر نشد حتی سه ریال از او بخرد درحالیکه این پیرمرد بہ هفت ریال خرید بخاطر همین انسانیت و انصاف این پیرمرد هر هفته بہ سراغش می‌آیم و با هم گفتگو می‌کنیم. ‌ ‌ کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
توسل شهید مدافع حرم سید محمد جواد حسن زاده به سریال مختارنامه برای کسب رضایت همسر برای رضایت همسر همه تلاشش را می‌کرد؛ برای اینکه راضی شود به رفتنش، به نبودنش و یا شاید هم به شهادتش. آن زمان از شبکه‌های تلویزیون فیلم مختارنامه پخش می‌شد. درست آن قسمتی که زنان کوفه در میدان جمع می‌شوند تا مانع رفتن همسران و فرزندانشان برای قیام اباعبدالله الحسین (ع) باشند، سید جواد سراسیمه همسرش را صدا می‌زند: «خانم بدو بیا کار واجب دارم. بدو. این قسمت رو با دقت نگاه کن بعد برداشتت رو از فیلم بگو.» همسر ایشان که اصلاً فکرش را هم نمی‌کرد از صحبت‌هایش علیه خودش استفاده می‌شود، بعد از دیدن فیلم خیلی با تحکم و ناراحتی می‌گوید: - این‌ها خیلی نامردن؛ کارشون خیلی بد بوده؛ نه این‌که فقط مختص زمان خودشون باشه. نه، این کار توی کل تاریخ اسلام نقش داشته. - پس تو مخالفی و میگی که کارشون درست نیست؟! - آره مخالفم - پس تو مثل این‌ها نباش؛ تو راهشون رو ادامه نده!! همسر «سید جواد» متعجب از این صحبت‌ها چند دقیقه‌ای سکوت می‌کند و به فکر فرو می‌رود. بعد با اطمینان می‌گوید: «من کاملاً قانع شدم. از نظر دین و وظیفه شرعی و اسلامی که بر عهده من هست، کاملاً راضی هستم. اما از نظر احساسی دیگه دست خودم نیست. شاید گریه کنم یا هر کاری که عواطف زنانه ایجاب می‌کنه اما تو اهمیت نده به گریه‌های من. نکنه رفتار من مانع رفتنت بشه». کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وااای این عالیه😳👍👍 عجب جلوه های ویژه ای ادم میخکوب میشه نگاه کنه عین فیلم اگشنه😁 فقط گوینده خبر که با جلوه های ویژه سرفه هم میکنه😄 اخبار داغ سلبریتی ها ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅ @BaSELEBRTY کانالهای ما 👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کامیونه ها، البته راننده شم راننده س😁👍😎 کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
✨﷽✨ 💠 خاطرات 💠 ✍حاج آقا قرائتی در خيابان هاى مدينه قدم مى زدم كه يكى از ايرانى‌ها نظرم را به خود جلب كرد. او با يكى از كاسب هاى مدينه حرفش شده بود. بحث بر سر جنگ ايران و عراق بود. مرد كاسب مى گفت: قرآن مى گويد: (والصلح خير) حالا كه صدام پيشنهاد صلح داده، چرا شما صلح را نمى پذيريد؟ زائر ايرانى نمى توانست او را قانع كند. زائران ايرانى نگاهشان كه به من افتاد گفتند: آقاى قرائتى! بيا جواب اين آقا را بده. 💥من به يكى از ايرانى‌ها گفتم: يكى از طاقه هاى پارچه را بردار و فرار كن. او همين كار را كرد. صاحب مغازه خواست فرياد بزند، گفتم: (والصلح خير)! خواست ايرانى را تعقيب كند گفتم: (والصلح خير) ! گفت: پارچه‌ام را بردند. گفتم: حرف ما هم با صدام همين است. دزدى كرده و خسارت زده، مى گوئيم جبران كند، بعد صلح كنيم. گفت: حالا فهميدم. 📚کتاب خاطرات حاج آقا قرائتی ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اضافه شدن داستان «حاج قاسم» در کتاب‌های درسی وزیر آموزش و پرورش: 🔹جایی در کشور سوریه نبود که وارد شویم و مردم و مسئولان با عظمت از «حاج قاسم» یاد نکنند. 🔹پول داشته باشیم مدارس خودمان را می سازیم 🔹شایعه شد‌که برای ساخت و ساز مدارس سوریه به این کشور سفر کرده ام.قرار بود تجریباتمان را در اختیار سوریه‌ای‌ها بگذاریم. اخبار داغ سلبریتی ها ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅ @BaSELEBRTY کانالهای ما 👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پشه طمع کار! 😳😁 💠💠💠💠💠 📙 كشاورزی هر سال که گندم میكاشت، ضرر میكرد. تا اینكہ یك سال تصمیم گرفت، با خدا شریك شود و زراعتش را شریكی بكارد. اول زمستان موقع بذرپاشی نذر كرد كه هنگام برداشت محصول، نصف آن را در راہ خدا، بین فقرا و مستمندان تقسیم كند. اتفاقاً آن سال، سال خوبی شد و محصول زیادی گیرش آمد. هنگام درو از همسایه‌هایش كمك گرفت و گندمها را درو كرد و خرمن زد. اما طمع بر او غالب شد و تمام گندمها را بار خر كرد و به خانه‌اش برد و گفت: «خدایا، امسال تمام زراعت مال من، سال بعد همه اش مال تو!» از قضا سال بعد هم سال خیلی خوبی شد، اما باز طمع نگذاشت كه مرد كشاورز نذرش را ادا كند. باز رو كرد به خدا و گفت: «ای خدا، امسال هم اگر اجازہ دهی، تمام گندم‌ها را من میبرم و در عوض دو سال پشت سر هم، برای تو كشت میكنم!» سال سوم از دو سال قبل هم بهتر بود و مرد كشاورز مجبور شد، از همسایگانش چند تا خر و جوال بگیرد، تا بتواند محصول را به خانه برساند. وقتی روانه شهر شد، در راہ با خدا راز و نیاز میكرد كه: «خدایا، قول میدهم سه سال آیندہ همه گندم‌ها را در راہ تو بدهم!!» همینطور كه داشت این حرفها را میزد، به رودخانه‌ای رسید. خرها را راند، تا از رودخانه عبور كنند كه ناگهان باران شدیدی بارید و سیلابی راہ افتاد و تمام گندم‌ها و خرها را یكجا برد. مردك دستپاچه شد و به كوہ بلندی پناہ برد و با ناراحتی داد زد: «های های خدا! گندم‌ها مال خودت، خر و جوال مردم را كجا میبری؟» هرکه را باشد طمع اَلکَن شود با طمع کی چشم و دل روشن شود @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام به همگی منم گفتم بیام خاطره بَدم رو بگم 😐😂🤦‍♂ یه بار دیر رفتم سر یه کلاسی که تا حالا نرفته بودم، گفتم: ببخشید استاد، تو حذف و اضافه برداشتم. گفت: بفرمایید بشینید. نشستم، به بغل دستیم گفتم: حاجی حال کردی پیچوندمش؟! 😌 گفت: استاد منم، اونی که نشسته جای من داره کنفرانس میده، بفرما بیرون! 😂 شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
باسلام به سوتی دهندگان 🌹🌹باسوتی هاتون خیلی حال میکنم☺️ این سوتی من برمیگرده به موقع اشنایی منواقامون😘 چندوقت بودازمدرسه تاخونه یه موتوری دنبالم میکرد🤨اول میگفتم نه بابا توهم برم داشته..🤔امادیدم نه واقعادنبال منه...به دوستم گفتم وقرارشدبعدمدرسه جلوشوبگیریم...زنگ اخربودوایستادیم تاهمه برن بیرون بعدمابریم..یکم که خلوت شداومدیم بیرون روبه رو مدرسه باموتور (دوستشم بودپشتش)وایستاده بودن😎😎 بادوستم رفتیم سمتشون اوناهم داشتن باتعجب مارونگاه میکردن😳😳نمدونم چیشدپام پیچ خورد شپلق افتادم زمین خیلی ضایع خوردم همه جام خاکی شده بودپیشونیمم میسوخت 🤕اوناهم داشتن مارونگاه میکردن باعصبانیت بلندشدم رفتم سمتشون گفتم چی جونم میخای دنبالم راه افتادی اونم سرشوانداخته بودپایین منم کفشمو دراوردم یه چندتا زدم توسرش😁😁ازموتورپیداه شدورفت...منم بلند دادزدم دیگه نبینم دنبالم راه بیفتی 😡😡بعدش اومدم برم دوستش گفت:دیونه فرداشب میخاست بیادخاستگاریت این چندوقتم میخاست ببینه چجور دختری هستی😏😏 منومیگی اب😱😱😰شدم رفتم خونه مامانم گفت رویافردانمیخادبری مدرسه قراره برات خاستگاربیاد...منم گفتم پسره حتماپشیمون شده نمیاد😩😩منم پاموکردم تویه کفش نمخام خاستگاربرام بیاد....خلاصه اقایی فرداشبش اومد ومیگفت خیلی ازت خوشم اومده وبایدباهام ازدواج کنی 🤩🤩منم بله رودادم الانم1⃣ساله عقدیم 😍😍 امیدوارم بذارین سوتیمو😘😘 تاسوتی بعدی خدایارونگهدارتون🤗🤗 شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
67.9K
🔊 میخوای بهترین نوحه ها مخصوص محرم داشته باشی؟ 👇😍 مداحی احساسی مداحی طوفانی http://eitaa.com/joinchat/4100194317Cec9ead2699
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ😍 ┄┄┄❅✾❅┄┄┄ کانالهای ما را دنبال کنید👇 @farzandbano @khandehpak @menoeslami @BaSELEBRTY
آیا در کارتان گره افتاده و سر در گمید؟ دیگه وقتش رسیده با خدا رفاقت کنی امتحانش مجانیه که به زندگیت صفا بدی ❤️🌹 گروه شکر گذاری با خدا رفاقت کن👌 بزن رو لینک👇 https://eitaa.com/joinchat/1913126969Cab55d6869d
بفرس ولینک زیرروبزن ببین خدا چه تقدیری وبرات رقم زده👇 https://eitaa.com/joinchat/1913126969Cab55d6869d قول میدم ضرر نمیکنی👆👆👆
پشنهادی برای محرم امسال _64.mp3
1.98M
💔 🎵 چند پیشنهاد برای محرم امسال آقای استاد پناهیان🌹 @Modafeaneharaam
🕊 بعد از شهادتش یکی از دوستان، صحنه ی عاشورا را در خواب دیده بود و اینکه شهدای وطنمان نیز .... 🌹 @Modafeaneharaam
سوتی🤦‍♂🤦‍♀😁 سلام دوستان يه سوتي يادم اومد براتون بگم ألبته از كسي ديگه 😅 عروسي دختر خالم بود ،خاله و دخترخاله هاي اقا داماد باهم ميخوندن "نون و پنير اورديم دخترتونو برديم "🙄 خالم ك خيلي ناراحت بود گريه ميكرد ..يهو عمه ي عروس خانم ك حرصش درومده بود و ميخواست تلافي كنه در جوابشون گفت "نون و پنير ارزونيتون ترشي چپونديم بهتون عروس😐😳 عمه عروس😆😁 خالم😫 بقيه😉😏😎 خالم مونده بود بخنده يا بيشتر گريه كنه از دست عمه خانم😂😂 شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆