eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
65.1هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
23.9هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
😂 ‏اولین بار که رفتیم خواستگاری بابام دختره رو دید گفت این زیادی خوبه تو به دردش نمی‌خوری پا شدیم اومدیم حالا اونا هی میگفتن پسر شما اونقدرا هم بد نیس بابام می‌گفت نه ، دخترتون رو بدبخت نکنید😐🤦‍♂ ➖➖➖➖💞💞💞💞💞💞 ‼️بیان عیب در واسطه گری ازدواج 🔷س 2013: در باره ی واسطه شدن در امر ازدواج, آیا شخصی که واسطه می شود می تواند عیب های آن فرد را به طرف مقابل نگوید؟ ✅ج: در فرض سؤال، وظیفه ای برای گفتن عیب ندارد؛ ولی اگر از او سؤال شود، نمی تواند دروغ بگوید. 📕منبع: leader.ir ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
هدایت شده از گسترده | برند🎖
‼️خداحافظ گرون فروش‼️ اپلیکیشن ایماژ با تکنولوژی هوش مصنوعی جدید قیمت هر کالایی که بهش بدی از هزاران فروشگاه استعلام میگیره و‌کمترین قیمت رو بهت معرفی میکنه و نمیذاره که کالایی گرون بخری 📥گرون نخر👇🏿نصب کاملا رایگان👇🏿 18 🐌
ایمالز.apk
8.51M
گرون خریدن ممنوع👆🏾دانلود مستقیم👆🏾 📥دانلود از کافه بازار👇🏾 18 https://emalls.ir/app/?tag=Advice4&rt=bazar
❣✦قصد کشتن شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی❣✦ 🌻❃✪❃✪❃🌻 🐚یکی از آشنایان به نام سرهنگ عباسعلی میرزایی می‌گفت: سفری به مشهد مقدس رفته بودم و برای خرید کلاهی به دکان کلاه‌فروشی رفتم. صحبت از مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی به میان آمد. 🎩کلاه‌فروش گفت: روز فوت مرحوم شیخ در دکان سلمانی بودم و یک نفر در صندلی اصلاح نشسته بود. چون سر و صدای تشییع‌کنندگان برخاست، مشتری پرسید چه خبر است؟ سلمانی گفت: جنازه حاج شیخ حسنعلی اصفهانی را تشییع می‌کنند. به محض شنیدن این خبر، مشتری آنچنان به فغان و ناله افتاد که تصور کردیم از منسوبان شیخ است. چون از او توضیح خواستیم، گفت من با این مرد بزرگ نسبتی ندارم، لیکن حکایتی میان من و او هست که این چنین موجب شوریدگی احوال من شده است. ⚜آنگاه داستان خود را اینگونه تعریف کرد:پدرم در قریه «نخودک» کدخدا بود و من هم در اداره ژاندارمری کار می‌کردم. روزی حاج شیخ به پدرم فرموده بودند: اگر احتیاج نداری، از شغل کدخدایی استعفا کن. پدرم نیز به موجب توصیه حضرت شیخ از کار خود استعفاء کرد و چون من از ماوقع مطلع گشتم، بغضی از مرحوم شیخ در دلم پدید آمد و دیگران هم مرا به این دشمنی، تحریک و تشویق می‌کردند تا آنکه مصمم شدم ایشان را به قتل برسانم و چون گاهی از اوقات نیمه‌شب‌ها که از ماموریت خود باز می‌گشتم مرحوم شیخ را دیده بودم که تنها از ده خارج می‌شوند، بر آن شدم که در یکی از این شب‌ها ایشان را هدف گلوله سازم. اتفاقا، در یکی از شب‌های تاریک زمستانی که به طرف آبادی می‌آمدم، حضرت شیخ را دیدم که عبا بر سر کشیده و می‌خواهند از ده خارج شوند. با خود اندیشیدم که وقت مناسب فرا رسیده، اما بهتر است اندکی صبر کنم تا از ده دور شوند و صدای شلیک من کسی را آگاه نکند. ♨️باری، مسافتی در عقب ایشان آهسته رفتم تا آنکه کاملاً از ده بیرون رفتند. در آن حال که خواستم تفنگ خود را به قصد شلیک از دوش بردارم، ناگهان حضرت شیخ روی به طرف من گردانیدند و فرمودند: حبیب کجا می‌آیی؟! بی‌اختیار گفتم: خدمت شما می‌آمدم و سخت از کار خود به وحشت افتادم. فرمودند: بیا تا با هم به زیارت اهل قبور برویم. بی‌درنگ پذیرفتم و به قبرستان ده که مسافتی فاصله داشت، رفتیم و فاتحه خواندیم. آنگاه حضرت شیخ فرمود: دوست داری که به شهر رویم و حضرت رضا علیه‌السلام را زیارت کنیم؟ عرض کردم: آری. فرمودند:‌دنبال من بیا. چند قدمی نرفته بودیم که دیدم پشت در صحن مطهر رسیدیم و چون درها بسته بود، اشارتی کردند و در باز شد،‌ ولی کسی را ندیدم که در را گشوده باشد، دستور دادند تا وضو بگیریم با آب جوی وضو ساختم و به سوی حرم مطهر روانه شدیم. در اینجا نیز درهای بسته با اشاره حضرت شیخ باز شدند و داخل حرم شدیم و زیارت کردیم و در هنگام بازگشت،‌درها یک به یک پشت سر ما بسته شد. 🕌چون از صحن خارج شدیم، فرمودند: دوست می‌داری که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را هم زیارت کنی؟ عرض کردم: آری و هنوز چند قدمی به دنبال ایشان نرفته بودم که در برابر صحن و حرم رسیدیم،‌ ولی من چون تا آن وقت به زیارت امیرالمؤمنین(ع) نرفته بودم، ابتدا آنجا را نشناختم،‌باری، درهای بسته صحن و حرم حضرت امیر(ع) هم به اشاره حضرت شیخ باز شد. زیارت کردیم و خارج شدیم، در این هنگام حضرت شیخ فرمودند: حبیب، شب گذشته است و تو هم خسته‌ای بهتر است که به «نخودک»‌ باز گردیم. عرضه داشتم: آقا، هر چه صلاح می‌دانید، انجام دهید. باز پس از چند قدمی،‌ ناگهان خود را در همان جای ملاقات نخستین یافتم. پس از آن به من فرمودند: حبیب، مبادا که تا من زنده‌ام از سرّ این شب با کسی چیزی در میان گذاری که موجب کوری چشمان تو خواهد شد و دیگر اینکه هیچ وقت نزد من نیا و هرگاه که مرا دیدی از دور سلامی بکن و والسلام. آیا این کراماتی که من از ایشان دیده‌ام جای آن نیست که چنین در ماتم این بزرگوار شیون و فغان کنم؟! ‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
💧 اهمیت و فضیلت بالاے غسل جمعه ☘ امام صادق عليه السلام : غسل جمعه سبب پاكى، و كفّاره گناهان از جمعه تا جمعه است . 📗 وسائل الشيعه ، ج۳ ، ص ۳۱۵ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
😅 یه روز ی گروه میرن برای کوهنوردی که یک روز تا بالا رفتن از کوه طول میکشه در حال بالا رفتن ی نفر که لکنت زبون داشت ، هی میگفت چ چ چ چ چ چ وقتی رسیدن نوک کوه گفت چادر یادمون رفت😕 همگی برگشتن که چادرو بیارن دوباره طرف گفت ش ش ش ش ش رسیدن پایین گفت شوخی کردم😐😂 🤣➖🤣➖🤣➖🤣 ‼️حجاب در اماکن ورزشی 🔷س : آیا بانوان می توانند برای ورزش در حضور نامحرم، مانند کوهنوردی یا بعضی از سالن‌های ورزشی، از لباس مخصوص ورزش استفاده کنند؟ ✅ج: بانوان محترم باید در اماکنی که در معرض دید نامحرم هستند، حجاب واجب را مراعات کنند و تفاوتی میان حالت ورزش و غیر آن نیست و نباید لباس یا حرکاتی که بانوان انجام می دهند به گونه ای باشد که موجب جلب توجه نامحرم و مفسده انگیز باشد. 📕منبع: leader.ir ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
✅ از علامه جعفری می‌پرسند چه شد که به این کمالات رسیدید؟! ایشان در جواب، خاطره‌ای از دوران طلبگی تعریف و اظهار می‌کنند که هرچه دارند از کراماتی است که به دنبال این امتحان الهی نصیبشان شده است. «ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم. خیلی مقید بودیم در جشن‌ها و ایام سرور، مجالس جشن بگیریم و ایام سوگواری را هم، سوگواری می‌گرفتیم. شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه زهرا(س). اول شب نماز مغرب و عشا می‌خواندیم و شربتی می‌خوردیم. آنگاه با فکاهیاتی مجلس جشن و سرور ترتیب می‌دادیم. آقایی بود به نام آقا شیخ حیدرعلی اصفهانی که معدن ذوق بود. مدیر مدرسه‌مان، مرحوم آقا سیداسماعیل اصفهانی هم آنجا بود. به آقا شیخ علی گفت: آقا شب نمی‌گذره، حرفی داری بگو، ایشان یک تکه کاغذ روزنامه در آورد. عکس یک دختر بود که زیرش نوشته بود «اجمل بنات عصرها» (زیباترین دختر روزگار). گفت: آقایان من درباره این عکس از شما سوالی می‌کنم. اگر شما را مخیر کنند بین این‌که با این دختر به طور مشروع و قانونی ازدواج کنید (از همان اولین لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد) و هزار سال هم زندگی کنید با کمال خوشرویی و بدون غصه، یا این‌که جمال علی(ع) را مستحباً زیارت و ملاقات کنید، کدام را انتخاب می‌کنید؟ سوال خیلی حساب شده بود. یک طرف، دختر حلال بود و طرف دیگر، زیارت امام علی(ع) که عمل مستحبی بود. گفت: آقایان واقعیت را بگویید. جانماز آب نکشید، عجله نکنید. اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی، گفت: سیدمحمد! ما یک چیزی بگوییم نری به مادرت بگویی‌ها؟ معلوم شد نظر آقا چیست. همه زدند زیر خنده. کاغذ را به دومی دادند. نگاهی به عکس کرد و گفت: آقا شیخ علی، اختیار داری، وقتی آقا (مدیر مدرسه) این‌طور فرمودند مگر ما قدرت داریم که خلافش را بگوییم. آقا فرمودند دیگه! نفر سوم گفت: آقا شیخ حیدر این روایت از امام علی(ع) معروف است که فرموده‌اند: «یا حارث حمدانی، من یمت یرنی» (ای حارث حمدانی، هر کی بمیرد مرا ملاقات می‌کند) پس ما ان‌شاءالله در موقعش جمال علی(ع) را ملاقات می‌کنیم! بازهم همه زدند زیرخنده. واقعاً سوال مشکلی بود. یکی از آقایان گفت: آقا شیخ حیدر گفتی زیارت آقا مستحبی است؟ گفتی آن هم شرعی صد درصد؟ آقا شیخ حیدر گفت: بلی. گفت: والله چه عرض کنم. (باز هم خنده حضار) ✅ نفر پنجم من بودم. این کاغذ را دادند دست من. دیدم که نمی‌توانم نگاه کنم، بدون اینکه نگاه کنم کاغذ را رد کردم به نفر بعدی و گفتم: من یک لحظه دیدار علی(ع) را به هزاران سال زناشویی با این زن نمی‌دهم. و از آنجا برخاستم و بیرون رفتم. یک وقت دیدم یک حالت خیلی عجیبی دست داد. تا آن وقت همچو حالتی ندیده بودم. شبیه به خواب و بیهوشی بلند شدم. وارد حجره‌ام شدم، حالت غیرعادی، دیگر نفهمیدم، یک‌بار به حالتی دست یافتم. یکدفعه دیدم یک اتاق بزرگی است یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قیافه‌ای که شیعه و سنی درباره امام علی(ع) نوشته در این مرد موجود است. یک جوانی پیش من در سمت راستم نشسته بود. پرسیدم: این آقا کیست؟ گفت: این آقا خود علی(ع) است. من سیر او را نگاه کردم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده بود دست نفر نهم یا دهم. رنگم پریده بود. نمی‌دانم شاید مرحوم شمس‌آبادی بود خطاب به من گفت: آقا شیخ محمدتقی شما کجا رفتید و آمدید؟ نمی‌خواستم ماجرا را بگویم، اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم و ماجرا را شرح دادم، خیلی منقلب شدند. خدا رحمت کند آقا سیداسماعیل (مدیر) را که خطاب به آقا شیخ حیدر، گفت: آقا دیگر از این شوخی‌ها نکن، ما را بد آزمایش کردی. این از خاطرات بزرگ زندگی من است.»
📚 داستان زیبا و واقعی از علامه جعفری در دانمارک ✍علامه محمدتقی جعفری می‌گفتند: عده‌ای از جامعه‌شناسان دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا در باره‌ی موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: ارزش واقعی انسان به چیست؟ معیار ارزش انسان‌ها چیست. هر کدام از جامعه‌شناسان، صحبت‌هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه کردند. بعد، وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم: اگر می‌خواهید بدانید یک انسان چه‌قدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می‌ورزد. کسی که عشق‌اش یک آپارتمان دوطبقه است، در واقع، ارزش‌اش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشق‌اش ماشین‌اش است، ارزش‌اش به همان میزان است. اما کسی که ‌عشق‌اش خدای متعال است ارزش‌اش به اندازه‌ ی خداست. علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه‌شناسان صحبت‌های مرا شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند. وقتی تشویق آن‌ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی (ع) است. آن حضرت در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ أمْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی به اندازه‌ی چیزی است که دوست می‌دارد». وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه‌ی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (ع) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هلاک خلاقیتشون شدم 😂😂👏👏 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
خنده حلال 😃😃 روحانی و ظریف و عراقچی در هواپیمای دولت نشسته بودند و به سفر استانی می‌رفتند. روحانی می‌گوید: «بیایید یک تراول چک 100 هزار تومانی را از این بالا به پایین بیندازیم تا یکی پیدایش کند و خوشحال شود.» ظریف پیشنهاد می‌کند که دو تراول 50 هزار تومانی از پنجره بیرون بیندازند تا دو نفر خوشحال شوند. اما عراقچی مخالفت می‌کند و با هیجان می‌گوید: «بهتر است 100 قطعه اسکناس هزار تومانی بیرون بریزیم تا 100 نفر خوشحال شوند». در همین لحظه خلبان از داخل کابین فریاد می‌زند: «اگر همین حالا این بحث مسخره را تمام نکنید، هر سه نفرتان را پایین می‌اندازم تا 80 میلیون نفر خوشحال شوند.» 😂😂😂 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راز انگشتر عقیق حاج قاسم سلیمانی از زبان خودشان ❌انگشتری که سردار ۶ سال برای آن صبر کرد... ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهارتشو فقط داشته باش😳😁✅ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لامصب باغ وحشی متحرکیه برا خودش😂 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
🔴این داستان شرح حال زن بدنامی است که از راه های نامشروع ثروت زیادی جمع کرده بود اما به یکباره با تحولی شگرف راه بازگشت را یافته و به سوی خالق جهانیان آمد. به گزارش سرویس دینی جام نیوز، در بصره زنى بود عياش و خوشگذران به نام شعوانه كه نام هيچ مجلس ‍ فسادى از او خالى نبود. از راه هاى نامشروع مال و ثروت زيادى جمع آورى كرده ، و كنيزانى را در خدمت گرفته بود. روزى با چند كنيزك از كوچه اى گذر مى كرد، به در خانه مردى صالح كه از زهاد و وعاظ آن عصر بود رسيد، خروش و فريادى شنيد كه از آن خانه بيرون مى آمد. گفت : در بصره چنين ماتمى هست و ما را خبر نيست كنيزكى را به اندرون فرستاد تا ببيند چه خبر است . او داخل خانه رفت و مدتى گذشت و بيرون نيامد. كنيز ديگرى فرستاد، كه بعد از مدتى از او هم خبرى نشد. شعوانه با خود گفت : در اين كار سرى است ، اين ماتم مردگان نيست كه برپاست ، اين ماتم زندگانست ، اين ماتم بدكاران است ، اين ماتم مجرمان است ، اين ماتم عاصيان و نامه سياهان است ، خوب است خودم به اندرون روم ببينم چه خبر است ، وقتى داخل خانه شد آن مرد عابد صالح را ديد كه در بالاى منبر اين آيات را تفسير مى كند كه :اذا راتهم من مكان بعيد سمعوا لها تغيظا و زفيرا، و اذا القوامنها مكانا ضيقا مقرنين دعوا هناللك ثبورا، لا تدعوا اليوم ثبورا واحدا وادعوا ثبورا كثير چون آتش دوزخ آنان را از مكانى دور ببيند، خروش و فرياد خشمناكى دوزخ را از دور به گوش خود مى شنوند، و چون آن كافران را در زنجير بسته بر مكان تنگى از جهنم در افكنند، در آن حال همه فرياد و واويلا از دل بركشند، به آنها عتاب شود كه امروز فرياد حسرت و ندامت شما يكى (دو تا) نيست بلكه بسيار از اين آه و واويلاها بايد از دل بر كشيد.(فرقان : 14 - 12) اين كلمات چنان بر قلب شعوانه نشست كه شروع به گريه كرد و گفت : اى شيخ من يكى از روسياهان درگاهم ، گناهكار و مجرمم ، آيا اگر توبه كنم حق تعالى مرا مى آمرزد؟ شيخ گفت : خداوند گناهان تو را آمرزد اگر چه به اندازه گناهان شعوانه باش گفت : اى شيخ شعوانه منم اگر توبه كنم خدا مرا مى آمرزد؟ گفت : خداوند تعالى ارحم الرحمين است ، البته اگر توبه كنى آمرزيده مى شوى . شعوانه از كارهاى بد خود دست برداشت و توبه كرد، به صومعه اى رفت ، و مشغول عبادت شد، مدام در حالت رياضت و سختى بود بنحوى كه بدنش گداخته شد، گوشتهاى بدنش آب گرديد و به نهايت ضعف و نقاهت رسيد. روزى نظرى به وضع و حال خود انداخت ، خود را بسيار ضعيف و نحيف ديد، گفت : آه آه در دنيا به اين حال و روز افتادم ، نمى دانم در آخرت چگونه خواهم بود؟! ندايى به گوشش رسيد كه : دل خوش دار و ملازم درگاه باش ، تا ببينى روز قيامت حال تو چگونه خواهد بود(جواهر، ص 71) ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️انتخاب بد نکن... مادر چهار شهید🌹🌹🌹🌹 حاجیه خانم جنیدی.. چهار شهید اشک من را در نیاورد..ولی این روزها برای وضعیت بد اقتصاد مردم گریه میکنم... 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ⚠️دوهفته مانده تا انتخابات انقلابیون محترم، کاندیداهای ، و و و و شهرتان را شناسایی کنید و هرچقدر می توانید از آن ها حمایت کنید.. باید لیبرال های غربگدا را از سیستم نظام کنار بگذاریم.. یک می تواند بسیاری از ناراحتی های مردم را کم کند... 📣نشر در گروه های انقلابی خودتان لطفا.. شعار ما👇👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽قدیری ابیانه: حمایت سازمان‌های سیا، موساد، و ضدانقلابیون از روحانی در انتخابات ✅دفاع روحانی از آمدنیوز ✅خط قرمز روحانی خودش هست ✅توهین‌های رئیس جمهور به منتقدین ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 اولین لحظه‌ی ورود حضرت ام‌البنین "س" به منزل امیرالمؤمنین ، و مکالمه‌ی ایشان با فرزندانِ حضرت زهرا "س" 🖌 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
◾️ اُم‌ّ الْبَنینْ ؛ مکتبی‌ست که انعکاسِ اندیشه‌هایش در عمقِ جانِ مادرانی به بارنشست؛ که دست شُستن از جگرگوشه‌هایشان را از همان ابتدا آموختند! و امروز به مدد همان مادرانه‌ها، دنیـــا به حیاتی‌ترین روزهای خود نزدیک می‌شود... ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
لطیفه😂 یکی از فانتزیام اینه که اگه زنم چاق باشه براش بخونم: "دلبرم چاق که نه باب دل یار شده، شکل آن سوگلی دوره ی قاجار شده" 😐😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌➖❌➖❌➖❌➖❌➖❌➖ ‼️احکام تقلید صدای دیگران 🔷س : آیا تقلید صدا و لهجه دیگران، صرفاً برای شوخي و سرگرمي، جايز است؟ ✅ج: در صورتی که برای تمسخر و استهزاء یا موجب اذیت آنان باشد یا توهین به ایشان محسوب شود، جایز نیست. 📕منبع: khamenei.ir ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
P 15.mp3
1.99M
15 📛 بمب اتم یکی از اختراعات انیشتین یهودی بود! 🔴 یهود برای کشتار گسترده مردم جهان نیاز به بمب اتم داره! استاد طائب ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🆘با بازی ها .. 👿 در جمع صهیونیست ها؛ ➖اگر امام زمان شیعیان بیاید ، با ما خواهد جنگید.. ➖ما نباید بگذاریم ظهور کند.. ➖باید با و ، سرگرمشان کنیم... 🔶آنقدر تب فوتبال و بازی ها را داغ میکنند که، بجای بلند شدن برای کمک به امام زمان(عج)، سر صبح افراد پشت ورزشگاه ها میخوابند و ساعت ها می ایستند تا برایشان درون ورزشگاه جایی پیدا شود. 🔸برای عده ای هم نان خانه شده است. ➖اگر همین ها برای ظهور می ایستادند، حتمی بود... ➖منتها ما را سالهاست بازی دادند. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم داستان این شهید رو بخونین ببینین بعضی وقتا گذشتن از یک گناه آدم رو به چه جاهایی که نمیرسونه... یکی از همرزمانش می گفت:در لحظه ی شهادت ترکشی به پهلویش اصابت کرد.وقتی به زمین افتاد از ما خواست که او را بلند کنیم. وقتی روی پایش ایستاد رو به کربلا دستش را به سینه نهاد وآخرین کلام را بر زبان جاری کرد : ((السلام علیک یا ابا عبدالله)) بعد هم به همان حالت به دیدارارباب بی کفن خود رفت. آيت الله حق شناس در عظمت شهید فرمود: در این تهران بگردید و ببینید کسی مانند این احمد اقا پیدا می کنید!؟ این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود : تمامی مطالبی که (از برزخ و...)می گویند حق است . از شب اول قبر وسوال و ...اما من را بی حساب و کتاب بردند. بعد استاد مکثی کرد و فرمود :رفقا آیت الله العظمی بروجردی حساب و کتاب داشت اما نمی دانم این جوان چه کرده بود.چه کرد تا به این جا رسید. داستان تحول از زبان خود شهيد: یه روز با رفقای محل رفته بودیم دماوند.یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو کتری روآب کن بیار… منم راه افتادم راه زیاد بود کم کم صدای آب به گوش رسید.از بین بوته ها به رودخانه نزدیک شدم.تا چشمم به رودخانه افتاد یه دفعه سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم بدنم شروع کرد به لرزیدن نمیدانستم چه کار کنم . همان جا پشت درخت مخفی شدم …می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم. پشت آن درخت وکنار رودخانه چندین دخترجوان مشغول شنا بودن .همان جا خدا را صدا زدم و گفتم خدایا کمک کن. خدایا الان شیطان به شدت من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی شوداما خدایا من به خاطر تو ازین گناه می گذرم از جایی دیگر آب تهیه کردم ورفتم پیش بچه ها ومشغول درست کردن آتش شدم. خیلی دود توی چشمم رفت و اشکم جاری بودیادم افتاد حاج آقا حق شناس گفته بود هرکس برای خداگریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت . گفتم ازین به بعد برای خدا گریه میکنم حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت کنار رودخانه هنوز دگرگون بودم واشک میریختم ومناجات می کردم خیلی باتوجه گفتم یا الله یا الله… به محض تکرار این عبارات صدایی شنیدم که از همه طرف شنیده میشد به اطرافم نگاه کردم صدا از همه سنگریزه های بیابان و درختها و کوه می آمد!!! همه می گفتند سبوح القدوس و رب الملائکه والروح… از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد…” در سال ۱۳۹۱ ،دفترچه ای که ۲۷ سال پس از شهادت احمد اقا داخل کیفی قدیمی که متعلق به ایشان بود ،بدست آمد .در آخرین صفحه نوشته بود که در دوکوهه مشغول وضو گرفتن بودم که مولای خوبان عالم حضرت مهدی(عج) را زیارت کردم.. ""کتاب عارفانه شهیداحمد علی نیری"" ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
نویسنده به میگوید: در تحقیقاتم به مورد جالبی برخورد کردم خانمی بود که در رشته شده و مدال گرفته بود. ورزش شنا هم که خب نسبت به بقیه ورزشها پوشش کمتری دارد. ولی سرنوشت این خانم جالب بود او آنچنان متاثر از و میشود که مسیر زندگی اش تغییر میکند و میشود همسرش در میشود و خودش هم احکام و را آنچنان می آموزد که در شهر خود به عنوان قران شهرت پیدا می کند این نویسنده میگوید هرچه اصرار کردم که سرنوشت این بانوی قهرمان و را به رشته تحریر در بیاورم خانواده او گفتند رضایت نداریم مادرمان که مدتی است درگذشته و با عنوان معلم قرآن در شهر شناخته میشود با عنوان دیگری شناخته شود. پ ن : امام خمینی و انقلاب اسلامی باعث تحول خیلی ها شد متحولینی که اسوه ایثار و شهادت شدن اما ما شاید میراث داران خوبی نبودیم اینکه نوجوانی مثل راه را گم می کند ویا به نقلی به زور و اجبار همسرش تن می دهد حرف کم کاریهای فرهنگی ماست مایی که پول برایمان تمام فرهنگسازی ها شده است. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ابراهیم حاتمی‌کیا: یک روزی ساختن چمران آرزویم بود اما بعد از شهادت سردار سلیمانی، دیدن حاج قاسم مرا هوایی می‌کند که از ایشان هم فیلم بسازم، ولی نمی‌دانم موقعیتش پیش می‌آید یا نه؟ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆
🏴💔🏴💔🏴💔🏴 💢 🏴 ❓آیا این که میگویند که حضرت عباس جز در لحظات آخر شهادت امام حسین را به لفظ خطاب نکرده است و تنها به الفاظ مولا و سید خطاب کرده حقیقت دارد!؟ 💢 ✅در این شکی نیست که حضرت عباس در لحظات آخر زندگی و در هنگامه شهادت برادرش را چنین مخاطب قرار داد: «نادی باعلی صوته ادرکنی یا » «با صدای بلند فریاد زد برادر مرا دریاب » 📚ابصار العین /ص30 ✅اما این که حضرت جز در این لحظات آخر دیگر حسین(ع) را با تعبیر خطاب قرار نداده است قابل قبول نمی باشد و در موارد متعددی این تعبیر از علیه السلام واقع شده است . ✅آنجا که از حسین(ع) اجازه ورود به میدان می خواست، امام را چنین مخاطب قرار داد: «یا هل من رخصه » « ای برادر آیا اجازه به میدان رفتن را می دهی » 📚بحار الانوار /ج45 /ص41 ✅آنجایی که شمر برای عباس علیه السلام امان نامه فرستاد ، ایشان چنین پاسخ داد: « آیا می خواهی که و سرورمان حسین فاطمه را واگذاریم و در اطاعت ملعونان و فرزندان ملعون ها در آییم » 📚مثیر الاحزان /ص55 در روز تاسوعا امام حسین را چنین مخاطب قرار داد: «ای آنان به سوی تو حرکت کرده اند» « یا اخی اتاک القوم » 📚تاریخ طبری /ج5 /ص416 📚انساب الاشراف / ج3 /ص391 ✅نتیجه گیری: بنابراین ادعای این که حضرت عباس جز در لحظات آخر زندگی دیگر امام حسین(ع) را با تعبیر برادر مخاطب قرار نداده است قابل نمی باشد. 🏴💔🏴💔🏴💔🏴💔🏴 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆