eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
64.8هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
26.4هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۴۰۰مواظب باشیم که از یک سوراخ دو بار گزیده نشویم ‌ ‌ ‌.۱۴۰۰ #،قالیباف @pedarefetneh اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅📀🖥📀❅┅┅┄ @BaSELEBRTY
🤦‍♀ **یکی از همکاران ما تو مدرسه دختر بچه ی پنج شش ساله ای داشت که گاهی با خودش می آورد مدرسه . ایشون می گفتن وقتی دخترم کوچکتر بود یکروز عکسهای دوران بارداری من رو دید پرسید مامان چی تو شکمت بوده گفتم دخترم تو توی شکمم بودی میگفت دخترم ی نگاهی کرد و زد زیر گریه 😳 گفتم چرا گریه می کنی گفت** ...🤦‍♀🤦‍♀😑😁😆 https://eitaa.com/joinchat/2804351072Cedbb8d5a7a همه سوتی های عجیب و آبرو بر بچه ها👆🤦‍♀
ما دهه شصتی‌ها حکم بایا رو داشتیم توی خونه نون تموم می‌شد، بایا می‌کردن می‌رفتیم می‌خریدیم شیر تموم می‌شد ساعت 6 صبح بایا می‌کردن می‌رفتیم توی صف شیر کانال تلویزیون رو می‌خواستن عوض کنن بایا می‌کردن می‌رفتیم عوض می‌کردیم پول تو جیبی می‌خواستیم بایا می‌کردن می‌فرستادنمون شاگردی پول دربیاریم 🔺مرتضی قربانی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
داستان روباه و زاغ روزی روباهی از کنار درختی می گذشت. سرش را بالا گرفت تا از اکسیژن درخت نفسی تازه کند. یک دفعه چشمش به زاغ افتاد که قالب بزرگ پنیری بر دهان دارد. روباه برای این که کلاغ پنیر را يک‌دفعه نبلعد به او گفت: من خیلی وقت هست که صدای قشنگت را نشنیده‌ام. یک آواز برای من سر بده تا کیف کنم. زاغ هم شروع به خواندن کرد که پنیرش از دهانش ول شد و بر زمین افتاد. کلاغ به کار روباه اعتراض کرد و گفت: تو ندیدی که پنیر را با نوکم گرفته‌ام؛ پس چرا حواسم را پرت کردی که پنیر روی زمین افتاد و پر خاک شد. روباه در پاسخ گفت: من به خاطر خودت این کار را کردم. زیرا از بس که پنیر خورده‌ای حافظه‌ات کم شده است. تا من گفتم: بخوان شروع به خواندن کردی و حواست به پنیرت نبود. پس من را شماتت نکن چون من هر کاری می‌کنم به خاطر خود تو است. 🔺زهرا محبی🔺 طنزیم|@tanzym_ir