هدایت شده از زندگی از غسالخونه تا برزخ
📚داستان #امام_حسین(ع) و #شیخ_رجبعلی_خیاط
شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید:
« یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛ حسین جان!ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم.
وقتی اینگونه آرزو می کند،می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ.
شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد.
وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد....
او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند:
شیخ رجبعلی!
روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ولی هیچ کدام جا خالی نکردند
و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند،دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی.
مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟
📚کتاب طوبای کربلا صفحه ۱۴۱
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
4_5854997815607951757.mp3
39.44M
🌴🕌🌴🕌🌴
🎵 #روضه و #زبانحال حضرت مسلم با #امام_حسین علیه السلام فوق العاده زیبا
🎤 #حاج_عباس_واعظی
📆 #شهادت_حضرت_مسلم📆
کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🟤🌼🟢🌸🔴🌺🟣❅┅┅┄
@khandehpak
🟢 #داستان
🔷از معجزات زیارت عاشورا
☘️✨علامه شیخ حسن فرید گلپایگانی از استاد خود مرحوم آیة اللّه شیخ عبدالکریم حائری یزدی نقل فرمود:
☘️✨ اوقاتی که در سامراء مشغول تحصیل علوم دینی بودم اهالی سامراء به بیماری وباء و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده ای می مردند روزی به همراه جمعی از اهل علم در منزل استادم مرحوم سیّد محمّد فشارکی بودیم، ناگاه میرزا محمّد تقی شیرازی تشریف آوردند و صحبت از بیماری وباء شد که همه در معرض خطر مرگ هستند.
🌾✨مرحوم میرزا فرمود:
اگر من حکمی بدهم آیا لازم است انجام شود یا نه ؟
همه اهل مجلس تصدیق نمودند که بلی .
☘️✨سپس فرمود:
من حکم می کنم که شیعیان ساکن سامراء از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زیارت عاشوراء شوند و ثواب آنرا هدیه روح شریف نرجس خانم والده ماجده حضرت حجة بن الحسن (عج) نمایند تا این بلاء از آنها دور شود اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند و همه مشغول زیارت عاشوراء شدند.
☘️✨از فردای ختم، تلف شدن شیعه متوقف شد و همه روزه غیر شیعی ها می مردند به طوریکه بر همه آشکار گردیده برخی از آنها از آشناهای خود از شیعه ها پرسیدند: سبب اینکه دیگر از شما تلف نمیشوند چیست ؟
🌾✨به آنها گفته بودند:
زیارت عاشوراء، آنها هم مشغول شدند و بلاء از آنها هم بر طرف گردید.
☘️✨علامه فرید فرمودند:
وقتی گرفتاری سختی برایم پیش آمد فرمایش آن مرحوم بیادم آمد و از اول محرم سرگرم زیارت عاشوراء شدم روز هشتم بطور خارق العاده برایم فرج شد.
📚داستان های شگفت، مرحوم آیت الله دستغیب
#محرم
#امام_حسین
کانال #حال_خوش
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
🟢#داستان
🔸اهمیت #عزاداری برای حضرت #امام_حسین علیه السلام
6ـ یکی از علمای بزرگ، جناب حبیب را در خواب دید که در غرفههای بهشتی به انواع نعمتهای پروردگار متنعم و بساط نشاط برای او گسترده،
بعد از عرض ارادت گفت: ای حبیب! چگونه شکر این نعمت را اداء میکنی که در جوانی خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله بودی، و در پیری موی سفید خود را در راه یاری فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله به خون خود خضاب نمودی،
آیا آرزوی دیگری داری؟
فرمود: آرزو دارم به دنیا برگردم،و در جمله عزاداران حسین علیهالسلام داخل شوم زیرا که از سید دو عالم شنیدم که فرمود:
«هر کس در مجلس عزای فرزندم حسین علیهالسلام از روی معرفت اشک بریزد، خداوند کریم ثواب صد شهید به او عطا فرماید و درجات او را در بهشت بیفزاید.»
زندگی حبیب بن مظاهر: ص 56.
#امام_حسین
#ماه_محرم
#محرم
حال خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️حرف های پیر غلام اباعبدالله الحسین
🔻 توصیه میکنم ببینید و نشر دهید و برای بزرگتر ها که گوشی ندارند نقل کنید...
همین الان نیت کن #محرم امسال تمامی اعمال از روضه و سینه زنی و خرج دادن فقط برای فرج مهدی زهرا عج الله تعالی فرجه
#امام_حسین
#ماه_محرم
«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتی متفاوت از زیارت عاشورا با تشریح یک قلب در برنامه مهلا توسط عباس موزون
#محرم
#امام_حسین
اخبار داغ سلبریتی ها
┄┅┅❅🏴🏴🏴❅┅┅┄
@BaSELEBRTY
هدایت شده از اهل بیت مدیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر یک تماس از سمت امامحسین داشتی، فکر میکنی امام حسین بهت چی میگفتن؟
👤 #کلیپ زیبای " تماس امام حسین با ما " تقدیم نگاهتان
📥 دانلود با کیفیت بالا
▪️ #امام_حسین
رسانه اهلبیتمدیا
@AhleBeytMedia
Www.AhleBeytMedia.ir
💡#معرفت | حسینی هستیم یا یزیدی؟!
🔕گفت: سرت رو بنداز پایین زندگیتو بکن.به هیچ چیز فکر نکن، ما بی طرفیم، کار به کسی نداریم...
✅گفتم: زیارت عاشورا را خوانده ای؟
🔴دو دسته جمله دارد: یا سلام یا لعن!
♻️جامعه هم دو دسته دارد...
مورد سلام اهل بیت علیه السلام و مورد لعنشان...
💥عاقبت هم دو دسته میشوند، #بهشت و #جهنم،حد وسط ندارد.
🌀گفت: حتی بی طرف ها؟؟؟؟!
✅گفتم: در #زیارت_عاشورا جوابت هست...
"و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله"
🌹امام صادق(علیه السلام) آن #بی_طرف ها را هم لعن کرده...
💠هر که در لشکر حسین(علیه السلام) نباشد،
خواه در محفل #شراب باشد یا #نماز...
یزیدی است...
🌀گفت: #زمانه عوض شده،فرق کرده...
✅گفتم: باز زیارت عاشورا جوابت را داده،
(و اخر تابع له علی ذلک)
تا #آخرالزمان هر کسی مثل این ها باشد لعن شده..
قرار نیست که فامیلیش یزیدی باشد!!
🌀گفت: با این حساب #کل_یوم_عاشورا یعنی چه؟
✅گفتم: یعنی #حسین_زمان و شمر امروزت را بشناس...
عاشورا تمام #تاریخ را دو دسته کرده است،یا حسینی یا یزیدی!
🌀گفت: حسین زمان که در غیبت است؟
✅گفتم: اگر میخواهیم کوفی نباشیم باید بدانیم تا حسین نیامده، "#مسلم "ولی امر است.
🔴ببین چقدر گوش به فرمان #ولی_فقیه هستی...
⚡️اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا...
#امام_حسین
#ماه_محرم
#محرم
@hal_khosh
✍️#داستان :
مداومت بر #زیارت_عاشورا
یکی از بزرگان می فرماید:
آیت الله حاج آقا حسین خادمی و حاج شیخ عباس قمی و حاج شیخ عبدالجواد مداحیان را در خواب دیدم که در اتاقی از اتاق های بهشت نشسته بودند.
از آیت الله خادمی احوال پرسی کردم و گفتم: با هم بودن شما یک آیت الله، یک محدث و یک روضه خوان امام حسین علیه السلام چه مناسبتی دارد ؟
جواب داد: ما همگی بر زیارت عاشورا مداومت داشتیم و در تعداد خواندن زیارت عاشورا مثل هم بودیدم.
📚طوبای کربلا
#محرم
#امام_حسین
#زیلرت_عاشورا
@hal_khosh
✍️#داستان :
🔸توسل به حضرت حضرت #امام_حسین علیه السلام
آیت الله نجابت شیرازی می فرماید:
طلبه ای که دوره ی سطح را در مشهد مقدس به پایان رسانیده بود عازم نجف اشرف شد تا در جوار مرقد مطهر مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام تحصیلات عالیه خویش را ادامه دهد.
پس از مدتی یک روز به درس یکی از اساتید مشهور حوزه علمیه نجف اشرف حاضر شد و چون به روش درسی آن استاد آشنا نبود از همان ابتدا شروع کرد به پرسیدن سؤال و طرح اشکال،
استاد که اشکالات او را ناوارد می دید اول با توضیحات مختصری سعی کرد او را مجاب کند؛ اما پس از اینکه متوجه شد او درس را نفهمیده و بدون جهت سؤال می کند به اون گفت: دیگر سر درس من حاضر نشو.
طلبه که از این جریان بسیار ناراحت شده بود در سر خود نقشه ای کشید تا تلافی کند و در صدد بود که این اهانت را جبران کند.
شب هنگام که استاد راهی منزل خویش بود او جلو رفت و استاد را مورد عتاب قرار داد که چرا شما در سر درس به من اهانت کردید؟
استاد او را به خانه خویش دعوت کرد و گفت: اگر به منزل من بیایی علت این امر را برایت بازگو می کنم.
آن طلبه با وجودی که از قبول کردن دعوت استاد اکراه داشت، اما چون میخواست علت این اهانت را بداند دعوت او را پذیرفت.
استاد پس از آوردن چای و میوه و پذیرایی از میهمان خویش گفت:
چندین سال پیش یک سید طلبه ای که او نیز تازه به درس من آمده بود مثل تو شروع کرد به سؤال پرسیدن و اشکال گرفتن، به طوری که من در پایان عصبانی شدم و او را از جلسه درس خویش بیرون کردم؛
اما آنروز پس از پایان درس، ناراحت بودم و خویش را سرزنش می کردم که چرا این سید اولاد پیغمبر را از درس خویش بیرون کردم.
مدت ها در صدد بودم که او را ببینم و از او معذرت بخواهم و به او بگویم که دوباره به کلاس درس بیاید؛ اما او را نمی دیدم تا اینکه پس از گذشت حدود شش ماه که دیگر من همه چیز را فراموش کرده بودم روزی او را در حرم مطهر حضرت دیدم.
بسیار خوشحال شدم و پس از معذرت خواهی از او خواستم که دوباره به درس من بیاید.
اونیز پذیرفت و روز بعد سر درس من حاضر شد.
این بار نیز همچون بار قبل چیزی از درس نگذشته بود که شروع کرد به ایراد گرفتن وسؤال پرسیدن؛ اما این دفعه اشکالات او کاملا درست و بجا بود و به طوری که نتوانستم جواب برخی ازسؤالات او را بدهم.
در پایان درس به شاگردان خود گفتم: مثل اینکه من دیشب خوب مطالعه نکرده ام. ان شاء الله همین درس را در جلسه فردا به صورت شسته رفته برایتان بازگو خواهم کرد.
آن گاه سید را صدا زدم و گفتم: لطفا شما بمانید، من با شما قدری کار دارم.
پس از اینکه همه طلبه ها شبهه ها و اشکلات خویش را پرسیدند و رفتند من رو کردم به آن آقا سید طلبه و گفتم: شما پس از درس من سر درس چه کسی رفته اید که این قدر مسلط شده اید و من نتوانستم شبهات شما را پاسخ بدهم؟
سید گفت: استاد! پس از آن جریان به کربلای معلی رفتم و به جدم حضرت سید الشهدا علیه السلام متوسل شدم و از او خواستم که شما را به سزای عمل خویش برساند؛ اما در همان شب اول امام را در خواب دیدم،
ایشان به من فرمودند: فرزندم! درست نیست که در صدد انتقام باشی، این تقاضای غلطی است؛ بهتر است چیزی از من بخواهی تا دعایت را به اجابت برسانم، چیزی که که نزد تو از همه چیز با ارزش تر باشد.
من که قبلاً شنیده بودم علوم پیامبران و اوصیای آنها از طرف خداوند متعال است و به اصطلاح علم آنها لدنی است، به حضرت سیدالشهدا علیه السلام عرض کردم: من علم لدنی می خواهم،
حضرت فرمودند: علم لدنی مخصوص انبیاء و اولیای خاص خدا است، چیز دیگری بخواه.
از خواب بیدار شدم و از دیدن این خواب بسیار در سرور و شعف بودم و تا پایان روز با خود فکر می کردم که چه بخواهم و از این لطف و عنایتی که حضرت به من فرموده اند چگونه استفاده کنم.
شب بعد دوباره حضرت را در خواب دیدم و اصرار کردم که من همان علم لدنی را می خواهم.
حضرت باز همان مطلب شب پیش را تکرار فرمودند؛
اما من باز هم قانع نشدم تا اینکه در شب سوم، حضرت در خواب به من فرمودند: فرزندم علم لدنی نمی شود؛ اما من به تو چیز با ارزشی می دهم که برای همیشه از آن بهره ببری.
حضرت با اینکه در خواب به من نفرمودند آن چیز چیست، اما پس از آن خواب، تمام چیزهایی را که از کوچکی یاد گرفته بودم به یاد آوردم و نسبت به هر مطلبی که می خواستم بفهمم با اولین بار که می خواندم یا می شنیدم، آن را می فهمیدم و حفظ می شدم و هیچ گاه دچار نیسان نشدم و خلاصه حضور ذهن عجیبی نسبت همه دانستنی هایم پیدا کردم.
استاد رو کرد به آن طلبه جوان و گفتم: اگر من در جلسه درس به تو پرخاش کردم هدفم این بود که تو هم منتبه شوی، فکر نمیکردم که در صدد تلافی برآیی.
آن طلبه که از عمل خویش شرمنده و خجل شده بود ایستاد، عذرخواهی کرد ورفت...
#امام_حسین
#ماه_محرم
#محرم
کانال #حال خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
✍️#داستان :
برداشته شدن عذاب از اهل قبرستان به برکت حضور حضرت #امام_حسین علیه السلام
یکی از دوستان شیخ رجبعلی خیاط نقل می کند:
همراه ایشان به کاشان رفتیم. عادت شیخ این بود که هر جا وراد می شد به زیارت اهل قبور می رفت. هنگامی که وارد قبرستان کاشان شدیم شیخ گفت: «السلام علیک یا اباعبدالله علیه السلام»
چند قدم جلوتر رفتیم، فرمودند: «بویی به مشامتان نمی رسد؟»
گفتیم: چه بویی؟ فرمود: «بوی سیب سرخ استشمام نمی کنید؟»
قدری جلوتر آمدیم، به مسئول قبرستان رسیدیم، شیخ از او پرسید: امروز کسی را این جا دفن کرده اند؟
او پاسخ داد: پیش پای شما فردی را دفن کرده اند. آن گاه ما را سر قبر آن مرد برد و ما در آن جا بوی سیب سرخ را استشمام کردیم.
پرسیدیم: این چه بویی است؟
شیخ فرمود:
وقتی این بنده خدا را در این جا دفن کردند، وجود مقدس سیدالشهدا علیه السلام به اینجا تشریف آوردند و به واسطه این شخص، عذاب از اهل قبرستان برداشته شد.
#امام_حسین
#محرم
بهترین مطالب و داستانهای عاشورایی در کانال #حال_خوش🔻
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#داستان
🔸حکایت تاجر یزدی که چکی را برای مجلس #امام_حسین علیهالسلام بدون نگاه کردن به مبلغ آن امضاء کرد.
🎙 به روایت حاج غلامرضا سازگار
#محرم
بهترین مطالب و داستانهای عاشورایی در کانال #حال_خوش🔻
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حکایت مردی که نمیخواست به پیادهروی #اربعین برود اما #امام_حسین (ع) را دید.
#امام_حسین
#کربلا
#اربعین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#استوری
🏴 اگه مردم چی؟
اگه قبل اربعین چشامو بستم چی؟
همه رفتن پس من که دلشکستهام چی؟
اشکامو ببین...
من فقط یه کربلا ازت میخوام همین،
نکنه دوباره جا بمونم اربعین...
#شب_جمعه_های_حسینی
#امام_حسین
#کربلا
✅@Aminikhaah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 زائر کوچولو با کیف کوچولو 😍
#اربعین #امام_حسین علیه السلام
کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🏴🏴🏴❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 زائر کوچولو با کیف کوچولو 😍
#اربعین #امام_حسین علیه السلام
کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🏴🏴🏴❅┅┅┄
@khandehpak
🔰 توسل به شهدای کربلا
🔸#امام_صادق علیهالسلام فرمودند: «وقتی نام شهدا میآید اگر جمع هستید بگویید: «یا لَیتَنا کُنّا مَعَکَم» و اگر تنها هستید بگویید: «یا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم.»
🔹 با این سخن از شهدای کربلا بخواهید رزق اربعین و زیارت اباعبدالله الحسین علیهالسلام را برای ما بگیرند و همچنین با قرآن یا زیارت عاشورا، یا اگر به زیارت امام رضا علیهالسلام میروید و صلوات میفرستید به این بزرگواران هدیه بدهید و یادشان باشید.
🔸#ملاعلی_کنی، مدتی بود که به جناب حر توسل میکرد. خواب ایشان را دید.
جناب #حر در خواب به ایشان گفتند: «آقای من فرمود تو آقای تهران خواهی شد» که در واقعیت هم اتفاق افتاد.
❇️ توسلات به شهدا خیلی اثر دارد.
📍برگرفته از «جلسات و علی اصحاب الحسین»
#توسل
#شهدای_کربلا
#امام_حسین
✅@Aminikhaah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیا شدیدا جای ارامش و اسایش نیست ،
پرسیدند: یا امیرالمومنین
احمقترین انسان کیست؟!
فرمود:
آنکه بی وفایی و بی ارزشی دنیا را میبیند،
و باز هم دلبستهی آن میشود...
معانیالاخبار،ص۱۹۹
#اربعین #امام_حسین #نجف #کربلا
کانال زندگی از غسالخونه تا برزخ👇
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
💠#داستان
👈مهمان حضرت #امام_حسین علیه السلام
شیخ رجبعلی خیاط میفرمود: در روزهای اوایل هیئت مایل بودم تمام کارهای مجلس را خودم انجام دهم خودم مداحی میکردم، چای میدادم و اغلب کارهای دیگر
شبی مشغول دادن چای به عزاداران بودم که دیدم جوانی که اصلاً ظاهر مناسبی نداشت وارد مجلس شد و گوشه ای نشست
یقه اش باز بود و گردنبند به گردنش
وضع لباسش هم خیلی نامناسب بود
به همه چای تعارف کردم تا رسیدم به جوان چشمم به پایش افتاد دیدم جورابی نازک شبیه جوراب های زنانه به پا دارد
غیظ کردم و با عصبانیت سینی چای را مقابلش گرفتم، یکی از استکانها برگشت و چای روی پایم ریخت و سوخت
از این سوختگی زخمی در پایم به وجود آمد که خیلی طول کشید تا خوب شود
برای خودم هم این سؤال پیش آمده بود که چرا زخم پایم خوب نمیشود
شبی به من گفتند: شیخ! آن جوانی که با عصبانیت چای به او تعارف کردی
هر چه بود مهمان حسین علیهالسلام بود نباید چنین رفتاری را با او مرتکب میشدی
📚کشکول کشمیری ص ۱۲۳
#خواندنی
🔵 کانال #داستان و #طنز حال خوش👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#استوری
🌱🌱🌱🌱
همه جارو گشتم به خدا توکل دنیا بیبدیلی
تو میدونی واسه زنده بودنم تو بهترین دلیلی
آدمای بی تو دلشون به چی خوشه…
#امام_حسین #کربلا
✅@Aminikhaah
شادی و نکات مومنانه
یادآور مرگ کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
غسالخانه ی زنان💅
لباس تر تمیز تنم کردم ،خودمو تو آینه نگاه کردم روسریمو مرتب کردم، چادر مو از روی سیم حیاط اوردم و سرم کردم انگشتر دستم رو نگاه کردم،کیفمو چک کردم که ببینم پول کرایه دارم یانه,خدا رو شکر به اندازه ی بود که منو تا دم غسالخونه ببره و برگردونه...
زنگ زدم رفیقم گفتم تو برو تا منم خودمو برسونم، از درب حیاط که زدم بیرون شروع کردم به سوره ی توحید خوندن ایه الکرسی خوندن برای ارامش دلم،قدم که برمیداشتم روی زمین هم سبک بودم هم سنگین.....
سبک از اینکه تو مسیریم که هر روز منو یاد خدا و اعمالم میندازه
سنگین که قراره برم حمام اخرت جوانی رو انجام بدم😔
اما چاره چیه!!! مسیری هست که جلوی پای همه ی ما هست،هیچ کس و هیچ چیز نمیتونه مانع و جلو دارش باشه
فقط این اعمال خوب ماست که میتونه کمک ما کنه به راحتی از این دنیا دل بکنم و بریم اون دنیا تا زندگی اصلی مون رو شروع کنیم.
۲۰ دقیقه ای زمان برد تا رسیدم غسالخونه، درب باز کردم دیدم رفیقم اون بالای حوض وایساده دستکش هاشو پوشیده ومیخندید میگفت : زهرااااا مرده زنده شد پس کی میخاستی بیایی!!! بهش نگاه کردم گفتم چقدر غساله شدن برازندته سعی کن تا اخرش غساله بمونی ،خندید گفت آی اگه بابام بفهمه دیگه رام نمیده خونه....
وسایلم رو گذاشتم گوشه ی از غسالخونه و رفتم تو رختکن بووووو ،همون بوی مرطوب ،بوی نم،بوی کافور می اومد، بوی ترس از رفتن وتنها شدن می اومد😔
چکمه ها سایز پام نبودن ،اما به زور پام کردم ،کج و معوج راه میرفتم ،رفتم نشستم روی حوض بزرگ کنار دوستم ،گفتم پس کو عروسم؟!
حین حرف زدن یه اقای در زد رفتم پشت در💔 خواهرم رو میخان بیارن اینجا غسل بدن، حوض تمیزه؟! گفتم بله نگران نباشید،جنازه رو اوردن همه دور جنازه جمع شده بودن و جیغ میزدن🥺
منم زیر لب صلوات میفرستادم تا عروسم با صدای جیغ ها اذیت نشه💔
زیپ کاور رو باز کردن، یهو دستش از کاور زد بیرون خورد به حوض، برگشتم نگاه کردم وای کاش نمیدیدم🥺😭
ناخن های کاشت شده💔
غم تو دلم موج زد و افکارم .....
نماز! روزه! غسل! پاکی! نجاست!
بوی عجیبی به بینیم خورد ،بوووووو
نگاه کردم به رفیقم ابرو انداخت بالا که نمیدونست بم چی بگه😰
میدونم فقط دستم گرفتم جلو دهنم
بدو بدو زدم بیرون
(کاشت ناخن زمانی که برای درمان باشه
اونم شرایط خاص باشه و مرجع اجازه بده میشه گذشت،مثلا کسی ناخن نداره، بجاش کاشت میکنه اما برای زینت نمیشه گذاشت)
#زندگی_پس_از_زندگی #زندگی_پس_از_مرگ #شفاعت #امامرضا_علیه_السلام #امام_حسین #غسالخانه#خدا#خوشبختی#صلوات#حاجت
برای جلوگیری از غفلت در این کانال عضو باش 👇👇
کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
✅ درباره آغاز ماه #محرم و ایام سوگواری #حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
یازده ماه از خدا ، این روزها را خواستم
دیدۀ تر خواستم ، حال بکا را خواستم
اذن دق الباب این خانه برای ما بس است
استجابت پیشکش ، فیض دعا را خواستم
یازده ماهست ، می خواهم که سلطانی کنم
پشت این درماندن ودست گدا را خواستم
قول دادم این محرم ، معصیت کمتر کنم
همت توبه به درگاه خدا را خواستم
از علی موسی الرضا رزق لباس مشکیه
دستباف حضرت خیرالنسا را خواستم
هر محرم زیر دین صلح آقاییم ما
یا امام مجتبی، اشفع لنا را خواستم
کربلایی نیستم اما تو شاهد باش که
هردعایی کردم اول کربلا را خواستم
شصت شب ازصبح تاشب نوکری درروضه ها
طعنه خوردن،سوختن پای شما را خواستم
گرچه ناقابلتر از این حرف ها هستم ولی
یک زیارت اربعین پایین پا را خواستم
ازنجف تاکربلا پای پیاده دست جمع
روضه خواندن بین این صحن وسرا را خواستم
اهل عالم بازازره ماه ماتم آمده
هیئتی ها یاعلی! ماه محرم آمده
#محرم
#امام_حسین
💠#داستان
👈اهمیت #عزاداری برای حضرت #امام_حسین علیه السلام
محتشم پسری داشت که از دنیا رفت، چند بیت شعر در رثای وی گفت: شبی رسول اکرم صلی الله علیه و آله را در خواب دید که به او فرمودند:
«تو برای فرزند خود مرثیه میگویی ولی برای فرزند من مرثیه نمیگوئی!»
گوید: بیدار شدم ولی چون در این رشته کار نکرده بودم، ندانستم چگونه مرثیه ان حضرت را شروع نمایم.
شب دیگر در خواب آن حضرت فرمود: «چرا در مصیبت فرزندم مرثیه نگفتی؟» عرض کردم: چون تا کنون در این وادی قدم نزدهام.
فرمودند: بگو«باز این چه شورش است که در خلق عالم است».
بیدار شدم، همان مصرع را مطلع قرار دادم و آنچه میبایست سردوم، تا به این مصرع رسیدم: «هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال» در اینجا ماندم که چگونه این مصراع را به آخر برسانم که به مقام خداوند جسارتی نکرده باشم
شب حضرت ولی عصر – ا رواحنا فداه – را در خواب دیدم فرمودند: چرا مرثیه خود را به اتمام نمیرسانی؟ عرض کردم: در این مصرع ماندهام.
فرمود: بگو«او در دل است و هیچ دلی نیست بی ملال».
بیدار شدم،این مصرع را ضمیمه آن نموده و بیت را به آخر رساندم.
الکلام یجر الکلام: ج 2، ص 110 – و لکن مرحوم ملا علی خیابانی در وقایع الایام:ص 58 به جای رسول اکرم صلی الله علیه و آله مینویسد: امیرالمؤمنین علیهالسلام را در خواب دید.
#خواندنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش,
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
💠#داستان
👈گریه حضرت زهرا علیها سلام در مجالس عزاداری حضرت #امام_حسین علیه السلام
نقل شده از حاج شيخ محمّد طاهر روضه خوان شوشترى كه از متديّنين و موثّقين در نجف اشرف است كه من در طفوليت كه به سنّ دوازده سالگى بودم در شب دوشنبه اى ساعت شش از شب گذشته بود به اتّفاق پدرم به مجلسى از مجالس عزادارى امام حسين علیه السلام رفتيم كه پدرم روضه بخواند .
چون وارد آن مجلس شديم، صاحب مجلس (كه مشهدى رحيم نام داشت) اعتراض كرد به پدرم كه چرا دير آمدى مردم در اين وقت نمى آيند و بايد ابتداء مجلس را زودتر قرار دهيم.
از اعتراض او پدرم دلش شكست و گفت اى مشهدى رحيم بدانكه پيغمبر (ص) على و حسن و حسين عليهم السلام حاضرند و سوگند ياد مى كنم كه بى بى فاطمه زهرا سلام اللّه عليها و فرزندان معصومش (عليهم السلام) حاضرند شما غم نخوريد. انشاءاللّه تا هفته آينده مجلس شما بهتر و مرتب تر از اين خواهد شد.
پس پدرم با دل شكسته (از سخنان صاحب مجلس) منبر رفت و مشغول به خواندن مصيبت شد تا شروع به خواندن مصيبت كرد و رسيد به خواندن اشعار دعبل ابن على خزاعى در آن وقت من در طرف راست منبر نشسته بودم كه ناگاه پدرم رسيد به اين بيت:
افاطم لو خلت الحسين مجدلا
و قد مات عطشانا بشط فرات
يك وقت ناله ضعيفى از طرف راست منبر بلند شد و به گوشم رسيد كه گويا زنى زمزمه مى كند
چون گوش دادم شنيدم كه گريه مى كرد و سخنانى مى فرمود كه: از جمله سخنانش اين بود كه مى فرمود:
(يا ولدى يا حسين )
يعنى اى فرزندم اى حسين (ع )
چون من متوجه سمت چپ و راست شدم كسى را نديدم از اين مسئله تعجب نمودم !!
آنگاه يقين نمودم اين صداى بى بى عالم زهراى اطهر سلام اللّه عليها مى باشد پس بى اختيار شدم و بر سر و سينه خود چنان زدم كه پدرم از بالاى منبر متوجه من شد و گفت چه رسيده است تو را؟
من ساكت شدم. ولى صداى ناله پى در پى مى آمد تا اينكه پدرم از منبر فرود آمد و آن ناله قطع شد.
چون از آن مجلس خارج شديم پدرم به من فرمود به تو چه رسيده بود كه در وقت مصيبت خواندن من تو بى طاقت شدى و حال اينكه اين نحو اشعار را تو مى دانى.
قصه را براى مرحوم پدرم نقل كردم
آن مرحوم بى طاقت شده و مشغول بگريه كردن شد و مرا دعا نمود كه با محمّد و آل او صلوات اللّه عليهم اجمعين محشور شوم آنگاه فرمود: منهم با تو باشم .
چون هفته ديگر شد در همان وقت هفته گذشته به آن مجلس رفتيم
ناگاه ديدم مملو از جمعيت است كه من ايشان را نمى شناختم و نور از صورت هاى ايشان متصاعد بود. پس تعجب نمودم !!!
با خود گفتم: اينها مردمان نجف نيستند. و يقين نمودم كه اينها انوار اللّه اند كه براى خوشنودى صاحب آن مجلس حاضر شده اند. و بعد از آن قضيه تمام هفته هائي كه آن مشهدى رحيم روضه داشت، ازدحام كثيرى مى شد تا اينكه بانى مجلس فوت شد مجلس تعطيل گرديد. و من اين سرگذشت را مى گويم در حالي كه شاهد مى گيرم بر خود خدا را كه در گفتار خود صادقم.
مقتل از مدينه تا مدينه، ، ص 764.
#محرم
#خواندنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش,
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
💠#داستان
👈 وضوی عارفانه
نقل میکنند وقتی ابا عبدالله علیهالسلام وضو میگرفتند،
تَغیّر لونُه و ارتَعَدت مفاصِلُه
رنگ صورتشان عوض میشد و پاهای مبارکشان مىلرزید
وقتی از ایشان دلیلش را سؤال میکردند، آقا میفرمودند:
«حقٌ لمَن وَقفَ بین یَدىِ الملِکِ الجباّر اَن یصفرَ لونُه و تَرتعدَ مفاصلُه.»
سزاوار است براى کسى که در مقابل خداى با جبروت ایستاده رنگش زرد شود و پاهایش بلرزد.
📚 جامع الأخبار ، ص 76
#محرم
#امام_حسین
#خواندنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش,
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92