بسم الله القاصم الجبارین
🌹🌷🌹🌷🌹🌷
چند روزی است که جهان اسلام داغدار از دست دادن سرداری بزرگ است. سرداری به بزرگی انسانیت! به گستره تاریخ اسلام و جغرافیای #تشیع! آری فقط این مکتب است که آزاد مردانی همچون #حاج_قاسم را تربیت می کند. اشک بر سوگ او کم است که باید خون گریه کرد ...! و ناله بر داغ او کم است که باید صیحه بر آورد ...!
#حاج_قاسم عزیز ! تو به دیدار معبود شتافتی و ارواح پاک شهیدان تو را در آغوش گرفتند! خوشا به سعادتت ...! مبارکت باد إرباً إربا شدن در راه دوست !
#حاج_قاسم عزیز تو پر کشیدی و رفتی اما هنوز راه تا #ظهور نهائی باقی است! این مائیم و کوله باری از تکلیف ! این مائیم و نسلی که در انتظار فرهنگ ایثار و شهادت، شهامت و شجاعت، چشم به #تربیت زهرائی ما دوخته اند!!
👈 آری ! ای اشک ها ببارید و ای قلب ها بسوزید! اما ای عقل ها شما هم متحیر بمانید در شیوه تربیت و اخلاص آن مادری که در دامنش چنین اسطوره ای برخواست! به راستی که اشک انگیزه آفرین است و عقل تعیین کننده مسیر! پس ای #دختران شیعه و ای #مادران پاک دامن! هر چه همت دارید به کار ببندید و هر چه انگیزه دارید به میدان آورید که آینده ای نه چندان دور در انتظار #حاج_قاسم های دیگر است ...!
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
✨#پـــــنـاه
✍ الـهــــام تــیــمــورے
🌹قسـمـت هـشــتــم
با بی حوصلگی و عصبانیت گفتم :یعنی من الان باید عالم به علم غیب باشم که بدونم چی شنیدی ؟
خب آخه از خاله شنیدم که دانشگاه قبول شدین
هرچند خیلی نگران حرف مردم نبودم بخاطر توی کوچه همکلام شدن اما گرمم بود و هیچ دوست نداشتم بیخودی علاف بشوم آن هم در چند قدمی خانه با لج گفتم :
_چه عجب خاله جانتون یه بارم موفقیت های ما رو جار زد !
خاله افسانه همیشه خوبی میگه
_بیخیال تو رو خدا این روزا انگار در و دیوارم شهادت میدن به خوبی این زن بابای ما
من اصلا به این چیزا کار ندارم
_آفرین ! خدا خیرت بده پس دیگه نیا از من تاییدیه ی حرفای خالت رو بگیر در عوض تبریک گفتن !
+بخدا خوشحال شدم من ولی آخه این همه دانشگاه تو مشهد هست چرا تهران ؟
ابروهای تازه کوتاه شده ام ناخواسته و به تعجب بالا رفت و جواب دادم
_یعنی چی دقیقا ؟
یعنی خیلی خوبه که بعد از چند سال قصد ادامه تحصیل کردین ولی چرا یه شهر دیگه و به سختی ؟
_فقط همینم مونده بود که این وسط پاسخگوی عموم مردم باشم واسه تصمیمات شخصیم !
من که ...
با دست اشاره کردم که چیزی نگوید و خودم ادامه دادم:
_ببین آقا بهزاد خوب گوش کن ببین چی میگم ، حالا دوبار خالت میون داری کرده و بیخودی دوتا از تو به من گفته و سه تا از من به تو ، هوا ورت نداره که خبریه ها ، من تا بوده جز شر از افسانه بهم چیزی نرسیده پس اصلا تو تصورمم نمیگنجه که قاطی خانوادش بشم ، مخصوصا عروس خواهرش که احتمالا نیتی پشتش داره و اتفاقا می خوام بدجور بزنم تو ذوقش !
سرخ شده بود ، اولین بار نبود که آماج تیرهای در رفته از زبان تندم می شد و از همین صبور بودنش متعجب بودم. سرش را بلند کرد و کلافه نگاهم کرد.گفت :
_شالتون افتاده
نیشخندی زدم و شال سبزم را تا وسط سرم بالا کشیدم موهای تازه پیرایش شده ام هنوز بوی خوش تافت می داد نمی خواستم بیخودی اعصابم را خورد حرف های صد من یه غاز این و آن بکنم راهم را کشیدم که بروم ولی جوری اسمم را صدا کرد که دلم سوخت
+پناه خانوم ! بخدا من اونجوری که شما فکر می کنید نیستم .اصلا به خالم کار ندارم .مگه خودم کور بودم تو این سالها ندیدمتون که یکی دیگه بیاد با چهار کلوم خوب و بد بکشه شما رو جلوی چشمم ؟ شما خیلی زود از کوره در میری و موضع می گیری
_وقتی میخوای ادای ادمای خوب و دلباخته رو دربیاری اما گند می زنی نتیجش میشه همین
یه لطفی کن دست از سر کچل من بردار بهزاد خان ! وگرنه پای بابامو می کشم وسط
پسر خوبی بود اما شاید همین که از طرف افسانه معرفی شده و زیاد دور و ورم می پلکید باعث شده بود تهاجمی با او برخورد کنم .
چه بهتر که همین حالا پر بزنم
سرم را تکان می دهم تا از خاطرات چند روز پیشم دور بشوم آمده ام اینجا تا از نو بسازم نه اینکه در گیر و دار گذشته وا بروم می ترسم که اینجا هم چیزی گریبان گیرم شود از فضای زیادی مذهبی این خانه هم حالا کم واهمه ندارم اگر قرار باشد آواره ای در قفسه دوباره باشم ... پس سرم را روی زمین می گذارم و نمی فهمم که کی و در چه فکری تقریبا بی هوش می شوم .
صبح اولین روز تهران بودن را آن هم بعد از چند سال دوست دارم تازه می فهمم این آزادی واقعیست و خواب نبوده باید زودتر بروم سراغ کارهای دانشگاه تا وقت بیشتری برای خودم داشته باشم ضمن اینکه هنوز استرس ماندن یا نماندن در خانه ی حاج رضا را هم دارم همان شال و مانتویی که دیروز تنم بود را می پوشم و جلوی آینه ی نیم قدی اتاق طبق عادت آرایش کامل می کنم .
موهای بلوطی رنگم را یک طرفه روی صورتم می ریزم از چشم های مشکی و پوست کمی برنزه شده ام خوشم می آید ،چقدر گشتم تا این کرم را پیدا کنم برای کمی تغییر کردن .
اعتماد به نفسم را بیشتر می کند به چهره ی زیبا شده ی خودم لبخند می زنم .
ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
بالاتر از هر نيكوكارى، نيكوكارى [ديگر] هست، تا آن گاه كه مرد در راه خدا كشته شود . پس چون در راه خدا كشته شد، بالاتر از آن، نيكى اى (ارزشى) وجود ندارد
الكافی جلد 2 صفحه 348
امام على عليه السلام ـ در پايان عهدنامه خود به مالك اشتر ـ نوشت:
من از خداوند، به [حقّ ] رحمت گسترده و قدرت عظيمش بر برآوردن هر خواهشى، مسألت دارم كه... عاقبت من و تو را به سعادت و شهادت ختم فرمايد
از نامه 53 نهج البلاغه
وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند
آیه 169آل عمران
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🦋سلام_امام_زمانم 🦋
غمی به وسعت
دریای بیکران دارم
هوای گنبد زیبای
جمکران دارم...
#روزتون_مهدوی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#سوال
سلام من یه پسر ۸ساله دارم از پیش دبستانی تا حالا که کلاس دوم هست معلما میگن احتمالا پیش فعاله..منم یه چند تا دکتر بردمش الان روزی سه تا قرص میخوره ..ریتالین نصفی صبح ریسپیریدون ظهر یکی شب یکی اما هنوز تیک عصبی رو داره ایا جای نگرانی نیست روزی سه عدد قرص میخوره من خیلی نگرانم ..با تشکر
#پاسخ
سلام علیکم.
اگر دکتر حاذق تجویز نسخه برای بیش فعالی کرده اند، اعتماد کنید و خود شمای والد به کارگاه های فرزند پروری در زمینه برخورد با کودک بیش فعال تشریف ببرید تا در کنار دارو درمانی، تکنیک های لازم را برای ایجاد تمرکز و یا کنترل رفتارهای پرخطر کودک بیاموزید و به کودک نیز بیاموزانید تا ان شاالله کودک بتواند بعد از اتمام دوره دارو درمانی،برای رسیدن به خود کنترلی و ایجاد تمرکز تلاش کند.ان شاالله
#خانم_رمضانعلی_زاده
#مشاور
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🌴🌹🌴🌹🌴🌹🌴🌹
#نوجوان
👌بی نظمی در نوجوان
👌اگر نوجوانتان اتاق نامرتبى دارد ممكن است در زمان مناسب به او آموزش درست نداده ايد، او مسايل بسيار مهمتري در ذهنش دارد كه نامرتبى اتاقش براى او اهميتى ندارد.
نوجوان شما ذهن نامرتبى دارد، ممكن است بى انگيزه و افسرده باشد.
والدين بايد با نوجوانشان مانند يك فرد بزرگسال رفتار كنند.
👌از او بخواهيد برنامه ايى براي تميز كردن اتاقش به شما بدهد كه چه روزهايى اتاقش را تميز ميكند.
👌از او بخواهيد به شما بگوييد چگونه به او ياد آورى كنيد. فراموش نكنيد رابطه دوستانه شما با نوجوانتان كليد موفقيت شماست. قرار نيست از روش داد و دعوا و تنبيه و غر زدن استفاده كنيد👌👌.
# کارگروه_نوجوان
🌴🌹🌴🌹🌴🌹🌴🌹🌴
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🌹🌹🌹
#مامانها و بابا ها یه حرف خصوصی:
حاج قاسم سلیمانی کودکان را آنچنان در آغوش میکشید که گویی فرزند و یا نوه ی خودشان باشند.
ولی یک چیز دیگر می خواهم بگویم، او آنقدر قلب آرامی داشت که کودکان در آغوش او به آرامش می رسیدند.
و این آرامش از جایی به جز اتصال به خدا نیست.
این قلب آرام از (الا بذکر الله تطمئن القلوب) است که اینچنین کودکان را شیفته نگاه و کلام حاج قاسم می کند.
🌹🌹🌹
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
خانه آرام من(موسسه بصیر)
#همسرانه
بسم الله الرحمن الرحیم
☘️💐🍀☘️💐🍀
#همسرانه
✅ 10 روش جلب توجه و محبت شوهر
👈#روش_نهم: با عزیزان و اطرافیان مهم همسرتان خوب کنار بیایید.
در آغاز زندگی، درست وقتی که همسرت چشم به جهان گشود با #اطرافیان_مهم خود آشنا شد. آرام آرام ارتباط قوی تری با آنها پیدا کرد تا حدی که بخش زیادی از نیازهای جسمی و روان شناختی خود را از آنها دریافت می کرد. در دامن آنها می خوابید و از دستشان غذا می خورد! همسرت از اطرافیان مهم خود، لباس، مسکن، امنیت، محبت و حمایت و شخصیت را دریافت کرد! آنها در ذهن او و بلکه در اعماق جانش جای گرفته اند. بنابراین نباید انتظار داشت با شروع زندگی مشترک، همسرتان به خاطر شما به تمام اطرافیان مهم و عزیزان خود پشت کند! و یا در هر مسأله ای شما را بر آنها ترجیح دهد.
🔹به زبان عینی تر باید گفت: #مادر_شوهر شاید محبوب شما نباشد اما ازعزیزان و اطرافیان مهم همسر شما است. آدم هایی که اهمیت مادر و پدر همسر را در زندگی نمی دانند بی جهت خودشان را در یک جدال بی حاصل با همسرشان قرار می دهند. تصویر پدر و مادر و خواهر و برادر هر کس در مرکزیت #دنیای_مطلوب ذهنی او ست. ممکن است برای مدت کوتاهی کمتر به آن نگاه کند اما هرگز پاک نمی شود. بدانید همسرتان بخش زیادی از آرامش و محبت خود را از خانواده اش دریافت می کند. بنابراین:
📌هرگز به آنها و از آنها بد نگویید!
📌حتی اگر همسرتان از آنها گلایه کرد شما به او دلگرمی بدهید!
📌اگر از خانواده اش فاصله گرفت او را به رابطه صمیمی تشویق کنید!
📌انتظارات از خانواده همسرتان را به حد اقل برسانید!
📌هرگز سعی نکنید همسرتان را از خانواده اش جدا کنید!
👈اگر می خواهید با همسرتان رابطه خوبی داشته باشید باید با اطرافیان مهم او خوب کنار بیایید. نه به این معنی که آنها را دوست داشته باشید اما احترام را رعایت کنید و تعارض نداشته باشید. بدانید همسری که به خاطر شما به خانواده و اصالتش پشت می کند هرگز تکیه گاه مطمئنی نخواهد بود.
#آقای_ربانی
#طلبه_کارشناس_مشاوره
☘️💐🍀☘️💐🍀
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
هدایت شده از خانه آرام من(موسسه بصیر)
❤️🍃❤️🍃🍃❤️🍃❤️
دوره آموزشی تداوم عاشقانه های زندگی
(ویژه عقد کرده ها)
برخی از سر فصلهای این دوره:
❤️چگونه می توانم در کنار همسفر زندگی ام احساس خوشبختی کنم؟
❤️چگونه عشق و صمیمیت همسرم را زیاد کنم؟
❤️برای مقابله با ناکامی ها و تعارض های روزمره با همسرم چه راهکارهای وجود دارد؟
❤️سیاست اای رفتاری در مقابل خانواده همسرم چیست؟
❤️مهارت های لازم و صحیح اتاق خواب کدام است ؟
❤️راههای خاطره انگیز کردن روابط زناشویی در دوران عقد چیست؟
❤️برای از بین بردن آسیب ها و اختلالات جنسی چه راهکاری وجود دارد؟
❤️برای شناخت شخصیت همسرم چه تستی وجود دارد و من میتوانم او را بشناسم؟
#مربیان :سرکار خانمها #صفوی و #شقاقی و آقای #ربانی
#مدت_دوره :ده جلسه
#هزینه_دوره: ۵۰ هزارتومان
#زمان_دوره :چهارشنبه ها
ساعت ۴ و نیم بعد از ظهر
☎️جهت ثبت نام با شماره های زیر تماس بگیرید
۵۵۴۶۷۷۴۲
۵۵۴۵۱۲۷۳
❤️🍃❤️🍃❤️🍃🍃❤️
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
💚💖💚💖💚💖💚💖
موسسه بانوان بصیر برگزار میکند✅
آموزش تکمیلی مهارتهای همسرداری:
🌐آموزش آیین همسرداری:
🔹 آموزش مهارت های تقویت متقابل
🔹شناخت و آموزش مهارتهای پیشرفته
(ارتباط سالم، شناسایی و تغییر تحریفها و خطاهای های شناختی،کنترل افکار و....)
🔹مدیریت خشم و چگونگی برخورد باهمسر عصبانی
🔹درک و تغییر روندهای اشتباه درزندگی
🌐مدیریت روابط عاطفی جنسی
🔸بررسی پوزیشنهای مختلف وکاربردآنها
🔸بررسی علل سردمزاجی خانم ها و آقایون
🔸فواید روابط جنسی و بررسی علت وجود آن درانسان
🔸بررسی اختلالات جنسی اقایون از قبیل زودانزالی ...
شروع دوره ؛چهاشنبه ۱۷ دی ماه
ساعت ۱۶:۳۰ عصر
جهت ثبت نام تماس بگیرید
۰۹۱۳۰۱۰۱۸۸۰
۵۵۴۶۷۷۴۲
۵۵۴۵۱۲۷۳
✨این دوره ویژه کسانی برگزار می شود که دوره همسرداری مقدماتی را گذرانده باشند
💚💖💚💖💚💖💚💖
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
✨#پـــــنـاه
✍ الـهــــام تــیــمــورے
🌹قسـمـت نــهـــم
نمی دانم چرا اما معذبم که زهرا خانوم با این ریخت و قیافه ببینتم می ترسم مثل افسانه ایراد بگیرد یا عذرم را بخواهدقبل از بیرون رفتن از اتاق، کمی شالم را جلوتر می کشم ، زهرا خانوم نشسته و چیزی می دوزد ، با دیدنم لبخند می زند و می گوید :
+کجا میری مادر ؟
_میرم دانشگاه
+بسلامتی ،بلدی عزیزم ؟
_بله از فرشته جون آدرس گرفتم و به آژانس زنگ زدم
+خدا به همراهت
تشکر می کنم و راه می افتم نگاه مهربان اما نافذش توی ذهنم ثبت می شود و به روی خودم نمی آورم
ته دلم امیدوارم که پی گیری های حاج رضا به هیچ برسد و همینجا در معیت فرشته بمانم خیلی دوست داشتنی است و مرا مدام به یاد لاله می اندازد و خوبی هایش از نگاه های خیره ی راننده ی آژانس متوجه می شوم که خوب و موجه به نظر می آیم ! هرچند حوصله ی ترافیک های طولانی مدت تهران را ندارم اما خب باز هم به وضعیت تکراریی که تابحال داشته ام می چربد
بعد از پرداخت کرایه ی نجومی پیاده و با بسم الله وارد حیاط بزرگ و سرسبز دانشگاه می شوم .
چقدر خوشحالم. انگار در دنیای جدیدی را به رویم باز کرده اند و همه ی عالم و آدم خوش آمدگوی من شده اند !
با نیشی که تا بناگوش باز شده راهی سالن طبقه اول می شوم بجای نگاه کردن به تابلوی اعلانات و در و دیوار روی آدم ها زوم کرده ام و برایم جالب است که دخترها و پسرها توی چنین محیطی چه رفتاری و برخوردی دارند آزادی در روابطشان کاملا مشهود است
اولین بار نیست که دانشگاه می آیم ،چندباری با لاله رفته بودم دانشگاه اش اما خب تهران چیز دیگری ست !
از سنگینی نگاهی که رویم افتاده سر بر می گردانم و پسری را می بینم که به دیوار تکیه داده و در حالی که توی گوشش هندزفری گذاشته جوری به من نگاه می کند و پلک نمی زند که انگار چه دیده !
ناخودآگاه در پاسخ لبخندش تبسم می کنم چرایش را خودم هم نمی دانم اما خب او که مثل علاف های کوچه و خیابان نیست، دانشجوی مملکت قضیه اش فرق می کند !
چند قدمی به سمتم می آید و فاصله ی بینمان را طی می کندموهای بالا زده اش عجیب جلب توجه می کند مخصوصا چند تاری که روی صورتش ریخته
پیراهن چهارخانه ی قرمز رنگی پوشیده و آستین هایش را تا آرنج تا زده ، شلوار جین آبی و کفش های کالج سورمه ای خوش تیپ است و خوش خنده ! می گوید :
ورودی ترم یکی شما یا از اون خروجی هایی که من ندیده بودمشون
سرم را کمی کج می کنم و با پررویی می پرسم :
_یعنی همه ی ورود خروج ها زیر نظر شماست ؟
می خندد نخیر بنده دانشجوی ادبیات فارسی ام نه آمارگیر، سرکار خانوم ! منتها کلاس های این راهرو و بچه های این طبقه رو همه رو از دم می شناسم چون تقریبا هم ورودی و هم رشته ایم
مگر اینکه یکی این وسط انتقالی ای چیزی گرفته باشه که من بی خبر مونده باشم
پس با اینکه منکر میشی ولی آمارگیری
وقتی می خندد شانه هایش به سمت جلو خم می شود خوشم اومد
_از سر و زبونت ، معلومه از این دست و پادارای شهرستانی هستی
_ببخشید مگه شهرستانی ها تفکیک میشن؟
اینجا آره
_چطور ؟ برای توضیحات بیشتر شما رو به کافه ی پشت دانشگاه دعوت می کنیم دستش را بالا می آورد و ادامه می دهد البته پس از آشنایی اولیه
_اگه تمایلی به آشنایی نبود چطور ؟
_پس لزومی هم به توضیحات نیست اولا ثانیا شما که از دور داد و فریاد می زنی مایلی دیگه چرا
متوجه حرفش نمی شوم و او ادامه می دهدکیانم ، ورودی دو ساله پیش البته پس از دوران کوفتی سربازی وارد شدما و شما ؟
تردیدی نمی بینم برای گفتن یک اسم و مشخصات ساده !
ادامه دارد....