فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ای مهربان امام! بر محضرت سلام...
🌸 تولد امامِ عشق مبارک
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
☘☘☘☘☘
#کودک
#آیا_میدانید :
دنیای کودکان سراسربازی وتخیل وخلاقیت وکشف راز و رموز طبیعت است
اما دنیای بزرگسالان سراسر باید ها و نبایدها و قوانین خشک و سخت است .
برای تسهیل در امر تربیت فرزند دنیای خودتان را به دنیای کودکان نزدیک کنید .
#خانم_عموحسینی
#مدرس
☘☘☘☘☘
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌾🍃🌼🌼🍃🌾🍃
💚 روز پاسدار بر همهٔ آزادگان عالَم مبارک ؛
🌹❤️🌸🌼🌺
بر آنان ڪہ از جنس شهـیدان
و هـم پیمان با حسین(ع)
و از نسل فصل سرخ استقامتند ...🥀🥀🥀🎊
#روز_پاسدار_مبارک🌹🧚♀
🍃🌾🍃🌼🍃🌾🍃
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾
🔰السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ
💠ارمنی یک بار رو زد حاجت خود را گرفت
💠خوش به حال ما که عمری در پی ات آواره ایم
💐ولادت باسعادت حضرت ابالفضل العباس(ع) برهمگان مبارک باد
🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
امام على عليه السلام:
أمسِك عن طَريقٍ إذا خِفتَ ضَلالَهُ؛ فإنَّ الكَفَّ عَن حَيرَةِ الضَّلالَةِ خَيرٌ مِن رُكوبِ الأهوالِ
از پيمودن راهى كه بيم گمراه شدن در آن را دارى ، خوددارى كن؛ زيرا باز ايستادن از سرگشتگىِ گمراهى، بهتر از مواجه شدن با هول و هراس هاست
تحف العقول صفحه69
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
خدایا!
قـღـلبی به من عنایت کن،
که اشتیاقش او را به تو نزدیک کند،
و زبانى که صدقش به جانب تو بالا برده شود؛
و نگاهى که حق بودن او را به تو نزدیک نماید.💔🙃
|فرازی از مناجات شعبانیه|
#صبحتون_بخیر
═◆💚◆═
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾
🌼🌾🌼
🌾
🔅مطیع امر ولایت..
🌱از ویژگیهاى مهم #حضرتابالفضل (علیه السلام) امامشناسی و #ولایتمداری حضرت است .
🌱حضرت مطیع امام زمان خویش بوده و در پیروی از ولایت لحظه ای درنگ نداشتند.
🍃در زیارت نامه حضرت آمده : "المطیع لله و لرسوله و لامیرالمؤمنین والحسن والحسین صلى الله علیهم"؛ 🌱
#ميلاد_حضرت_ابوالفضل
🌾
🌼🌾🌼
🌾🌼🌾🌼🌾🌼
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸
🍂🌸🍂🌸
🌸🍂
#کودک👭
#بازی برای کودکان یعنی همه چی(۱۲)🤔
💝پدر مهربان سلام، مامان جون عزیز سلام💝
👈ویژگیهای بازی مفید :
۶. تنوع😉
👈عدم تنوع در بازی،خستگی و ملالت را برای کودک به همراه دارد.
👈بچه ها در سال اول زندگی ،تنوع بازی رو نمی فهمن و میتونن با یه اسباب بازی ساده،ساعتها و روزها بازی کنن ولی زمانی که شروع به راه رفتن میکنن نیاز به تنوع در بازی رو حس میکنن.🤔
👈بعضی والدین برای بازی با کودک ،فقط پیشنهاد یه بازی رو میدن که دیگه کودک از تکراری بودن اون خسته شده.😡
👈و متاسفانه بعضی والدین هم برای راحت کردن خودشون از نق زدنهای کودک،با یه بازی رایانه ای صورت مسئله رو پاک میکنن.😢
ا👈گر کودکی علاقه ای به بازیهای طبیعی نداره،حتما علتش رو جویا بشین،شاید بخاطر برخورد تند شما با این بازیها باشه! 😢
با ما باشین🌸
#خانم_نزادی
#مدرس_مشاور
🌸🍂
🍂🌸🍂🌸
🌸🍂🌸🍂🌸🍂🌸
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
دختر جانباز اعصاب و روان است!
از ناراحتی ها و رنج هایش میگوید
از وقتهایی که پدر هیچ چیز و هیچ کس جلودارش نیست!!
از وقتهایی که آنقدر دردآور است که به مادر میگوید چرا با این مرد ازدواج کردی؟!
و آخر چرا؟؟
چون مرد به واقع مرد بود!
چون برای دفاع از میهن و ناموس مردمانش به میدان رفت!
ولی این دخترک آن روزها را ندیده و نمی تواند درک کند !
بلکه خود این دختر نیاز به درک شدن دارد!!
تنهایشان نگذاریم!!
میلاد با سعادت قمر بنی هاشم مبارک🌸
🌸✨🌸✨🌸✨
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای انيس قديمی دلها
آفتاب بلند ناپيدا
تا خدا ميبرد دلِ ما را
پَر ِ سجاده های سبز شما
🌷ولادت امام سجّاد علیه السلام بر شما مبارک🌷
https://eitaa.com/khaneAram_Basir
1_906194930.mp3
4.83M
در ایام پایانی سال هجری شمسی و آخرین جمعه سال، باهم #بشنویم
مناجات با امام زمان (عجّلالله)
بامداحی: حاج مهدی رسولی
🌼🌿🌼🌿🌼🌿
🌼🌿🌼🌿🌼
🌼🌿🌼🌿
🌼🌿🌼
🌼🌿
🌼
#ناحلہ🌺
#قسمت_دوازدهم2⃣1⃣
°•○●﷽●○•°
اون پسری که تازه فهمیدم اسمش محمده گف
+عه بچه هآ!!! زشته!!
بی توجه بهش ب خندیدنشون ادامه دادن یخورده نزدیک تر شدم ببینم چی میگن
همون پسره که از سمتم رد شده بود با خنده میگفت :
+حاجی؟به حق چیزای ندیده و نشنیده.
من فکرشم نمیکردم یه دختر اینجوری بیاد و بگه با شما کار داره...
(مگه چجوری بودم؟
طاعون دارم مگه!!
دلم خیلی گرفت.)
هی بش تیکه مینداختن واز رفتاراش معلوم بود ک از شوخی و حرفای دوستاش ناراحت شده .
صورتش سرخ شد اخماش رفت توهم سرشو انداخت سمت زمین و رفت.
با تعجب ب رفتارش خیره موندم یعنی چی اینکارا؟ کجا گذاشت رفت؟
کلافه ایستادم همونجا ک ببینم کجا داره میره ...
یخورده که رفت یهو اون دوستش که فرشته نجات من شده بود جلوش سبز شد .
وقتی محمد دیدتش با همون ابروهای گره خورده محکم بازوشو گرفت و کشیدش
این فضا دیگه آزارم میداد .
چرا فرار میکردن ؟
بابا دو دیقه صب کنید من حرفمو بزنم برم! چرا بین اینهمه پسر نگهم میدارین .
وقتی دیدم نیومدن
مسیری و که رفته بودن دنبال کردم
ب یه کوچه ی تقریبا خلوت رسیدم
داشتم اطرافم و نگاه میکردم ببینم کجان ک متوجه صدایی شدم .
اروم قدم برداشتم و رفتم سمت صدا
وقتی واضح شد ایستادم .
صدای محمد بود
+برادر من آقا محسن آخه چرا همچین کاری کردی؟ مگهه نگفتم برامون شر میشه ! بفرماا دیدی دختره اومد دنبالمون؟ الان چیکار کنمم من ها؟
مگه بودی ببینی بچه ها چقدر چرت و پرت میگفتن!!!!
از حرفاش سر در نمیاوردم من باعث اینهمه خشمش شدم ؟؟
پسری که فهمیدم اسمش محسنه جواب داد
+چرا بیخودی شلوغش میکنی بنده ی خدا که هنوز چیزی نگفت نمیدونی واسه چی اینجاس !!
شاید مثه بقیه اومدنش اینجا یهویی شد و مارم یهویی دید !!
بزار بریم ببینیم واسه چی اومده
بعدشممم تو دلت رضا میداد ول کنیم بیچاره و تو اون وضعیت بریم ؟
خو هر کی جای ما بود کمک میکرد کار بدی نکردیم ک
محمد: یعنی چی که بیخودی شلوغش میکنیی ؟
یخورده مکث کرد و دوباره ادامه داد
+پناه میبرم ب خدا از دستِ شیطان و قضاوت!
اقا من نمیدونم تو خودت برو ببین چیکار داره.
من واقعا نمیتونم باهاش حرف بزنم!!!
الان دیگه جایی ایستاده بودم ک قیافه هاشونو میدیدم
نبضم تند میزد
محمد همونطور بهش نگاه میکرد و چیزی نمیگفت دیگه
محسن بوسش کرد و خیلی شیطون گفت
+نگران نباش خدارو چ دیدی شاید سنگ خورده تو سرش!
اینو گفت وبلند بلند خندید.
چشام زده بود بیرون. اینا داشتن راجب
من حرف میزدن ؟
محمد تا اینو شنید اطرافش دنبال چیزی گشت ک پرت کنه طرف محسن
محسن گفت :عه عه عه باشه باباا شوخی کردم چرا جوش میاری حاجی
واسه قلبت ضرر داره اینهمه استرس
قرمز شدیی .
محمد:بخدا محسن من موندم تو خلقت تو!
محسن فقط خندید
دیگه صبر نکردم چیزی بگن و جلو تر رفتم
محسن پشتش ب من بود.
محمد رو به روم بود،تا دهنش و وا کرد چیزی بگه متوجه حضور من شد .
از جاش تکون نخورد و سرشو انداخت پایین.
جلوتر که رفتم محسنم منو دید .
سلام کردم.
محسن با خوشرویی و محمد همونطور که سرش پایین بود جوابم و داد .
نمیدونم چی رو زمین اینهمه جذاب بود ک هر وقت دیدمش سرش پایین بود
دلم شکسته بودوچشام هوای گریه داشت. صدام و صاف کردم که محکم تر حرفم و بزنم
_من واقعا نمیدونم شماها راجع ب دخترای هم شکل من چی فکر میکنین نمیدونم چجوری میتونید با دوتا بر خورد و یه نگاه ب تیپ و قیافه اینجور ماهارو قضاوت کنین
شناخت زیادی ازتون نداشتم ولی امشب خیلی خوب شناختم جماعت هم ریختِ شما رو !!!
چرا فکر میکنید فقط شما خوبین و همه بد!!چ گناهیی کردم که همچین برخورد زشتی دارید باهام ؟
خودتون خجالت نمیکشید ازاین رفتار؟
مگه دنبالتون کردم که فرار میکنید ؟
مطمئن باشید عاشق ریختتونم نشدم.
ولی گفتم وقتی اومدم اینجا و شماها هم هستین بابت اون روز ازتون تشکر کنم فقط همین!!
دستام از عصبانیت میلرزید!!
مات و مبهوت مونده بودن
تو صدام بغض داشتم و تمام سعیمو کردم که کنترلش کنم .
قدمای بلند ورداشتم سمت محمد
تو فاصله خیلی کم باهاش ایستادم
انگشت اشاره امو گرفتم سمتش
_دیگه هیچ وقت بخاطر اینکه افکار و عقاید بقیه باهاتون فرق داره اینطوری باهاش رفتار نکنین.
از همون حضرت زهرایی که فکر میکنی فقط خودت میشناسیش میخوام خودش جوابت و بده!
بغضم شکست و دوباره گریم گرفت...
بہ قلمِ🖊
#غین_میم 💙و #فاء_دآل 💚
#ادامه_دارد..........