eitaa logo
خانه کتاب کوثر
88 دنبال‌کننده
985 عکس
324 ویدیو
65 فایل
پیشنهادات و انتقادات خود را با مادرمیان بگذارید. ادمین @yaaghelatolarabs
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاه خودش میگه؛ من حافظ منافع آمریکا بودم، طرفداراش میگن مرحوم غلط کرده! به فکر منافع مردم بود‼️😑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨تشکر ویژه ی ضدانقلاب از مولاوردی ✅ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
خیلی حس بدیه🤯😫💥 وقتی آدم هیچ حرفی برای گفتن نداشته باشه😐 با خوندن دوتا کتاب جذاب و پرمغز📚 دیگه تو هـر جمعی که میـری و میشینی می‌تونی حرف هایی رو بزنی که قطعا خیلی‌هاااااا ازش بی‌خبرن😳! و البته این دونستنی‌ها تو نگاهِ+خودت و اطرافیانت به الانِ زندگی خودتون خیلی موثره🌱 ❒خرید از طریق(ایتا)👇🏻: @ketab98_99 ❒خرید با چند کلیک ساده از سایت🌺👇🏻: http://namaktab.ir/ 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2615869456C65e7ea9c67 👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
سلاممم به دوستای تک‌رنگی😁 خبر داریم براتون📢 خبرِ قرعه‌کشی و جایزه🤩 ۱۰ شب قراره به عقب برگردیم و ۱۰ تا از هشتگ هایی که قبلا توی کانال رفته رو بخونیم و لذت ببریم😋 پیامی که ما مشخص میکنیم رو برای ۲۰ تا از دوستاتون بفرستید✈️ از صفحه ارسال عکس بگیرید و برای ما بفرستید تا توی قرعه‌کشی پلاک طلا شرکت کنید🤩 ا#۱۰_شب_۱۰_هشتگ 🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/2872705027Cbc15a2ac89
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در دعای مجیر خوندم: "سبحانک یا غفور تعالیت یا شکور" یعنی خدا می‌آمرزه و ارزش می‌ده . . . تو ارزشمندی !
یک ادب و آدابی داشت خانه ما که مثال زدنی بود!😌 مادرم از رسول خدا آموخته بود و خداوند متعال، به رسولش تعلیم داده بود!💙 پدرم از رسول خدا آموخته بود و خداوند متعال، به رسولش تعلیم داده بود!💛 ادب و آداب خانه ما هیچ‌اش از نفس سرکش بشری نبود، هیچ‌اش... همه‌اش از نور هدایت الهی بود!✨ و من در خانه‌ای بزرگ شدم که از ذره تا کلان آن برگرفته از امرخدا بود!🌱 و امر خدا هم نور است، هم راه خدا، راه روشن است!💫 {برشی از کتاب خواهر نوشته نرجس شکوریان فرد} 📚 💚 🖋
هدایت شده از منتظران ظهور
🔴 امام زمان از چه کسانی می پذیرد ؟ 🔵 ماجرای عجیب امام کاظم علیه السلام و شطیطۀ نیشابوری 🌕 آیت الله حائری شیرازی (ره) : 🔹 شطیطه یک خانم نیشابوری است. اهالی نیشابور برای موسی بن جعفر علیه السلام وجوهات‌شان که شامل سکه‌های طلا می‌شد را فرستادند. شطیطه چهار سکه درهم سیاه فرستاد با یک کلاف نخ. فردی که به نمایندگی از اهل نیشابور به مدینه رفته بود، وجوهات را تحویل امام داد. حضرت نگاه به سکه‌ها کرد، کیسه، کیسه، کیسه طلا. حضرت فرمود: من قبول نمی‌کنم، ما نیازی نداریم، اینها را به صاحب‌شان برگردانید. حضرت فرمود: دیگر چیزی نیست؟ مرد نیشابوری گفت نه. بار دیگر امام فرمود: خوب فکر کن. مرد نیشابوری گفت بله، یک زنی وقتی من می‌خواستم بیایم یک کلافی داد و چند تا درهم سیاه، چون قابل شما را نداشت؛ من رویم نشد بیاورم. امام فرمود: همان را بیاور. حضرت سکه سیاه و کلاف را برداشت. بعد به او فرمود: بلند شو؛ رفتند یک مقداری پارچه آوردند، یک مقدار پول، گفت این را بده به آن خانم؛ بگو این پارچه از پنبه‌ای بود که ملک اجدادی ماست و خواهرم حکیمه به دست خودش این پنبه را رشته و این پارچه را بافته. این را دادم برای کفنت. از وقتی که این پارچه به تو می‌رسد تا وقتی این پول را مصرف کنی در حیات هستی. مقداری می‌ماند برای خرج بقیه مقدمات کفن و دفن. به او سلام برسان و بگو روز رفتن تو ما می‌آییم، و من بر تو نماز می‌خوانم. این فرد می‌گوید من برگشتم نیشابور. وقتی برگشتم همین‌هایی که پول طلا داده بودند، از امام موسی بن جعفر علیه السلام برگشته بودند و به عبدالله افطح رجوع کرده بودند. طبیعی بود که احساس می‌کردند پول شان هدر رفته اگر حضرت قبول کرده باشد. وقتی پول را به ایشان دادم خوشحال شدند که پول شان به ایشان برگشته. رفتم سراغ شطیطه، پارچه و سکه‌ها را به او دادم، سلام آقا را رساندم. [گفتم] درهم‌ها را تحویل گرفتند و آقا دعا کرد. من روزشماری می‌کردم ببینم این زن کی فوت می‌کند. روز نوزدهم شطیطه فوت کرد و من به علما گفتم حضرت مال هیچکس را قبول نکرد الا این زن. تجلیل عجیب و تشییع پرشکوهی از او شد و من می‌خواستم بدانم چه کسی بر او نماز می‌خواند. علما به صف ایستاده بودند، همه به صف ایستاده بودند، یک دفعه دیدم موسی بن جعفر علیه السلام آنجا حاضر شد؛ تکبیر را گفت و نماز را خواند و اینها هم گفتند شاید یکی از علما برای یک شهر دیگر بوده، آمدند جلو به احترام او. هیچکس نفهمید کی بود. حضرت نماز را بر او خواند. وقتی نمازش تمام شد، به من یک نگاهی کرد یعنی یادت آمد من وعده دادم؟ عملی کردم. زبانم بند آمده بود که حرفی بزنم. این دستگاه امام زمان است. سکۀ طلای آنها را نمی‌پذیرد اما کلاف آن زن را می‌پذیرد و شما می‌خواهید پذیرفته شوید. دستگاه پذیرش او دستگاه دقیقی است. ممکن است یک سرباز صفر شما را قبول کند، اما یک فرماندۀ بزرگتان را قبول نکند. ممکن است یک بی‌اسم و بی‌شهرت و بی‌عنوان و کفش بردار و آب بده و جاروکش و فرد بی‌قابلیتی را بپذیرد و خدمات او را قبول کند، اما یک معروفِ مشهورِ پر سابقۀ همه چیز تمام را قبول نکند. 🌷@alzahra_famenin🌷
هدایت شده از منتظران ظهور
⚫️ *استمرار خط در زندگی امام کاظم (علیه السلام)* در زندگینامه‌ی آن امام عالی‌مقام [امام (علیه السّلام) ] ، سخن از حوادث گوناگون و بی‌ارتباط با یکدیگر و تأکید بر مقام علمی و معنوی و قدسی آن سلاله‌ی پیامبر (صلّی‌اللَّه‌علیه واله‌وسلّم) صدها حادثه‌ی توجه برانگیز و پرمعنی و در عین‌ حال ظاهراً بی‌ارتباط و گاه متناقض با یکدیگر در زندگی موسی‌بن‌جعفر(علیهم‌السّلام) هنگامی معنی می‌شود و ربط می‌یابد که ما آن رشته‌ی مستمری را که از آغاز امامت آن بزرگوار تا لحظه‌ی شهادتش ادامه داشته، مشاهده کنیم . این رشته، همان خط جهاد و مبارزه‌ی ائمه(علیهم‌السّلام) است که در تمام دوران دویست‌وپنجاه ساله و در شکلهای گوناگون استمرار داشته و هدف از آن، اولاً و تفسیر صحیح قرآن و ارایه‌ی تصویری روشن از معرفت اسلامی است و ثانیاً، مسأله‌ی امامت و حاکمیت سیاسی در جامعه‌ی اسلامی و ثالثاً، تلاش و کوشش برای تشکیل آن جامعه و تحقق بخشیدن به هدف پیامبر معظّم اسلام(صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله) و همه‌ی پیامبران؛ یعنی اقامه‌ی قسط و عدل و زدودن انداداللَّه از صحنه‌ی حکومت و سپردن زمام اداره‌ی زندگی به خلفاءاللَّه و بندگان صالح خداوند. 🗓پیام به سوّمین کنگره‌ی جهانى حضرت امام رضا (علیه السّلام) ۱۳۶۸/۰۷/۲۶ 🌷@alzahra_famenin🌷