نقدی بر استناد جناب استاد شهیدی به خاطراتی مخدوش پیرامون اندیشه سیاسی امام خمینی
[صفحه 1 از 4]
#اختصاصی_روزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
جناب آقای استاد شهیدی، از مدرسین محترم و دقیقالنظر حوزه علمیه قم، در درس خارج فقه شان بهتاریخ 28اردیبهشت1401 در پاسخ به سؤال یکی از شاگردان روایتی را از دیگاه سیاسی امام خمینی پیرموان ضرورت تشکیل حکومت در عصر غیبت نقل کرد که نقل ایشان از جهات مختلف محل خدشه است.
نظر به بازنشر تقطیع شده و جهتدار نقل استاد شهیدی که زمینه سوءاستفاده برخی مغرضان و خصوصا #سکولارهای_حوزوی را فراهم آورده، با اذعان و احترام به فضای آزاداندیشی موجود در کرسیهای درس خارج حوزه و در امتداد سنتهای اصیل حوزوی، به نقد بیانات ایشان میپردازیم.
جناب استاد شهیدی در این زمینه چنین میگوید:
«امام وقتی قم بود، قبل از تصدی مرجعیت همین در ذهنش بود که مردم گناه کردند امام زمان غیبت کردند در عصر غیبت ما وظیفهای نداریم برای تشکیل حکومت بعدش نظرشان برگشت. من این را مستند نقل میکنم و بیشتر همین آقای مطهری گفتند برای یک آقایی آن آقا نقل کرد که ما بحث ولایت فقیه را کردیم رفتیم خدمت آقای خمینی و مطرح کردیم ایشان اول استنکار میکرد بعد قانع شد.»
این روایت به دلیل مجهول بودن راوی اصلی ضعیف و غیرقابل استناد محسوب میشود و انتظار آن بود که جناب شهیدی در چنین موضوع مهمی حتما واسطه اصلی نقل این روایت را اعلام کنند اما در هر صورت از آنجا که مشابه این مدعا پیش از این در خاطرات منسوب به آقای منتظری نیز نقل شده است و برای خارج شدن روایت آقای شهیدی از ضعف مذکور، در صورتی که جناب شهیدی همان خاطره را نقل کرده باشند، نقدهایی به این نقل وارد است. اگر واسطه نقل فرد دیگری هم باشد انتظار داریم جناب ایشان اعلان کنند البته شناخت راوی و واسطه نقل در نقد محتوای سست خاطره مذکور تغییری ایجاد نمیکند!
▫️در نقد نقل استاد شهیدی نکاتی به شرح ذیل قابل ذکر است:
1. آقای منتظری میگوید که این مطلب را خودش از امام شنیده است نه اینکه شهید مطهری این مطلب را برای وی نقل کرده باشند.(ر.ک: بخشی از خاطرات منتظری، ج1، ص199)
2. آقای منتظری نمیگوید که امام اول استنکار کرد و بعد قانع شد. بلکه میگوید امام قانع نشد و تا درسهای ولایتفقیه در نجف(یعنی سال1348) هیچ اشارهای به ولایتفقیه و حکومت اسلامی نداشت. (همان منبع سابق)
3. دریافت مکتب و منظومه فکری یک فرد و تسلط بر تطورات و تغییرات آن یکی از فنون پیچیده است که متأسفانه در حوزه علمیه مغفول واقع شده و فقدان روششناسی متقن باعث میشود که هر فردی با هر سطح از سواد تاریخی و سیاسی بهصرف شنیدن یک نقل در مورد اندیشه سیاسی فردی دیگر اظهار نظر کند. کوتاهسخن آنکه چنین شناخت عمیقی بهصرف خبر واحد، ولو راوی آن ثقه باشد، حاصل نمیشود و برای اظهار نظر در خصوص مکتب فکری یک فرد و شناخت ارکان ثابت و اعراض متغیر آن به تجمیع قرائن مختلف و بهکاربردن روشهایی دقیق نیاز است.
4. روایت فوق یکی از شروط ابتدایی پذیرش روایت یعنی «وثاقت راوی» را ندارد چه آنکه بررسی تفصیلی خاطرات آقای منتظری و مطالعه احوالات سیاسی و خُلقیِ وی حاکی از ضعف مفرط او در نقلهای تاریخی است و برخی مطالب آن کذب قطعی است و اگر در «رجالشناسی تاریخ انقلاب اسلامی» یک راوی ضعیف و غیرقابل اعتماد داشته باشیم باید جناب آقای منتظری را مصداق بارز آن بدانیم.(جهت مشاهده نقد مستند تفصیلی خاطرات آقای منتظری بنگرید به: فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شمارههای 21-1)
فارغ از نکات پیشگفته قرائن دیگری بر رد این روایت وجود دارد و این قرائن مانع «وثوق به صدور» آن میشود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
5. «بررسی جهت صدور» روایت یکی از مراحل دیگر بررسی اجتهادی روایات تاریخی است و همانگونه که فقهای عظام در طول تاریخ فقه شیعه بخشی از روایات را بهدلیل اعتقاد به صدور تقیهای آن کنار گذاشتهاند، منطوق و مفهوم بخشی از روایات تاریخی را با ملاحظه جهت صدور باید کنار گذاشت.
بر فرض پذیرش صدور روایت تاریخی فوق از حیث جهت صدور آن بک احتمال وجود دارد، احتمالی که مورد تصریح شخص آقای منتظری نیز هست. وی پیش از ذکر ادعای خود میگوید:«گویا ایشان میخواستند با ما جدل کنند»(بخشی از خاطرات منتظری، ج1، ص199) و بلافاصله به نقل فوق میپردازد. این نشان میدهد که شخص آقای منتظری نیز میدانسته که این حرف با مبانی امام سازگار نیست و این احتمال را مطرح میکند که ایشان برخلاف اعتقاد خود و بهنحو جدلی این صحبت را مطرح کردهاند. وقتی شخص راوی، با همه نقایص شخصی و تاریخی، تصریح میکند که این مطلب امام جدلی است جایی برای استناد به آن باقی نمیماند.
ادامه در صفحه بعد:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/13506
🔘روزنه؛ دریچهای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053