موبایل و کرونا از مجموعه روایت های «موج دوم» ۱ 🌱از کنار یک اتاق عبور میکردم همین که به روبروی در اتاق رسیدم صدایی از درون اتاق مرا به خود متوجه کرد. مردی حدودا پنجاه ساله، روی تخت، با یک هیجان و محبتی به سختی نیم خیز شده بود که با موبایل صحبت کند. 🌱در چند لحظه سه جمله از او را شنیدم، سلام بابا .... جان بابا.... (بعد کمی مکث کرد و با حالتی بغض آلود ادامه داد) کجا بیام بابا جان.... 🌱دلم سوخت. چند روز باید روی این تخت زیر دستگاه اکسیژن باشد. دلش برای پسرش یا دخترکش تنگ میشود لابد. خانواده چه حالی دارند. نگرانند و کاری از دستشان بر نمیآید. تنها راه ارتباطشان همین موبایل است که با همین چند جمله غصه هایشان را با هم مرور کنند. جان بابا... کجا بیام بابا جان؟ 🌱این جزییات را دقت نکنیم علت رفتار بیمارها را نمیفهمیم. مثل تخت شماره یک. آن هم مردی پنجاه و چند ساله بود. نفسش به سختی بیرون میآمد. برای همین صورتش سرخ شده بود. به من اشاره کرد و گفت این دستگاه اکسیژن کار نمیکند چرا؟ آمدم چیزی بگم که بیمار تخت کناری مثلا میخواست دلداریش دهد، گفت نگران نباش اصلا نگران نباش هول نشو، من هم اول که آمدم داشتم خفه میشدم نمیمیری غصه نخور. 🌱مرد آرام نگاهش کرد و به روی خود نیاورد و ساکت شد. گفتم برادر! میخواهی کمی پشتت را ماساژ بدهم و به پشتت بزنم؟ (کاری که پرستارها یادم داده بودند) گفت زحمت میشه. گفتم نه چه زحمتی؟ کمی ضربه زدم و ماساژ دادم. بعد پرسیدم بهتری ؟ گفت ممنون 🌱رفتم و دوری زدم در اتاقهای دیگر و بر گشتم. دیدم همین آقا نگران دارد میگردد. گفتم چی شده؟ گفت موبایلم. موبایلم نیست. دیده بودمش یک موبایل ساده و مشکی و ارزان قیمت. وقتی با موبایل صحبت میکرد حالش بهتر بود. میگفت با این صفحه کلید کوچکش نمیتوانم پیامک بدم. ولی از لحنش معلوم بود دوست دارد حرف بزند نه اینکه پیامک بدهد. حالا همین موبایل را گم کرده بود. 🌱همان مرد آرام که سختی بیماری اش را به رو نمیآورد دنبال موبایل ارزان قیمت خود بود. از نیروی خدماتی پرسید او هم با بی محلی گفت چه میدانم مگه من دست میزنم. (شاید بد متوجه شد) دوباره گشت. من هم شروع کردم به گشتن. چندین دقیقه اطراف و زیر تخت و داخل پتو و همه جا را گشتم. نبود . نگران بود. معلوم بود نگران است. آخر سر از تخت به سختی پایین آمد دیدم موبایل زیرش بوده. موبایل را برداشت و در دست گرفت و آرام خوابید. 🌱دل است دیگر. دلهایی که به خانواده ای متصل است و نگران که دیگر بر نگردد. 🌱آن شب وقتی در خیابان خانواده هایی را دیدم که بدون مراعات شرایط فاصله و ماسک با هم در خیابان های شلوغ میگردند و میخندند یاد این صحنه ها میافتادم و دلم میگرفت. یاد این جمله های ساده و دردآور سلام بابا جان بابا کجا بیام بابا جان... 🌱بچه ها دعاشون کنید دعا کنید همه این بیمارهای نگران به خانواده هاشون برسند، هر چه زودتر... به حق صاحب ماه محرم @ali_mahdiyan

◾️مکتب حاج قاسم◾️ 🇮🇷شهدا معلمین مقاومت اند... 🇮🇷شوق شهادت... 🇮🇷شهیدی که به دست خبیث ترین انسانهای عالم به شهادت برسد... 🇮🇷یاران همه رفتند افسوس که جا مانده منم... #سلوک_انقلابی #شاگردان_مکتب_امام #حاج_قاسم #مکتب_حاج_قاسم ▫️خانه طلاب جوان ▫️ http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f

🔶خانه طلاب جوان برگزار می کند🔶 🗯💭هم اندیشی🗯💭 🔹موضوع این هفته: $بورس طلاب$ 🔸یکی از مسائل روز جامعه طلاب ، موضوع #بورس ، #بازار_سرمایه و ورود طلاب به آن است. 🔹به نظر شما ورود به بازار سرمایه و #بورس برای طلاب چه فرصت ها و تهدیدهایی به همراه دارد؟ 🔸اندیشه، تجربه و مشاهدات شما در این رابطه چیست؟ 🔹لطفا اندیشه و دیدگاه خود را به آی دی @shahmsani ارسال فرمایید. 📜اندیشه های شما در #مجله_خط و #کانال خانه طلاب منتشر خواهد شد و به برگزیدگان به رسم یادبود جوایزی اهدا می شود. #هم_اندیشی #بورس ▫️خانه طلاب جوان ▫️ http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f

با تشکر از همه عزیزانی که در این هم اندیشی شرکت داشتند. با توجه به حجم بالای پیام ها ، از هر گروه موافق، مخالف و نظرات مختلف یک پیام گزینش شده و در کانال نمایش داده می شود. به عزیزان برگزیده به رسم یادبود اشتراک رایگان یکساله مجلات خط و عهد همچنین کتاب خون دلی که لعل شد هدیه می شود. نمونه ارسالی اعضای کانال⏬⏬

آقای محمدی از قم: به نظر حقیر خیلی خوبه، بدون نیاز به وقت و مکان و هزینه ، یک منبع درآمدیست برای طلاب. به شخصه به همه دوستانم این کار رو پیشنهاد میکنم با توجه به شهریه پایین و وضعیت تورم بالا بورس درآمد خوبیه برای طلاب البته باید با آموزش و دقت وارد شبند تا خدانکرده خسارت نبینن با تشکر

آقای علوی از قم: بنده خودم کد بورسی دارم، طلبه و مدرس هم هستم ، آفت بزرگ این کار، زمان انجام آن و آلوده شدن فکر و ذهن به سهم و بورس هست. بنده با مشورت و تحقیق، چند نفر مطمئن و خبره پیدا کردم و با مشورت ایشان مبلغی سهام شرکتهای مولد و تولید محور خرید کردم و به صورت محدود هفته ای یک روز از وضعیت سهام مطلع میشم اما متاسفانه دوستان طلبه زبادی در طول روز درگبر این موضوع هستن حتی بنده مجبور بودم در ساعات کلاس در مدرس بین طلاب بروم و افرادی که سر درس مشغول معامله هستن توبیخ کنم متاسفانه قداست و اهمیت کلاس و درس و بحث توسط این افراد به بازی گرفته شده در مجموع اگر با تدبیر وارد شد ، اسیر آن نشد خوب است و الا خسارت است. هم خسارت دنیایی هم خسارت اخروی

خانم رضوانی از سمنان: سلام با تشکر از موضوعی که انتخاب کردید به نظرم باید بیشتر و اصولی تر در این موضوع کار بکنید. من خیلی دوست دارم وارد بورس شوم هم منبع مالی برای خودم هست هم برای هزینه های فرهنگی اما وقتی میبینم بستگان ما که طلبه هم هستن چطور غرق این بازی شدن و از درس و بحث و تبلیغ غافل شدن ، ترجیح میدم وارد نشوم. چون اکثرشان قبل ورود با اطمینان میگفتن ما کنترل شده و با برنامه هستیم اما الان تمام فکر و ذکرشان شده بورس. حتی در مهمانی ها همش حرف بورس شده حتی گروه های علمی تبدیل به گروه تحلیل سهم شده و این برای طلبه امام زمان فاجعه است لذا فکر میکنم طلاب باید یکم دقت بکنن ما الگوی جامعه هستیم ما باید مصداق رجال لا تلهیهم تجاره ... باشیم نه اینکه خودمون غرق این فضا بشویم بانشکر از زحمات شما

آقای میرزایی از شیراز سلام. بورس به نظر حقیر یک امتحان بزرگه برای طلبه ها. الان یکی دوسال هست این موضوع اجتماع را مشغول کرده و بدتر اینکه خیلی از طلاب غرق این فضا شدن. کاش همونقدر که برای بورسی وقت میذارن برای درس و و بحث و امام زمان هم وقت بذارن بورس رانفی نمیکنم اما باید دقت کرد وقت و فکر و ذهن ما را نگیرد. کاش همینقدر که برای سهم و سود دغدغه بود برای امام زمان هم دغدغه بود خواهشا پیام بنده را پخش کنید من خودم سهام دار هستم اما عهد کردم به هیچ وجه در کلاس درس در مباحثه در وقت مطالعه وارد نشم. خیلی هم راضی هستم به لطف امام زمان خیلی هم برکت داره یک نکته دیگه اینکه از لحاظ شرعی خیلب خطرناک هست بحث سفته بازی و رانت بازی در بورس که خیلی راحت آدم را به شبهه و حرام می اندازد. به شخصه دیدم رفقای نماز شب خوانی که وارد شدن و رعایت نکردن الان نماز واجبشون هم داره میپره. نه اینکه فقط به این مربوط باشه اما وقتی بخوای با رانت و معامله سوری سود کسب کنی روی همه زندگب اثر داره التماس دعا

آقای اسدی با سلام متاسفانه فکر میکنند که بورس منبع درآمد هست ابدا این مسئله درست نیست بخاطر شرایط تورّمی کشور و رشد نرخ دلار و تحریم ها و حجوم نقدینگی به بورس، سبب شد 2 سال اخیر رشد های بالایی داشته باشه امّا اگر بورس های مرسوم کشور های مختلف رو نگاه کنید، حتی خود ایران در شرایط عادی، سود سرمایه گذاری در بورس سالانه شاید 40 درصد یا 20 درصد یا 60 درصد باشه و اون چیزی که در 2 سال اخیر اتّفاق افتاد قابل تکرار نیست. و بدیهی هست که سود سالانه 40 درصد کفاف درآمد یک فرد رو نمیده، پس در نتیجه بورس یک منبع درآمد نیست! متاسفانه جامعه ما بورس رو هنوز نمیشناسه و فکر میکنه جایی است که هر روز یا 5 درصد ارزش دارائی کاهش یا 5 درصد افزایش میابد. شعار شغل دوم درآمد اوَّل ناشی از همین سوء برداشت است، زیرا افراد مواجه اولیه شان با بورس، مصادف با دوران غیر عادی بورس ایران بوده است. و این دوران هم بعد از 2 سال پر التهاب در ماه های آخر خودش قرار داره.

آقای مظهر: با عرض سلام و خسته نباشید. مشکل کشور ما پایین بودنِ تولید هست. برای جهش تولید علاوه بر این که باید زیرساخت‌های نهادی اصلاح بشه، باید روحیه کار و تلاش در آحاد جامعه هم تقویت بشه. ورود به بورس و کسب یک درآمد بادآورده بدون هیچ تلاشی اگرچه شاید برای افراد لذت‌بخش باشد اما تقویت چنین روحیه‌ای در افراد جامعه کاملاً در تضاد با هدف جهش تولید است.

ارسالی اعضا سلام علیکم.در مورد بورس نکاتی رو عرض میکنم. من میخوام اول کمی وضعیت الان حوزه ها و طلاب رو یه بررسی بکنیم بعد بآبنیم بورس چقدر خوبه چقدر آسیب داره و... ــــــــ با پیروزی انقلاب حوزه های وارد مرحله ی جدیدی شدند. اجرای دین در عرضه جامعه اقتضائات خیلی زیادی رو همراه خودش آورد.الان حوزویان باید یه حجم زیادی تولید علم رو رقم بزنن از طرفی فضای فرهنگی و تبلیغی رو در جنگ نرم رهبری کنن،خیلی ها باید ورود کنند به پستهای مدیریتی، وظیفه تربیت نیروی انقلابی هم رو دوش حوزه است.فضای بین الملل و اینا هم که بماند... خب بگذریم از اینکه حوزه باید مدیریت نیروی انسانی و تقسیم کار و و اینجور چیزا رو بکنه.در هرحال یک طلبه در این سطح و طراز اگر بخواد طلبگی کنه همواره با چالش های مواجه که باید اونو مدیریت و تدبیر کنه. ۱)هویت اجتماعی: ما جدای از این جامعه نیستیم بدون داشتن عنوان و هویت اجتماعی نمیتونیم کارمون پیش ببریم.امروز متاسفانه طلاب به شدت از این ناحیه دچار ضعف هستن.اگر کسی بخواد در اون سطح مذکور طلبگی کنه با اون سالهای طولانی تحصیل و چیزهایی که باید بدست بیاره تا کارآمد باشه،تا مدتها نمیتونه عنوان دیگری غیر از "محصل" برای خودش دست و پا کنه الا عده قلیلی که تو همین مسیر عنوان مدرس حوزه اینجور چیزا رو دست و پا میکنن.بقیه مجبورن یا قید محصل بودن رو بزنن یا اینکه محصل باقی بمونن و فشار سخت اجتماعی و بی هویتی و رو تحمل کنن.چون عنوان محصل تا یه چندسال پذیرفته شده است ولی بعد پنج شیش سال دیگه پذیرفته شده نیست در جامعه... اینه که خیلی از طلبه ها به سطح عالی که میرسن دچار ضعف نفس،ضعف شخصیت میشن.احساس بی هویتی ،افسردگی و فشلی میکنن.از طرفی هنوز تحصیلشون تکمیل نشده و کارآمد نیستند... ۲)دومین چالش درکنار هویت احتماعی مسله اقتصادی و مالیه که به نوعی با عنوان اجتماعی گره خورده...یعنی طلبه یه عنوان اجتماعی متناسب با فضای حوزه که جامعه به رسمیت بشناستش رو نداره که همون عنوان مشکل افتصادیش رو هم حل کنه( مثلا عنوان مدرس بودن.که هم یه هویت اجتماعی داره هم محل درآمده...) ـــــ حالا بریم سراغ بورس. بورس مشکل مالی رو حل میکنه ولی به تنهایی(به قیود کلام دقت شود) هویت اجتماعی طلبه رو درست نمیکنه. احساس عزتمندی طلبه رو درست نمیکنه. یعنی طلبه با خودش میگه من اومدم حوزه الان هشت سال حوزه ام بعد میرم خواستگاری میگن شما چه کاره ای ؟درآمد کجاست.؟باید جواب بدم توبورس کار میکنم ...بعد نمیپرسن طلبگی چه ربطی به بورس داره؟این یعنی من در حوزه به نتیجه نرسیدم... این ضعف بزرگی شخصیتیه برای طلبه ای که قراره نقش امام رو بازی کنه حالا یا امام جماعت یا امام محله یا امام شهر یا امام یک امت... ✅از طرفی اعتیاد بورس هم هست و اینکه طلبه وارد بشه و فاتحه اون همه علم و مهارتی که لازم بود کسب کنه رو بخونه بره.چیزی که الان عملا اتفاق افتاده متاسفانه. هرجا میری تو هر جمع طلبگی بحث سهم و سیگنال و اینجور چیزاست. ✅مطلب دیگه اینکه هجوم طلاب و ورودشون به بورس در صحنه اجتماع هم جالب نیست.خوب نیست طلبه ها به بورس شناخته بشن.طلبه ای که قرار بود شاخص ترین ویژیگیش علم باشع معنویت باشه(دقت شود نمیگم طلبه ها ترک دنیا کنن ها ولی نباید نماد بورس و تجارت و سهم و سیگنال بشن.که متاسفانه الان شدن...). ✅نکته دیگه در مورد بورس که کلیه و ربط به طلاب تنها نداره،مسله پول بی زحمت به دست آوردنه.هرچقدر هم که بگن این بورس مشکل شرعی ندارع و اصلا به تولید کمک میکنه و اینجور چیزا من با این مسله(درامد بی زحمت) نمیتونم کنار بیام. این با روح اسلام نمیسازه...خود تلاش و زحمت و خسته شدن حرکت و تکاپو موضوعیت داره(کج فهمی نشود منظورم این نیست که همه باید زیر آفتاب بیل بزنند...) ـــــــ با همه این نکات میشه به بورس به عنوان یه "کمک درآمد" نگاه کرد که تا حدی اوضاع اقتصادی طلاب رو بهبود میبخشه.اونم نه با ورود مستقیم. این بهترین استفاده از ظرفیت بورسه...

محمد: اولا:متاسفانه مدیران از مسائل روز جامعه عقب هستن.الان چندین ماهه بورس مورد توجه عامه طلاب قرار گرفته و مدیران ورود نمیکنند وقتی اوضاع خراب شد ورود میکنن و برخوردهای ناصواب میکنن.چرا حوزه ها فکری اساسی به حال معیشت طلاب نمیکنند.خیلی از طلاب درگیر مایحتاج ضروری زندگیشون هستن و اینرا همه اساتید و مدیران میدانند با این وجود کاری نمیکنند. ثانیا:بورس حتما مشکلاتی داره.چه کالایی و چه خدمتی میخواد ارائه بشه که در سال اینقدر سود اضافی به سهامداراش بده؟بهترین صنایع و تولیدی ها و معادن با کسر هزینه ها و تورم بیشتر از ۳۰درصد سود نخواهند داشت آن هم صرف توسعه آن خواهد شد.انقدر رونق بورس در کجای کشور اشتغال و رفاه و تولید ایجاد کرده؟چرا کشورهای دچار مشکلات عمیق اقتصادی مثل ایران بورس قوی دارن؟