راهكار جديد براي شستن لباس در نبود برق بگو مرگ بر امريكا 😂

#نکات_ناب_تربیتی #فرزندپروری #تربیت_فرزند #تربیت_نسل_صالح ☝️مراقب باشیم در زمان عصبانیت از چه کلماتی استفاده می کنیم !!!!!! عبارت هایی که برای #تنبیه فرزندتان به کار می برید جزء #شخصیت او خواهند شد . 🌷🌿 #والدین‌آگاه‌بدانند ☝️به پسرتان اجازه دهید :👇👇 ۱_ احساساتش را بیان کند ۲_غمگین شود. ۳_ گریه کند. ۴_ به پسرتان بیاموزید در کارهای خانه کمک کند. ۵_ و یاد بگیرد در انجام کارها مستقل باشد. 🌿🌷 ❌آسیب‌هایی که خانواده با جملات منفی و نامناسب خود به فرزندان می‌زنند: ۱. بچه‌های مردم بهتر از تو رفتار می کنند... ۲. مگه تو چی کم داری؟ ۳. تا تو خونه‌ی من هستی... ۴. من خرجت رو میدم پس هر چی من گفتم باید گوش کنی ۵. تنبلی/ شلختگی/ بی عرضگی/ نفهمی و... تو ذاتت هست! دیگه من چیکار کنم! ۶. امیدی نیستی، امیدی به آینده تو ندارم و... ۷. کاشکی می‌مردم و از دستت راحت می‌شدم! ۸. و... 🌿🌷 #فرزندپروری ایفای نقش بچه خوب؟! احتمالا در یک خانواده‌ی سنتی برای به چشم والدین اومدن باید معیارهای یک بچه ی خوب رو داشت: ❗️رفیق باز نبودن، شاگرد اول بودن، دکتر و مهندس شدن، اعتراض نکردن، خشمگین نشدن، هوس کار بد نکردن، پذیرش بی چون و چرا. 👈فرزندی که یاد گرفته، عشق بی قید و شرط نیست در دست های پدر و مادری بزرگ شده که #عشق اونها با شرط و قاعده همراه بوده. پدر و مادری که با توهم "کسی شدن" مطابق با معیارهای جامعه پسند، عشق رو وابسته به قید و شرط کردند. کودکی که یاد گرفته برای دوست داشته شدن باید تبدیل به آنچه بشه که والدین میخوان و برای اینکه در چشم والدین خوب دیده بشه متحمل فشار شده، تبدیل به بزرگسالی میشه که برای دوست داشتنی بودن، خودش رو مجبور به تسلیم شدن در برابر خواست دیگران میکنه چرا که عمیقا باور داره حرف گوش کن نبودن مساوی است با طرد و ها شدن و... . بزرگسالی که دیگه کودک نیست اما هویتی داره آمیخته با چشم دیگران کودکی که یاد گرفته عشق بدون شرط و شروط نمیشه حالا بزرگ شده، کودکی که قد کشیده اما بالغ نیست و برای اینکه دوست داشتنی باشه راهی نداره جز تن به خواست دیگران دادن و دور شدن از فردیت و تسلیم عرف جامعه شدن. مراقب رفتار و گفتار خود با فرزندان باشیم و روش های صحیح تربیت را بیاموزیم... 🌿🌷

یه گرگ و شتری به خاطر بالا بودن اجاره‌ها، مشترکا یه خونه رو اجاره کرده بودن. هر روز صبح بچه‌هاشون رو توی خونه می‌ذاشتن و خودشون می‌رفتن دنبال تهیه‌ی غذا. یه روز که گرگ زودتر و دست خالی برگشته بود، یکی از بچه‌شترها رو خورد. وقتی سر و کله‌ی شتر از دور پیدا شد، گرگ زود جلو دوید و در حالی که سعی می‌کرد توی صداش نگرانی پیدا باشه، گفت: رفیق یکی از بچه‌هامون نیست. شتر با هول و ولا گفت: از بچه‌های من یا بچه های تو؟ گرگ قیافه‌ی حق به جانبی به خودش گرفت و گفت: باز که ازون حرفا زدی! ما که بنامون بر "وفاق" بود. من و تو نداره؛ یکی از بچه‌های "ما". شتر که هیچ وقت این قدر قانع نشده بود؛ دیگر چیزی نگفت و زندگی همچنان به خوبی و خوشی ادامه پیدا کرد؛ فقط بدی‌اش این بود که هر چند وقت یک بار یکی از بچه‌شترها کم می‌شد؛ و شتر ناراحت می‌شد‌؛ اما چون عوضش" وفاق ملی"شان سر جاش بود. چیزی نمی‌گفت. عن امیرالمونین علی عليه السلام :  كَثرَةُ الوِفاقِ، نِفاقٌ.  وفاقِ زياد، [نشانه] نفاق است؛ غرر الحكم : ۷۰۸۳ مراقبت لازم هست تا وفاق ملّی ، به کودتای ملّی تبدیل نشود

❓سحر و جادو واقعا وجود داره؟ روی چه کسانی بیشتر اثر میذاره؟ 👤 #استادشجاعی 🌹

📩این سوره معروف به سوره خانواده هست و باعث آرامش درزندگی باخواندن این سوره 🆔 @SedayeVahy 🕊️🤍

🌹 #دکتر_سعید_عزیزی مگــه سوپر مارکته، دوتا تی تاب یه پفک👌👌😂 ❤️❤️

جیب آخوندها 😂😂😂 ‍‌‎‎‌‎‌‌‎‍‌‎