به خواب ظلمت آلودیم شبهای زلالی را
دریغا ما ندانستیم قدر آن لیالی را !
به جای شمعدانیهای سرشار از شکوفایی
کنار یکدگر چیدیم گلدانهای خالی را
مزار از دشت میسازند و تابوت از صنوبرها
خدایا کی به پایان میبریم این مرگسالی را !
کسی با نغمهء اللهاکبر برنمیخیزد
مؤذن بیسبب آشفت خواب این اهالی را
جهان پیوسته تا کی بر مدار ظلم میگردد
مگر در هم بریزد رادمردی این توالی را
👤فاضل نظری
https://eitaa.com/joinchat/774570008C9052be5167