eitaa logo
خانواده مهربان
738 دنبال‌کننده
654 عکس
54 ویدیو
98 فایل
ارتباط با مشاور @alimahmoudi218 . ارتباط با مدیر @alimahmoudi218 @salehps . آدرس سایت خانواده مهربان : http://www.khanevadeh-man.ir کپی مطالب فقط با ذکر منبع جایز است✅
مشاهده در ایتا
دانلود
💙 چطور احساساتم رو کنترل کنم؟ 🌸 بعضی وقتا ممکنه همسرت با عشق برای شما چایی بریزه! ممکنه خیلی شما رو دوس داشته باشه و وقتی باهم بیرون میرین، خیلی احساس خوبی داره اما حس شما متفاوته! حس شما شبیه احساس حسرته، یه وقتایی نزدیک به ناراحتی و عصبانیته! 🌸 راحت تر بگم شما تو دلتون یه چیز دیگه میگذره و احساسات خیلی خوبی ندارین ! نه اینکه احساس تنهایی بکنین بلکه فکر می‌کنین کل زندگی رو باختین! 🌸 ممکنه چند روزی همینطور بگذره! خانوم می‌پرسه: چته؟ با یه حال خاصی میگه: هیچی. ولی تو دلش میگه: برو بابا! 🌸 چطور احساساتم رو کنترل کنم؟ نمی‌دونم بذارم همینطور بیاد و بره یا اینکه این حالت نشونه خوبی نیست، باید جلوشو بگیرم؟ یه وقتایی این احساسات منفی تبدیل به هیجان میشه، ممکنه پیش بیاد از دستش خیلی عصبانی میشم، کلی داد وبیداد می‌کنم: کجا بودی؟ می‌دونی از کی رفتی بیرون؟ . بعد از چندساعت، احساس عذاب وجدان می‌گیرم، باخودم میگم؛ آخه من این همه دوسش دارم، چرا دارم اذیتش می‌کنم؟ بعد بلند بلند میگم: ببخشید دست خودم نبود نمی‌خواستم ناراحتت کنم. 🌸 برای کنترل احساسات منفی چند مرحله رو باید طی کرد 1- توجه احساسی(Emotional attention ) توجه احساسی یعنی تغییر نقطه تمرکز . طرف بلند میشه میره بیرون، به حساب خودش یه دوری بخوره شاید هوا به کلش بخوره، حالش جا بیاد. اما همینطور که داره قدم میزنه بیشتر رو حسرت‌هاش و نداشته هاش فکر می‌کنه! یعنی در واقع با بیرون رفتنش داره یه فرصتی به خودش میده، همه چی رو مهیا می‌کنه تا بیشتر روی احساسات منفیش فکر کنه! مهم اینه که نکته تمرکزشو از روی احساسات منفیش جابجا کنه! حالا با هر کاری که شد، یه وقتی کسی با بیرون رفتن ممکنه نکته تمرکزش عوض بشه، کسی هم هست باید دور برش شلوغ باشه! 2- پذیرش احساسی (Emotional acceptance) مهم ترین نکته تو این مرحله اینه که خودمو قضاوت نکنم! اگه احساسات منفی دارم، اگه عصبی‌ام، اگه احساس پوچی یا حسرت یا پشیمانی می‌کنم، باید بدونم که من به خاطر این احساسات «نه آدم بدی هستم، نه آدم خوبی هستم» چون احساسات حتی اگه منفی هم باشه حالت طبیعی هر شخصیه! 3- ارزیابی مجدد (Reapprasial ) بعضیا همه چیز رو به دید منفی میبینن. تو ارزیابی مجدد، همه اتفاقات زندگیم را با دید مجدد و با نگرش مثبت تر نگاه می‌کنم! خاطراتی که باهم داشتیم رو دوباره با نگاه مثبت مرور کنم 4- فاصله زمانی (Temporal distance ) به جای اینکه بشینم به گذشته فکر کنم وحسرت بخورم! به جای اینکه نگران آینده باشم. فرض کنم لحظه اکنون که در آن قرار دارم همان آینده‌ای است که همیشه نگرانش بودم. بالاخره همین الان همون آینده است که گذشته حسرتش رو می‌خوردم. می‌خواستی برای آینده چی کار کنی؟ همون کار رو الان انجام بده! 5- فاصله با خود ( Self-distance ) یه ذره از دید خود فاصله بگیرید! به زندگی خودم، به تجربیاتی که باهمسرم دارم از دید یه شخص خارجی نگاه کنم. از دید یه شخص بیرون از خونه به خونه خودمون نگاه کنم به زندگی خودم نگاه کنم! وقتی دارم به زندگی دیگران نگاه می‌کنم باخودم میگم: « عجب خانومی داره!» « عجب آقایی داره» شما الان با دید شخص خارجی داری به زندگی اونا نگاه می‌کنی، با همین دید به زندگی خودت نگاه کن. 6- حق شناسی (Gratitude ) تمام نعمت‌ها، تمام چیزی که دارم حتی اگه شده بچه‌هام باشه! حتی اگه شدم همین بودن همسرم درکنارم باشه! همه اینا رو بشینم لیست کنم و یه لحظه فکر کنم که دیگه نیستن! بعد کلی خدا رو به خاطرش شکر کنم. این همان قانونی که خدا بهش میگه «فأما بنعمه ربک فحدث» هرچی داری تو ذهنت مرور کن. 🌸 خلاصه بگم برای اینکه بتونی یه چیزی مثل احساسات منفی رو تغییر بدی، اول اونو بپذیر بعد کم کم با این مهارتها تغییرش بده! 📝 نویسنده: حجت‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 نیش وکنایه گاهی اوقات خیلی ساده به مسائل نگاه می‌کنیم و ممکنه بی خیال از کنارش بگذریم. ولی کم کم بیخ پیدا می‌کنه؟ وقتی تو عمق مشکل میریم می‌بینیم، مشکل ابعاد مختلفی داره که اگه بهش توجه نکنیم تبدیل به یه مسأله بزرگ میشه. خانمی احساس ناراحتی وعصبانیت، ایجاد اشکال ارتباطی با همسر، استرس، احساس کم توجهی را در یک مشکل تجربه کرده بود. الف ) چرا احساس ناراحتی وعصبانیت می‌کرد؟ می‌گفت با مادر شوهرم مشکل دارم. مادرشوهرم آدم بدبینیه! وقتی از کسی ناراحت میشه، هر چی از دهنش در میاد بار طرف می‌کنه. بعضی وقتا هم حس بدبینیش گل می‌کنه هر تهمتی را به من میزنه. این حالت مادرشوهرم باعث احساس ناراحتی و عصبانیت من میشه! ب) چرا مشکل ارتباطی با آقاش داره؟ چون از دست مادرشوهرم به خاطر این کارش احساس ناراحتی وعصبانیت می‌کنم، هروقت می‌خوام باشوهرم ارتباط بگیرم، این ناراحتی و عصبانیت تو ارتباط مشکل درست میکنه. خیلی تند با شوهرم برخورد می‌کنم، می‌بینم که شوهرم ناراحت میشه ولی دست خودم نیست. ج ) چرا این خانوم رو استرس می‌گیره؟ هروقت می‌خوان برن خونه مادرشوهر، استرس می‌گیرن که این دوباره شروع کنه و دوباره اتفاقات بعدش یعنی من ناراحت و عصبانی بشم و بعد باشوهر تندی کنم. علاوه براین خانوم خیلی مقید به احترام به پدر و مادره، استرس می‌گرفت که نکنه یه وقتی بی احترامی کنه، نمی‌دونه چی کار کنه مقابل این رفتار مادرشوهرش. د) چرا این خانوم احساس کم توجهی می‌کنه؟ آقاش برای اینکه مادرش ناراحت نشه، کمتر به خانومش توجه می‌کنه . هروقت می‌رفتن خونه مادر شوهر، کنار همسرش نمی نشست و خیلی به خانومش توجه نمی‌کرد. حمایت کلامی نمی‌کرد. ممکنه به نظر برسه همه اینها یه مشکل هستن واون مشکل با مادر شوهر. طرف میگه: من با مادر شوهرم مشکل دارم، کمتر برم خونشون یا شوهرم تنها بره خونه مادرش، اینطور خیلی بهتره! آخه بحث سر این نیست که یه مشکلی کوچیک پیش اومده تا با نرفتن یا کمتر رفتن حل بشه. بعضی میگن باید مهارت‌های تعامل رو بهتر یاد بگیریم چون مادرشوهر احساس می‌کنه خانوم داره پسرش رو تصاحب می‌کنه پس باید دل مادر شوهر رو به دست اورد. این مهارت تعامل تنهایی کافی نیست. بلکه مشکلش چند بعدیه ! مهارت کنترل احساس، مهارت بیان احساس، مهارت تعامل بهتر راه کار مشکل چند بعدی فوق است. 1- وقتی احساس عصبانیت و ناراحتی از مادرشوهر می‌کنه، باید با مهارت بیان احساس بتونه، احساساتش رو به شوهرش منتقل کنه. یعنی با روش xyz (موقعیت، رفتار، احساس) احساساتش رو بگه ما وقتی رفتیم خونه مادرتون (موقعیت) مادرت اون حرفو زد، بهم تهمت زد و نیش و کنایه بارم کرد (رفتار) خیلی ناراحت شدم (احساس) در اینجا باید به شوهر یاد بدیم با دو تکنیک بازتاب و نشان دادن توجه، به همسرش پاسخ بده تا احساسات خانومش کنترل بشه. یعنی به جای اینکه دفاع کنه از مادرش، بازتاب بده احساسات خانومش رو. یه جوری که با زبان بدنش هماهنگی داره، بگه: پس احساس ناراحتی کرد. اون حرف مادرم عصبانیت کرد. 2- وقتی می‌خواد با شوهرش تعامل کنه، سعی کنه از جملات دارای «من» تکنیک تخلیه احساس را پیاده کنه. زود تند نشه که مادر «تو» اینطور بهم گفت. یا با شوهرش تند بشه، تو همیشه منو اذیت می‌کنی، و.... . قبل از اینکه تند بشه به فکر این باشه که احساساتش رو منتقل کنه و درون ریزی نکنه چون همین درون ریزیه باعث تندی میشه. وقتی می‌خواد تخیله احساسی کنه با «من این احساسو داشتم» شروع کنه 3- برای کنترل استرس هم باید از مهارت‌های کنترل احساسات استفاده کنه! یعنی ابتدا توجه احساسی سپس پذیرش احساسی داشته باشه! که توضیحش تو پست قبل گذشت. 4- برای جلوگیری از بروز مشکل از رفت و آمد کوتاه و مداوم استفاده کنه! یعنی زمان موندن به آنجا رو کم کنه ولی تعداد رفتن کم نشه! 5- مهم ترین نکته در ارتباط با کسی که باهاش مشکل داری اینه که سعی نکنی تغییرش بدی، انتظار خودت از او توقع نداشته باشی. 📝 نویسنده: حجت‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 از محیط دانشگاه می‌ترسم 🌸 بعضی وقتا تصمیماتمون رو براساس فرضیات و آرزوهای خودمون می‌سازیم و حاضر نیستیم با واقعیت مواجه بشیم. مهم ترین کسی که تو آینده ضربه می‌خوره خود ما هستیم کیسی اومده بود خواستگاری، شغل معمولی در حد خودش داشت. حالا اونقدر درآمد نداشت ولی به اندازه یه زندگی معمولی می‌تونست پول در بیاره. 🌸 دختر با خودش نشست فکر کرد؛ خوب حالا ازدواج می‌کنیم ولی سعی می‌کنم شوهرم رو ترقی بدم بره دانشگاه بیشتر درس بخونه، تحصیلاتش بره بالا یه شغل آبرومندانه گیرش بیاد. اومدن تو زندگی، همین دختر نگران آقاش شده. نگران محیط دانشگاه شده. مدام میگه واقعا محیط دانشگاه مناسب نیست من خیلی نگرانم. 🌸 اگه بخواهیم مشکلاتش رو ردیف کنیم این شکلی میشه: 1- درگیری و آشفتگی ذهنی در واقع بهش میگن «افکار فاجعه ساز یا (over thinking-catastrophic thinking) » در واقع مدام به بدترین حالت ممکن در مورد محیط دانشگاه فکر می‌کنه. این افکار هم باعث اذیت خودش میشه هم تو تعامل با شوهرش تأثیر داره و حالت مراقبتی به خودش می‌گیره! وکم کم به کنترل گری منجر میشه! 2- «آرزوی خوشبختی ». این خانوم از اولش با خودش فکر می‌کرد من اینو می‌پذیرم ولی یه کاری می‌کنم پیشرفت کنم. مدام حسرت نداشته‌ها رو میخوره. اصلا از چیزی که هست و همین لحظه داره اتفاق میفته لذت نمی‌بره. این حالت باعث افسردگی و ورود احساسات منفی درون آدم میشه و باعث میشه مدت حسرت بیشتر بشه و هیچ وقت از زندگیش لذت نبره. 3- «سردرگمی وحالت قضاوت ». یک مشکل دیگه این خانوم باهاش مواجهه اینه که نمی‌دونه مشکل خودشه یا مشکل آقاشه. هی مدام میشینه فکر می‌کنه «من باید یه کار کنم که بی خیال بشم، نمی دونم چیکار کنم محیط اونجا برام مهم نباشه» یا اینکه اینطور فکر می‌کنه: «آقام رو بفرستم دانشگاهی که توش خانوم نباشه». مدام داره خودش و آقاشو قضاوت می‌کنه چون باخودش میگه «واقعا نمی‌دونم کار من اشتباهه یا کار آقام اشتباهه». در کنار همه این قضاوت‌ها سردرگمی هم هست چون فکر می‌کنه تنها راه پیش رفت دانشگاه رفتنه، اگه نره دانشگاه، هیچی تو زندگی نداریم، اگه بفرستمش دانشگاه هم که محیط دانشگاه اینطوریه! 4- «استرس و اضطراب و ترس» مدام حرف مردم تو ذهنش مرور میشه که « این همه شوهرتو داری میبری بالا یه روزی ولت می‌کنه، مواظب باش» این حرفا تو ذهنش مرور میشه، حالت استرس و اضطراب می‌گیره و می‌ترسه نکنه یه روزی شوهرم واقعا منو ول کنه! 🌸 برای هرمشکل یه راه حلی وجود داره. سه مشکل اول حالت درونی وشناختی داره، خانوم باید طرز تفکرش رو عوض کنه! مشکل سوم مهارتی و برای کنترل احساسات و عدم تأثیرپذیری از حرف مردم باید مهارت‌های لازم رو یادبگیره. برای افکار فاجعه ساز باید از تکنیک «تماشای افکار» یا «حساب احتمالات» استفاده کنه! 🌸 مشاهده افکار یعنی هرفکری رو بریزه دور حتی فکر خوب، حتی توجیه کارهای همسر، فقط و فقط بشینه به افکار خودش نگاه کنه که چقدر مسخره است. حساب احتمالات یعنی تعداد دفعاتی که این نشسته و باخودش فکر بد کرده و تعداد دفعاتی که اتفاق بدی افتاده بسنجه، ببینه واقعا احتمالش صفره. آخه این همه خودتو اذیت کردی، فکر بد کردی، واقعا خودت دیدی و یه بار اتفاق افتاده. (توپستای قبلی درموردش توضیح دادیم) 🌸 برای مشکل آرزوی خوشبختی و مشکل سوم باید ذهنیتش رو نسبت به خوشبختی عوض کنه. کار به حرف مردم نداشته باشه. همین شغل معمولی با یه درآمد معمولی مگه چشه حالا حتما این باید بره دکترا شو بگیره. خوشبختی که همش این چیزا نیست. باید از تکنیک لحظه اکنون استفاده کنه و سعی کنه از همین الانش و داشته‌هاش لذت ببره. ممکنه یه شوهری درآمدش معمولی باشه ولی خیلی خوش اخلاق باشه. 🌸 برای مشکل چهارم باید اولا از مهارت کنترل احساس استفاده کنه که توضیحشو دادیم. ثانیا باید بدونه که همین احساسات منفی و افکار باعث رفتار کنترل گری میشه و این رفتار کنترل گری، مهم ترین چیزی یعنی اعتماد رو از بین می‌بره، اونوقت همون چیزی که می‌ترسیده واقعا سرش میاد. 🌸 در پایان واقعیت جامعه اینه که بله، محیط‌هایی هستن که باید ازشون ترسید اولا باید مهارت‌های تعامل زوجین رو ارتقاء بدیم ثانیا باید میزان معنویت رو توخانواده بیشتر کنیم. همین پایبندی به اعمال عبادی و مسائل معنوی میزان وفاداری شخص رو بالاتر می بره! 📝 نویسنده: حجت‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 مدام نصیحتم می‌کنه! 🌸 یکی ازمشکلات زناشویی تلاش برای تغییر طرف مقابله! یکی می‌گفت: تازه ازدواج کردیم مدام همسرم منو نصیحت می‌کنه! اعصابم از دست نصیحتاش خرد میشه‌! خیلی ناراحت میشم. 🌸 خیلی از ماها می‌خواهیم چیزی رو به طرف مقابلمون منتقل کنیم ، طرفمون رو تشویق به کاری کنیم ولی از بدترین شکل ممکن استفاده می‌کنیم. مثلا از راه نصیحت کردن وایراد گرفتن می خواهیم که همسرمون کاری که ما می خواهیم رو انجام بده . 🌸 مشکلاتی که این خانوم کم سن وسال باهاش مواجه شده بود، به این شکلی بود 1- احساس بی کفایتی خانوم می‌گفت چون سنم کمه و آقام مقداری ازم بزرگتره، مدام یه شوخی‌هایی با من می‌کنه که اصلا شوخی‌هاش رو نمی‌تونم تحمل کنم. خیلی دوس داره فضا رو عوض کنه ولی شوخی‌هاش به نظرم زننده است و جنبه شوخی‌هاشو ندارم! از این طرف احساس می‌کنم، نمی‌تونم درست حسابی به شوهرم محبت کنم. آخه خیلی دوسش دارم ولی شوخی‌هاشو دوس ندارم، و نمیدونم چطور بهش محبت کنم که خوشش بیاد. 2- تلاش برای تغییر شخصیت شوهره میخواد شخصیت خانومش رو تغییر بده! مدام با شیوه‌ای غلط داره سعی می‌کنه شخصیت خانومش رو تغییر بده! هی مدام نصیحتش می‌کنه! مدام میگه «من بزرگتر از توام، حتما یه چیزایی میدونم، اینطور باشی، این طور حرف بزنی، اینطور لباس بپوشی ، بلند بلند نخندی، و... . به نظرم خیلی بهتره» مدام نصحیتم می‌کنه! 3- احساس عصبانیت و عدم توانایی در انتقال احساس خانوم وقتی با نصیحت‌های مداوم شوهرش روبرو میشه خیلی احساس عصبانیت می‌کنه ولی به شوهرش منتقل نمی‌کنه! همین خانوم میگه: وقتی می‌بینم باحالت ریلکس و آروم نصیحتم می‌کنم می‌خوام منفجر بشم. ولی همش درون ریزی می‌کنم. 🌸 درمورد مشکل اول خانوم باید دو چیز رو مد نظر خودش قرار بده. ابتدا باید از تکنیک «پذیرش احساسی» استفاده کنه! یعنی نیاز نیست مدام احساس بی کفایتی کنه، لازم نیست که مدام خودشو قضاوت کنه و بگه من بلدم نیستم. یه چیزی طبیعیه که خیلی چیزا رو آدم بلد نیست و اینکه همسرم رو دوست دارم ولی بلد نیستم، این احساس بلد نیستن جنبه منفی محسوب نمیشه. پس نباید این احساس باعث احساس بی کفایتی او بشه! باید شیوه تعامل بهتر رو یاد بگیره. 🌸 نکته دوم اینکه با تکنیک «بیان احساس» با شیوه جمله دارای «من» به همسرش منتقل کنه من از شوخی هات خوشم نمیاد. یعنی نگه شوخی‌های «تو» بی مزه است بلکه فقط از احساس خودش بگه و راحت بگه من احساس خوبی ندارم وقتی این شوخی‌ها می‌کنی. 🌸 اما در مورد مشکل دوم همسر این خانوم باید بدونه که دو جور شخصیت داریم؛ یک شخصیت قابل تغییر و یکی هم غیر قابل تغییر. یه چیزایی جزء ذات آدمه نمیشه عوضش کرد. اگه تو خوشت نمی امد چرا با همین ویژگی‌ها باهاش ازدواج کردی. بله در مورد علایق و نحوه حرف زدن و نحوه لباس پوشیدن میشه تغییر کرد اما اینم نیاز به زمان و فرصت داره. البته آقا باید بدونه که تو این مدت خانومشو سرزنش نکنه! تو این طور حرف میزنی من شرمنده میشم، اگه اینطور لباس بپوشی آبروم حفظ میشه. 🌸 اما در مورد مشکل سوم نیز بازم باید بیان احساس کنه ولی با روش xyz (موقعیت، رفتار، احساس) یعنی احساس خودش رو به شوهرش بگه به این شیوه که تو اون موقعیت، این رفتار باعث این احساس من شد. مثلا بگه: وقتی رفتیم خونه مادرت و من اینطور حرف زدم (موقعیت)، شما اومدی خونه کلی منو نصیحت کردی (رفتار) من احساس ناراحتی و عصبانیت کردم (احساس). 🌸 همچنین در این مورد شوهر باید بدونه تشویق به شیوه نصیحت و ایراد گیری یکطرفه، شیوه مناسبی برای تغییر همسر نیست. همچنین ابتدا شوهر شناخت خودش رو نسبت به شخصیت همسرش بالاببره و انتظارات خودش را متناسب با شخصیت همسرش بکنه و بهترین شیوه تواین مورد ارائه فرصت زمانیه چون تو این مورد هم تازه ازدواج کردند هم اینکه سن خانومش خیلی کم بود! 📝 نویسنده: حجت‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 عذاب وجدان 🌸 موقعی که اومده بود خواستگاری، نمیدونستم چه عادت بدی داره، تازه اگر هم می‌دونستم خیلی برام اهمیت نداشت. چون به نظر چیز مهمی نمیرسد. بعدش که وارد زندگی شدم تازه فهمیدم هرچند عادت بدش زیاد به چشم نمیاد ولی خیلی تو زندگیمون اثر بد گذاشته! 🌸 بعضی وقتا بعضی چیزا به نظرمون کوچیک میاد ولی اثری خیلی بزرگ یا طولانی مدت داره مشکلاتی که این خانوم باهاش مواجه بود اینطوری بود 1- ((تصویرهای فانتزی شوهر+ توقع بیجا از همسر)) خیلی ممکنه به چشم نیاد، آخه حالا چهارتا فیلم زبان اصلی می‌بینه دیگه. ممکن باخودمون بگیم این روزا که دیگه همه می‌بینن. ولی کار این خانوم به جایی رسیده بود که شوهرش می‌گفت: یا من فیلم می‌بینم یا اگه می‌خوای نبینم باید فلانجور بگردی لباست اینطور باشه! از بس فیلم دیده بود، تصویر فانتزی از زیبایی در ذهنش شکل گرفته بود که توقع بیجا از همسرش داشت. مدام آقا توذهنش باخودش فکر می‌کرد «همسرم که قیافش مثل اینا نیست، اینطور لباس نمی‌‎پوشه پس منو راضی نمی‌کنه .» همین باعث شده بود مدام فیلم‌هایی می‌دید و با خانومش شرط کرده بود اگه می‌خوای نبینم، باید لباست اینجورباشه. 2- ((عذاب وجدان + احساس ناراحتی ناشی از عذاب وجدان)) از ترس اینکه شوهره سراغ این جور چیزا نره، مجبور شد حرفشو گوش کنه! از اون موقع همونطوری لباس می‌پوشید که شوهرش می‌گفت. ولی مشکل این بود که مدام تو ذهنش مرور می‌کرد «من که قبلا اینطور نبودم، چرا باید این لباسو بپوشم، چرا باید با این تیپ برم بیرون» یه احساس عذاب وجدان شدیدی بهش دست داد. همین عذاب وجدان باعث ناراحتیش بود، هر روز احساس ناراحتی می‌کرد. 3- ((فقدان عزت نفس)) حس گناه و احساس آلودگی به خانوم دست داده بود. فکر می‌کرد حالا که مجبور شده اینطور لباس بپوشه و شوهرم به من میگه اینطور بپوش، منم شدم همراه باشوهرم. هم شوهرم گناه می‌کنه هم خودم دارم به گناهش کمک می‌کنم. می‌گفت «حس می کردم هر روز دارم بدتر میشم و هردوتامون ازلحاظ اعتقادی مشکل داریم » 🌸 برای مشکل اول، هم خانوم، هم آقا باید نکاتی رو مد نظر داشته باشن. الف) آقا باید بدونه که دیدن صحنه‌هایی خاص یا ادامه دادن به چنین حالتی، باعث تولید هورمون لذت(دوپامین) در لحظه اول و در حالات بعدی باعث ایجاد تصویر خیالی ودر نهایت نارضایتی زناشویی برمبنای تصویر خیالی خواهد شد. بدترین حسی که در این حالت به آدم دست میده، حس سرخوردگی در رابطه است. باعث میشه به خاطر یک تصویر غیر واقعی که تو ذهن انسان به وجود اومده، اعتماد به نفس و رضایت جنسی کاهش پیدا کنه! باید مطمئن باشه که این حس مخصوص این رابطه نیست، اگه تو هررابطه‌ی دیگه هم باشه ماجرا همینه! البته آقا می‌تونه برای ترک چنین حالتی، برنامه خودشو پر کنه، از تمامی محرک‌هایی که باعث میشه دوباره بره این جورفیلما رو ببینه، دوری بکنه! مثلا تنهایی باعث میشه این بره سراغش، خوب سعی کنه تایم تنهاییش رو کم کنه! ب) خانوم برای بهبود شوهر باید به بهبود رابطه فکر کنه. باید انتظارات معقول شوهرش رو در مورد آرایش تو خونه و برای شوهرش برآورده کنه! برای مسائل ارتباطی نیز هردو باید آموزش ببینند. 🌸 اما برای مشکل دوم وسوم باید بگم همه چیز از یه باور اشتباه نشأت می‌گیره! اون باور اینکه از ترس اینکه شوهر بیشتر نگاه نکنه، به حرفش گوش کنم و هرجور میگه، بپوشم! 🌸 همین هرجور پوشیدن در مرحله اول باعث عذاب وجدان میشه، چون تو لحظه اول طرز پوشش ناجور باهرچی تاالان باور داشته متفاوته! بعدش نتیجه این احساس عذاب وجدان، حس ناراحتیه مداومه و در صورت ادامه باعث از بین رفتن حس عزت نفس و ایجاد حس گناه میشه! 🌸 باید بدونیم که مجاز نیستیم هرچی شوهرمون میگه ، حتما باید انجامش بدیم. میشه از جایگزین‌هاش استفاده کرد. حتما باید رابطه بین زن و شوهر رو اصلاح کرد و آموزش‌هایی ببینن. الگوی آرایشی که خانوم تو خونه داره باید تازگی داشته باشه و همچنین تصویرهای شوهر از زیبایی رو تاحد معقولی تو خونه و رابطه پاسخ داده بشه . 🌸 پس تن دادن به خواسته نامعقول و غیر شرعی شوهر باعث دو مشکل دوم و سوم برای خانوم شده که میشه با جایگزین‌های فوق جبرانش کرد و از این حس بد جلوگیری کرد. 📝 نویسنده: حجت‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 فاصله شخصیتی 🌸 سؤالش این بود که من با شوهرم خیلی فاصله داریم! آخه اون اصلا به مسائل دینی اهمیت نمیده، من برام نماز اینجور چیزا خیلی مهمه ولی اصلا شوهرم خیلی بی‌اهمیته. یکی درمیون می‌خونه یا اصلا نمی‌خونه. حتی به غسل واجب خودشم اهمیت نمیده. وقتی اینارو می‌بینم ناراحت میشم. وقتی اومده بود خواستگاری، گفتم درست میشه ولی نشد که نشد 🌸 برای این خانوم چند مشکل همزمان پیش اومده بود! 1- تفاوت شخصیتی این خانوم با همسرش خیلی تفاوت شخصیتی داشتن . اون چیزایی که برای این خانوم مهم بود ، برای این آقا اهمیت نداشت ! مثلا همین مسائل مذهبی ودینی ، خانومه خیلی به نماز و این مسائل اهمیت میداد ولی شوهره براش مهم نبود 2- احساس ناراحتی و عذاب وجدان همین تفاوت شخصیت و بی‌اهمیتی نسبت به نماز، باعث شده که خانوم احساس ناراحتی و عذاب وجدان سختی بهش دست بده! همیشه بهش فشار می‌اومد و خودش اذیت می‌کرد و می‌نشست و کلی خود خوری می‌کرد. 3- احساس بی توجهی از سوی همسر خانومه می‌گفت: شوهرم اصلا بهم اهمیت نمیده، یه سر خونه مامانشه! خیلی به خواهر و برادرهای خودش میرسه، پولی که در میاره میره خرج اونا می‌کنه! انگار نه انگار ما خانوادشیم. ایناش به کنار، به نیازهای من اصلا توجهی نداره، به نیاز جنسی من توجهی نداره، هیچ توجهی به من نداره. 4- تفاوت در الگوی مالی خانوم شکایت می‌کرد: اصلا صرفه جویی بلد نیست، هی ول خرجی می‌کنه، خرج کردن برای برادرا و خواهراش گذشتیم، بلد نیست چطور مدیریت کنه. آخر ماه همیشه کم میاریم. 5- احساسات منفی و حس پیروزی نسبت به شوهر وقتی آخر ماه کم میاره، دلم خنک میشه. با خودم میگم: می‌خواستی ول خرجی نکنی. ولی بعدش دوباره دلم براش میسوزه. آدم بی‌نظمی هست، هرچی بهش میگم انجام بده، ده بارباید بهش بگم تا انجام بده، کلافم کرده دیگه! 🌸 برای دو مشکل اول باید از چند تکنیک استفاده کنه یکی از تکنیک « تغییر تمرکز » ودیگری از تکنیک «فاصله از خود» استفاده کنه. بعد از این دو تکنیک باید این نکته رو مد نظر قرار بده که هرکسی درحد توان خودش باید تلاش کنه. 🌸 خوب معمولا ما روی نکته‌های منفی طرفمون زوم می‌کنیم و بعدش کلی احساس ناراحتی می‌کنیم. حالا اون اولش وقتی دیدی که تفاوت شخصیتی باهات داره خوب بهش می‌گفتی «نه ولی حالا که وارد زندگی شدی باید این حرفا رو بذاری کنار. برای اینکه احساس ناراحتیت کمتر بشه باید تغییر تمرکز بدی. یه وقتی شوهر خیلی خوبی‌ها داره ولی تا دو نکته منفی ازش میبینه دیگه کل دنیا رو سرش خراب میشه و خوبی‌هاش هم یادش میره، سعی کنه تمرکزش رو از نکات منفی به سمت نکات مثبت ببره. بعد از این باید از تکنیک «فاصله از خود » استفاده کنه. یعنی از دید یک شخص خارجی به زندگی خودشون نگاه کنه! همش مینشینه و حسرت و ناراحتی که این کی بود نصیب ما شد، وقتی به زندگی دیگران داره نگاه می‌کنه از دید شخص خارجی نگاه می‌کنه، ازهمون دید یه انسان خارجی به خونه و خوبی‌های شوهرت نگاه کن. اینا باعث میشه حالت بهتر بشه. 🌸 اما برای تغییر شخصیت مذهبی طرف مهم ترین نکته اینه که بدونی شما در حد توان خودت وظیفه داری. بله نباید بی تفاوت باشی ولی تا جایی که می‌تونی تلاش کن و ناامید نشو . 🌸 برای مشکلات بعدی هم چند نکته رو باید رعایت کرد. یکی اینکه بتونی احساسات خودتو به شوهرت منتقل کنی. بگی من این نیازو دارم اگه نیازم اینطور تأمین نشه باعث ناراحتیم میشه. برای بیان احساس، فقط باید احساسات خودتو بگی که تکنیک‌های بیان احساس رو تو پستای قبلی توضیح دادیم. البته باید درون ریزی احساسی نکنی. نباید وقتی به نیاز جنسی تو توجه نمی‌کنه، وقتی ول خرجی می‌کنه تو احساس ناراحتیت رو درون ریزی کنی، تا به جایی برسه که وقتی پول کم آوردی تو احساس دل خنکی و خوشحالی بکنی و با خودت بگی «حقشه» این حالت خوبی نیست و کم کم بیخ پیدا می‌کنه. 🌸 نکته بعد اینکه در مورد تفاوت در الگوی مالی باید از مهارت‌های قبل و بعد «نشست مالی» استفاده بشه که توپستای قبلی توضیح دادم. خلاصه این که ابتدا باید اولویت‌ها و نیازهای طرفین شناسایی بشه و سپس در نشست مالی، دلیل نگرانی و اولویت بندی‌ها گفته شه. 📝 نویسنده: حجت‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir