eitaa logo
خانواده مهربان
738 دنبال‌کننده
654 عکس
54 ویدیو
98 فایل
ارتباط با مشاور @alimahmoudi218 . ارتباط با مدیر @alimahmoudi218 @salehps . آدرس سایت خانواده مهربان : http://www.khanevadeh-man.ir کپی مطالب فقط با ذکر منبع جایز است✅
مشاهده در ایتا
دانلود
💙 سوء ظن 🌸 سؤال این شرائط رو دارم الف) چند ساله باهم ازدواج کردیم و فاصله سنی هشت ساله با همسرم دارم. ب) البته همسرم خیلی خوبه و هیچ مشکلی از طرف همسرم ندارم. ج) تنها مشکل سوء ظن و منفی نگری منه. همسرم بهم میگه: هر کاری می‌کنم تو برداشت منفی می‌کنی. من هنوز کاری نکردم تو پیش خودت یه فکرایی می‌کنی و رفتارت عوض میشه، اخلاقت خیلی با من بد میشه. چه برسه به اینکه کاری کنم. د) اصلا نوع تفکرم اینطوره، فکر می‌کنم این طرز تفکر مربوط به خانواده و تربیت خانوادگیمه! نمی‌دونم چیکار کنم چون همین باعث چالش‌هایی تو زندگیم شده. مثلا من خیلی بچه دوس دارم ولی شوهرم میگه: اگه اینطور باشی بچه دار شدن فائده‌ای نداره. چرا بچه دار بشیم تا زجر بکشه؟ بهتره اول مشکلت رو حل کنی تا بعد به فکر بچه دار شدن باشیم؟ 🌸 جواب راه حل نجات از الگوهای رفتاری کودکی اینه که هفت مرحله شناختی روانی زیر رو باید پشت سر گذورند! البته باید توجه کرد که این مراحل بیشتر شناختی و به نوع نگاه برگشت داره، هرچند جنبه های عملی هم تو بعضی مراحلش هست 1-مرحله اول: مرور ناکار آمدی الگوی رفتاری فعلی برای شروع باید مدام ناکارآمدی الگوهای فعلی رو متذکرشد. یعنی خانوم با خودش مرور کنه این سوء ظن و منفی نگری چه آثاری و چالش‌هایی تو زندگیش درست می‌کنه! همین که خانوم با شوهرش سر بچه دار شدن اختلاف دارن، یکی از چالش‌های منفی نگریه! باید بدونه ادامه این حالت باعث دل زدگی آقا میشه، اگه مدام هی تفسیر منفی، تصور منفی از کارای شوهرش داشته باشه، طرف خسته میشه یه حالت دل زدگی و کلافگی بهش دست میده. یعنی منفی نگری وسوء ظن نه تنها باعث کنترل شوهر نمیشه بلکه محبت رو کمرنگ تر می‌کنه. پس تو این مرحله شخص گرفتار الگوهای کودکی، مدام آثار منفی و ناکارآمدی الگوی رفتاری خودش رو با خودش مرور کنه! 2-مرحله دوم: انکار اولیه و پناه جستن به امنیت ساختگی الگو ها وقتی اولین مرحله انجام شد، شخص به لحاظ ذهنی و عملی عکس العمل منفی از خودش نشون میده! چون طرف از بچگی تا همین الان با این الگو بزرگ شده، با انجام اولین مرحله، حالت انکار بهش دست میده. یعنی وقتی با واقعیت روبرو میشه، وقتی آثار منفی عمل خودشو می‌بینه، زود انکار می‌کنه. چون هرکسی براش سخته از یه الگوی رفتاری جدا بشه. اگه به طرف بگی ممکنه جواب بده: خوب من اینطور بزرگ شدم. من همینطور هستم دیگه می‌خواستی همون اول چشماتو باز می‌کردی. خونواده منو که دیدی. در واقع این حالت انکاره 3-مرحله سوم: مرور اشتراک ناکارآمدی الگوهای فعلی و گذشته این مرحله عین مرحله اوله یعنی باید ناکارآمدی و آثار منفی الگوی رفتاری رو مرور کنه. اما برای خنثی سازی حالت انکاری که پیش میاد، این مرحله فرقی با مرحله اول داره. تو این مرحله باید ناکارآمدی‌های مشترک بین الگوی رفتاری فعلی و الگوی رفتاری والدین در دوران کودکی مرور شود. یعنی نگاه کنه وقتی پدر و مادرش باهم سر منفی بافی و سوء ظن دعوا می‌کردند چه اتفاقاتی می‌افتاد. قهر و دعوا و بدرفتاری با بچه‌ها یکی از آثارشه که تو دوران کودکی اتفاق افتاده. با مرور ناکارآمدی‌های مشترک بین الگوهای فعلی و الگوهای پدر و مادر، حالت انکار تضعیف میشه! 4-مرحله چهارم: توجیه اشتباهات بعد از مرحله سوم و خنثی سازی حالت انکار، نوبت به توجیه اشتباهات میفته. یعنی شخص گرفتار باخودش میگه: من این رفتارایی که می‌کنم دست خودم نیست. من همینم دیگه. من بیست ساله اینطوری بزرگ شدم. درواقع یه حالت مقاومت نسبت به مرحله سومه! خانومی که سؤال کرده تو همین مرحله است. یعنی قبول داره که ریشه رفتارش تو خانوادشه اما بازم به کارش ادامه میده. یعنی به فکر اصلاح نیست فقط میخواد تقصیر رو بندازه گردن کسی دیگه! 5- مرحله پنجم: مرور الگوی جایگزین کارآمد برای خنثی کردن مرحله چهارم وحالت توجیه، بهترین راه کار ارائه الگوی جایگزینه! تو این مرحله فقط الگوی جایگزین مهم نیست بلکه باید بشینه و فوائد الگوی جایگزین رو باخودش مرور کنه. البته بعضیا قادر نیستن خودشون الگو جایگزین طراحی کنن، باید به مشاور مراجعه کنن. مثلا این خانوم باید به جای الگوی منفی بافی وسوء ظن، الگوی اعتماد و آثار مثبتش رو با خودش مرور کنه! اگه من به شوهرم اعتماد داشته باشم حال هممون خوب میشه! دیگه شوهرم حالت کلافگی بهم پیدا نمی‌کنه! می‌تونم بچه دار بشم و... مدام «آثار الگوی جایگزین» رو با خودش مرور کنه! 6- مرحله ششم: مقاومت با الگوی جدید وقتی به مرحله پنجم میرسه، به دلیل اینکه هرکسی مدت طولانی با الگوی قدیمی زندگی کرده، هرچند همه بدی‌ها منفی بافی (الگوی قدیمی) رو می‌دونه، همه خوبی‌های الگوی جدید (الگوی اعتماد) روی میدونه ولی ناخواسته و با یه حالت ارتجاعی باز میخواد مقاومت کنه و هی بهانه تراشی الکی می‌کنه. مثلا میگه: بابا من دیگه عوض نمیشم!
7- مرحله هفتم: مرور نتیجه مقاومت تیرخلاص ترک الگوی قدیمی، مرور نتیجه مقاومته! تا اینجا علاوه برمرور ذهنی باید وارد عمل هم می‌شد یعنی تو عمل هم سعی می‌کرد که ترک کنه. حالا برای شکستن آخرین مرحله مقاومت باید مدام نتیجه بد مقاومت را باخودش مرور کنه. مثلا بگه تا حالا اینطور رفتار کردم چی‌شد به جزء بدبختی! 📝 نویسنده: حجت‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 وابسته 🌸 سؤال اولین خواستگاریه که دارم به خاطر شرائطش مجبوره تو شهر دیگه زندگی کنه اصلا خوشم نمیاد که توشهر دیگه دور از پدر و مادرم باشم احساس می‌کنم به خانواده‌ام وابسته‌ام دوستام بهم میگن دیوانه‌ای قبول نمی‌کنی! حالا برو باهاش ازدواج کن همه چی درست میشه. نمی‌دونم این طرز تفکرم درسته یانه؟ 🌸 جواب اصل سؤال شما اینه که محل سکونت می‌تونه یه معیاری باشه که باهاش خواستگارم رو رد کنم یانه؟ محل سکونت یکی از معیارها هست ولی معیار درجه یک نیست. بلکه معیار درجه سه محسوب میشه. معیارهای درجه یک؛ دین داری، خوش اخلاقی، صلاحیت خانوادگیه معیارهای درجه دو؛ زیبایی، فاصله سنی، تحصیلاته در ردیف معیارهای درجه سه یا نزدیک به درجه دو این معیارها است؛ محل سکونت، وضعیت فرهنگی و تعداد افراد خانواده و ... . اگه واقعا خواستگار تمامی معیارهای درجه یک و دو رو داره. فقط به خاطر اونم یک معیار از معیارها درجه سه، درست نیست خواستگار رو رد کرد. اما اگه واقعا فکر می‌کنید شخصیتی وابسته دارید. نه تنها این وابستگی تو زندگی آینده شما و این خواستگار مضره بلکه تو کل زندگی شما تأثیر داره و به نظر میرسه باید با مراجعه به مشاور اینو حلش کنی. که البته این تنها تصور شماست چون معیار محل سکونت برای شما اولیت پیدا کرده و الا تو اظهارات شما نشانه‌های وابستگی دیده نمیشه. حداقلش همینه که برای خودتون معیار دارید و براساس اون می‌خواهید تصمیم بگیرید تنها تردیدی که دارید تو درستی این معیاره. و حتی سرزنش‌های دوستان شما برشما تأثیری نداشته. همه اینها می‌تونه نشانه عدم وابستگی شخصیت باشه. 📝 نویسنده: حجت‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 ظاهرش باب میلم نیست 🌸سؤال 1- شرائط الف) بیست و یک سالمه و دو ساله ازدواج کردیم. ب) همسرم مشکلی نداره؛ هم عاشقمه، هم دست و دل بازه، هم محترمه، هم مهربونه. یه ذره هم از نظر عاطفی به من وابسته است. ج) ازدواجمون به صورت سنتی بوده و قبلا باهم آشنایی نداشتیم. د) چون سختی زیادی داشتم دوس داشتم باهاش ازدواج کنم. ه) منم دوسش دارم 2- مشکل الف) واقعا عاشقش نیستم و از ته دل ، دل منو نگرفته ب) از نظر مالی خیلی تلاش می‌کنه ولی الان سختی زیادی داریم ج) از نظر ظاهری هم باب میلم نیست 🌸 جواب چهار گام زیر برای حل مشکل فوق باید طی بشه 1- گام اول: تصحیح تصورات این مشکلاتی که شما فرمودید در واقع مشکل شما نیست بلکه بهانه جویی است. مشکل اصلی شما اینه که از همون ابتدا به علت فرار از خانواده تن به چنین ازدواجی دادین. الان فکر می‌کنی من مجبور بودم که تن به چنین ازدواجی دادم. در صورتی که اگر تو شرائط عادی بودم، انتخاب بهتری داشتم. این فکر دائم با شماست و باعث حسرت شما میشه و همین باعث بهانه تراشی‌هایی میشه. به همین دلیل از هیچی برای خودتون مشکل درست می‌کنید. یه بار میگید: عاشقش نیستم. یه بار میگید: ظاهرش باب میلم نیست. یه بار میگید: شرائط مالیم سخته. همه اینها بهانه جویی‌های ناشی از همون علت اصلیه! پس اولین گام اینه که بدونی مشکل شما همون احساس حسرت ناشی از تصور انتخاب اجباریه! 2- گام دوم: بازنگری درمعیارها آنچه بیشتر شما رو اذیت می‌کنه اینه که معیارهایی برای خودتون تعریف کردید، فکر می‌کنید اونها تو زندگی موفق تأثیر زیادی داره! مطابق اظهارات گفته شده سه تا معیار برای شما پررنگ تر شده: 1- زیبایی 2- وضعیت مالی 3- عشق لحظه‌ای و فورانی باخودتون فکر می‌کنید من که مجبور بودم تن به این ازدواج بدم اما مدام باخودتون میگید: اون همونی که تو رؤیاهام تصور کردم نیست. من یه کسی دیگه رو تو ذهنم تصور کردم. اگه مجبور نبودم اینو انتخاب نمی‌کردم. خیلی زیباتر از این هم هست. مدام اگه کسی رد بشه مدام حسرت زیبایی اون رو می‌خورید. تو وضعیت مالی هم ماجرای شما ازهمین قراره. و در محبت بین همسرها قائل به عشق فورانی هستم یعنی باید جوری باشم که براش بمیرم! در صورتی که تو معیارهای ازدواج زیبایی و وضعیت مالی آنچنانی از ملاک‌های درجه دو محسوب میشه. از معیارهای درجه یک حسن خلق، همسانی دینی، صلاحیت خانوادگیه! خدا رو شکر همسر شما همه اینها رو داره. همونطور که خودتون گفتید هم مهربونه، هم از سایر جهات مشکلی نداره. نکته‌ای مهم در رضایت از زندگی اینه که یک خانوم برای اینکه احساس رضایت کنه باید احساس کنه شوهرش تکیه گاهشه! برای ایجاد این حالت شوهر باید دو ویژگی داشته باشه: یکی مهارت‌های تعامل با همسر و اعطاء محبت به همسر، یکی هم اینه که مسؤولیت پذیر باشه و کارهای شما را به عهده بگیره همچنین علاوه بر تأمین مالی شما استقلال مالی شما رو حفظ کنه! همه اینها در همسر شما هست. علاوه بر این دو رکن اساسی، همسر شما از جایگاه اجتماعی هم برخورداره و همین باعث احساس بیشتر قوت قلب شما میشه. همونطور که خودتون گفتید: دوس داشتنی در شما به وجود آمده، چون همسرشما این ویژگی‌ها رو داره. نکته مهم اینه که تصورتون رو درمورد عشق عوض کنید. همین محبت با ادامه دادن تقویت میشه. لازم نیست برای زندگی بهتر عشق فورانی باشه. 3- گام سوم: خودشناسی بهتر است در خودشناسی خود تجدید نظر کنید. وقتی این حالت پیش میاد که آدم احساس کنه، لیاقتش بیشتر از این حرفاس. وقتی اینطور میشه که باخودش فکر کنه یه ویژگی‌هایی خاصی داره. اگه فکر می‌کنید همسر زیباتر، پول دارتر و... داشته باشید باید لیستی تهیه کنید، هم نقاط منفی و هم نقاط مثبت خودتون رو توش بنویسید. یعنی در مقایسه خودتون با همسرتون اینطور نباشه که قسمت نقاط مثبت خودتون رو ببینید ولی فقط نقاط منفی شوهرتون رو ببینید. پس گام سوم تهیه نقاط مثبت و منفی خود شما در کنار همدیگر است. 4- گام چهارم: فاصله از خود وقائع و زندگی خودت و دیگران را از دید خودتون نگاه نکنید. بلکه یه ذره از خودتون فاصله بگیرد و فقط خوبی های زندگی‌ای که الان داری رو ببین. علاوه براین، نقاط منفی همون کسایی که باخودت فکر می‌کنی زیباتر و پولدارتره، ردیف کن. در واقع باید بپذیری هر زندگی‌ای خوبی‌ها رو درکنار نقاط منفی داره. مهم اینه که من فقط نقاط منفی زندگی خودم و فقط نقاط مثبت زندگی دیگران را نبینم. 📝 نویسنده: حجت‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 خواستگار 🌸 خواستگارای زیادی دارم. و منم دختر مذهبی هستم به خاطر همین هرکی میامد خواستگاری سر همین ایمان و اخلاق باهم کنار نیامدیم. چند سالیه که یه خواستگار دارم، خیلی به من علاقه داره و خیلی تلاش می‌کنه. از لحاظ ایمانی اونی نیست که من می‌خوام ولی چون میدونم به من خیلی علاقه داره، واسه من هرکاری می‌کنه! تنها امیدش منم و می‌دونم اگه ردش کنم، خیلی اذیت میشه و ناراحت میشه. از طرفی شنیدم خیلیا به خاطر همین به مشکل خوردن! یادمه طرف می‌گفت: شوهرم به نماز و اینجور چیزا اهمیت نمیده، خیلی بابت این برای بچه‌هام نگرانم. اما میدونم این خواستگار من خیلی با بقیه فرق داره. چون حتی واسه من تمام خانوادش رو راضی کرده. هفته دیگه می‌خوان بیان خواستگاری. تو دلم خیلی احساس دو دلی خاصی دارم ولی بیشتر مایلم بهش جواب بله بدم. چون اگه جوابش کنم دیگه خودمو نمی‌بخشم، آخه کسی که چند ساله فقط داره برای من هرکاری میکنه که بهم برسه اصلا درست نیست که من خودخواهی کنم و بهش جواب منفی بدم. یادمه هر روز میومد خونه ما و از بابام یه مدتی فرصت می‌خواست که بره خونوادشو راضی کنه! وقتی همه اینها رو کنار هم میذارم می‌بینم بهترین کار اینه که بهش جواب بله رو بدم. مهم ترین نکته اینه که بدونیم همسانی در سطح ارزش‌ها یکی از معیارهای درجه یک در انتخاب همسره! قطعا اگه از اول سطح پایبندی به ارزشها متفاوت باشه، ازدواج به صلاح نیست. اگه باخودمون بگیم: این خواستگار با بقیه فرق داره، هرکاری واسه من می‌کنه و من امیدشم. باید بدونیم که همه‌ی اینها افکار توجیه گر و گول زدن خودمونه! باید بدونیم همه آدم‌ها تو ابتدای رابطه می‌خوان خودشونو به بهترین حالت ممکن جلوه بدن. حتی ممکنه یه کارایی بکنن که بهشون آسیب برسه ولی چون تصویر اولی که ارائه میدن براشون مهمه، پس خیلی براش زحمت می‌کشن. دوستش دعوتش کرده بود مهمونی. اولین بار بود تو این جمع می‌رفت. برای همین می‌خواست بهترین لباسشو بپوشه! آخه می‌خواست تو اولین برخورد، بهترین تصویر خودشو نشون بده! اما بعد مهمونی سراون کفشی که پوشیده بود، چند روز پاش درد می‌کرد. همش خودشو سرزنش می‌کرد که چرا این کفشو پوشیدم! بله اولین برخورد و اولین تصویرها برای همه آدم‌ها مهمه! چه برسه وقتی که طرف اومده خواستگاری یه کسی و تمام تلاشش رو می‌کنه طرفو به دست بیاره! پس حتما تو انتخاب همسر آینده به همسانی در سطح ارزشها باید دقت کرد. باید مواظب باشیم که هیچ رفتاری، هیچ تلاشی این تفاوت ارزشی رو توجیه نمی‌کنه. باعث نمیشه به خودم بگم حالا که من امید زندگیشم، عاشقمه، پس دیگه باید بهش «بله» رو بگم. 📝 نویسنده: حجت‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 بازی قدرت 🌸 بالاخره زندگی هرکسی بالا و پایین داره، بعضی وقت‌ها باهم بحثمون می‌شد ولی با همه اینها زندگی خوبی داشتیم. مدتیه همسرم سر لج افتاده و منتظر یه بهونه است. هنوز هیچی نشده زمین و زمانو بهم میدوزه و داد میزنه پشیمونم با تو ازدواج کردم. اون دفعه می‌گفت: من دیگه تو رو نمی‌خوام، چرا دست از سرم برنمی‌داری. برو خونه بابات. من می‌خوام طلاقت بدم. هی قهر می‌کنه منم نمی‌دونم باهاش چی کار کنم و یه کارایی می‌کنه که لج من دربیاد. تازگیا کلی از وقتشو بادوستاش میگذرونه. منم از این کارش اصلا خوشم نمیاد. خوب منم به خاطر این کاراش، خیلی وقت‌ها باهاش مخالفت می‌کنم. یه وقت‌هایی می‌خواد یه کاری انجام بده، صرفا برای تأیید میاد از من می‌پرسه ولی من بهش جواب منفی میدم. چون جواب من باب میلش نیست، شروع می‌کنه کارای همیشگی رو انجام میده! 🌸 زور آزمایی یا بازی قدرت یکی از موقعیت‌های چالشی بین زوجینه! هر دو طرف به خاطر تنبیه همدیگه دست به کارایی میزنن! مهم ترین نکته اینه که در بازی قدرت یا زور آزمایی برنده هیچ کس نیست. تقریبا شبیه یک قمار بازیه! هردو طرف مست پیروز شدن، مدام به این بازی ادامه میدن. ولی غافل از اینکه هر دوطرف بازنده هستن. چرا که بازی قدرت در ارتباط بین همسران هیچ پیروزی نداره! یکی از علائمش اینه که مدام به دنبال تأییدی از طرف مقابلمون یا دیگران هستیم. 🌸 سرانجامش اینه که وقتی مدام از طرف مقابلمون تأیید خواستیم و اون برای زور آزمایی تأیید نمی‌کنه، به ناچار دنبال تأیید افراد دیگه می‌گردیم. خیلی وقتا پیش میاد هردو شون میان پیش مشاور. اما برای حل مشکل نمیان. فقط می‌خوان تأیید از دیگری بگیرن. می‌خوان بگن: دیدی من راست می‌گفتم، مشاور و متخصص هم حرف منو تأیید می‌کنه! 🌸 بهترین راه حل ممکن اینه که هردو طرف کوتاه بیان. اما عملا کمتر چنین اتفاقی رخ میده ولی چون بازی قدرت و زور آزمایی حالت چرخه‌ای داره، هر کس کوتاه اومد، حالت دورانی بازی قدرت فرومی ریزه و کم کم بهبود پیدا می‌کنه! پس خیلی وقت‌ها اولین قدم اینه که خودمون رو راضی کنیم که کوتاه بیایم! قدم بعدی تغییر لحن بیان درخواست‌ها ست. تا قبل از این، همش برای لج دیگری خواسته‌ها تو لفافه و با کنایه مطرح می‌شد اما پس از مرحله‌ی کوتاه اومدن باید از شیوه کنایه و مقایسه تو بیان خواسته‌ها دست برداشت! 🌸 پس از فروکش لجبازی نوبت به ریشه یابی لج بازی میرسه که نیازمند جلسه بیان نیاز و احساسه بین همسرانه! البته گاهی اوقات این مرحله نیازمند مداخله یک متخصص و مشاوره! 🌸 مهم ترین نکته اینه که بدونیم بازی قدرت در بین همسران هیچ برنده‌ای نخواهد داشت! 📝 نویسنده: حجت‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 بی مسؤولیت 🌸 مدتیه با آقایی آشنا شدم و فقط درحد صحبت باهم ارتباط داریم. چند وقت پیش به من پیشنهاد ازدواج دادن. آخه تو صحبت‌هایی که داشتیم تقریبا باهم آشنا شدیم و منم بهش علاقمند شدم! ولی مدتیه یه شک مثل خوره افتاده تو جونم. یه روز منتظرش بودم نیومد، بعدش که بهش گفتم: گفت پیش دوستام بودم. من اولش ملاحظشو می‌کردم ولی چند دفعه این کار و تکرار کرد و منم کم کم سعی کردم ناراحتی خودمو بهش منتقل کنم. اما اصلا براش مهم نبود. با خودم فکر می‌کنم شاید ناراحت شده، نمی‌دونم چطور بهش بگم که ناراحت نشه ! حالا با کی دوسته و کجا میره که بماند! نمی‌خوام کلیشه‌ای صحبت کنم که رابطه قبل از ازدواج، این شکو تولید کرده! نمی‌خوام بگم: الان تو بهش از جهت احساسی شک داری، خوب فردا اون به تو غیرتی میشه و میگه: تو قبل از ازدواج راحت با من ارتباط کلامی داشتی، پس حتما ... ! 🌸 همه اینها به کنار، هرچند جای خودش می‌تونه درست باشه! بعضی وقتا با خودمون فکر می‌کنیم: حالا کم کم بهش میگم، بذار ازدواج کنیم درست میشه، بیشتر میشناسمش، این مسأله رو باهاش مطرح می‌کنم. به جای همه این افکار باید بدونیم که ازدواج درمان نیست. خیلی از ما فکر می‌کنیم حالا که من بهش علاقه دارم، بذار ازدواج کنیم! به نظرم: نَه تو اشتباهِ زندگی کسی دیگه باش، نَه بذار دیگران برای تو اشتباهی باشن! اگه فقط بخوام از یک صفت این آقا بگم: بی مسؤولیته! خوب الان خانوم داره مراعاتش می‌کنه و باخودش میگه چطور بهش بگم که ناراحت نشه! دلیلش هم واضحه چون هنوز ازدواج نکردن که زیاد همدیگرو بشناسن! آشنایی و نزدیکی زیاده که تفاوت‌ها رو روشن می‌کنه! اگه این خانوم وارد زندگی بشه، دیگه این مراعاتو نداره! در مقابلِ مسؤولیت پذیری آقا ، مهم ترین نیاز خانوم احساس شنیده شدن و حس تکیه کردن بر مرده! و مهم ترین رکن حس تکیه گاهی، احساس مسؤولیت در مرده، که این آقا نداره! 🌸 می‌پرسی حالا این همه سخت نگیر؟ میگم بعد از بین رفتن احساس تکیه گاهی چند مرحله تا طلاق بیشتر فاصله نیست: 1- سازگاری حالت تکیه گاهی و پشتیبانی مالی در مرد حالت سازگاری رو درست می‌کنه. 2- نازسازگاری انتقال مستقیم ناسازگاری،قهر، جدایی موقت و تنبیه چهار مرحله ناسازگاریه! 3- عدوات و جدایی و طلاق 🌸 الان مرد قصه ما استارت ناسازگاری رو زده چون مسوولیت نداره پس حالت تکیه گاهیش به هم خورده پس مرحله اول یعنی سازگاری از بین رفته و شروع زندگی با مرحله ناسازگاریه! 📝 نویسنده: حجت‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir