💙 دو خواستگار
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_همسران
🌸 دوتا خواستگار دارم، ولی چند مسئله منو مردد کرده و انتخابم رو سخت کرده! نمیتونم تصمیم بگیرم.
خوشبختانه آدم معتقدی هستم و اهل رعایت هستم. دوتا خواستگارام هم همینطورن، از نظر مذهبی مشکلی ندارن و هر دو مذهبین.
🌸 حس خاصی به هیچ کدوم ندارم، حالا اینطور نیست که عاشق یکی باشم و از اون یکی بدم بیاد! ظاهر هر دوتاشون یه جوره و هیچ فرقی واسم ندارن!
با خواستگار اولی سه سال اختلاف سنی دارم، من 21 سالمه و اون 24 سالش! یه شغلی هم داره، با اینکه دانشجو هست و داره درس می خونه ولی کنار درسش کارم می کنه، کار آزاد داره ولی کارش ثابت نیست! ازاینجهت احساس میکنم، کارش تضمینی نداره.
🌸 خانواده هامون از نظر سطح اقتصادی تقریباً همسطح هستن. اومده بود خواستگاری، سؤالاتی ازش پرسیدم، تحقیقاتی هم داشتم متوجه شدم که یه ذره از نظر اخلاقی شبیه هم هستیم. درسته صفت خوبی نیست ولی احساس میکنم هردوتامون لجبازیم. از نظر شکل ظاهری تقریباً هم قد هستیم و به نظرم مناسبه.
🌸 ولی خواستگار دومی هفت سال فاصله سنی با من داره، اون 28 سالشه! درسشو تموم کرده و کارشناسی خودشو گرفته و الانم مغازه داره و درآمد خوبی هم داره. خانوادم با این مورد موافقن و میگن: این وضع مالیش خوبه و به همین بله رو بگو، لااقل سختی نمیکشی. از نظر قیافه و ظاهرشم که بد نیست! ولی ازنظر اقتصادی از خانواده ما بهترن. نگرانم که همین اختلاف طبقاتی دردسرساز بشه!
🌸 تصمیمگیری برام سخت شده؟
اگه از موافقت خانواده شروع کنیم، این موافقت به دو دلیل برمیگرده! یکی ظاهر و زیبایی، یکی هم وضعیت مالی! این دو دلیل معمولاً بین خانوادهها رایجه!
🌸 چون موافقت خانواده به این دو دلیل برمی گرده، نمیتونه امتیاز محسوب بشه! باید اصل این دو دلیل بررسی بشه!
زیبایی خواستگار یه چیزی هست که اصلش به میل دختر خانوم برمی گرده! چون دختر در حال ارزیابی هر دو خواستگاره و دنبال دلیل می گرده که کدومش بهترن؟
🌸 مشخص میشه که میل دختر نسبت به زیبایی هر دو خواستگار، از نظر تمایل زیر منطقه اشتیاق قرار داره! ولی وقتی تمایلِ خودشو نسبت به هرکدوم مقایسه می کنه، نسبت به هر دو یه سطح تمایل داره، تو اینجور مواقع باید سایر دلائل رو بررسی کنه!
🌸 دومین دلیل خانواده وضعیت مالی خواستگار دومه! سطح اقتصادی و حمایت خانوادهها و همچنین شغل خواستگار دوم سبب این ترجیح از سوی خانواده شده!
از نظر اشتغال ملاک مهم، داشتن شغل یا میزان درآمد یا حتی ثابت بودن کار نیست!
🌸 از نظر ملاک اشتغال، خواستگار اول چیزی از خواستگار دوم کم نداره، هرچند کار خواستگار اول آزاده و ثبات نداره! چون اولین ملاک میل به فعالیت و کار و تلاشه که این ملاک در هر دو خواستگار فعاله و شاید در خواستگار اول فعال تره. دومین ملاک اینه که پسر در مسیر عهدهداری و تأمین کردن مالی خانواده باشه که هر دو اینو دارن!
🌸 حالا خواستگار دوم یه امتیاز غیرالزامی به نام حمایت خانواده داره! اینم باید از نظر تفاوت سطح اقتصادی خانوادهها بررسی بشه!
تفاوت سطح اقتصادی خانوادهها میتونه واسه این شخص مشکلساز باشه، هرچند ممکنه واسه بعضی دیگه مشکلساز نباشه! دلیلش اینه که ملاک خانواده دختر و خود دختر در ارزشگذاری، امکانات مالیه!
🌸 وقتی خانواده دختر در ترجیح دو خواستگار میگن اونی که امکانات بهتری داره، معنیش اینه که وقتی می خوان ارزش کسی یا چیزی رو بسنجن، امکانات براشون مهمه! البته این نگاه و ارزشگذاری تو جامعه رواج داره و معمولی هست ولی هستن کسایی که تو ارزشگذاری از این ملاک امکانات تبعیت نمی کنن.
🌸 دختر هم تو ارزشگذاری از همین داشتن امکانات تبعیت می کنه، چون اون دلیلی که اونو مردد کرده همین دغدغه تفاوت سطح اقتصادیه! معنیش اینه که تو ارزشگذاری اشیاء یا افراد، این سطح اقتصادی و امکانات براش مهمه و تأثیر داره!
بازم این نگاه رواج داره و به طور معمول تو جامعه ما هست ولی بازم کسایی هستن که تو ارزشگذاری از این ملاک تبعیت نمی کنن!
به همین دلیل تفاوت سطح اقتصادی خانوادهها میتونه درد سرساز باشه!
🌸 در مورد تفاوت سنی اصلاً عدد و رقم مهم نیست! اگر بخوایم فقط فاصله سنی دو خواستگار رو در نظر بگیریم، سن دختر با هر دو تناسب داره. چون ملاک اصلی در تفاوت سنی تابع عدد خاصی نیست!
🌸اگه از منظر دیگه به سنها نگاه کنیم، خواستگار دوم در محدوده «آستانه بزرگسالی» قرار داره! ساختار ذهنی خواستگار دوم از حالت «جوانی» کمکم داره به «حالت بزرگسالی» تبدیل میشه و این مشکل تو خواستگار اول نیست! حالا این میتونه یه سری مشکلاتو درست کنه.
🌸 ادامه مطلب در پست بعدی 👇👇👇
🌸 نمی گم قطعاً ولی احتمال داره اگه دختر خواستگار دوم رو قبول کنه، بعداً شکایت کنه که « بهم محبت نمی کنه، بهم اهمیت نمیده! و...» حالت «ابراز شور» واسه پایهگذاری زندگی خیلی لازمه! چرا اینطوره؟ چون ذهن یک 28 ساله حالت حسابگری داره، سود و زیان رو می سنجه تا بخواد خیلی عاشقانه فکر کنه! شور و شوق زیاد، کمکم داره جاشو به حالت حسابگری میده!
🌸 مشکل خواستگار اول اینه که هنوز مفهوم زوجیت رو درک نکرده و هنوز حالت لجبازی داره! البته میشه بیشتر بررسی کرد که لجبازی به چی برمی گرده ولی حداقلش همینه که در حال حاضر لجباز هست! و کسی که مفهوم زوجیت رو درک نکرده، آماده ازدواج نیست!
🌸 پس این دختر قطعاً باید خواستگار دومو رد کنه، حالا خواستگار اول جای بررسی داره هرچند رد کردنش هم عیبی نداره!
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
💙 خواستگار بیپول
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_همسران
🌸 خیلی وقته باهاش آشنا هستم و کاملاً میشناسمش!
با هم رفتیم مشاوره و کلی تحقیقات درموردش داشتم. از همه جهت خواستگار خوبیه و با تمام معیارهام سازگاره. از لحاظ اخلاقی و اعتقادی کاملاً پسر خوبیه.
🌸 تنها مشکل من مخالفت پدرمه! اون دفعه میگفت: من صلاح نمی دونم تو با این پسره ازدواج کنی!
بهش گفتم: چرا؟ گفت: این نه خونه داره، نه شغل درست حسابی داره، سربازیام که هنوز نرفته. نخیر! به نظرم این ازدواج شما به صلاح نیست.
خیلی دوسش دارم ولی بابام شرطهایی گذاشته که حالا حالاها بهم نمیرسیم!
🌸 یادم میاد خواستگارم تو جلسه خواستگاری میگفت: همون جایی که درس می خوندم با تمام شرائط سختی که دارم، مشغولم و دارم کار میکنم.
وقتی جلسه خواستگاری تموم شد بابام گفت: این فوقش بتونه بهزور گلیم خودشو از آب بکشه!
بابام همش به نتیجه کار طرف نگاه می کنه، میزان حقوق و داشتهها شو می بینه، اصلاً براش مهم نیست که بالاخره یه کاری داره!
🌸 نمی دونم چی کار کنم؟ خیلی بهش علاقه دارم ولی یه بار بابام میگفت: هنوز زوده، حالا موردهای بهتری برات پیدا میشه، شما اگه یه جا مشغول به کار بشی، بالاخره موقعیتهای بهتری برات درست میشه، موردهای بهتری میان خواستگاری!
🌸 پدر و دختر هر کدوم نسبت به پشتوانه روانی شخصیتی که دارن اینطور میگن ولی مهم اینه که حرف کدوم طرف ترجیح داره و واسه زندگی آینده دختر بهتره!
پدر الان در دورهای به سر میبره که از نظر ساختار ذهنی در اولویتبندی و تحلیل مسائل، بهصورت محاسبهای عمل می کنه و همش دنبال ساماندهی و ارتقاء زندگیه!
🌸 یعنی چی؟ همین پدر وقتی در دوران جوانی به سر میبرد، تو همه آیتمهای ذهنیش جنس مخالف حضور داشت. یعنی وقتی میخواست یه موردی رو اولویتبندی کنه، باتوجهبه جنس مخالف اولویتبندی میکرد! اگه انگیزهای به سمت یه کاری پیدا میکرد، جنس مخالف در اون حضور داشت و...
🌸 در واقع چون اون دوره در اوج عاطفه به سر میبرده ولی الان که خواستگار واسه دخترش اومده ساختار ذهنش عوض شده و اولویتبندیها و تحلیل مسائل رو بر اساس ساماندهی و محاسبه در نظر میگیره!
🌸 با خودش میشینه دو دوتا چارتا می کنه: اینکه هیچی نداره، درآمد درست درمونی هم نداره، دخترم فردا درسش تموم میشه میره سرکار، یه آدم درست حسابی کسی که درآمدی، خونه ای یه سرمایهای داره میاد خواستگاریش!
بهخاطر همین دختر میگه: بابام فقط براش نتیجه کار خواستگارم، یعنی درآمدش مهمه! چون اصلاً ساختار ذهنی پدر عوض شده.
چرا دختره ترجیح میده با این پسره ازدواج کنه؟ چون پسر الان تو دورهای قرار داره که تو اوج عاطفه به سر می بره و تو ساختار ذهنیش و تحلیل مسائلش جنس مخالف حضور داره به همین خاطر: براش گل میخره، واسش صبر می کنه، حرفای عاشقانه میزنه «دوست دارم» «بی تو هرگز» و... مدام از دهانش میاد بیرون و حتی حاضره هر کاری کنه که پدر دختر موافقت کنه!
🌸 این حرکتهای پسر یه بخشی از روان زن رو تأمین می کنه! یعنی عاطفه زن تأمین میشه.
ساختار ذهنی دختر تو این سن، اولویت رو به همین مسئله عاطفی میده! فرض کن یه مرد تو زندگی قراره چه چیزهای واسه همسرش مهیا کنه؟ نیاز عاطفی، نیاز روحی، نیاز جنسی، نیاز مالی و... ساختار ذهنی خانومها وقتی می خواد اولویتبندی کنه: اولویت رو به نیاز عاطفی میده.
🌸 حتی ممکنه از کسایی که وارد زندگی شدن شینده باشین: «ایکاش نصف این درآمد داشت ولی یه ذره عاطفه و توجه داشت»
حالا کدومش واسه آینده دختر بهتره؟
اگه تمام شرائط دیگه تو این پسر وجود داره، قطعاً حرف دختر ترجیح داره!
🌸 نمیخوام توصیه کنم یا شعار بدم که «ازدواج آسان بهتر است» و... نخیر! اگه یه تحلیل سادهٔ دیگه از ادراک مرد بکنیم به این نتیجه میرسیم.
فرض کنیم همونطوری که پدر میگه، یه پسری با تمام امکانات بیاد خواستگاری این دختر و زندگی شکل بگیره! مردی که تمام تلاشهای اقتصادی خودشو کرده، یا اصلاً امکانات مالی داره حالا میاد خواستگاری! دید اون مرد به این زن مصرفکننده است. یعنی «احساس توقع و انتظار» در همه کارهای مرد موج میزنه.
🌸 نمیخوام بگم همه اینطورن ولی همین که امکانش هم باشه خطرناکه! اما حالا فرض کنید دختر وارد زندگی مرد با یه امکانات کمتری بشه! اونوقت اگه به امکاناتی برسن، مرد به زنش دید مصرفکننده رو نداره و احساس «همدل و همراه» رو نسبت به زنش داره.
🌸 ادامه مطلب در پست بعدی 👇👇👇
🌸 این احساس متفاوت، افکاری رو تولید می کنه و همین افکار باعث تولید یه کارهایی میشه! «احساس توقع و انتظار» و دید مصرفکنندگی به زن باعث میشه مرد دست به خیلی کارها بزنه. حتی پیش اومده که به خودش حق داده بره زن دیگه بگیره.
🌸 اما احساس «همدلی و همراهی» به زن یعنی اینکه مرد تمام تلاشش رو میکنه که همیشه همراه و همدم این زن باشه!
ممکنه بپرسید: خب همه این حرفا درست، حالا از کجا بیارن بخورن، مخصوصا تو این شرائط بد اقتصادی؟
🌸 واسه ارزیابی ملاک اقتصادی در یک خواستگار، نباید نگاه کنیم که الان چی داره! بله اگه داشته باشه و ملاک اصلی هم باشه خوبه ولی ملاک اصلی وجود بالفعل امکانات نیست.
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
💙 خونه اجارهای یا خونه پدرشوهرم؟
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_همسران
🌸 بین دوراهی گیر افتادم!
چندساله عقدیم و تصمیم گرفتیم بریم سرخونه زندگیمون!
وضع مالی خانواده شوهرم خوبه و از اولش یه واحد کنار خونشون واسه ما آمادهکردن یه واحد مستقل و کاملاً جدا.
ولی مشکلی که باهاش مواجه هستم اینه که ازشون ناراحتم! اون دفعه پدرشوهرم بحثشو پیش کشید و گفت این جا رو واسه شما آمده کردیم، انشاءالله بعد عروسی بیاین اینجا!
🌸 همونجا بهشون گفتم: ما داریم دنبال خونه میگردیم! مادر شوهرم گفت: حالا چه کاریه، اینجا هست دیگه!
اومدم خونه به شوهرم گفتم: من اونجا بیا نیستم! بعد اینهمه دعوایی که با من داشتن، حالا بیام کنارشون بشینم! اگه بریم اونجا که هر روز یه مسئله واسمون درست می کنن! من حوصله ندارم.
🌸 خودم گفتم بریم دنبال خونه اجارهای ولی نمی دونم چیکار کنم، اگه بریم خونه اجارهای، اون واحد رو از دستش میدیم. شوهرم چند سهم از اون خونه رو پشت قبالم گذاشت، حالا اگه بخوایم بریم جای دیگه، قطعاً پدر شوهرم اونجا رو میده دست پسر دیگش و اونجا از دستمون میره.
🌸 البته چند باری هم به خودم گفتم به شوهرم بگم بریم همونجا ولی بعدش پشیمون میشم، آخه شوهرم حوصله حرفزدن نداره، هروقت بخوام باهاش حرف بزنم میگه: ول کن بابا حال داریا! همش تحتتأثیر حرف خانوادشه! خیلی دوسم داره ولی از این اخلاقش میترسم!
🌸 در واقع حرف دل این خانوم اینه که اگه شوهرم گوش به حرف دیگران نبود، خیلی خوب میشد. میرفتیم اونجا مینشستیم، و زندگیمون هم کاملاً ازشون جدا بود.
🌸 وقتی خانوم اینجور درخواستشو مطرح می کنه، یکی از حالتهای شوهر استنکافه! نمیذاره طرفش به حرفزدن ادامه بده و میگه ول کن بابا حال داریا! اما چرا استنکاف؟ چرا مرد تو اینجور موارد علاقه نداره حرفزدن ادامه پیدا کنه؟
🌸 آخه این خانوم هم درخواستی داره.
خانوم تو اینجور موارد که تقابلی یا اختلافی وجود داره و میخواد اینو به شوهرش منتقل کنه، زود میره سراغ همون نقطه اختلاف و مورد تقابل و فوری میگه «من اصلاً اونجا نمیام» «از دست مادرت عصبانیام، آخه این چه حرفی بود به من زد؟»
🌸 اما چرا اینطوره؟ فرق خانوم و آقا تو همینه! وقتی خانوم میخواد رفتارو تحلیل کنه نگاه می کنه که به من چی گفتن، چه اثری روم داشت!
تو همین ماجرا ممکنه به شوهرش بگه پدرت با من دعوا کرد، اینو گفت. شوهرش زود جواب بده: منظورش این بود.
🌸 دقیقاً تفاوت تحلیل رفتاری آقا و خانوم تو همینه! آقا نسبت به تأثیر واقعی رفتار، به نتیجه اون رفتار نگاه می کنه، ولی خانوم میگه «این حرفو زدن، من ناراحت شدم باید جوابشون رو میدادم» دیگه به نتیجه و تأثیر این رفتار کار نداره!
🌸 همین باعث ایجاد فشار بر احساسات زن میشه و یه جورایی تلنبار میشه. وقتی واسه شوهرش بازگو میکنه، بهخاطر همون تلنباری زود میره سراغ محل اختلاف، معمولاً همراه با پرخاشم بیان میکنه.
🌸 مهم نیست تو دعوا حق با کیه؟ مهم اینه که بهخاطر انتخاب «پرخاش» واسه انتقال اون فشار احساسی، مرد سریع موضع میگیره.
موضع مرد از سر مخالفت نیست! بلکه از سر اینه که «جنس انتقال پیام» یعنی «پرخاش» تأثیر ناخودآگاه داره.
🌸 حالا از اون به بعدم هروقت بخواد مسئله مطرح بشه، مرد هم حالت استنکاف رو انتخاب می کنه، چون میدونه اگه ادامه پیدا کنه میره به سمت پرخاش!
🌸 در اینجا زن بهخاطر اون فشار احساسی و از ترس اینکه نکنه شوهرم حرفمو گوش نکنه، زود میره سراغ انتقال مورد اختلاف، ولی شوهر دقیقاً میره سراغ همون استنکاف و حرفشو گوش نمی کنه چون جنسش پرخاشه!
بنابراین بعضی اوقات تو زندگی ترسهایی داریم که با یک مهارت ساده حل میشه!
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
💙 محبت به مادر
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_همسران
🌸 دیگه از این کاراش خسته شدم و آرامش ندارم!
با خودم میگم چرا این کارو جلوم انجام میده و خیلی نسبت به رفتاراش حساس میشم؟!
دست مادرشو می بوسه و اکثرا جلوم بهش محبت می کنه!
کلی هوای مادرشو داره و کلاً اشتباهات مادرشو توجیه میکنه. این رفتاراش دیگه از حالت عادی خارج شده.
🌸 طوریه که انگار وظیفه ما هست کارای مادرشو انجام بدیم و همیشه هم میگه ما باید کاراشو انجام بدیم!
رفته بودیم مغازه، هر دومون از یه ظرف و قیمتش خوشمون اومد چند تیکه ظرف گرفتم، یه دفعه گفت: کاش واسه مادرمم یه مدل از اینا میگرفتم!
🌸این کار همیشگیشه! اون دفعه رفته بودیم مسافرت، اونجا مخصوص مادرش رفته بود بازار تا یه چیزی واسش بگیره!
نمیگم چیزی واسه خانوادش نگیره ولی این که بارها این کارو تکرار می کنه، منو اذیت می کنه و ارزشش رو پایین میاره!
🌸 چهار نوع رفتار؛ بوسیدن دست مادر، انجام کارهای مادر، توجیه حرفای مادر و خرید هدیه از سوی مرد سرزده!
بوسیدن دست مادر، انجام کارهای مادر و خرید هدیه به نحوی روان زن رو درگیر میکنه! ولی توجیه حرفای مادر به یه نحو دیگه!
🌸 سه کار اول از نظر زن، محبت و از نظر مرد، احترام تلقی میشه!
مرد در تحلیل خودش این رفتارها رو مصداق احترام به مادر میدونه ولی غافل از اینکه تحلیل زن از این رفتار یه طور دیگه است!
بوسیدن دست از سنخ محبت ملموس و انجام کارهای مادر و خرید سوغات یا هدیه از سنخ محبت محسوسه!
محبت ملموس و محبت محسوس از ویژگیهای محبت مورد نیاز زنه!
🌸 نهتنها وجود محبت بلکه بروز محبت از نیازها اساسی روان خانوماست! ولی محبت به زن زمانی میتونه اثرگذار باشه که یه سری ویژگیهایی داشته باشه. زن بوسیدن دست مادر رو انتقال محبت از طریق لمس ارزیابی می کنه!
🌸 ولی معمولاً آقایون وقتی می خوان انتقال محبت از طریق لمس کنن، پشتبندش رابطه زناشویی محقق میشه. در این صورت خانوم از تماس لمسی، پیام محبت از طریق لمس رو دریافت نمی کنه و فقط با خودش میگه همه این تماسهای لمسی بهونه بود برای رابطه زناشویی.
🌸 خب وقتی شوهر دست مادرشو می بوسه، دو حالت داره؛ خانوم یا در محبت لمسی واسه خودش رقیبی مثل مادرشوهر می بینه یا اینکه احساس می کنه به مادرش محبت لمسی داده ولی به من نداده!
در کنار این دریافتهای خانوم، شوهر بوسیدن دست رو مصداق احترام میدونه!
🌸 رفتار دوم مرد انجام کارهای مادر و خرید هدیه یا سوغاتی بود!
محبت از طریق لمس یکی از انواع محبت بود ولی خود محبت باید کیفیتی داشته باشه که زن محبت رو از اون حس کنه. هدیه یا سوغاتی آنچنان بروز و ظهوری داره که بدون نیاز به هیچ ضمیمه دیگری، زن محبت رو ازش حس می کنه! یکی از مهمترین نکتهها در همه محبتها اینه که زن محبت رو حس کنه حالا سوغاتی و هدیه و خدمتکردن بدون نیاز به هیچ تلاشی محبت رو به حس زن میرسونه.
🌸 یعنی رفتار باید طوری جلوه محبت داشته باشه که زن حسش کنه، هدیه دادن این خصوصیتو داره. بعضی وقتا آقا به خانومش میگه «دوسِت دارم» ولی چون بیحال گفته، محبت جلوه نداشته پس خانوم محبتو حس نکرده.
🌸 رفتار سوم توجیه بعضی حرفا یا خطاهای مادر هم یه طور دیگه سوءتفاهم به وجود میاره!
پس یکی از انواع محبت (محبت از طریق لمس) برای خانوم کم گذاشته شده و خانوم می بینه جای دیگه خرج شده.
🌸 از لحاظ درجه کیفی محبت (حس محبت) هم افت داشته!
اینجا اتفاقی که برای خانوم میافته، اینه که ارزش و عظمت مرد پیشش افت می کنه!
به زبون ساده «مرد من نقص نداره چون یاد داره نوع و کیفیت محبت رو بروز بده ولی به درد من نمی خوره چون محبتش به سمت من نیست»
🌸 بعد از «نقصان ارزش مرد» در روان همسر، زن کمکم حساس میشه، اذیت میشه. مدام میگه: چرا جلوی من این کارو می کنه!
ولی مرد که از بیرون اینجور حرفای خانومشو می بینه، میگه: مدام غر میزنه و گیر میده به رفتارای من!
🌸 خب مشخصه که راهحلش چی میشه؟ یا باید مرد شیوه احترام به مادر رو عوض کنه یا اگه اصرار به همون شیوه داره باید جبرانشو برای همسرش هم داشته باشه و واسه اون کم نگذاره!
🌸 یعنی علاوه بر انواع محبتهای دیگه و ارتقاء کیفیت محبت، تو این نوع (محبت از طریق لمس) و این کیفیت خاص (محبت محسوس) جبران مخصوصی داشته باشه!
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
💙 غیبت
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_همسران
🌸 بعضی وقتا موقع صحبت شوهرم میگه: فلانی و فلانی پدر زنشون بهشون کمک کرده، اول زندگیشون چقدر پول بهشون داده، واسشون خونه اجاره کرده، پدرزن فلان رفیقم واسش یه ماشین گرفته، اما پدرت هیچ کمکی بهمون نکرده، دریغ از یه قرون.
میگم: خب نداشته که بهمون نداده.
میگه: اگه داشت هم نمیداد.
🌸 همیشه اینطوری نیست که بگومگو بشه بعضی وقتا هم اشاره می کنه و رد میشه، مشخصه انتظار داره پدرم کمکش کنه و از نظر مالی ساپورتش کنه.
شوهر خواهرمم همینطوره. خواهرم میگفت: اونم انتظار داره پدر کمکش کنه!
آخه فکر نمیکنن پدرم خودش گرفتاره.
🌸 ایناش به کنار این دوتا مدام میشینن با هم حرف میزنن، پچپچ می کنن و پشت سر بابای ما حرف میزنن. به ما هم نمیگن که چی بهم میگن ولی هروقت مهمونی میریم میشینن کنار هم و شروع میکنن پچپچ کردن و بلندبلند خندیدن.
پدر بدبخت از همهجا بیخبرم فکر می کنه داماداش خیلی با هم خوبن!
🌸 هروقت میریم مهمونی سر همین قضیه کلی اعصابم بهم می ریزه. اگه بتونه تو مراسم خودشو نگه داره و هیچی نگه خیلی خوبه ولی معمولاً با هم جروبحث داریم، سر همین قضیه با هم دعوامون هم میشه!
اگه بخواهیم دقیق تر به این قضیه نگاه کنیم؛ منشأ همه اینها ایجاد حالت بی ثباتی در روان زنه! در اصل رفتار مرد باعث ایجاد این حالت شده! این از خصوصیات روان لطیف خانوماست که بگومگو یه نوع بی ثباتی در روانشون ایجاد می کنه!
🌸 وقتی تو قالب جروبحث یا تو قالب هر چیزی (مثلاً تو قالب کنایه یا اینکه مرده یه چیزی میگه، منظوری هم نداره ولی زن برداشت می کنه آقا انتظار کمک از پدرش رو داره)
همه اینها حالت بیثباتی تو شخصیت زن ایجاد می کنه.
منشأ بیثباتی به این صورته که زن با خودش میگه «شوهرم انتظار داره پدرم کمکش کنه» و این انتظارشو تو قالب جروبحث یا هر چیزی گفته.
🌸 بعدش زن بهخاطر «بیثباتی» ایجاد شده این انتظار شوهرشو هرجایی که احتمالش رو بده تطبیق میده. مثلاً همین موقعیتی که دو باجناق کنار هم میشینن چون احتمالشو میده، اون انتظار شوهرشو تطبیق میده به پچپچهای اینا و با خودش میگه «حتماً دارن غیبت بابای منو می کنن»
درسته مطمئن نیست ولی چون رفتارای قبلی مرد تو ذهنش «بیثباتی» درست کرده، هرجایی احتمالشو بده اونو تطبیق میده.
🌸 همین باعث دعوا میشه. زنه میگه: ها! داشتی غیبت بابای منو میکردی؟
مرده هم ممکنه بگه: نه بابا! چته امشب؟ از کجا دلت پره؟ چرا سوءظن داری؟ و ...
ممکنه مرد غیبت کرده باشه یا نکرده باشه ولی علتش همین «بیثباتی» زنه که باعث تطبیقش شده و علتش هم مرد هست
🌸 بهتره این خانوم بدونه که همچنین حالتی تو روانش پیش اومده و حواسش باشه هر احتمالی رو تطبیق نده و آقا هم از رفتارایی که چنین «بیثباتی» رو تو شخصیت زن درست می کنه جلوگیری کنه!
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir