eitaa logo
خانواده مهربان
739 دنبال‌کننده
654 عکس
54 ویدیو
98 فایل
ارتباط با مشاور @alimahmoudi218 . ارتباط با مدیر @alimahmoudi218 @salehps . آدرس سایت خانواده مهربان : http://www.khanevadeh-man.ir کپی مطالب فقط با ذکر منبع جایز است✅
مشاهده در ایتا
دانلود
💙 تنهایی 🌸 دیگه از تنهایی تو این خونه مُردم! زود میاد غذاشو می خوره و میره، بهش میگم: حالا یه کم پیش‌مون بمون! میگه: برم بیرون هوا بخورم! خیلی زود عصبانی میشه! بچه‌ها دارن بازی می‌کنن، صداشون که بلند میشه زود عصبانی میشه! چند بار بهش گفتم بچه ان میگه: دست خودم نیست عصبانی میشم! میره تو حیاط دوری میزنه و میگه نمی خوام چیزی بگم که شما ناراحت بشید! هر وقت میره تو حیاط میگه: بیدارباش تا بچه‌ها خوابشون ببره، میام پیشت! 🌸 ولی از بس‌که در طول روز با این بچه‌ها سروکله می‌زنم واقعا خسته میشم، دست خودم نیست خوابم می بره! بهش میگم بریم بیرون، هروقت بیرون میریم یا مسافرتی میریم خیلی به دلش نمی‌چسبه و بهش خوش نمی‌گذره! بهش میگم چته: میگه بچه‌ها سر و صدا می‌کنن، اذیت و عصبی میشم! احساس می‌کنم از بچگی خیلی تو زندگیش اذیت شده چند دفعه بهش گفتم: میگه آره تو بچگی خیلی کتک خوردم و اذیت شدم! بن‌بست روانی یکی از حالاتیه که باعث میشه انسان از زندگی خودش لذت نبره! مسافرتی میره، جایی که دیگران خوشحالن این بهش خوش نگذره! 🌸 وقتی مرد بدون دلیل یا بدون ایراد خاصی تو رفتار بچه‌ها بهشون گیر میده، نشونه روان آسیب‌دیده اون هست می‌تونه دوران بچگی هم تأثیرگذار باشه ولی اگه بخوایم از حرف‌های همین آقا مشکلشو تحلیل کنیم به این نتیجه می‌رسیم که یه جورایی به بن‌بست روانی رسیده! بالاخره وقتی بچه و نگه‌داری بچه تو محاسبات‌مون میاد، قضیه با قبل فرق می کنه. خانوم به‌خاطر نگه‌داری بچه‌ها خسته‌وکوفته هست حالا میخواد استراحت کنه! همین آقایی که به قول خودش از دوران بچگی یه تأثیراتی داره، به خانومش میگه: بیدارباش تا بچه‌ها خوابشون ببره، میام! ولی خانوم به‌خاطر خستگی به‌محض اینکه بچه‌ها می خوابن خوابش می بره! 🌸 نمیگم حالا این خانوم به آقا محل نمی‌ذاره ولی بالاخره رسیدگی بچه ها تأثیر داره، اوقات فراغت خانوم رو کمتر می کنه دیگه کمتر می‌تونه به شوهرش برسه یا کمتر می‌تونه بعد بچه ها بیدار باشه! این یه طرف قضیه است یعنی آقا نیازش تحت‌تأثیر قرار می گیره چون تعداد و کیفیت رابطه زناشویی به‌خاطر نگه‌داری بچه‌ها کمتر شده! 🌸 طرف دیگه قضیه اینه که تنها این خانومه که باید نیازشو برطرف کنه! دو حالت در روان مرد درست میشه 1- تو خونه خودم، خانومم که باید نیازمو به‌اندازه خاصی برطرف کنه نمی‌کنه. این باعث یه سری انباشت‌هایی میشه 2- تنها راه برطرف‌کردنش هم خانومشه پس انباشت‌های قبلی راه خروجی نداره نتیجه حالت اول واسه روان مرد اینه: باید میشد (چون نیازمه) ولی نشده! 🌸 نتیجه حالت دوم واسه روان مرد اینه: غیر از خانومم هم به هر دلیل نمیشه در واقع روان مرد واسه رفع نیاز خودش دو راه ترسیم می‌کنه که هر دو تا با «نمیشه» روبرو میشه! اینجاست که چون راهی جلوش نمی‌بینه به بن‌بست روانی می‌رسه! ممکنه دو اتفاق بیفته:1- بالاخره یه روزی از این بن‌بست خسته میشه و راه دوم رو واسه خودش انتخاب می‌کنه یعنی انحرافی میره. یعنی تا یه جایی میگه «تنها راه برطرف‌کردنش خانوم خودشه» دیگه از اون به بعد از این دست می کشه، واسه نجات از این بن‌بست روانی راه دوم رو واسه خودش انتخاب می‌کنه! سرش می جنبه! 🌸 2-تو بن‌بست روانی باقی می‌مونه! یعنی راه دوم رو واسه خودش انتخاب نمی کنه! همیشه «معتقده که تنها راه برطرف‌کردنش خانوم خودشه» اینجا ممکنه راه انحرافی نره ولی انرژی روانش کم‌تر میشه و دیگه از زندگی لذت نمی‌بره! از بچه‌ها زودتر عصبانی میشه! تو خونه کمتر می مونه و میره بیرون، شاید لااقل یه هوایی به کلش بخوره حالش بهتر بشه و ... داستان همینطور ادامه داره! اینجاست که تازه متوجه می‌شیم یه رابطه زناشویی ساده چقدر می تونه روان مردشو آزاد کنه! چقدر می تونه انرژی روانی واسه مرد تولید کنه و اونو از این بن‌بست روانی نجات بده! پس یکی از دلایلی که میگن: کیفیت رابطه رو بهتر کنین، همینه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 چرا از اولش نگفتی؟ 🌸 خیلی اعتقادات و شیوه زندگی خانوادمو قبول ندارم! از اولش می‌خواستم با مردی ازدواج کنم که مثل خودم باشه و اون مسائلی که واسم مهمه، واسش مهم باشه! درسته تو شهر دیگه‌ای زندگی می‌کنیم ولی خودم از همون اول این راهو انتخاب کردم چون می‌خواستم شوهرم یه آدم مذهبی باشه و ازخداخواسته بودم که باایمان باشه، برام مهم نبود کدوم شهر باشه! خانوادم اصلاً به این‌جور چیزا اعتقادی ندارن ولی وقتی اومده بود خواستگاری هیچ مخالفتی نکردن و ردش نکردن چون منو می شناختن و می‌دونستن که تنها انتخاب من یه آدم مذهبیه! 🌸 وقتی اومده بود خواستگاری خیلی دنبال این نبود که تحقیق کنه، فقط می‌گفت: استخاره زدم خوب اومده و خودتو می‌شناسم که چقدر خوبی، همین واسم کافیه! بالاخره اینا خانوادم هستن و نمی‌تونم قایمشون کنم! بعد ازدواج شوهرم یه رفتارایی از برادارم دیده، حالا مدام بهونه می گیره! ایراد می گیره و میگه: چرا از اولش بهم نگفتی؟ یه بار داشت ایراد می‌گرفت، وسطش انگار عصبانی‌تر شده باشه یه دفعه گفت: اگه از اول می‌گفتی ...؟ بعدش یه سکوتی کرد. 🌸 بهش گفتم: آره بگو: اگه از اولش می‌دونستی باهام ازدواج نمی‌کردی؟!!! از این حرفاش خیلی اذیت میشم و خیلی وقتا بابتش گریه می‌کنم! خودمم از رفتار برادرام و گناه خانوادم اذیت میشم، به‌خاطر همین چند دفعه به شوهرم گفتم با خانوادم قطع رابطه کنم ولی بهم گفته: نه! باید صله‌رحم کنی، درست نیست با خانوادت قطع رابطه کنی! قطع رابطه یا کم‌کردن رابطه با خانواده تو این مورد نمی‌تونه یه راه‌حل باشه! درسته شوهر از خانواده خانومش ایراد می‌گیره ولی وقتی به اول خواستگاری این آقا نگاه می‌کنی، این ایراد بی منطقه! در واقع یه جور بهونه است! اگه برادر این خانوم اون رفتارا و گناه‌ها رو انجام نمی‌داد، بازم این ایراد وجود داشت! 🌸 نشونش اینه وقتی خانومش میگه: می‌خوام رابطه رو با خانوادم قطع کنم. جواب میده: نه! درست نیست با خانوادت قطع رابطه کنی، حتماً باید صله‌رحم کنی! وقتی پیشنهاد قطع رابطه از طرف خانوم می‌تونه مؤثر باشه که این نشونه نباشه! ولی خانوم غافل از همه‌جا به‌خاطر ویژگی «سطح» در روانش جور دیگه‌ای ماجرا رو ارزیابی می‌کنه! فرض کنیم خانوم از خانواده شوهرش ایراد بگیره! ایراد گرفتن آقا با ایراد گرفتن خانوم تو این زمینه کاملاً متفاوته! منبع سنجش هر مسأله واسه خانوما با آقایون متفاوته! منبع و سرچشمه ایراد گرفتن واسه یه خانوم اینه که واقعاً از بعضی حرفا و بعضی رفتارای خانواده شوهر ناراحت شده و بهش فشار اومده! 🌸 ولی آقا به‌خاطر ویژگی «عمق» در روانش از این ایرادگیری می‌خواد یه چیز دیگه رو بگه! هر دو طرف از منظر خودشون به قضیه نگاه می‌کنن! خانوم فکر می‌کنه چون آقا از رفتارای خانوادش ناراحت شده و بهش فشار اومده داره ایراد می گیره، به‌خاطر همین پیشنهاد میده رابطه‌ام رو با خانواده قطع کنم! آقا با این ایرادگیری انتظار داره که خانومش بدونه چرا ناراحته؟ منشأ ایرادگیری آقا یه مسأله ای تو رابطه زن‌وشوهری خودشونه! ممکنه از رابطه جنسی شکایت داره، ممکنه از هر چیز دیگه‌ای ناراحت باشه، پس باید اولاً منشأیابی بشه و ثانیاً کیفیت رابطه رو بهتر کنن! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 اختلاف سنی خواستگار 🌸 19سالمه و دانشجو هستم! یکی از پسرای فامیل ازم خواستگاری کرد با اینکه چند ماه ازم بزرگ‌تره ولی پشت کنکوریه! از بچگی همدیگه رو می‌شناسیم و با هم بزرگ شدیم! بهم ابراز علاقه کرد و گفت می‌خوام بیام خواستگاری ولی الان شرایطم مهیا نیست، صبر کن تا شرائطم مهیا بشه اونوقت اقدام رسمی می‌کنم! خیلی پسر سربه‌زیر و مؤدبیه! 🌸 بهش گفتم: معلوم نیست چی میشه، همه چه دست خداست. شما برو تلاش تو بکن ولی من بهت قول نمیدم به پات صبر کنم، اگه خونه پدرم بودم که شما اقدام کن! ولی یه چیزی ذهنمو درگیر کرده و اون فاصله سنی ما دو تاست؟!! نمی دونم این اختلاف سنی کمی که داریم در آینده واسه‌مون مشکل‌ساز نمیشه؟ دو نکته در این قضیه باید مورد بررسی قرار بگیره؛ آیا انتظار دختر به صلاح و منطقیه؟ آیا این اختلاف سنی معقوله و مشکل‌ساز نمیشه؟ 🌸 دو مسأله در سن مهمه؛ یکی «درک نسبت به ازدواج» یکی هم «توانایی بر انجام وظایف» دختر و پسر نسبت به این دوتا مفهوم سه‌لایه و سه دوره سنی رو تجربه می‌کنن! 19سالگی انتهای لایه دوم و آستانه ورود به لایه سومه! خصوصیت دختر اینه که تو این مقطع نسبت به هر دو مسأله رشد خوبی داره! خصوصیت پسر اینه که تو این مقطع تازه وارد مرحله رشد نسبت به این دو مسأله شده! 🌸 ولی چون پسر بعد از ورود به این دو مسأله «درک نسبت به ازدواج» و «توانایی بر انجام وظایف» سرعت زیادی در رشد داره پس فاصله سنی نمی‌تونه مشکلی درست کنه! نشانه ورود پسر همینه که معتقده واسه ازدواج یه سری شرائط می‌خواد و باید اون شرائط فراهم بشه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💙 خواستگارامو به خاطرش رد کردم 🌸 فکر می‌کنم سن ازدواجم رسیده ولی چند مورد رفتیم و اقدام کردیم، ولی به هر دلیلی نشد! خیلی دنبال مورد خوب می‌گردم ولی چون موردایی که رفتم نشده الان احساس می‌کنم یه دلیلی داره، یه جورایی احساس می‌کنم سر این قضیه بد اومده! خواهرم چند وقت پیش می‌گفت: می‌خوام یه چیزی بهت بگم! داشتم با رفیقم صحبت می‌کردیم، سر صحبت خواستگاری و از این‌جور حرفا شد، می‌گفت: چند تا خواستگار واسم اومده همشو رد کردم. وقتی دلیلشو ازش پرسیدم، گفت: به داداشت علاقه دارم! همه خواستگارامو به‌خاطر داداشت رد کردم چند دفعه‌ای با خواهرم دیدمش ولی هیچ تمایلی به این دختر و خانوادش ندارم. نذاشتم کسی این قضیه رو بفهمه ولی اون روز به خواهرم گفتم: اگه قسمت باشه خدا خودش درست می کنه! 🌸 نمی دونم شاید همین مسأله باعث شده هرجا برم یه جورایی ازدواجم سر نگیره، احساس می‌کنم این بدبیاری به‌خاطر این قضیه است! اگه بخوایم میزان میل یه نفر رو به کسی بسنجیم و درجه‌بندی کنیم، تمایل این آقا پسر نسبت به دختر خانوم در مرحله «اکراه» یعنی زیر مرحله «تردید» قرار گرفته! وقتی تو نگاه اول این نوع تمایل یعنی اکراه واسه فرد محقق میشه، بدون هیچ چون‌وچرایی باید طرفو رها کنه! حالا اگه بخوایم به این پسر پیشنهاد بدیم که «معیارهای خودتو مشخص کن شاید منطبق با این دختر باشه» اصلاً کار درستی نیست! 🌸 چون شروع به تحقیق و بررسی معیارها رفته‌رفته ممکنه اون احساس «اکراه» رو تو مراحل اولیه پنهان کنه ولی بعد از اینکه وارد زندگی شدن دوباره اون احساس شکوفا بشه و سر باز کنه! تو جامعه ما اتفاق می‌افته که یه خواستگار میاد، دختره میگه: ازش خوشم نیومد! خانواده شروع می‌کنن از خوبی‌های طرف گفتن: مگه چش بود چی کم داشت! کار درست حسابی نداشت که داشت! خیلی هم خوش قیافه بود، درآمد خوبی هم داشت! این تحریک‌ها ممکنه تو همون لحظه روی میزان تمایل طرف تأثیر بذاره و باعث بشه حالت «اکراه» مخفی بشه ولی بعد از زندگی دوباره سر باز می کنه! 🌸 پس خیلی راحت آقا پسر می‌تونه از طریق خواهرش وضعیت خودشو اعلام کنه و بگه منتظر من نباش! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت می باشد را به تمامی عزیزان تبریک و تهنیت عرض نموده و سالی سرشار از برکت و معنویت را از درگاه خداوند متعال و سبحان برای شما عزیزان مسئلت مینماییم کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 مادر شوهر 🌸 از اول ازدواجمون قرار بود بریم پیش مادر شوهرم زندگی کنیم! شوهرم گفت: میریم کنار مادرم، هم اول ازدواجمون یه جورایی واسه‌مون کمک خرجیه و هم اینکه مادرم تنهاست، از تنهایی در میاد! ازته‌دل با خودم گفتم: مادرشوهرم مثل مادر خودمه! چند سال می‌گذره ولی اون قدر خستم کرده که دیگه دوست دارم ازش جدا بشم و برم یه جای مستقل بگیرم! 🌸 توقع تشکر ندارم ولی اون قدر بهش احترام گذاشتم، لااقل انتظار دارم نسبت به این‌همه محبت یه احترام بهم بذاره! کافیه کوچک‌ترین مسأله ای پیش بیاد یا کوچک‌ترین چیزی ببینه، مسأله رو بزرگش می‌کنه انگار چه اتفاقی افتاده! بالاخره همه که بی‌اشتباه نیستن، همین که یه رفتاری مطابق میلش نیست ببینه، این‌همه احترام و محبت و حرمت رو نادیده می‌گیره، کلی کم‌محلی و بی‌احترامی می‌کنه! 🌸 شوهرم قبول داره که مادرش مقصره، ولی میگم: عیب نداره بزرگ‌تره میرم ازش عذرخواهی می‌کنم ولی اصلاً کوتاه نمیاد! دیگه خسته شدم رابطه مو باهاش کم کردم دیگه تحمل این‌همه توهین رو ندارم! یه حس بدی بهم دست داده و دیگه عصبی شدم، طوری که تو رابطه زناشویی‌ام تأثیر گذاشته! مستقل شدن و خونه جدید گرفتن خوبه ولی تنها «میدان تماس» معاشرتی رو کمتر می‌کنه! 🌸 نمی‌خوام توصیه کنم که خونه جدید نگیرن یا جدا نشن ولی اون حس و حال بد و احساس عصبانیت بیشتر به‌خاطر یه حالت روانیه! اگه خونه جدا بشه و «میدان تماس» معاشرتی با مادرشوهر کمتر بشه ولی اگه یه رفت‌وآمد کمی هم باشه، امکان داره بازم اون حس بد و عصبانیت تولید بشه! وقتی زن از وجود شوهرش احساس «حریم» نمی کنه، این حس بهش دست میده! 🌸 نمیگم شوهر بره همه احتراما رو زیر پا بذاره و هر چی می‌خواد به مادرش بگه ولی لااقل به مادرش بگه: «من ازت توقع نداشتم، تو با این کارت حرمت منو شکستی؟» چرا؟ «اگه از دست خانومم ناراحت بودی باید میومدی به خودم می‌گفتی، رفتی مستقیم بهش گفتی اصلاً انگار من واست مهم نبودم» تو این پروسه یه «حریمی» دور زن شکل می گیره به نام «مرد» زن از این «حریم» خوشش میاد! حتماً لازم نیست حرف بدی، تندی خوئی به مادر منتقل بشه! وجود همین «حریم» حس و حال زن رو خوب می کنه! 🌸 اگه زن احساس کنه مقصر خودش نیست، شوهرش معترفه که مادرش مقصره ولی بازم زن بره معذرت‌خواهی کنه دو اتفاق می‌افته: اولاً مرد هیچ‌گونه حریمی واسه زنش ترسیم نکرده یعنی مادرش بدون درنظرگرفتن پسر به‌راحتی معذرت‌خواهی زنشو رد می کنه ثانیاً مرد موضع خودش رو محترمانه به مادرش منتقل نکرده و این یعنی حریمی که نبوده، با این کار مرد ضعیف‌تر هم شده! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir