💙 صداقت #استاد_همسرداری_شوید #برای_همسران 🌸 صداقت تا کجا باید باشه؟ الان شناسنامم سفیده و اسمش پاک شده، چند سال پیش دوهفته باهاش عقد بودم! ولی توافقی بهم زدیم. نمی دونم الان که واسم خواستگار اومده بهش بگم یا نه؟ چون دوسش دارم و نمی‌خوام از دستش بدم، می‌ترسم بهش بگم و اونم از خواستش منصرف بشه! تو این‌جور موارد صداقت یه طرف قضیه هست! یه طرف دیگه قضیه نگهداری حریمه! درصورتی‌که از این عقد سند و مدرکی موجود نیست، نیاز نیست گفته بشه! 🌸 بله اینکه شناسنامه سفید باشه یا اسمش تو شناسنامه باشه یکی از سندها و مدارکه! اینجا سه تا سند و مدرک دیگه هم می‌تونه باشه که باید از اونا هم مطمئن بود؛ 1- از مراسم عقد عکسی یا فیلمی هست یا نه، دست‌نوشته‌ای از اون ماجرا هست یا نه؟ 2- آیا این عقد بین فامیل شهرت پیدا کرده؟ چند نفر از افراد فامیل اینو می‌دونن؟ 3- خود این شخص چقدر احتمال داره بیاد اون عقدرو افشاء کنه؟ همه اینا از نوع سند و مدرک هستش! اگه احتمال برملاشدن از ناحیه هر کدوم هست، حتماً باید گفته باشه! 🌸 خب دوسش داره؟ اگه از همین‌الان بگه، طرف با اختیار خودش انتخاب می‌کنه ولی اگه از ناحیه یکی از سندها و مدارک بفهمه حالت «اجبار در انتخاب» یا «فریب در انتخاب» کلی اذیتش می‌کنه و می‌تونه خودش یه خطر و ریسک واسه زندگی آینده باشه! اگه هیچ کدوم از این سندها و مدارک نبود، اگه احتمال افشاء از ناحیه این سندها و مدارک نیست، اصلاً نیازی به گفته شدن نیست! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir

💙 رابطه دوستی #استاد_همسرداری_شوید #برای_همسران 🌸 دوستم میگه تا زمانی که اخلاقتو خوب نکنی نمیام! همدیگه رو خیلی دوست داریم! قراره باهم ازدواج کنیم ولی بعضی وقتا میگه: اخلاقت بده! البته بهش حق میدم چون وقتی تلفنی زنگ میزنه خیلی خشک باهاش حرف میزنم، دست خودم نیست نمی‌تونم احساساتمو این‌جوری بیان کنم! وقتی باهم حرف می‌زنیم به‌جای اینکه در مورد خودمون حرف بزنیم، هی بهش گیر میدم و از این و اون ازش می‌پرسم! اونم بابت این رفتار من ازم دلسرد شده و میگه تا زمانی که اخلاقتو درست نکنی نمیام! دنبال راه حلی می‌گردم که نظرشو به خودم جلب کنم و اونو به سمت خودم بکشم! 🌸 دختر گمان می کنه؛ تنها مانع عشق بی‌قیدوشرط همین اخلاق اونه! پس به دنبال راه حلی می‌گرده تا عشق مشروط خودش رو به عشق مطلق تبدیل کنه! اما واقعاً در پشت این خواسته چیه؟ اصلاً فرض کنیم پسر در پشت این حرفش به دنبال «بهره» خودش نیست! همه اتفاقات مشابه رو نادیده می‌گیریم، از حرف‌های کلیشه‌ای دست برمی‌داریم که پسر فقط می‌خواد بهره خودشو ببره، دنبال ازدواج نیست! اگه زندگی و ازدواج شکل بگیره، وضعیت روانی هر دو به این صورته که یه قیمتی «زحمتی» واسه عشقشون پرداخت کردن! 🌸 تو وضعیت عادی وقتی دختر معشوق میشه، انتظار داره اون پسری که عاشقشه؛ همه حرفای معشوق رو قبول کنه! ولی عاشق انتظارش اینه که من یه قیمتی واسه عشقم پرداخت کردم، الان که وارد زندگی شدیم تو باید جبران کنی! اما این مورد رو هر دو دارن، یه قیمتی واسه همدیگه پرداخت می‌کنن! دختر قیمتی که پرداخت کرده اینه که اخلاقشو درست کرده، همونطوری که پسر خواسته شده! پسر قیمتی پرداخت کرده، عاشق این دختر بوده و هر چی دختر خواسته انجام داده! وقتی وارد زندگی میشن دختر از دو جهت مدعیه! اولاً معشوقه انتظارش اینه که عاشق همه حرفای اونو گوش کنه ثانیاً قیمتی پرداخت کرده، اخلاقشو تغییر داده. خب مدعی میشه که هر کاری گفتی انجام دادم 🌸 پسر هم چون عاشقه مدعیه! حتی تو وضعیت عادی هم انتظار داره حرف، حرف خودش باشه. چون انتظار داره معشوق قیمت عشقشو پرداخت کنه! این‌طور نیست که تو چالش‌های زندگی حرف، حرف دختر باشه! الان که دیگه وضعیت دوچندان شده «تو همونی هستی که از اولشم همین‌طور بودی» «تو اخلاقت چنین‌وچنان بود» پس طبق قاعده تلاش واسه چنین وصلتی درست نیست! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir

💙 قسمت #استاد_همسرداری_شوید #برای_همسران 🌸 بعضی وقتا با خودم فکر می‌کنم از کجا باید بدونم طرف قسمتم هست یا نه؟ اصلاً راه تشخیصش چیه؟ بله قبول دارم آدم باید تحقیق کنه و معیارهایی داشته باشه ولی بالاخره بعضی وقتا هر چی تلاش می‌کنی می‌بینی که نمیشه! حالا این سؤال واسم پیش اومده: اگه تا یه جایی پیش رفتم ولی نشد از کجا بدونم این قسمتم نبوده تا دست بکشم و یا قسمتم هست تا پا پس نکشم؟ حالا اگه رفتیم و شد، همه معیارها هم جور بود، از کجا باید بدونم این همون قسمت منه؟ 🌸 اتفاقاً قسمت یا «تقدیر» خدا اینه که آدم دنبال ارزیابی باشه! بعضی وقتا آدم واسه اینکه خیالش رو از بعضی چیزا راحت کنه و چشمشو رو بعضی از چیزا ببنده حرف از قسمت می‌زنه! قسمت و «تقدیر» به این شکل یه باور غلطه! بله یه مسکّن فوری هست، فعلاً خودمو گول می‌زنم که بالاخره دیگه این قسمتم بود! 🌸 این آقا هم دغدغه و نگرانی تو بعضی شرائط داره مثلاً از زیبایی طرف نگرانه حالا می‌خواد سر و تهش رو با «قسمت» حل کنه! «نمی دونم اگه وارد زندگی بشم، این همونیه که من می‌خوام» «زیباییش همونیه که من می‌خوام» «اگر وارد زندگی بشم، زندگی‌مون بهم نمی‌خوره» و ... 🌸 پس اول باید بدونیم تو چه زمینه‌ای دغدغه و نگرانی داریم که الان داریم سروتهش رو با قسمت حل می‌کنیم! بعد از شناسایی، ملاک‌های «ارزیابی و سنجش» رو تو همون زمینه فعال کنیم! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir

💙 ظاهرم به سنم نمی‌خوره! #استاد_همسرداری_شوید #برای_همسران 🌸 مشکلم حرف مردمه! مدام با خودم فکر می‌کنم: اگه بهش جواب بله بدم، فردا روزی مردم بگن شما اصلاً بهم نمیاین، پشت سرمون یا جلو رومون حرف بزنن، نمی‌دونم چه اتفاقی می‌افته؟ آخه آدمی هستم که این‌جور حرفا روم تأثیر میذاره، حالا مرددم اگه چنین حرفایی باشه نسبت به ازدواجم با این آقا بی‌میل میشم یا نه؟ خودش از همه لحاظ خوبه، خیلی هم قابل قبوله! ولی مشکل من چهرش هست. از نظر ظاهری بهم نمی‌خوریم! 🌸 درسته از جهت سنی بهم نزدیک هستیم، اون 44 سالشه و من 37 سالمه و ازاین‌جهت مشکلی ندارم ولی خواستگارم یه چهره جاافتاده و مردونه داره ولی من با اینکه سنم سی و هفته ولی ظاهرم خیلی ظریفه و اصلاً سنم و چهرم با هم نمی‌خونه، هر کی منو می‌بینه اصلاً فکر نمی‌کنه سنم سی و هفت باشه! این موضوع خیلی منو اذیت می‌کنه! اذیت شدن به دلیل تشخیص عدم تناسبه! همون‌طور که الان تشخیص میده من از جهت چهره‌ چنین تناسبی دارم و آقا چنین تناسبی نداره، همین تشخیص در آینده نیز هست! تا مادامی که چنین تشخیصی هست، طرف اذیت میشه! 🌸 پس تا این سطح اصلاً نمیشه توصیه کرد که دین‌وایمان طرف خوبه پس بهش جواب بله رو بگو چون قطعاً در آینده دچار این حالت میشه که «من حیف شدم» «لیاقتم بیشتر بود» و... کلاً به قول خودش اذیت میشه! اما بالاخره داره سنی از این خانوم می‌گذره، سی و هفت سالشه؟ سن بالا از جمله شرائطی که می‌تونه واسه ازدواج انگیزه درست کنه! ولی بازم اگه با این انگیزه وارد زندگی بشه ولی بازم اون تشخیص «عدم تناسب» هست، بازم درگیری ذهنی هست، نهایتاً چون خودش تصمیم گرفته باید بسوزه و بسازه یا اگه نمی‌سوزه و بسازه ممکنه دچار خیلی چالش‌ها و انحرافات بشه. 🌸 همه اینها به این برمی‌گرده که این خانوم چه درکی از زیبایی خودش داره! چون فکر می‌کنه خیلی زیبا و بَی‌بَی فیسه پس باید شخص خاصی واسش بیاد! تا زمانی که این‌طور در مورد خودش فکر می کنه اون تشخیص «عدم تناسب» و به دنبالش عدم رضایت هم هست! اصلاً فرض می‌کنیم همین‌طوره که میگه و خیلی زیباست باید نوع نگاهش رو در تناسب سنجی تغییر بده! 🌸 یعنی به مشاور مراجعه کنه تا به این «شناخت» برسه که تو این سن هرچند زیبا هم باشه ولی چه شخصی با چه میزان زیبایی باهاش متناسبه! پس شناختی که نسبت به زیبایی خودش داره دائماً چنین تناسب سنجی واسش درست می‌کنه! یا باید تناسب سنجی خودش یا شناختش رو نسبت به زیبایی درست کنه و الا اگر درست نشه هرچقدر هم خواستگار باایمان باشه بازم زندگی با این خواستگار واسش مشکل درست می کنه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir

💙 خواهرشوهر حسود #استاد_همسرداری_شوید #برای_همسران 🌸 پنج ماهه که عقد کردیم و خدارو شکر با هم مشکلی نداریم! همسرم خیلی دوسم داره! ولی خواهر شوهرم هی موش می دونه و «دخالت» می‌کنه! مدام دنبال یه بحثی می‌گرده که بیاد یه چیزی بهم بگه، بعضی وقتا هم پیام میده! «چرا با پول داداشم این‌همه لباس میخری؟» «همه کار واست می‌کنه، مدام تو رو میبره دکتر و تو هیچ کار واسش نمی‌کنی، حتی یه لیوان آب هم دستش نمیدی» «من که می‌دونم داداشم دلش نمی‌خواد این کارا رو واست انجام بده، تو هی اصرار می‌کنی که واست انجام بده، صبوری می‌کنه واست انجام میده، از این کارای تو یه روز صبرش تموم میشه» 🌸 من می دونم اگه همسرم کاری هم می‌کنه ازته‌دل واسم انجام میده ولی خواهرش مدام دخالت می کنه و از این حرف‌های خاله‌زنکی میزنه! همین حرفاش باعث میشه که بین من و شوهرم مشکل ایجاد بشه، نسبت به شوهرم سرد بشم! بعضی وقتا می‌ترسم این حرفا روی شوهرم اثر بذاره و باعث بشه که از هم جدا بشیم. به شوهرم قضیه رو گفتم، میگه: نمی‌تونم بهش چیزی بگم، خواهرمه! به من حرفی نزده، اگه چیزی به من گفته بود جوابشو می‌دادم! حالا نمی دونم چی بگم که دیگه باهام کاری نداشته باشه، ایشون مخل زندگیم هستن؟ 🌸 این‌جور حرفا وقتی اسمش دخالته که مانع برادرش بشه یعنی کاری کنه دیگه برادرش اونو دکتر نبره، واسش لباس نخره و ... وقتی اسمش دخالته که باعث بشه رویه برادرش عوض بشه، مثلاً قبلاً هفته‌ای سه بار دکتر می‌برده الان با حرفای خواهرش سرد شده و یه بار میبره! وقتی بهش میگی جواب میده: «حوصله ندارم، خواهرم راست میگه خیلی دکتر میری، یه ذره لباس خریدنت رو کم کن» در واقع حرف خواهرشو تکرار کنه و تو عملش تأثیر داشته باشه! پس تا اینجا خواهر از سر حسادتی که داره، چون زندگی خودش این‌طور نیست، حالا هر مشکلی داره فقط اظهارنظر در قالب اعتراض کرده! یعنی قالب اظهار نظرش اعتراضه یا بیان یه رنجه! هنوز به مرحله عمل نرسیده که اسمش دخالت باشه! 🌸 حالا اسمش هر چی باشه ممکنه بگی: این خانوم هم از همین می‌ترسه که یه روز رو شوهرش تأثیر بذاره! منشأ ترس خانوم بی‌ثباتی روانی خودشه! در واقع فعلاً «اظهارنظر» خواهر شوهر بیرون از زندگی اینا قرار داره و یکی از چیزایی که زندگی اینارو تهدید می‌کنه همین ترسه! چون همین ترس باعث میشه رابطه اینا سرد بشه، تو زندگی مشکل پیدا کنن، فردا روزی با تندی به شوهرش بگه جلو خواهرتو بگیر! تنها راه‌حل اینه که با اصول «درخواست‌شو» با شوهرش مطرح کنه! یعنی اگه می‌خواد خواهر شوهرش ساکت بشه باید شوهر از طرف خودش به خواهرش بگه: نظر من اینه که خانومم رو ببرم دکتر، حالا نشستیم صحبت کردیم به این نتیجه رسیدیم که چنین چیزی نیازه! من در جریان هستم و کاملاً به اختیار خودم می‌برم! در مورد لباس هم خودم واسش هدیه می‌گیرم! هرچند ممکنه ایشون نگه ولی خودم می‌خوام واسش بخرم! اینکه شما رفتی به همسرم این‌جور حرفا رو زدی، باید میومدی به خودم می‌گفتی! 🌸 قاعده یه چیزه که شوهر از طرف خودش از برنامه دکتر بردن یا لباس خریدن، در مقابل خواهرش با لحن مناسبی دفاع کنه! وقتی این اتفاق می‌افته دیگه خواهر شوهر از این‌جور حرفا نمیزنه! بله یه عیبی که هست تو این قضیه مرد یه مشکلی داره! عیب خودشو به این زبون بیان می‌کنه: خواهرمه، به من که چیزی نگفته جوابشو بدم! اصلاً این که مرد از طرف خودش بره «دفاع» رو انجام بده، اسمش «جواب دادن» یا «بی‌احترامی» نیست! اسمش مدیریت زندگی و حریم بین زندگی خودش و خواهرشه! وقتی این حرف از طرف مرد گفته میشه اونوقت خواهر با برادرش در نمی‌افته، اگر هم دربیفته و بهش چیزی بگه نهایتش به برادرش میگه: تو هنوز حالیت نیست! حریم زن مشکلی پیدا نکرده! 🌸 اگه بخوایم توصیه کنیم که زودتر عروسی کنید و خونه رو جدا کنید یا وقتی میری خونه پدرشوهر کمتر در معرض خواهر شوهر باش، در واقع پاک‌کردن صورت مسأله است! فرضاً خونه رو جداکردن و کمتر در معرض خواهر شوهر بودن، بالاخره یه جایی و یه بحثی پیدا می کنه و باعث رنجش میشه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir

💙 تحصیل مادر بچه‌دار #استاد_همسرداری_شوید #برای_همسران 🌸 واقعاً نگران بچه‌مون هستم! بعد از مدتی تازه بچه‌دار شدیم و الان سه ماهشه! چون مادرش درس و دانشگاه داره، وقتی میره کلاس مجبوره بچه‌مون رو بذاره پیش مادر من یا مادر خودش! البته فعلاً درس خانومم طوریه که مجبور نیست زیاد بره و فقط دو روز تو هفته اونم به مدت کمی میره کلاس و برمی‌گرده! معمولاً تو این مدتی که بچه پیش مادربزرگشه، خانومم شیرشو می‌گیره و تو شیشه می‌کنه و می‌ذاره کنار، حالا اکثرا بچه خوابه وقتی هم بیدار میشه با این شیشه شیر آورم میشه تا مادرش برگرده! 🌸 چقدر از لحاظ احساسات و رشد تو بچه‌مون تأثیر داشته باشه؟ البته خانومم گفته درسام داره بیشتر میشه و ممکنه چهار روز تو هفته از صبح تا ظهر کلاس برم! تصمیم گرفتیم بچه رو بذاریم مهد کودکی یه جایی تا خانومم برگرده! هنوز درساش این‌طور نشده ولی تا اون زمان فکر کنم بچه‌مون حدود چهارماهه باشه! بچه با شیشه شیر از جهت تغذیه تأمین میشه! ولی وقتی بچه از سینه مادرش شیر می‌خوره، خودش همین حالت و سینه مادر مفاهیم «مادری» «عاطفه» و «امنیت» رو به این بچه منتقل می‌کنه! 🌸 ممکنه گفته بشه حالا دوساعته، تو همین دو ساعت ضربه به این مفهوم خورده میشه؟ سیستم بچه همین‌طوره که زودبه‌زود بیدار میشه و شیر می‌خواد یا اگه شیرم نخواد، حضور در سینه و آغوش مادرشو می‌خواد! حالا فرض کن یکی از اینا ناقص بشه! اگه بخواد این حالت تو ترم‌های بعدی بیشتر بشه یعنی چهار‌روز یا پنج‌روز تو هفته مادر از صبح تا شب نباشه خیلی ازاین‌جهت فرزند مشکل پیدا می‌کنه! وقتی بزرگ‌تر میشه ضربه‌ای بهش وارد میشه و اولین ضررش به خود والدین بر می‌گرده! بچه اونارو اذیت می‌کنه، ممکنه لجباز بشه یا اصلاً بیش از حد از تنهایی بترسه و کلاً شخصیت وابسته‌ای پیدا کنه! 🌸 پس فعلاً این حضور مادر تا زمان دوسالگی بچه مهم‌تر از درس و دانشگاهه! ممکنه به ذهن بیاد حالا بره تو آغوش مادربزرگش شیشه شیر بخوره، شما هم دیگه خیلی سخت می‌گیرین؟ اصلاً چنین چیزی قابل‌جبران نیست حالا اگه هم باشه بزرگ‌تر که شد اون حالت مادری و عاطفه و امنیت نسبت به مادربزرگش پیدا میشه و نسبت به مادرش چنین حالت قوی پیدا نمیشه و این خودش می‌تونه تو آینده یه چالش باشه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir