💙 خواهرشوهر حسود #استاد_همسرداری_شوید #برای_همسران 🌸 پنج ماهه که عقد کردیم و خدارو شکر با هم مشکلی نداریم! همسرم خیلی دوسم داره! ولی خواهر شوهرم هی موش می دونه و «دخالت» می‌کنه! مدام دنبال یه بحثی می‌گرده که بیاد یه چیزی بهم بگه، بعضی وقتا هم پیام میده! «چرا با پول داداشم این‌همه لباس میخری؟» «همه کار واست می‌کنه، مدام تو رو میبره دکتر و تو هیچ کار واسش نمی‌کنی، حتی یه لیوان آب هم دستش نمیدی» «من که می‌دونم داداشم دلش نمی‌خواد این کارا رو واست انجام بده، تو هی اصرار می‌کنی که واست انجام بده، صبوری می‌کنه واست انجام میده، از این کارای تو یه روز صبرش تموم میشه» 🌸 من می دونم اگه همسرم کاری هم می‌کنه ازته‌دل واسم انجام میده ولی خواهرش مدام دخالت می کنه و از این حرف‌های خاله‌زنکی میزنه! همین حرفاش باعث میشه که بین من و شوهرم مشکل ایجاد بشه، نسبت به شوهرم سرد بشم! بعضی وقتا می‌ترسم این حرفا روی شوهرم اثر بذاره و باعث بشه که از هم جدا بشیم. به شوهرم قضیه رو گفتم، میگه: نمی‌تونم بهش چیزی بگم، خواهرمه! به من حرفی نزده، اگه چیزی به من گفته بود جوابشو می‌دادم! حالا نمی دونم چی بگم که دیگه باهام کاری نداشته باشه، ایشون مخل زندگیم هستن؟ 🌸 این‌جور حرفا وقتی اسمش دخالته که مانع برادرش بشه یعنی کاری کنه دیگه برادرش اونو دکتر نبره، واسش لباس نخره و ... وقتی اسمش دخالته که باعث بشه رویه برادرش عوض بشه، مثلاً قبلاً هفته‌ای سه بار دکتر می‌برده الان با حرفای خواهرش سرد شده و یه بار میبره! وقتی بهش میگی جواب میده: «حوصله ندارم، خواهرم راست میگه خیلی دکتر میری، یه ذره لباس خریدنت رو کم کن» در واقع حرف خواهرشو تکرار کنه و تو عملش تأثیر داشته باشه! پس تا اینجا خواهر از سر حسادتی که داره، چون زندگی خودش این‌طور نیست، حالا هر مشکلی داره فقط اظهارنظر در قالب اعتراض کرده! یعنی قالب اظهار نظرش اعتراضه یا بیان یه رنجه! هنوز به مرحله عمل نرسیده که اسمش دخالت باشه! 🌸 حالا اسمش هر چی باشه ممکنه بگی: این خانوم هم از همین می‌ترسه که یه روز رو شوهرش تأثیر بذاره! منشأ ترس خانوم بی‌ثباتی روانی خودشه! در واقع فعلاً «اظهارنظر» خواهر شوهر بیرون از زندگی اینا قرار داره و یکی از چیزایی که زندگی اینارو تهدید می‌کنه همین ترسه! چون همین ترس باعث میشه رابطه اینا سرد بشه، تو زندگی مشکل پیدا کنن، فردا روزی با تندی به شوهرش بگه جلو خواهرتو بگیر! تنها راه‌حل اینه که با اصول «درخواست‌شو» با شوهرش مطرح کنه! یعنی اگه می‌خواد خواهر شوهرش ساکت بشه باید شوهر از طرف خودش به خواهرش بگه: نظر من اینه که خانومم رو ببرم دکتر، حالا نشستیم صحبت کردیم به این نتیجه رسیدیم که چنین چیزی نیازه! من در جریان هستم و کاملاً به اختیار خودم می‌برم! در مورد لباس هم خودم واسش هدیه می‌گیرم! هرچند ممکنه ایشون نگه ولی خودم می‌خوام واسش بخرم! اینکه شما رفتی به همسرم این‌جور حرفا رو زدی، باید میومدی به خودم می‌گفتی! 🌸 قاعده یه چیزه که شوهر از طرف خودش از برنامه دکتر بردن یا لباس خریدن، در مقابل خواهرش با لحن مناسبی دفاع کنه! وقتی این اتفاق می‌افته دیگه خواهر شوهر از این‌جور حرفا نمیزنه! بله یه عیبی که هست تو این قضیه مرد یه مشکلی داره! عیب خودشو به این زبون بیان می‌کنه: خواهرمه، به من که چیزی نگفته جوابشو بدم! اصلاً این که مرد از طرف خودش بره «دفاع» رو انجام بده، اسمش «جواب دادن» یا «بی‌احترامی» نیست! اسمش مدیریت زندگی و حریم بین زندگی خودش و خواهرشه! وقتی این حرف از طرف مرد گفته میشه اونوقت خواهر با برادرش در نمی‌افته، اگر هم دربیفته و بهش چیزی بگه نهایتش به برادرش میگه: تو هنوز حالیت نیست! حریم زن مشکلی پیدا نکرده! 🌸 اگه بخوایم توصیه کنیم که زودتر عروسی کنید و خونه رو جدا کنید یا وقتی میری خونه پدرشوهر کمتر در معرض خواهر شوهر باش، در واقع پاک‌کردن صورت مسأله است! فرضاً خونه رو جداکردن و کمتر در معرض خواهر شوهر بودن، بالاخره یه جایی و یه بحثی پیدا می کنه و باعث رنجش میشه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir

💙 تحصیل مادر بچه‌دار #استاد_همسرداری_شوید #برای_همسران 🌸 واقعاً نگران بچه‌مون هستم! بعد از مدتی تازه بچه‌دار شدیم و الان سه ماهشه! چون مادرش درس و دانشگاه داره، وقتی میره کلاس مجبوره بچه‌مون رو بذاره پیش مادر من یا مادر خودش! البته فعلاً درس خانومم طوریه که مجبور نیست زیاد بره و فقط دو روز تو هفته اونم به مدت کمی میره کلاس و برمی‌گرده! معمولاً تو این مدتی که بچه پیش مادربزرگشه، خانومم شیرشو می‌گیره و تو شیشه می‌کنه و می‌ذاره کنار، حالا اکثرا بچه خوابه وقتی هم بیدار میشه با این شیشه شیر آورم میشه تا مادرش برگرده! 🌸 چقدر از لحاظ احساسات و رشد تو بچه‌مون تأثیر داشته باشه؟ البته خانومم گفته درسام داره بیشتر میشه و ممکنه چهار روز تو هفته از صبح تا ظهر کلاس برم! تصمیم گرفتیم بچه رو بذاریم مهد کودکی یه جایی تا خانومم برگرده! هنوز درساش این‌طور نشده ولی تا اون زمان فکر کنم بچه‌مون حدود چهارماهه باشه! بچه با شیشه شیر از جهت تغذیه تأمین میشه! ولی وقتی بچه از سینه مادرش شیر می‌خوره، خودش همین حالت و سینه مادر مفاهیم «مادری» «عاطفه» و «امنیت» رو به این بچه منتقل می‌کنه! 🌸 ممکنه گفته بشه حالا دوساعته، تو همین دو ساعت ضربه به این مفهوم خورده میشه؟ سیستم بچه همین‌طوره که زودبه‌زود بیدار میشه و شیر می‌خواد یا اگه شیرم نخواد، حضور در سینه و آغوش مادرشو می‌خواد! حالا فرض کن یکی از اینا ناقص بشه! اگه بخواد این حالت تو ترم‌های بعدی بیشتر بشه یعنی چهار‌روز یا پنج‌روز تو هفته مادر از صبح تا شب نباشه خیلی ازاین‌جهت فرزند مشکل پیدا می‌کنه! وقتی بزرگ‌تر میشه ضربه‌ای بهش وارد میشه و اولین ضررش به خود والدین بر می‌گرده! بچه اونارو اذیت می‌کنه، ممکنه لجباز بشه یا اصلاً بیش از حد از تنهایی بترسه و کلاً شخصیت وابسته‌ای پیدا کنه! 🌸 پس فعلاً این حضور مادر تا زمان دوسالگی بچه مهم‌تر از درس و دانشگاهه! ممکنه به ذهن بیاد حالا بره تو آغوش مادربزرگش شیشه شیر بخوره، شما هم دیگه خیلی سخت می‌گیرین؟ اصلاً چنین چیزی قابل‌جبران نیست حالا اگه هم باشه بزرگ‌تر که شد اون حالت مادری و عاطفه و امنیت نسبت به مادربزرگش پیدا میشه و نسبت به مادرش چنین حالت قوی پیدا نمیشه و این خودش می‌تونه تو آینده یه چالش باشه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir

💙 چهار سال اختلاف سنی #استاد_همسرداری_شوید #برای_همسران 🌸 تو این مدت که با هم آشنا شدیم کلی در مورد این قضیه باهم صحبت کردیم و خیلی تحقیق کردیم! ایشون کاملاً راضی هست و میگه مشکلی پیش نمیاد! ولی من هنوز شک دارم، اون 25 سالشه و من 29 سالمه! چهار سال با هم اختلاف سنی داریم! قراره با هم ازدواج کنیم ولی هنوز نگران این هستم در آینده چه مشکلی پیش میاد؟! 🌸 مردم چی میگن؟! اولین مشکلی که ممکنه سر راه این زوج باشه! ظاهراً این زوج پِی «انتظارات مردم» رو به تن خودشون مالیدن! اصلاً «مردم چی میگن؟!» یا «انتظارات مردم» هیچ تأثیری تو میزان رضایت‌مندی نداره؟! نمونه‌های میدانی این‌گونه ازدواج‌ها چطوره؟ دغدغه اصلی چیه؟ زن زودتر از مرد شکسته میشه؟ مرد اگه کوچک‌تر باشه نمی‌تونه مدیریت خوبی داشته باشه؟ وقتی یه نگاه میدانی می‌کنیم، می‌بینیم خیلی وقتا شاید همین‌طور باشه ولی آیا میزان «حس رضایت» بستگی به این داره؟ 🌸 بله این دو دلیل می‌تونه نشونه‌ای واسه حس رضایت باشه ولی واقعاً این سن نشون‌گر واقعی میزان مدیریت مرد نیست! مرد از جسم شکسته شده زن بدش میاد؟ آیا این بستگی به سن دو طرف داره؟ بستگی به قیافه طرف داره؟ اما هیچ‌وقت «میزان انتظارات» در تمایل به جسم در ناحیه رابطه جسمی - جنسی هماهنگ نیست! فرض کنیم اصلاً زن کوچک‌تر از مرد و بافاصله مناسبی باشه بازم تفاوت در «میزان انتظارات» حالت انزجار رو واسه مرد ممکنه درست کنه؟ 🌸 پس این دوتا نمی‌تونه دلیلی واسه رد این مورد باشه! بهتره به مشاور مراجعه بشه تا «درک بر مفهوم ازدواج» و «قابلیت انجام وظایف» در مرد سنجیده بشه! بله واسه این مورد هم می‌تونه یه امکان وصلتی باشه ولی به شرطی که این دو نکته به‌وسیله کارشناس سنجیده بشه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir

💙 جسارت #استاد_همسرداری_شوید #برای_همسران 🌸 19 سالمه! یه خواستگار 23 ساله دارم که با هم فامیل هستیم و از اقوام نزدیک‌مون هست! کاملاً با خانوادش آشنا هستیم و از نزدیک اونارو می‌شناسیم. از همه جهت بررسی کردیم و اخلاق خوبی هم داره! از جهت معیارها با همدیگه تناسب داریم و هم کفو هستیم! یه مشکلی که هست اینه که آقا جُربزه و شهامت کافی رو نداره! 🌸 مثلاً از رانندگی می‌ترسه، البته سابقه تصادف داشته، شایدم به‌خاطر همین باشه که از رانندگی می‌ترسه. منم دوست دارم با شخصی ازدواج کنم که بتونم بهش تکیه کنم و حس مردونگی قوی داشته باشه! 🌸 جرأت و جسارت که اسمشو گذاشته جُربزه یا حس مردونگی یه نشونه هست! مرد واسه اینکه از جهت مردونگی تموم باشه باید چهار ویژگی داشته باشه که یکیش همین جرأت و جسارته! حالا خود همین جرأت و جسارت تو میدون‌های مختلفی باید سنجیده بشه! 🌸 یکیش مثل همین رانندگی ولی اگه تو یه زمینه ترسی از خودش نشون داد، دلیل نمیشه که اصلاً جرأت و جسارت نداشته باشه! باید تو زمینه‌های دیگه هم سنجیده بشه. 🌸 در کنار جرأت و جسارت باید سرعت و سختی (محکمی) هم باشه تا مردونگی یا نشونه‌های اقتدار تمام بشه! پس ترس تو زمینه رانندگی نمی‌تونه نشونه باشه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir

💙 شکننده #استاد_همسرداری_شوید #برای_همسران 🌸 خودم دیگه از دست خودم خسته شدم! مخصوصاً از کسی که انتظارشو ندارم اگه کوچک‌ترین اخم یا حرفی بشنوم گریه‌ام درمیاد! 17 سالمه و شوهرم 21 سالشه، الان یکسال و چندماهه عقد کردیم! همین که شوهرم اخم می‌کنه یا حرفی میزنه گریه‌ام می‌گیره! شوهرم همیشه میگه: هروقت گریه می‌کنی، بیشتر عصبانی میشم! به‌جای اینکه بیای منو آروم کنی، حرف بزنی آروم بشم می‌شینی و گریه می‌کنی! 🌸 بعضی وقتا میگه: بریم خونه مادرم! شوهرم دلش می‌خواد بیشتر خونه مادرش باشیم ولی من دوست ندارم! نمیگم خونواده بدی هستن ولی فکر می‌کنم اگه زیاد اونجا باشم یه حرفایی بینمون درست میشه که باعث ناراحتی من یا مادرشوهرم میشه! منم دوست ندارم که بین ما قهر و قهر کشی و ناراحتی پیش بیاد. همینا رو به شوهرم گفتم ولی میگه: آخه چه ربطی داره، چرا باید ناراحتی پیش بیاد؟ 🌸 زود رنجی که نشون دهنده بالا بودن شکنندگیه می‌تونه دلایل مختلفی داشته باشه! ممکنه این حالت شکنندگی زیاد بابت سن 17 سالگی باشه! درسته تو این سن تا حدی باید حالت شکنندگی تعدیل شده باشه ولی بعضی وقتا به‌خاطر تربیت خانوادگی حالت‌های 15 یا 16 سالگی تا این سن کشیده میشه! شکنندگی زیاد تا حدی اقتضای سنه! پس کم‌کم این حالت بهتر میشه! 🌸 ولی باید توجه کرد که «گریه» واسه زن و مرد معنای متفاوتی داره! زن که گریه می‌کنه می‌خواد بگه: حالم بده و منو دریاب، یه ذره به من توجه کن! گریه زن واسه مرد یعنی: این تو هستی که باعث این حالت من شدی! حالا اگه شوهر از جای دیگه ناراحت باشه یا یه خورده خسته باشه، زنم با گریه خستگی رو به مرد اضافه کنه! خب معلومه که اعتراض می‌کنه «به‌جای اینکه آرومم کنی، داری گریه می‌کنی» 🌸 خانوم هم ازهمه‌جابی‌خبر از خودش می‌پرسه: چرا مگه من چیکار کردم؟ منشأ این گریه همون شکنندگی زیاده که باعث رنجش میشه و یه حالت بد رو واسه زن رقم می‌زنه! همین حالت شکنندگی بالا باعث میشه که زن از خونه مادرشوهرش دوری کنه! چون می‌دونه که اگه بره اونجا، تا یه چیزی بگن این بهش برمی‌خوره! حالا اگه گریه نکنه نهایتاً اونجا یه چیزی میگه و گریشو میاره خونه و کنار شوهرش گریه می‌کنه! 🌸 پس باید مسأله رو از همین‌جا حل کرد؟ این اقتضای سن 17 سالگی هست ولی نباید این حالت شکنندگی بالا تا این سن ادامه پیدا می‌کرد! بله شکنندگی تو خانوما هست ولی نه به این مقدار زیاد! پس به ریشه تربیتی برمی‌گرده و به‌خاطر همین تا این سن ادامه پیدا کرده! مرد اولاً باید مراعاتش کنه، بعد از هر مرتبه شکستن و ناراحت شدن، در ضمن اینکه مراعاتش می‌کنه، حرف‌های مشاور رو به یادش بیاره که این حالت کم‌کم باید کنار گذاشته بشه، یادت نرفته که مشاور گفت دلیل این گریه چیه! پس شوهر نباید مقاومت کنه و زبان به اعتراض باز کنه بلکه مراعاتش کنه و حرف‌های مشاور و دلیلش یعنی حالت شکنندگی رو واسش یادآوری کنه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir