💙 رابطه سرد
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_همسران
🌸 می دونم ازم چی میخواد، هیچی واسش کم نمیزارم و همیشه باهاش همراهی میکنم. ولی سردی اون باعث شده منم سرد بشم، طوری که وقتی نیست واسم مهم نباشه! کار شوهرم اینطوره که چند روز سرکاره و چند روز استراحت! وقتی میاد خونه، بهخاطر اینکه چند روز نبوده روزهای اول مشکلی نیست ولی چند روز که میگذره اتاقشو ازم جدا میکنه! خودشم گفته، منم میدونم که آدم گرمیه، به همین دلیل وقتایی که ازم ناراحته بهخاطر همین گرمیش فقط میاد سراغم و ازم رابطه میخواد!
🌸 ولی وقتی میاد فقط واسه رفع نیاز خودش میاد اصلاً منو در نظر نمیگیره، نه حرفی نه احساسی؛ بدون هیچ ابراز احساساتی فقط واسه رفع نیاز خودش میاد. فقط کافیه خودش احساس نیاز کنه سریع میاد و میره! از خانوادمم شکایت میکنه و رابطش با پدرم قطع هست. همین چیزا و احساس سردیش تو رابطه باعث شده وقتایی که خونه نیست دلم واسش تنگ نشه. با اینکه از نظر جنسی همیشه و هروقت که گفته همراهش بودم ولی نمیدونم چرا اینطوری میکنه؟ اصلاً دلم نمیخواد زندگیمون سرد بشه و زندگیمو دوست دارم، نمیدونم چیکار کنم؟
🌸 سه نکته در مورد این آقا میتونه مهم باشه! 1- اول اینکه مهارت برقراری رابطه رو باید یاد بگیره. چون حق با خانومشه که میگه: بدون هیچ حرف و ابراز احساسی فقط واسه رفع نیاز خودش رابطه برقرار میکنه. چون مراحل رابطه زناشویی تو خانوما و آقایون متفاوته. پنج مرحله تا پایان، واسه خانوما متصوره که تو مرحله اول (تحریک) حتماً باید شرائطی فراهم باشه تا خانوم وارد مرحله دوم بشه. بنا به گفته این خانوم یکی از شرائط مرحله اول مهیا نیست.
🌸 علت درخواست حرفزدن و ابراز احساسات صرف حرفزدن نیست بلکه یکی از پنج شرط عبور از مرحله اول (تحریک) واسه خانوما اینه که درگیری روانی و ذهنی نداشته باشن و الا اگه این درگیری باشه، اون وقت به دلیل ناهماهنگی روان با رفتار جنسی، زن نمیتونه از مرحله اول (تحریک) عبور کنه. به همین خاطر هست که زن درخواست میده شوهرش باهاش حرف بزنه تا درگیری ذهنیش برطرف بشه اون وقته که میتونه از مرحله اول (تحریک) عبور کنه.
🌸 این خانوم چندین درگیری ذهنی داره: 1-قبلاً شوهرم اتاقشو ازم جدا نمیکرد، الان میکنه 2- با پدرم مشکل داره و رابطش قطع هست. پس نکته اول اینکه آقا این مهارتو باید یاد بگیره 2-اما علت سردی خانوم چی میتونه باشه؟ علت اینکه دیگه دلم واسش تنگ نمیشه. همونطوری که گفتم آقا بهخاطر بیاطلاعی و ندونستن یه مهارت باعث شده که خانوم با خودش بگه: این فقط منو واسه رفع نیاز خودش میخواد. واسه خانوم یه بیثباتی در روانش درست شده
🌸 خانومه با خودش میگه: «اگه منو میخواد فقط واسه رفع نیازش میخواد و الا منو دوست نداره. اگه دوستم داشت لااقل یه حرفی یه ابراز احساسی میکرد» «قبلاً اینطور نبود که اتاقشو جدا کنه، الان تازگیها داره اتاقشو جدا میکنه پس حتماً یه خبرایی هست» این دو مورد یه بیثباتی واسش درست میکنه که به این شکله «اینا همش یه نشونه هست، حتماً خبرایی هست»
🌸 بهخاطر همین همیشه خانوم تو بیثباتی روانی قرار داره، این بیثباتی روانی آثار سردی رو درون خانوم به وجود میاره و کمکم به نارضایتی میکشه 3-اینکه چرا آقا اتاقشو جدا میکنه حتماً باید بررسی بشه که ریشه این چی میتونه باشه؟ موضوع جداکردن اتاق اگه نارضایتی باشه باید بررسی بشه که سنخ نارضایتی از چه سنخیه؟ آیا میخواد بگه از فلان رفتارت ناراحتم؟ یا اینکه کلاً حالت پرشدگی روانی واسش درست شده که «دیگه به اینجا رسیده؟» اگه صورت اول باشه نیاز به آموزش مهارت انتقال پیام و احساس داره اما اگه صورت دوم باشه حتماً باید مراجعه به مشاور بشه!
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
🌐 وب سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
💙 تک پسرِ لوس
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_همسران
🌸 چون تک پسره خیلی لوس شده! نه اینکه بچه نخوایم، اقدام هم کردیم ولی دو بار سقط شده! شوهرم خیلی روی بچهمون حساسه و خیلی حمایتش میکنه و همین باعث شده که لوس بشه تاحدیکه حتی نمیتونه از خودش دفاع کنه. وقتی میریم خونه فامیل با بچههای فامیل بازی که میکنن یه پسره تو فامیل هست، بچهمو کتک میزنه. با اینکه پسرم بزرگتره، ولی بازم بهش میزنه!
🌸 یه بار شوهرم شاهد این بود که داره پسر مونو کتک میزنه. پسره محکم زد تو سر پسرم، پسرم واسه اینکه تلافی کنه، با سنگ زد به سرش، اونم این بار محکمتر زد تو سر پسرم. شوهرم عصبانی شد و یه لگد به پسره زد. وقتی باباش متوجه شد ناراحت شد و کلی با شوهرم سر این قضیه مشاجره لفظی کردن! نمی دونم کار کی درسته؟ نمیخوام از هیچ کدومشون حمایت کنم ولی بعدازاین ماجرا خیلی شوهرمو نصیحت کردم که اینهمه حساسیت نسبت به بچه درست نیست. ولی بازم نسبت به بچه حساسیت نشون میده.
🌸 منم این وسط موندم چیکار کنم، بین خانواده خودمو و شوهرم، همه سر من خالی می کنن ولی فائدهای نداره. اینگونه حساسیتها از ناحیه پدر دو اثر نامطلوب داره یکی اینکه شخصیتی وابسته و بیاعتمادبهنفس از این بچه درست میشه! یکی هم حرف کسیو گوش نمیکنه، زیر بار حرف کسی نمیره، بیانگیزگی واسش درست میشه!
🌸 حالا چرا بیاعتمادبهنفس و وابسته میشه؟ پدر با این حساسیتش جلوی حالت «اجتماعی شدن» بچه رو میگیره! تو بازی بچهها دخالت میکنه و جلو دعواشون با همدیگه رو میگیره. وقتی این حساسیت از طرف پدر میاد، یعنی محیط اطراف پسر خودشو داره از خطرات تصفیه میکنه. درصورتیکه باید روش درست برخورد رو به بچش یاد میداد نه اینکه جلوی اون رو بگیره و با حالت قهرآمیزی با بچه رفتار کنه. بله قطعاً بچهها نباید تو بازی بهم آسیب بزنن ولی از این آسیب گذشته، فرض کنیم حرف زشتی بزنن، آیا بازم این پدر باید حساسیت نشون بده؟ اگر حساسیتشو تکرار کنه که چنین پدری این کارو می کنه، جلوی حالت «اجتماعی شدن» بچهشو میگیره.
🌸 اما چرا «حرف گوش نکن» «زیر بار نرو» میشه؟ چون تو این نوع از حساسیت باعث میشه که پدر حتی جلوی بزرگترها هم بایسته. در واقع فرزند در مقابل بزرگترای فامیل احساس پشتیبان میکنه و حس میکنه بزرگترا باید بهپای این عجز نشون بدن. وقتی در کودکی این حالت پیش بیاد، بزرگتر که شد دیگه اصلاً زیر بار هیچکس نمیره، حرف هیچ کسیو گوش نمیکنه چون وقتی بچه بود با حمایت باباش فکر میکرد دیگران باید در مقابلش عاجز بشن، الان که دیگه بزرگ شده! حتی حرف پدر و مادر خودش رو هم گوش نمیکنه.
🌸 البته این حس عجز بزرگترا با پشتیبانی پدر ممکنه تو بیانگیزگی اون هم تأثیر داشته باشه. کافیه تو محل کار یا هرجای دیگهای کسی بهش حرفی بزنه، بیانگیزگی و دلسردی واسش درست میشه و این حالت تو زندگی شخصی و کاریش میتونه چالش آفرین باشه! خانوم باید این آسیبها رو به شوهرش گوشزد کنه و باید بدونه که حساسیت از این جنس قطعاً آثار نامطلوبی واسه بچه به بار میاره!
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
🌐 وب سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
💙 افکار افسانهای
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_خانواده
🌸 هروقت بیرون از خونه یا تو مغازه میبینمش، طوری وانمود میکنه انگار منو نمیشناسه! نمیدونم واقعاً نمیشناسه یا اینطور تظاهر میکنه که نمیشناسه! چند دفعهای همدیگه رو تو خیابون دیدیم، هردوتامون سرمون رو از خجالت انداختیم پایین و به همدیگه حتی سلامم نکردیم! چند بار رفتم مغازش و همین رفتارشو باز تکرار کرد و طوری برخورد کرد انگار نمیشناسه. از بچگی خانواده هامون با هم رفتوآمد داشتن.
🌸 از بچگی بهش علاقه داشتم، تو این چند سال اخیر خیلی علاقم بیشتر شده! نمیدونم اونم نسبت بهم این حسو داره یا نه؟ چون رفتوآمد خانوادگی داریم، با داداشم دوسته و از طریق حرفهای داداشم میشناسمش و هر روز بیشتر بهش علاقه پیدا میکنم. این علاقه از بچگی تا الان که دیگه بیست سالمه، هنوز هست و هر روز داره بیشتر میشه! فکر نکنم مشکلی داشته باشم، از جهت زیبایی و اعتقادات موردی ندارم و الحمدلله زیبا هستم.
🌸 هر دفعه که با خانوادشون تو جمع مینشینم ازم خیلی تعریف میکنن! البته خودشم پسر مؤمن و خوبیه! همین علاقم باعث شده خواستگارامو رد کنم و پدر مادرمم این مسأله رو میدونن، یه بار بحثی پیش اومده مادرم به خانواده دوست بابام گفته بود: دخترمون خواستگار داره، گفته بودن: عجله نکنید، هنوز زوده. خلاصه کلی تلاش کرده بودن مادرمو منصرف کنن تا من ازدواج نکنم!
🌸 الان خیلی داغونم و دارم نابود میشم چون هیچ کاری از دستم برنمیاد! از طرفی دلم میخواد با هم ارتباط داشته باشیم که بتونم حرف دلمو بهش بزنم که بیاد خواستگاریم ولی هر دوتا خانواده سنتی هستن و مطمئنم که اجازه چنین کاری نمیدن. علائم رفتاری و ذهنی دختر نشون میده دچار «افکار افسانهای» شده! تو ذهن خودش عاشق پسره شده، کلی بهش وابسته شده و الان منتظره که بیاد خواستگاریش. هر رفتاری از پسر و خونواده پسر رو مطابق افکار «احساسی» خودش تفسیر میکنه!
🌸 این نوع احساس و افکار نشون دهنده اینه که دختر هنوز از جهت شخصیتی رشد کافی رو نداشته! چون این افکار با این خصوصیات بیشتر تو دوره نوجوانی به چشم میخوره! اما وقتی تمام علائم رفتاری پسر و خانوادش رو بررسی میکنیم، به این نتیجه میرسیم که خانواده پسر دلشون میخواد این دختر عروس خانوادشون بشه! خصوصاً اینکه معتقده سنتی هم هستن و این مورد رو که آشناست به پسرشون معرفی کردن ولی پسر به هر دلیلی این دخترو نمیخواد! خلاصه این انتخاب خانواده رو نپسندیده! بهخاطر همین خانواده پسر سعی میکنن دختر رو به هر صورتی نگه دارن ولی پسر بازم بیاعتنایی میکنه!
🌸 بهترین کار تو این حالت اینه که از واسط امین استفاده کنن! یعنی از یکی بخوان که با خانواده پسر صحبت کنه! تکلیف دختر مشخص بشه که نخواد بهخاطر پسره همه خواستگارا رو رد کنه! اگه واسط امین نیست یا اصلاً ممکنه خانواده پسر متوجه بشن که خانواده دختر این واسطو فرستادن، خود دختر میتونه تو یه نامهای واسه پسر اینطور بنویسه: «از رفتارهاتون متوجه نشانهها و نکاتی شدم که مطابق معیارهام واسه تشکیل زندگیه. این مسأله فکرمو مشغول کرده، نمیخوام که بیجهت فکرم درگیر این مسأله باشه. خواهشمندم که بدون هر ملاحظهای بفرمایید مایل هستید تناسب با معیارهاتون رو بررسی کنید؟» اگه از این دو روش استفاده بکنه، هم عزت دختر و خانوادش حفظ شده هم تکلیفشون روشن میشه!
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
🌐 وب سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
💙 وام ازدواج
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_خانواده
🌸 عقد که بودیم، واسه وام ازدواج اقدام کردیم ولی هر کدوممون وام ازدواج رو واسه خودمون برداشتیم. من با وام ازدواجم رفتم چیزایی که لازم بود مثل جهیزیم رو خریدم، خلاصه یه کمکی واسه پدرم بود. همسرم هم همینطور وام ازدواج رو واسه خرجهای خودش برداشت. بعضیها وام ازدواجشون طوریه که با همدیگه میگیرن و باهم خرج میکنن! ولی به هر صورتی واسه ما اینطور نشد.
🌸 بعد عروسی، هر موقع بحثی پیش میاد میگه: «پدرت هیچی به ما کمک نکرد، وام ازدواج ما رو برداشت، نمیتونست با پول خودش جهیزیت رو بخره و این وام رو به ما بده تا بتونیم واسه خودمون یه چیزی بخریم. مردم واسه دخترشون خونه و ماشین میخرن. فلان دوستم تازه ازدواج کرده بود میگفت پدر خانومم واسه دخترش یه واحد گرفته و بهمون داده. حالا خونه و ماشین گرفتنش به کنار. نمیتونست اون وامو بذاره واسه ما تا خودمون بتونیم الان یه چیزی باهاش بخریم»
🌸 مدام سر همین دعوا داریم. مخصوصاً امسال که یه ذره دغدغههای ذهنیش و خرج هامون بالاتر رفته میگه: «خانواده شما منو حمایت نکردن» فقط کافیه بشنوه یه پدر زنی به دخترش کمک کرده، دوباره دعوا شروع میشه، من که دیگه خسته شدم. باتوجهبه اینکه تو رفتار خانواده این دختر توهین دیده نمیشه، این مرد از «بیاعتنایی» میناله. چون تمام حرفای مرد یعنی اشکال از خانواده زن البته در شکل و قالبِ بهانهجویی! منتظره یه بحثی پیش بیاد همینو بهانه میکنه و کلی سر همین دعوا میکنه و به خانواده خانومش ایراد میگیره.
🌸 چرا بیاعتنایی؟ مگه پدر این دختر چیکار کرده؟ وام ازدواج که حق دختره، این مرده از یه جای دیگه ناراحته حالا میخواد همه ناراحتیها شو سر این بنده خدا خالی کنه! همیشه اینطور نیست که اول قصد بیاعتنایی کنه و بعدش این رفتارو انتخاب کنه، بعضی وقتا مخاطب از بعضی نشانهها دریافت بیاعتنایی میکنه!
🌸 بله خیلی چیزا تأثیر داره تا کسی از یه رفتار دریافت بیاعتنائی کنه! ممکنه پدر این دختر واقعاً نتونه از جهت مالی به دامادش کمک کنه، واقعاً دستش تنگ بوده که از وام ازدواج استفاده کرده ولی این داماد وقتی میبینه خیلی از رفیقا و دور و بریاش با امکاناتی رفتن خونه خودشون، پدرخانومشون بهشون کمک کرده، از این رفتار پدرخانومش دریافت بیاعتنایی میکنه!
🌸 وقتی این دریافت واسه مرد پیش اومد و این حس «بیاعتنایی» بهش دست داد، چندین عکسالعمل نشون میده، یکی همین بهانهجویی هست. حالا حتماً باید یه کمک مالی بهش بکنه تا این حس «بیاعتنایی» اش تموم بشه؟ اصلاً اینطور نیست! وام یه بهانه است، این بهانه گرفتن بهخاطر رفتارای دیگه است. ممکنه تو رفتارای دیگه، تو رفتوآمدها رفتار سردی با دامادشون داشته باشن. همون رفتار رو اصلاح کنن یا اصلاً پدر خانوم تو بعضی موارد از دامادش مشورت بخواد. این کار باعث میشه حس بیاعتنایی داماد از بین بره اونوقت بهانهتراشی هم از بین میره.
🌸 وقتی حس «بیاعتنایی» در جنس مرد شکل میگیره، اولین جایی که آسیب می بینه ساختار روانی مرده! چون بیاعتنایی خانواده همسر یعنی بیان یه رنجش و شکایت با زبان غیرمستقیم و این معنا روان اقتدارطلب مرد رو خورد میکنه! راحت میشه با یه دیدار، یه ارتباط بیشتر با یه پاسخ مناسب به ابراز لطف این حس رو از بین برد. وقتی مرد یه ابراز لطفی میکنه، یه ارتباطی با خانواده همسرش میگیره، نوع پاسخ خانواده همسر میتونه این حس رو از بین ببره. پس همش کمک مالی نیست.
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
🌐 وب سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
💙 رابطه استاد با شاگرد
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_خانواده
🌸 24 سالمه! کارم اینه کلاسهای کنکور میذارم! واسه کسانی که کلاسم شرکت میکنن، پشتیبانی حضوری و تلفنی دارم! یعنی علاوه بر اینکه تو کلاس تست کار میکنیم و در مورد درسها و برنامهریزیها کار میکنیم، دانشآموزها هر سؤالی داشته باشن تلفنی تماس میگیرن! بعضی وقتا تماس میگیرن در مورد درساشون و بعضی وقتا هم در موردبیحوصلگی هاشون صحبت میکنن! میگن: استاد امروز حال ندارم فلان درسو بخونم، اگه نخونم از برنامه عقب میافتم چی کار کنم! خلاصه کلاً مشاوره کنکور میدم!
🌸 چند وقتیه که تو همین کلاسها و مشاورهها با دختر خانومی آشنا شدم و بهصورت تلفنی و از طریق پیام باهم در ارتباط بودیم! کمکم بهش علاقهمند شدم و مدتی باهم در ارتباط بودیم و بههموابسته شدیم! خوشبختانه مسائل محرم نامحرمی واسه هردوتامون مهم بود و چند دفعه توبه کردیم و سعی کردیم که رابطهمون رو قطع کنیم ولی دوباره از نو رابطه برقرار کردیم! بعد از چند مرتبه سعی کردیم کاملاً رابطمون رو قطع کنیم حالا چند وقتیه همینطوره و کاملاً رابطهمون رو قطع کردیم!
🌸 بعدازاین ماجرا رفتم دنبال تحقیقات در مورد این دختر! باتوجهبه شناختی که به دست آوردم احساس میکنم که با هم کفویت داریم و ملاکها و معیارها مو داره و از جهت ملاکها و معیارها باهم سازگاریم! تنها چیزی که منو مردد کرده همون رابطه عاطفی که باهم داشتیم، آخه شنیدم اونایی که قبل از ازدواج رابطه عاطفی دارن، بعداً به بیاعتمادی میرسن و همین مسأله زندگیشون رو تحتتأثیر قرار میده! این مسأله بستگی به میزان و نوع و هدف رابطه داره!
🌸 فرض کنیم همه شناختها کامل باشه و کفویت هم برقرار باشه، شناخت فقط احساس «انتخاب اختیاری» رو واسه انسان تأمین میکنه! یعنی در آینده با این حس گیجکننده «فریب» و «این کاش اینو میدونستم» مواجه نمیشه! وجود رابطه عاطفی در هر دو طرف تأثیر داره! چون رفتهرفته از شور عاطفی هر دو کاسته میشه و با ورود به آستانه بزرگسالی از جهت ساختار روانی تغییر بزرگی حاصل میشه! یعنی الان همین شور عاطفیه که باعث شده رابطه عاطفی برقرار بشه وقتی این کمتر بشه حالت حسابگری در تصویرسازی ذهنی درست میشه!
🌸 شرائط مختلفی تأثیر گذاره! ممکنه علامت عاطفی از طرف زن یا مرد به سمت کسی دیگه دریافت بشه، اونوقت چون تصویرسازی ذهنی و نوع افکار عوض شده، با خودش میگه: «ها! اینکه اونطور با من رابطه برقرار کرد، پس الانم ...» بعضی وقتا اینطور نیست و رابطه خوبی هست ولی ذهن آزاده و هیچ مشغولیتی نداره، بهاصطلاح خودمون طرف بیکاره، یکی از فکرهاش همینه! دیگه اینطور فکر نمیکنه که دوستم داشت که باهام رابطه برقرار کرد چون تصویرسازی ذهنی و نوع افکار تغییر کرده!
🌸 بعضی وقتا هست این افکار سراغش میاد ولی اونقدر تو جامعه عادی شده که با خودش میگه همه همینطورن یعنی با خودفریبی روی اون افکار سرپوش میذاره! ولی بههرحال این افکار هست تو بعضی شرائط با خودفریبی یا مشغولیت زیاد پوشیده میشه و بعضی وقتا ممکنه ظاهر بشه و طرفو درگیر کنه!
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
🌐 وب سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
💙 بهانهتراشی
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_مجردان
🌸 مجرد و اهل یه خانواده آبرودار هستم! طرف هم خودمو هم خانوادهمو میشناسه چون تقریباً از یه محل هستیم! چادریام چون خودشم خیلی روی این موضوع تأکید داره! الان تقریباً سهساله باهاش دوستم! پسر خوبیه و همه شرائط ازدواجو داره؛ خونه، ماشین و شغل و تحصیلات! غیر این با کس دیگهای نبودم! ولی از اول قصد ازدواج با منو نداشت! فکر میکرد منم مثل بقیه دوست دختراش هستم یه وقتایی میخواست شیطونی کنه و یه کارایی انجام بده ولی من بهش اجازه نمیدادم و برخورد میکردم! وقتی این حالت منو دید کمکم عاشقم شد و دلش پیشم گیرکرد و الان خیلی دوستم داره!
🌸 از خانوادش تنها برادراش میدونن ولی مادرش نمیدونه که ما باهم دوستیم، فقط در همین حد میدونه که یکیو به فلان اسم میخواد ولی مادرش با اینجور ازدواجا مخالفه! البته خانواده منم از رابطه دوستیمون خبر ندارن! منتظر بودم بیاد جلو و واسه خواستگاری اقدام کنه ولی مدام عقب میانداخت! منم میدونستم که خانوادش اصرار دارن که با دختر خالش ازدواج کنه ولی اصرار کردم بالاخره قرار شد بیاد خواستگاری! گفت به خانوادت اطلاع بده همه چی حله! یه هفته قبل از خواستگاری دختر خالش اومد در خونمون و گفت: دلم واست میسوزه، این قبلاً باهام دوست بود و بهم قول داد که میاد خواستگاری ولی زیرش زد! خواستم بهت بگم که مثل من نشی!
همه چی رو بهش گفتم و خواستم که رابطهمون بهم بخوره، اصرار داشت که از حسادتش اومده بهت دروغ گفته!
🌸 واقعاً منو دوست داره! چند روز بعدش زنگ زد و کلی از پشت تلفن گریه میکرد و میگفت: از اون روزی که اون حرفا رو بهم زدی، اومدم مشهد ولی هر کار میکنم نمیتونم ازت دل بکنم! اگه بازم میخوای کات کنی همینالان خداحافظی کن دیگه نه من، نه تو! دوباره اومده بود و میگفت نمیتونم فراموشت کنم، دوباره باهم رابطه داریم ولی مدام بهش شک میکنم، همش باهام دعوا میکنه که من شکاک و بدبین تبدیل شدم! الان هرچی منتظرم که بیاد نمیاد! میگم چرا نمیای؟ میگه: تا وقتی اینطور هستی نمیتونم بیام! آخه نمیشه که زندگی آیندهمون اینطور باشه همش شک و بدبینی!
🌸 چرا دختر با اینکه میدونه ازدواج با این شخص مناسب نیست بازم اصرار داره؟ آخه اینهمه دوست داره، یعنی اینو متوجه نمیشه که همچین آدمی یه جا بند نیست.خاصیت «درگیری عاطفی» «گرایش عاطفی» همینه! با اینکه اطلاعات مغایر با ازدواج داره، میدونه واسش بده ولی بااینوجود میخواد رابطه تبدیل به ازدواج بشه! کم نیستن افرادی که چنین اتفاقی واسشون میافته! اینجا دیگه «شناخت» کار نمیکنه، این گرایش و درگیری عاطفی هست که داره کار میکنه! آمار میدانی همین رو نشون میده! طرف معتاده، دختره اینو میدونه ولی چون درگیره بازم قبول میکنه! صددرصدر اینجور افراد که قبلش رابطه داشتن مطلع بودن ولی بهخاطر درگیری بازم وارد رابطه ازدواج شدن!
🌸 هدف این پسر از اون شیطنتهایی که میکنه کاملاً واضحه! خود دختر هم میگه: این پسر اولش فکر میکرد منم مثل بقیه دوستاش هستم، یه وقتایی شیطنت میکرد ولی من محلش نمیذاشتم واسه همین عاشقم شده! اما هدف پسر تنها «بهره» یا «بهره جنسی» از دختره و میخواد این اتفاق بدون ازدواج محقق بشه! نشونهی اینجور آدما «تراشیدن مانعه» میدونه طرف بهش وابسته هست، میدونه که طرف دچار درگیری عاطفی شده ولی تا الان حاضر نشده که وارد رابطه جنسی بشه، حالا میخواد بدون ازدواج به دستش بیاره! این دختر منتظر ازدواجه و همش اصرار داره که بیاد خواستگاری ولی هر روز به یه بهانه مانعتراشی میکنه! دفعه اول چون مادرش با اینجور ازدواجا مخالفه مانعتراشی میکنه!
🌸 دفعه دوم بهونش اینه که تو بهم بیاعتماد شدی، نمیشه با این بیاعتمادی زندگی رو شروع کرد! و... این «مانعتراشی» نشونه همین افراده! نشونه دومش همینه که فعلاً «نمیتونه فراموشش کنه» پس رابطه هست ولی به بهانههای مختلفی خواستگاری یا ازدواج نیست! چون اگه مستقیم به دختر بگه چی ازت میخوام، ممکنه درخواستش از سمت دختر رد بشه پس یه پوششی واسه خودش انتخاب میکنه! «نمیتونم فراموشت کنم – میخوام ازدواج کنم» حالا واسه اینکه به هدفش برسه «مانعتراشی» میکنه!
🌸 تا الان که موفق نشده ولی اولین رابطهای که برقرار بشه و لذتش رو ببره به دلیل همون بهانهها قطعاً توانایی فراموشکردن دختر واسش راحتتر میشه و بهراحتی میذارتش کنار! ممکنه بگه: «با این وضعی که داری و بهم بیاعتماد شدی نمیتونیم باهم زندگی کنیم» خلاصه بعد از برقراری رابطه، تازه یادش میاد که ما نمیتونیم باهم زندگی کنیم!
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
🌐 وب سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir