💙 بی تو هرگز!
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_همسران
🌸 عجب اشتباهی کردم، ایکاش اون روز دلسوزی نمیکردم!
با اینکه دختر محجبهای هستم ولی با یه آقا پسری آشنا شدم! هیچ قصدی هم نداشتم اونم همینطور ولی از سر دلسوزی باهاش صحبت کردم. از همون اولش هم گفتم معیارهام باهات نمیخونه. تو هم خیلی از معیارهای منو نداری و اصلاً هیچ وجه مشترکی باهم نداریم.
🌸 بعد از مدتی متوجه شدم داره وابسته میشه و تصمیم گرفتم باهاش قطع رابطه کنم و باهاش حرف نزنم.
یه شب زنگ زد کلی حرف زد و گفت: اصلاً بدون تو نمی تونم! کلی التماس و گریه و زاری کرد که با من اینکارو نکن. زندگی بی تو واسم معنا نداره!
بهم گفت اگه منو رها کنی و باهام حرف نزنی یه بلایی سر خودم میارم! منم باور نکردم ولی دیدم از خودش فیلم گرفته و خودزنی کرده.
🌸 خیلی ناراحت شدم که چرا اینکارو کرده، همش فکر میکنم بهخاطر منه که به این روز افتاده. اصلاً دوس ندارم دل کسی رو برنجونم یا بشکنم.
نمی دونم چیکار کنم؟
از طرفی هیچ وجه مشترکی باهم نداریم، از طرفی هم نمی تونم برنجونمش که خدای نکرده دوباره کار دست خودش بده.
این دختر با خودش میگه این پسره به من وابسته شده، اگه جوابشو ندم، یه بلای دیگه سر خودش میاره، اگه هم جوابشو بدم میدونم واسه خودم مشکلساز میشه!
با این تفکر، چالشی به نام «نمی دونم چیکار کنم؟» برای خودش درست کرد.
🌸 ولی غافل از اینکه آقا پسر از ضعفش برای جلبتوجه استفاده می کنه!
آقایون در این وضعیت که جواب منفی میشنون و زن دست رد به سینه اونها می زنه، باتوجهبه رشد روانی که دارند، ممکنه به پنج حالت پاسخ بدن.
اما پاسخی که این آقا در قالب خودزنی انتخاب کرده دو دلیل داره:
اولی همین حالت صراحتی که دختر خانوم داشت و گفت من دیگه رابطم رو باهات قطع میکنم! وقتی حس جسارت از سوی دختر خانوم بیاد و پسره خود شو عاجز ببینه دست به اینجور کارها می زنه.
🌸 دومین دلیلش رشد روانی مرده! مردانی که ویژگیهای مردانه از جمله اقتدار و رشد کافی رو ندارن، وقتی جواب منفی دریافت میکنن، خودزنی میکنن. در واقع تلاش میکنن تا حالت «دست رد به سینه» تمام بشه!
اینگونه مردان وقتی وارد زندگی میشن به دلیل این نقصی که دارن، به درد زندگی برای این نوع خانوما نمیخورن، چون خانم کاملاً جسور و آقا کاملاً سردرگم.
🌸 پس اگه هم وارد زندگی بشن و به هر دلیلی تو زندگی چالشی پیش بیاد، همین حالت سردرگمی در گونههای دیگه تکرار میشه. خب اگه آقا اینجور باشه، بدترین چیز برای خانوم همینه، چون خانوم تکیهگاه می خواد نه کسی که مدام سردرگم باشه.
وقتی مشکلی واسه این آقایون پیش میاد معمولاً اینطور میگن «کاش میمردم تا راحت میشدم؛ من به درد هیچی نمیخورم؛ تو منو دوست نداری؛ کاش من نبودم که تو راحت میشدی» و...
پس راهکار این دختر خانوم خیلی راحته.
🌸 اگه دختر خانوم از سر دلسوزی دوباره جوابشو بده، آقا پسر یه قدم میاد جلو چون حالت جسارت دختر خانوم گرفته شده و فقط می مونه ضعف خودش که وقتی این دختر دوباره دلسوزی می کنه، ضعفش هم پنهان میشه!
پس بهترین پاسخ جواب ندادن هست!
جواب دادن یعنی پایاندادن به حالت سردرگمی پسر که داره با خودزنی سعی می کنه تمومش کنه!
🌸 اگه یه وقتی هم به سرش زد که دلسوزی کنه و جوابشو بده، با خودش بشینه و حساب کنه که: اگه وارد زندگی با این بشم، خودزنی هاش تو شکلهای دیگه بروز پیدا می کنه ونمی تونه مرد ایدهآل و تکیهگاه زندگیم باشه!
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
💙 ترس از آینده
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_همسران
🌸 خدا رو شکر خیلی خواستگار دارم!
ولی هرکدوم میان شرائط منو ندارن.
معمولا خواستگارامو به خاطر محل کارشون
که شهر دیگه ای هست رد کردم. ملاک های مد نظر منو داشتن ولی همین باعث شده ردشون کنم.
همین چند روز پیش یک نفرو معرفی کردن اومد خواستگاری همه شرائطش جوره. مرد خوبیه ولی یه مشکل داره که همین باعث شده یه ذره نگران آینده ازدواجمون بشم.
مشکلش اینه که قبلا ازدواج کرده.
🌸 خودم و خانوادم سر همین گیر داریم. چند روزی با اطلاع خانواده ها باهم ارتباط پیامی داشتیم کلی سوء تفاهم ها برطرف شد.
معلوم شد که یک ماهی باهم بودن و جدا شدن. هیچ ارتباطی هم باهم نداشتن، از اولش هم خواستگارم اونو نمی خواسته.
همه شرائطش خوبه، یه خانواده مهربون هم داره و حالا نمی دونم چیکار کنم بهش جواب بله رو بدم یا نه؟ از طرفی هم ترس از آینده دارم که وارد زندگی بشم همش حرف اون ازدواج پیش بیاد، منم حساس و اصلا چنین چیزی رو دوست ندارم.
🌸 درسته الان سوء تفاهمی نیست و همه چی برطرف شده ولی فردا هی بیاد بگه: فلانی اینطور بود و اونطور بود. هر کاری تو خونه کنم، هر لباسی بپوشم اونوقته که حرف اون پیش بیاد و من با اون مقایسه بشم.
وقتی فکرشو می کنم آزارم میده.
نمی دونم؟!! از طرفی همه ملاک های منو داره خیلی خوبه از طرفی هم این ترسو دارم؟
🌸 به نظر می رسه جواب بله دادن به این آقا و شروع زندگی با ثبت یک تصویری از مرد که موجب درگیری در روان زن میشه و از الان نشانه های درگیری و بی ثباتی مشخصه! و ترس و نگرانی از آینده در ذهن زن ثبت شده!
اصلا اگه مرد صحبتی هم در موردش نکنه، چون روان زن درگیر تصویر ازدواج قبلی مرد هست، خود به خود یه سری چالش هایی رو درست می کنه. که برای زن سردرگمی درست می کنه.
سردرگمی روانی که زن در آینده تجربه می کنه همونیه که خودش از الان داره حدسشو می زنه «هر کاری می کنم، هر لباسی می پوشم، شاید اونم این لباسو دوس داشته و می پوشیده»
🌸 بحث ترس از آینده نیست که قراره چه اتفاقی بیفته! از همین الان ذهن و روان زن نا آرام هست و داره کار خودشو می کنه! در صورتی زن می تونه جواب مثبت بده که، از ابتدا مرد تلاش کنه این تصویر و از ذهن زنش پاک کنه! گفتم: «پاک کنه» نه اینکه کاری نکنه که یادش نیفته! چون برای همیشه این تصویر همراه روان زن هست. بنابراین اگه این خانوم می خواد سؤالی از این آقا بپرسه تا بیشتر آشنا بشه، باید سؤالاتش سمت وسوی این رو داشته باشه که چقدر این مرد مهارت های تعاملی رو بلده!
🌸 حالاچالش بوجود اومده خانوم اینه: که این مرد همون مرد ایده آل من هست و همه ملاک های منو داره که خیلی خوبه و از طرفی این تصور ذهنی و روانی که در مورد آینده زندگیش داره مانع میشه.
عاقلانش اینه که صبر کنه یه خواستگار دیگه بیاد بدون این شرائط.
قطعا روان آرام این خانم ترجیح داره بر اینکه کار شوهرش در شهر دیگه نباشه!
🌸 اگه بره از اون خانوم قبلی شرائطو بپرسه که چی بوده و چرا از همدیگه جدا شدن، همه شرائطو ببینه و واقعا تو ذهنش قانع بشه که چیزی نبوده، اون وقت اگر حس اینو داشت که من خودم این مورد و می خوام و اگه اون حس ترس از آینده هم نبود معلوم میشه که روانش آرام شده و می تونه بهش جواب بله رو بده.
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
💙 رنگ مو
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_همسران
🌸 حال دل هردوتامون خرابه!
هردوتامون بههمریخته هستیم ولی هر کدوم به یه دلیلی!
همش تقصیر خودم بود!
خب من خانوم محجبهای هستم و شوهرم فقط به همین صورت منو دیده!
اصلاً اهل آرایشهای زننده نیستم.
ولی بالاخره منم می دونم هر مردی نیاز داره که خانومش
آرایشی چیزی داشته باشه!
بحث سر همین چیزا بود و آقامون هم چند مرتبهای گفته بود.
داشتم نظرشو میپرسیدم که میخوام برم موهامو رنگ کنم، چه رنگی دوست داری!
🌸 اونم آدم خوبیه، خواستم چند تا مدل مو بهش نشون بدم
ولی میگفت خودت بگو چه رنگی دوست داری،
همونی که خودت دوست داری و بگو!
یه دفعه از دهنم در رفت گفتم:
قبلاً موهامو رنگ میکردم ولی این مدل رنگ رو دوست دارم،
به نظرم خیلی شیکه و بهم میاد!
یه دفعه دیدم یه جوری شد! اولش هیچی نگفت بعد با یه سردی گفت:
خب حالا هرچی خودت می دونی، نمی دونم دیگه؟
با اینکه نمی تونستم درک کنم که چرا ناراحت شده ولی با خودم گفتم
حتماً پیش خودش میگه: من قبلاً اهل آرایش بودم و تا حالا ازش مخفی کردم!
گفتم: حالا چی شده مگه!
با یه لحن خاصی گفت: هیچی!
🌸 گفتم: باور کن حتی یه تار موی من هم قبلاً پیدا نبوده ولی فائده نداشت.
الان اون حس می کنه من خیلی چیزای دیگه هم دارم که ازش پنهان میکنم
و همین حالشو بد کرده و منم حالم بده بهخاطر اینکه هنوز همون
حس و حالو داره و هنوز بهم شک داره!
نمی دونم چیکار کنم؟
تفاوت در درک یه مسئلهای ممکنه باعث بشه یه چالش
اینطوری بین زن و مرد درست کنه!
نکته مهم تو درک هر مسئلهای اینه که زنها معمولاً نگاه میکنن که
اون رفتار چه تأثیری روی خودشون داره، ولی مرد به تأثیر خود رفتار نگاه می کنه!
ممکنه زن در رنگ کردن موی سر هیچ خطائی هم مرتکب نشه
ولی مرد نگاهش به این قضیه و این رفتار یه جور دیگه است!
🌸 زن خود رنگ کردنو دوست داره بهخاطر اینکه تأثیری که
رنگ کردن روش داره زیباترش می کنه و همین متناسب
با طراوت و لطافت در زنه.
هرچند ممکنه زن از این رفتار منظوری نداشته باشه،
به قول خودمون: برای کسی دیگه رنگ نکرده!
اما مرد به تأثیر این رفتار نگاه می کنه! تأثیر رنگ کردن چی می تونه باشه؟ اولین چیزی که به مخیلهاش خطور می کنه:
زیباتر شدن زن و جلبتوجه بیشتر
اگه به کسی دیگه نشون نداده پس چرا رنگکرده؟!
یعنی اولین چیزی که به ذهنش خطور می کنه اثر خود رفتاره!
ولی اولین چیزی که به ذهن زن می رسه تأثیر رفتار روی خودشه نه اثری که ممکنه داشته باشه!
کاملاً تفاوت در این قضیه مشهوده!
🌸 بهترین راهکار اینه که زن با یک مهارتی به شوهرش بفهمونه:
اون اثری که مرد فکر می کنه از رفتار رنگ کردن حاصل میشه، در من نبوده!
نوع جوابی که این خانوم تو این ماجرا به شوهرش داده و
گفته «حتی یه تار موم هم پیدا نبود» درونش این قضیه نهفته است
که «اون اثری که تو از رفتار من درک میکنی، غلطه»
بیان مستقیم غلط بودن یک رفتار مرد،
ضربهای به روان مرد میزنه به این معنا که «نظر تو ارزش و اعتبار نداره و ممکنه یه زن موهاشو رنگ کنه و به کسی نشون نده و تو اینو نمیفهمی»
هرچند اگه از مرده بپرسی میگه:
آره حتماً یه چیزایی از من مخفی کرده و به من نمیگه!
ولی چیزی که بیشتر اونو اذیت می کنه همین پیام نهفته است که ارزش و مردانگی اونو نشونه رفته!
🌸 پس بهتره کلامشو طوری عوض کنه که این پیام نهفته درش نباشه.
می تونه بگه «من فقط چند مرتبهای موهامو رنگ کردم بعدش فهمیدم یه دختر نباید این کارو بکنه،
به همین خاطرم دیگه انجامش ندادم» نه اینکه مستقیماً بگه «موهام بیرون نبوده»
پس نکته اصلی همون پیام نهفته در کلامه که ناخواسته فهم اونو نشونه رفته!
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
💙 اختلاف نظر
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_همسران
🌸 1- درو بازکردم!
هنوز وارد نشده بودم خانومم متوجه نایلونهای
تو دستم شد!
فوری گفت اینا چیه آوردی؟
گفتم خودت گفتی برو خرید؟!
من گفتم اینارو بخر؟
خودت رفتی سرخود این خوارکی ها رو خریدی!
بهش گفتم حالا خواستم امشب دور هم
یه چیزی بخوریم و تو هم راحت باشی.
تو همیشه همینطور هستی، سرخود میری هر چی میخوای میخری اصلاً هم کاری به حرف من نداری.
همیشه همینطوری؛ همه کارات همینطوره.
🌸 حالا اینکه چیز کوچیکه، اون دفعه بدون اینکه به من بگی رفتی ماشینو فروختی بعدشم گفتی میخوام یه ماشین دیگه بخرم.
اصلاً انگارنهانگار ما هم آدمیم و تو این خونه زندگی میکنیم! انگارنهانگار ما جزئی از این خونه هستیم! هر کاری دلت میخواد انجام میدی بعدش میای بهم میگی.
🌸 2- برای شام میخواستیم بریم خونه مادر خانومم!
خانومم زودتر رفته بود، من کار داشتم دیرتر رفتم.
وقتی رسیدم، دیدم خانومم پیش مادرش نشسته
و داره میگه: هیچوقت حواسش نیست، هرچی بهش میگم یادش میره، کلاً تو زندگی حواسش پرته!
🌸 3- داشتیم سر خرج ماهیانه باهم صحبت میکردیم! بحث خانواده دوستم پیش اومد.
خانومم گفت: آره فلانی خیلی مواظبه؛ تو این اوضاع گرونی اینقدر حساب شده خرج می کنه. همه چی رو با حساب کتاب میخره،
هر چیزی رو نمیخره، حتی بچه هاشو اینطور بار آورده. اونا مثل ما نیستن که هرچی دیدن بخرن!
نمیگم حساب کتاب نداری ولی یه ذره باید حسابشدهتر عمل کنی.
منم گفتم: من کار به زندگی بقیه ندارم و از روش زندگی اونا خوشم نمیاد!
🌸 سه موقعیت بالا مشابهش خیلی تو
زندگی اتفاق می افته
موقعیت اول خانوم قصدش اینه که
«چرا با من مشورت نکردی، سرخود رفتی یه کاری انجام دادی»
موقعیت دوم خانوم قصدش اینه که
«این کار شوهرم اشتباهه و درستش این نیست»
موقعیت سوم
«یه بحث منطقی شکلگرفته و خانوم داره نظرشو میگه حالا اتفاقاً نظرش مطابق با روش خانوادهدوست شوهرشه»
هر سه قصد بالا ممکنه باعث بشه که نظریه خانوم با شوهرش متفاوت باشه!
🌸 ممکنه نظریه خانوم با شوهرش فرق کنه و این هیچ ایرادی نداره؛ تنها مشکل روش بیان کردن این تفاوتهاست!
در فرض اول و سوم روش بحث و جدل هست
و در فرض دوم توبیخ و سرزنش شوهر!
نمیخوام بگم نظر مخالف با شوهرت نداشته باش، نمیخوام بگم نظر مخالفت رو ابراز نکن
🌸 فقط میخوام بگم از این دو روش استفاده نکن هرچند قصدت خیلی خوبه و میخوای صحیحش رو بهش بگی.
چرا که این دو روش بهشدت اقتدار مرد رو تحت شعاع قرار میده و گاهی اوقات این اقتدار رو میشکنه!
باید به این نکته توجه کرد که اقتدار مرد
از مقدمات آرامش خانومه!
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
💙 گذشته
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_همسران
🌸 اعصابم بههمریخته و ذهنم خیلی درگیره!
همش میترسم که عشقم ولم کنه! نمی دونم بهش بگم یا نه؟
یه اشتباهی کردم با یه پسری بودم بعد پشیمون شدم، توبه کردم.
اون دست از سر من برنمی داره، همش نگرانم عشقم بفهمه و ولم کنه.
قراره چند ماهِ دیگه باهم ازدواج کنیم. نمی دونم بهش بگم یانه؟
همش میترسم اگه بهش بگم منو کنار بذاره. نمی دونم چیکار کنم به کسی که میخوام برسم؟
احساس ترس گاهی باعث میشه یه کاریو انجام بدیم از همونی که میترسیم سرمون بیاد!
تو اینجور موقعیتها سه حالت وجود داره که درهرصورت
باید تصمیم مناسب خودشو بگیریم تا بعداً زندگیمون جهنم نشه!
🌸 یکی از حالتها اینه که رابطه قبلی به هر دلیلی هنوز باقیه!
حالا طرف دست برنمیداره یا یکی از دو طرف از قطع رابطه ناتوان هستند،
یا اینکه وابستگی عاطفی نمیذاره قطعش کنن، یا به هر دلیل دیگه ای هنوز رابطه باقیه.
منظورم از اینکه رابطه باقیه، این نیست که با هم رفتوآمد دارن، ممکنه فقط یه سایهای یا شاخهای یا کمترین اثری از اون رابطه هنوز باشه.
مثلاً همین که میگه دست از سرم برنمی داره.
معمولاً دچار این اشتباه میشیم «ترس از اینکه نفهمه،
بهش نمیگم به امید اینکه خدا کمکم کنه وارد رابطه میشم»
🌸 بحث کمک خدا نیست بحث اینه که کار عاقلانه چیه؟
شما یه درصد فکر کنید طرف بفهمه، بالاخره هنوز یه شاخه یا سایهای از اون رابطه هنوز فعاله.
پس بهتره یا رابطه رو کامل قطعش کنی بعد تصمیم به ازدواج و خواستگاری بگیری.
یا اینکه اگر هم به هر دلیلی توان قطعش نیست، باید تو جلسه خواستگاری فقط و فقط به خود آقا پسر بگی!
یه وقت فکر نکنین این ظالمانهترین حکمه! نه؟
با این تصمیم دو اتفاق می افته:
🌸 یکی اینکه پسر کاملاً از قضیه مطلع میشه و خودش تصمیم می گیره
و ممکنه اصلاً به کسی نگه و خودش براش یه فکری بکنه.
حالا شما فرض کن بعداً بفهمه کمترین ضررش احساس فریب و کتمان کاریه ای که بهش دست میده!
همش پیش خودش میگه: «اگه از اول می دونستم ...»
🌸 اگه انسان چنین حسی بهش دست بده، ممکنه کارایی انجام بده
که باید از اونا ترسید نه از اینکه «الان ولم کنه» وقتی کسی چنین احساسی بهش دست میده یعنی:
«احساس فریب، احساس نه راه پس و نه راه پیش ...» اونوقته که برای تلافی ممکنه طرفش رو
در سه حالت «رفتار، احساس، افکار» کنترل کنه. یعنی در واقع یه زندان برای طرف مقابلش درست می کنه!
«کجا بودی؟ چرا دیر اومدی؟ با کی حرف میزدی؟ کدوم طرفو داشتی نگاه میکردی؟ به کی نگاه میکردی؟
چرا اینطور صحبت کردی؟ چرا همیشه گوشی دستته؟ با کی داشتی چت میکردی؟
این مخاطب کیه تو گوشیت؟ تو همونی هستی که ...»
🌸 (کنترل در ناحیه رفتار)
«چرا خندیدی؟ به چی خندیدی؟ چرا ناراحتی؟»
(کنترل در ناحیه احساس)
«به چی داری فکر میکنی؟ من که می دونم چی تو اون کلّت میگذره؟ چرا امروز آرایش کردی؟ باز چی می خوای؟»
(کنترل در ناحیه افکار)
اگه از خیر کنترل هم بگذره، بالاتر از اون ممکنه قید محبت شما رو بزنه و خودشو محق بدونه و با خودش بگه
«وقتی اون اینطوری بوده، چرا من نباشم؟ من چرا با فلان خانوم ...»
نگید: شاید این کارو نکنه، همین که احتمالش هست
خودش زنگ خطر هست.
بالاخره اگه الان بگه «اون احساس فریب» از بین میره و اختیار جاشو می گیره و دیگه اینجور عواقب دنبالش نیست
🌸 دومین فائدهای که در این تصمیم وجود داره اینه که زندگی از ترس بزرگتر نجات پیدا می کنه.
هیچ آدم عاقلی بهخاطر ترس کوچکتر، ترس بزرگترو رها نمی کنه.
اگه الان میترسی ولت کنه، باید بترسی که اگه نگی و بفهمه ممکنه چی بشه!
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir
💙 گذشته
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_همسران
🌸 اعصابم بههمریخته و ذهنم خیلی درگیره!
همش میترسم که عشقم ولم کنه! نمی دونم بهش بگم یا نه؟
یه اشتباهی کردم با یه پسری بودم بعد پشیمون شدم، توبه کردم.
اون دست از سر من برنمی داره، همش نگرانم عشقم بفهمه و ولم کنه.
قراره چند ماهِ دیگه باهم ازدواج کنیم. نمی دونم بهش بگم یانه؟
همش میترسم اگه بهش بگم منو کنار بذاره. نمی دونم چیکار کنم به کسی که میخوام برسم؟
احساس ترس گاهی باعث میشه یه کاریو انجام بدیم از همونی که میترسیم سرمون بیاد!
تو اینجور موقعیتها سه حالت وجود داره که درهرصورت
باید تصمیم مناسب خودشو بگیریم تا بعداً زندگیمون جهنم نشه!
🌸 یکی از حالتها اینه که رابطه قبلی به هر دلیلی هنوز باقیه!
حالا طرف دست برنمیداره یا یکی از دو طرف از قطع رابطه ناتوان هستند،
یا اینکه وابستگی عاطفی نمیذاره قطعش کنن، یا به هر دلیل دیگه ای هنوز رابطه باقیه.
منظورم از اینکه رابطه باقیه، این نیست که با هم رفتوآمد دارن، ممکنه فقط یه سایهای یا کمترین اثری از اون رابطه هنوز باشه.
مثلاً همین که میگه دست از سرم برنمی داره.
معمولاً دچار این اشتباه میشیم «ترس از اینکه نفهمه،
بهش نمیگم! به امید اینکه خدا کمکم کنه وارد پس رابطه میشم»
🌸 بحث کمک خدا نیست بحث اینه که کار عاقلانه چیه؟
شما یه درصد فکر کنید طرف بفهمه، بالاخره هنوز یه سایهای از اون رابطه فعاله.
پس بهتره یا رابطه رو کامل قطعش کنی بعد تصمیم به ازدواج و خواستگاری بگیری.
یا اینکه اگر هم به هر دلیلی توان قطعش نیست، باید تو جلسه خواستگاری فقط و فقط به خود آقا پسر بگی!
یه وقت فکر نکنین این ظالمانهترین حکمه! نه؟
با این تصمیم دو اتفاق می افته:
🌸 یکی اینکه پسر کاملاً از قضیه مطلع میشه و خودش تصمیم می گیره
و ممکنه اصلاً به کسی نگه و براش یه فکری کنه.
حالا شما فرض کن بعداً بفهمه کمترین ضررش احساس فریبیه که بهش دست میده!
همش پیش خودش میگه: «اگه از اول می دونستم ...»
🌸 اگه انسان چنین حسی بهش دست بده، ممکنه کارایی انجام بده
که باید از اونا ترسید منظورم این ترس نیست که «الان طرف ولم می کنه» وقتی کسی چنین احساسی بهش دست میده یعنی:
«احساس فریب، احساس نه راه پس و نه راه پیش داشتن ...» اونوقته که برای تلافی ممکنه طرفش رو
در سه ناحیه «رفتار، احساس، افکار» کنترل کنه. یعنی در واقع یه زندان برای طرف مقابلش درست می کنه!
🌸 کنترل در ناحیه رفتار
«کجا بودی؟ چرا دیر اومدی؟ با کی حرف میزدی؟ کدوم طرفو داشتی نگاه میکردی؟ به کی نگاه میکردی؟
چرا اینطور صحبت کردی؟ چرا همیشه گوشی دستته؟ با کی داشتی چت میکردی؟
این مخاطب کیه تو گوشیت؟ تو همونی هستی که ...»
🌸 کنترل در ناحیه احساس
«چرا خندیدی؟ به چی خندیدی؟ چرا ناراحتی؟»
🌸 کنترل در ناحیه افکار
«به چی داری فکر میکنی؟ من که می دونم چی تو اون کلّت میگذره؟
چرا امروز آرایش کردی؟ باز چی می خوای؟چی می خوای بگی،
من که می دونم امروز بی دلیل مهربون نشدی»
اگه از خیر کنترل هم بگذره، بالاتر از اون ممکنه قید محبت شما رو بزنه و خودشو محق بدونه و با خودش بگه
«وقتی اون اینطوری بوده، چرا من نباشم؟ من چرا با فلان خانوم ...»
نگید: شاید این کارو نکنه، همین که احتمالش هست
خودش زنگ خطر هست.
بالاخره اگه الان بگه «اون احساس فریب» از بین میره و اختیار جاشو می گیره و دیگه اینجور عواقب دنبالش نیست
🌸 دومین فائدهای که در این تصمیم وجود داره اینه که زندگی از ترس بزرگتر نجات پیدا می کنه.
هیچ آدم عاقلی بهخاطر ترس کوچکتر، ترس بزرگترو رها نمی کنه.
اگه الان میترسی که طرف ولت کنه، باید بترسی که اگه نگی و بفهمه ممکنه چی بشه!
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir