eitaa logo
خانواده مهربان
738 دنبال‌کننده
654 عکس
54 ویدیو
98 فایل
ارتباط با مشاور @alimahmoudi218 . ارتباط با مدیر @alimahmoudi218 @salehps . آدرس سایت خانواده مهربان : http://www.khanevadeh-man.ir کپی مطالب فقط با ذکر منبع جایز است✅
مشاهده در ایتا
دانلود
💙 گذشته 🌸 اعصابم به‌هم‌ریخته و ذهنم خیلی درگیره! همش می‌ترسم که عشقم ولم کنه! نمی دونم بهش بگم یا نه؟ یه اشتباهی کردم با یه پسری بودم بعد پشیمون شدم، توبه کردم. اون دست از سر من برنمی داره، همش نگرانم عشقم بفهمه و ولم کنه. قراره چند ماهِ دیگه باهم ازدواج کنیم. نمی دونم بهش بگم یانه؟ همش می‌ترسم اگه بهش بگم منو کنار بذاره. نمی دونم چیکار کنم به کسی که میخوام برسم؟ احساس ترس گاهی باعث میشه یه کاریو انجام بدیم از همونی که می‌ترسیم سرمون بیاد! تو این‌جور موقعیت‌ها سه حالت وجود داره که درهرصورت باید تصمیم مناسب خودشو بگیریم تا بعداً زندگیمون جهنم نشه! 🌸 یکی از حالت‌ها اینه که رابطه قبلی به هر دلیلی هنوز باقیه! حالا طرف دست برنمیداره یا یکی از دو طرف از قطع رابطه ناتوان هستند، یا اینکه وابستگی عاطفی نمیذاره قطعش کنن، یا به هر دلیل دیگه ای هنوز رابطه باقیه. منظورم از اینکه رابطه باقیه، این نیست که با هم رفت‌وآمد دارن، ممکنه فقط یه سایه‌ای یا کمترین اثری از اون رابطه هنوز باشه. مثلاً همین که میگه دست از سرم برنمی داره. معمولاً دچار این اشتباه میشیم «ترس از اینکه نفهمه، بهش نمیگم! به امید اینکه خدا کمکم کنه وارد پس رابطه میشم» 🌸 بحث کمک خدا نیست بحث اینه که کار عاقلانه چیه؟ شما یه درصد فکر کنید طرف بفهمه، بالاخره هنوز یه سایه‌ای از اون رابطه فعاله. پس بهتره یا رابطه رو کامل قطعش کنی بعد تصمیم به ازدواج و خواستگاری بگیری. یا اینکه اگر هم به هر دلیلی توان قطعش نیست، باید تو جلسه خواستگاری فقط و فقط به خود آقا پسر بگی! یه وقت فکر نکنین این ظالمانه‌ترین حکمه! نه؟ با این تصمیم دو اتفاق می افته: 🌸 یکی اینکه پسر کاملاً از قضیه مطلع میشه و خودش تصمیم می گیره و ممکنه اصلاً به کسی نگه و براش یه فکری کنه. حالا شما فرض کن بعداً بفهمه کمترین ضررش احساس فریبیه که بهش دست میده! همش پیش خودش میگه: «اگه از اول می دونستم ...» 🌸 اگه انسان چنین حسی بهش دست بده، ممکنه کارایی انجام بده که باید از اونا ترسید منظورم این ترس نیست که «الان طرف ولم می کنه» وقتی کسی چنین احساسی بهش دست میده یعنی: «احساس فریب، احساس نه راه پس و نه راه پیش داشتن ...» اونوقته که برای تلافی ممکنه طرفش رو در سه ناحیه «رفتار، احساس، افکار» کنترل کنه. یعنی در واقع یه زندان برای طرف مقابلش درست می کنه! 🌸 کنترل در ناحیه رفتار «کجا بودی؟ چرا دیر اومدی؟ با کی حرف می‌زدی؟ کدوم طرفو داشتی نگاه می‌کردی؟ به کی نگاه می‌کردی؟ چرا این‌طور صحبت کردی؟ چرا همیشه گوشی دستته؟ با کی داشتی چت میکردی؟ این مخاطب کیه تو گوشیت؟ تو همونی هستی که ...» 🌸 کنترل در ناحیه احساس «چرا خندیدی؟ به چی خندیدی؟ چرا ناراحتی؟» 🌸 کنترل در ناحیه افکار «به چی داری فکر می‌کنی؟ من که می دونم چی تو اون کلّت می‌گذره؟ چرا امروز آرایش کردی؟ باز چی می خوای؟چی می خوای بگی، من که می دونم امروز بی دلیل مهربون نشدی» اگه از خیر کنترل هم بگذره، بالاتر از اون ممکنه قید محبت شما رو بزنه و خودشو محق بدونه و با خودش بگه «وقتی اون این‌طوری بوده، چرا من نباشم؟ من چرا با فلان خانوم ...» نگید: شاید این کارو نکنه، همین که احتمالش هست خودش زنگ خطر هست. بالاخره اگه الان بگه «اون احساس فریب» از بین میره و اختیار جاشو می گیره و دیگه این‌جور عواقب دنبالش نیست 🌸 دومین فائده‌ای که در این تصمیم وجود داره اینه که زندگی از ترس بزرگ‌تر نجات پیدا می کنه. هیچ آدم عاقلی به‌خاطر ترس کوچک‌تر، ترس بزرگترو رها نمی کنه. اگه الان می‌ترسی که طرف ولت کنه، باید بترسی که اگه نگی و بفهمه ممکنه چی بشه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 یادم نمیره! 🌸 اون روز هردوتامون به‌شدت عصبانی بودیم! کنترل از دست هردوتامون در رفت. تا قبل از این هر موردی بود، هر اتفاقی، هر ناراحتی ای پیش میومد بین خودمون بود. حالا به هر صورتی بود حلش می‌کردیم. ولی اون روز دیگه از حد گذروندیم. هم من هم شوهرم هرچی به دهنمون اومد به هم گفتیم. شوهرم اعصابش از دستم خورد شد، گفت: الان زنگ می‌زنم خونه پدرت، زنگ می‌زنم پدر و مادرم بیان تکلیف مونو روشن کنن! 🌸 قبلاً هم از این حرفا می‌زد ولی اون دفعه واقعاً زنگ زد و اونا هم اومدن! منم دیگه نفهمیدم چی شد، هرچی تا آن روز تو دلم بود ریختم بیرون. اون شروع کرد به مادرم گفت: دخترتون این کارها رو می کنه! آرامش تو زندگی نداریم یه غذای ساده چیه؟ انتظار خیلی زیادیه؟ ها، نه شما بگین؟ یه غذای ساده انتظار زیادیه، خسته‌وکوفته میام خونه، خانوم حاضر نیست یه غذای ساده جلوی ما بذاره! هرچی کم‌وکاستی بود رو کامل بیان کرد! 🌸 منم دیگه ترکوندم و رو کردم به پدر و مادر شوهرم از هر چی کتک زدن و فحش‌هایی که بهم داده بود گفتم: این اصلاً ادب نداره، هروقت چیزی پیش میاد، هرچی از دهنش بیرون میاد میگه، اصلاً کنترل زبون خودشو نداره، بعضی وقتا کتکم می‌زنه. یه دفعه بلند شد و با عصبانیت گفت: من تو رو می‌زنم؟ من کی بهت فحش دادم؟ یه بارشو بگو؟ ... اون روز گذشت ولی اصلاً از ذهنم پاک نمیشه! اصلاً دوست ندارم با خانواده شوهرم خوب باشم. درسته منم خیلی حرفا رو به شوهرم گفتم ولی یادم نمیره جلو همه به من گفت: غذا جلوم نمیذاره! هروقت می‌خوام غذا درست کنم، هروقت میرم تو آشپزخونه با خودم میگم: «این همون آدمیه که جلو همه به من گفت غذا جلوم نمیذاره» 🌸 چند باری هم بهم گفت: ول کن دیگه، ما که دیگه باهم خوبیم و اونا هم پدر مادرمون بودن، غریبه نبودن که! چند نکته رو باید مدنظر قرار بدیم تا تو این موقعیت گیر نیفتیم: 🌸 1-روان خانوما و آقایون خیلی متفاوته؛ معمولاً آقایون، خانوما رو باخودشون مقایسه می کنن. خانوم چون روان ظریف‌تری داره، ماجراها تو ذهن و روانش ثبت میشه و هروقت یادش بیاد متأثر و واقعاً ناراحت میشه، تنها راه و چارش اینه که اون تصویر ذهنی ای که براش ثبت شده پاک بشه. 🌸 آقایون تو این‌جور موقعیتا چون خودشونو در نظر می گیرن. فکر می کنن: «دیگه همه چی تموم شد» بله برای آقا یه اتفاقی می‌افته و تموم میشه ولی برای خانوم اصل واقعه و حادثه تموم میشه ولی تصویرش همیشه باهاش هست و متأثرش می کنه. 🌸 چون آقا چنین اشتباهی می کنه، به زنش میگه: «ولش کن دیگه، اونا هم که غریبه نبودن» این حرفا مناسب وضعیت روانی خود آقاست. غافل از اینکه همین حرف خودش یه تصویر بد دیگه برای خانومش درست می کنه. یعنی علاوه بر تصویر قبلی یکی دیگه هم بهش اضافه میشه که «آقا منو درک نمی کنه» اونوقت کم‌کم نارضایتی از زندگی برای خانوم بیشتر میشه. درصورتی‌که آقا اصلاً روحشم خبر نداره 🌸 2-وقتی آقا میگه «ولش کن دیگه، اونا غریبه نبودن» برای زن معنای «دفاع از خود» میده. یعنی آقا داره از خودش دفاع می کنه ولی آقا بر اساس شخصیت خودش میگه «همه چی تموم شده و نباید حرف‌های کهنه رو تکرار کنیم» پس آقا نباید از خودش دفاع کنه و باید تصویر قبلی رو پاک کنه. اولین و کوچک‌ترین راه برای پاک‌کردن تصویر بد قبلی، «عذرخواهی» کردنه. 🌸 مرحله بعدش اینه که این تصور ذهنی که «این همون آدمیه که جلو همه به من گفت غذا جلوم نمیذاره» از ذهن خانومش پاک کنه. برای پاک‌کردنش باید تصویر خوبی تو ذهنش ثبت کنه. مثلاً حساسیتش رو از غذا برداره و یه هدیه ای واسه عذرخواهی از خانومش بخره. مهم پاک‌کردن تصویر ذهنی زن هست حالا با هر ترفندی. یعنی باید از ذهن زن پاک بشه که «این همون آدمیه که ...» و باید این‌طور بشه «این اون آدم نیست بلکه اینه ...» 🌸 3-بعضی علائم تو این مشاجره نشون میده با اینکه اینا در حال حاضر با هم خوب شدن ولی دعواها تو راهه. وقتی که هر دو از کنترل خارج‌شدن و آقا زنگ‌زده و همچنین خانوم کنترل خودشو ازدست‌داده و هرچی تو دلش بوده گفته یعنی «ظرف» وجودی هر دو طرف از رفتارهای هم‌دیگه پرشده و سرریز کرده و این نشون میده خیلی از مهارت‌ها رو بلد نیستن و از الان دیگه با کوچک‌ترین چیزی دوباره سرریز می کنن. ✅ در این موارد حتماً باید به مشاور مراجعه بشه❗️ 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir