💙 دیابت
#استاد_همسرداری_شوید
#برای_همسران
🌸 از ماههای اول میدونستم ولی هر روز که میگذشت میگفتم حالا بذار خودش میگه!
همینطوری گذشت و منم چیزی نگفتم! الان تقریباً یک سال و
هفت هشت ماه میگذره.
خیلی دوسش دارم، تو این مدت آشناییمون کاملاً شناختمش.
حالا هم مصمم هست که بیاد خواستگاریم.
واقعاً همونیه که من میخوام، با تمام معیارهام میخونه! خودشم خیلی دوسم داره نشونشم اینه که میخواد بیاد خواستگاری.
ولی نمی دونم چرا تو اینهمه مدت دیابت داشت و ازم پنهان میکرد. شایدم میترسیده و چیزی نگفته!
هر دلیلی می تونه داشته باشه. همین منو کلافه کرده؛
اگه واقعاً منو دوست داره پس چرا تو اینهمه مدت بهم نگفت.
حالا واقعاً موندم چیکار کنم؟
🌸 اصلاً کاری به این ندارم که چرا نگفته، مهم اینه که بدونیم شروع زندگی با این شرائط به صلاحه یا نه؟
خود بیماری میتونه معیار برای رد کردن باشه!
بالاخره میخواد یه زندگی شروع بشه و هر دو طرف یه استفاده هایی از زندگیشون ببرن!
بیماری بعضی وقتا با ادامه زندگی سازگار نیست؛
یه وقتی طرف تومور مغزی بدخیم داره، اصلاً هم درمان نداره
بعضی وقتا نوع بیماری اختلال تو زندگی ایجاد می کنه.
طرف مشکل قلبی داره، مشکل ریوی داره، خب تموم استفاده ای که باید از زندگی بشه، سوخته میشه؛
همش باید ازش پرستاری کرد یا اینکه نترسی یهو سکته نزنه!
🌸 بعضی وقتا بیماری با بعضی نقشها سازگار نیست.
طرف مشکل ناباروری داره! حالا هرچی درمون کنی فائده نداره.
ممکنه الان بگی دوسش دارم، این چیزی مهمی نیست ولی رفتهرفته
مثلاً نقش مادری تو زن پررنگتر میشه و ممکنه شور و احساس
اولی افول کنه و این احساس نیاز به نقش مادری ظهور کنه!
🌸 بعضی وقتا بیماری تو احساس رضایت طرفین تأثیر میذاره!
تو صورتش یا جایی از بدنش یه لکه مادرزادیه یا مشکل پوستی داره
بعضی وقتا شدید میشه همین تو ظاهرش تأثیر میذاره و رضایت شما رو مخدوش میکنه!
در همه این موارد کسی که میخواد بیماری طرف مقابلش رو بپذیره
باید با احساس آزادی و رضایت بپذیره یعنی طوری نباشه که بعداً بگه:
تو همونی هستی که این مشکلو داشتی من از خیلی
چیزام گذشتم به پات سوختم و ساختم
🌸یا بعداً نگه: تو به من نگفتی، اگه به من میگفتی
اصلاً با تو ازدواج نمیکردم پس بهترین راهکار اینه که
با پسر درمیون بذاره که من می دونم دیابت داری!
تا این حس آزادی و انتخاب ازش سلب نشه.
تا بعداً مبتلا به حس ایثارگری و از خودگذشتگی
یا احساس فریب خوردن نشه!
اگر هم از مطرحکردنش میترسه میگه حالا ولش کن؛ دو احتمال داره؛
ممکنه بهخاطر وابستگی ایجاد شده باشه!
حس شور و هیجانی تو سن کم، مانع مطرحکردنش میشه.
رفتهرفته حس حسابگری غلبه پیدا میکنه و ممکنه چالش درست کنه
ممکنه هم بهخاطر یه سری تجربیات دوران کودکی خانوم باشه که
اونو به سمت ایثارگری و قبول این شرائط سوق میده!
که اگه این باشه قطعاً باید دست نگه داره!
📝 نویسنده: حجت الاسلام محمد عمرانی
کانال خانواده مهربان
https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8
سایت خانواده مهربان
Khanevadeh-man.ir