eitaa logo
خانواده مهربان
738 دنبال‌کننده
654 عکس
54 ویدیو
98 فایل
ارتباط با مشاور @alimahmoudi218 . ارتباط با مدیر @alimahmoudi218 @salehps . آدرس سایت خانواده مهربان : http://www.khanevadeh-man.ir کپی مطالب فقط با ذکر منبع جایز است✅
مشاهده در ایتا
دانلود
💙 خواستگار بی‌پول 🌸 خیلی وقته باهاش آشنا هستم و کاملاً می‌شناسمش! با هم رفتیم مشاوره و کلی تحقیقات درموردش داشتم. از همه جهت خواستگار خوبیه و با تمام معیارهام سازگاره. از لحاظ اخلاقی و اعتقادی کاملاً پسر خوبیه. 🌸 تنها مشکل من مخالفت پدرمه! اون دفعه می‌گفت: من صلاح نمی دونم تو با این پسره ازدواج کنی! بهش گفتم: چرا؟ گفت: این نه خونه داره، نه شغل درست حسابی داره، سربازی‌ام که هنوز نرفته. نخیر! به نظرم این ازدواج شما به صلاح نیست. خیلی دوسش دارم ولی بابام شرط‌هایی گذاشته که حالا حالاها بهم نمی‌رسیم! 🌸 یادم میاد خواستگارم تو جلسه خواستگاری می‌گفت: همون جایی که درس می خوندم با تمام شرائط سختی که دارم، مشغولم و دارم کار می‌کنم. وقتی جلسه خواستگاری تموم شد بابام گفت: این فوقش بتونه به‌زور گلیم خودشو از آب بکشه! بابام همش به نتیجه کار طرف نگاه می کنه، میزان حقوق و داشته‌ها شو می بینه، اصلاً براش مهم نیست که بالاخره یه کاری داره! 🌸 نمی دونم چی کار کنم؟ خیلی بهش علاقه دارم ولی یه بار بابام می‌گفت: هنوز زوده، حالا موردهای بهتری برات پیدا میشه، شما اگه یه جا مشغول به کار بشی، بالاخره موقعیت‌های بهتری برات درست میشه، موردهای بهتری میان خواستگاری! 🌸 پدر و دختر هر کدوم نسبت به پشتوانه روانی شخصیتی که دارن این‌طور میگن ولی مهم اینه که حرف کدوم طرف ترجیح داره و واسه زندگی آینده دختر بهتره! پدر الان در دوره‌ای به سر می‌بره که از نظر ساختار ذهنی در اولویت‌بندی و تحلیل مسائل، به‌صورت محاسبه‌ای عمل می کنه و همش دنبال سامان‌دهی و ارتقاء زندگیه! 🌸 یعنی چی؟ همین پدر وقتی در دوران جوانی به سر می‌برد، تو همه آیتم‌های ذهنیش جنس مخالف حضور داشت. یعنی وقتی می‌خواست یه موردی رو اولویت‌بندی کنه، باتوجه‌به جنس مخالف اولویت‌بندی می‌کرد! اگه انگیزه‌ای به سمت یه کاری پیدا می‌کرد، جنس مخالف در اون حضور داشت و... 🌸 در واقع چون اون دوره در اوج عاطفه به سر می‌برده ولی الان که خواستگار واسه دخترش اومده ساختار ذهنش عوض شده و اولویت‌بندی‌ها و تحلیل مسائل رو بر اساس سامان‌دهی و محاسبه در نظر می‌گیره! 🌸 با خودش میشینه دو دوتا چارتا می کنه: اینکه هیچی نداره، درآمد درست درمونی هم نداره، دخترم فردا درسش تموم میشه میره سرکار، یه آدم درست حسابی کسی که درآمدی، خونه ای یه سرمایه‌ای داره میاد خواستگاریش! به‌خاطر همین دختر میگه: بابام فقط براش نتیجه کار خواستگارم، یعنی درآمدش مهمه! چون اصلاً ساختار ذهنی پدر عوض شده. چرا دختره ترجیح میده با این پسره ازدواج کنه؟ چون پسر الان تو دوره‌ای قرار داره که تو اوج عاطفه به سر می بره و تو ساختار ذهنیش و تحلیل مسائلش جنس مخالف حضور داره به همین خاطر: براش گل می‌خره، واسش صبر می کنه، حرفای عاشقانه میزنه «دوست دارم» «بی تو هرگز» و... مدام از دهانش میاد بیرون و حتی حاضره هر کاری کنه که پدر دختر موافقت کنه! 🌸 این حرکت‌های پسر یه بخشی از روان زن رو تأمین می کنه! یعنی عاطفه زن تأمین میشه. ساختار ذهنی دختر تو این سن، اولویت رو به همین مسئله عاطفی میده! فرض کن یه مرد تو زندگی قراره چه چیزهای واسه همسرش مهیا کنه؟ نیاز عاطفی، نیاز روحی، نیاز جنسی، نیاز مالی و... ساختار ذهنی خانوم‌ها وقتی می خواد اولویت‌بندی کنه: اولویت رو به نیاز عاطفی میده. 🌸 حتی ممکنه از کسایی که وارد زندگی شدن شینده باشین: «ای‌کاش نصف این درآمد داشت ولی یه ذره عاطفه و توجه داشت» حالا کدومش واسه آینده دختر بهتره؟ اگه تمام شرائط دیگه تو این پسر وجود داره، قطعاً حرف دختر ترجیح داره! 🌸 نمی‌خوام توصیه کنم یا شعار بدم که «ازدواج آسان بهتر است» و... نخیر! اگه یه تحلیل سادهٔ دیگه از ادراک مرد بکنیم به این نتیجه می‌رسیم. فرض کنیم همون‌طوری که پدر میگه، یه پسری با تمام امکانات بیاد خواستگاری این دختر و زندگی شکل بگیره! مردی که تمام تلاش‌های اقتصادی خودشو کرده، یا اصلاً امکانات مالی داره حالا میاد خواستگاری! دید اون مرد به این زن مصرف‌کننده است. یعنی «احساس توقع و انتظار» در همه کارهای مرد موج میزنه. 🌸 نمی‌خوام بگم همه این‌طورن ولی همین که امکانش هم باشه خطرناکه! اما حالا فرض کنید دختر وارد زندگی مرد با یه امکانات کمتری بشه! اونوقت اگه به امکاناتی برسن، مرد به زنش دید مصرف‌کننده رو نداره و احساس «همدل و همراه» رو نسبت به زنش داره. 🌸 ادامه مطلب در پست بعدی 👇👇👇
🌸 این احساس متفاوت، افکاری رو تولید می کنه و همین افکار باعث تولید یه کارهایی میشه! «احساس توقع و انتظار» و دید مصرف‌کنندگی به زن باعث میشه مرد دست به خیلی کارها بزنه. حتی پیش اومده که به خودش حق داده بره زن دیگه بگیره. 🌸 اما احساس «همدلی و همراهی» به زن یعنی اینکه مرد تمام تلاشش رو می‌کنه که همیشه همراه و همدم این زن باشه! ممکنه بپرسید: خب همه این حرفا درست، حالا از کجا بیارن بخورن، مخصوصا تو این شرائط بد اقتصادی؟ 🌸 واسه ارزیابی ملاک اقتصادی در یک خواستگار، نباید نگاه کنیم که الان چی داره! بله اگه داشته باشه و ملاک اصلی هم باشه خوبه ولی ملاک اصلی وجود بالفعل امکانات نیست. 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💙 خونه اجاره‌ای یا خونه پدرشوهرم؟ 🌸 بین دوراهی گیر افتادم! چندساله عقدیم و تصمیم گرفتیم بریم سرخونه زندگی‌مون! وضع مالی خانواده شوهرم خوبه و از اولش یه واحد کنار خونشون واسه ما آماده‌کردن یه واحد مستقل و کاملاً جدا. ولی مشکلی که باهاش مواجه هستم اینه که ازشون ناراحتم! اون دفعه پدرشوهرم بحثشو پیش کشید و گفت این جا رو واسه شما آمده کردیم، ان‌شاءالله بعد عروسی بیاین اینجا! 🌸 همونجا بهشون گفتم: ما داریم دنبال خونه می‌گردیم! مادر شوهرم گفت: حالا چه کاریه، اینجا هست دیگه! اومدم خونه به شوهرم گفتم: من اونجا بیا نیستم! بعد این‌همه دعوایی که با من داشتن، حالا بیام کنارشون بشینم! اگه بریم اونجا که هر روز یه مسئله واسمون درست می کنن! من حوصله ندارم. 🌸 خودم گفتم بریم دنبال خونه اجاره‌ای ولی نمی دونم چیکار کنم، اگه بریم خونه اجاره‌ای، اون واحد رو از دستش میدیم. شوهرم چند سهم از اون خونه رو پشت قبالم گذاشت، حالا اگه بخوایم بریم جای دیگه، قطعاً پدر شوهرم اونجا رو میده دست پسر دیگش و اونجا از دستمون میره. 🌸 البته چند باری هم به خودم گفتم به شوهرم بگم بریم همونجا ولی بعدش پشیمون میشم، آخه شوهرم حوصله حرف‌زدن نداره، هروقت بخوام باهاش حرف بزنم میگه: ول کن بابا حال داریا! همش تحت‌تأثیر حرف خانوادشه! خیلی دوسم داره ولی از این اخلاقش می‌ترسم! 🌸 در واقع حرف دل این خانوم اینه که اگه شوهرم گوش به حرف دیگران نبود، خیلی خوب می‌شد. می‌رفتیم اونجا می‌نشستیم، و زندگی‌مون هم کاملاً ازشون جدا بود. 🌸 وقتی خانوم این‌جور درخواست‌شو مطرح می کنه، یکی از حالت‌های شوهر استنکافه! نمی‌ذاره طرفش به حرف‌زدن ادامه بده و میگه ول کن بابا حال داریا! اما چرا استنکاف؟ چرا مرد تو این‌جور موارد علاقه نداره حرف‌زدن ادامه پیدا کنه؟ 🌸 آخه این خانوم هم درخواستی داره. خانوم تو این‌جور موارد که تقابلی یا اختلافی وجود داره و می‌خواد اینو به شوهرش منتقل کنه، زود میره سراغ همون نقطه اختلاف و مورد تقابل و فوری میگه «من اصلاً اونجا نمیام» «از دست مادرت عصبانی‌ام، آخه این چه حرفی بود به من زد؟» 🌸 اما چرا این‌طوره؟ فرق خانوم و آقا تو همینه! وقتی خانوم می‌خواد رفتارو تحلیل کنه نگاه می کنه که به من چی گفتن، چه اثری روم داشت! تو همین ماجرا ممکنه به شوهرش بگه پدرت با من دعوا کرد، اینو گفت. شوهرش زود جواب بده: منظورش این بود. 🌸 دقیقاً تفاوت تحلیل رفتاری آقا و خانوم تو همینه! آقا نسبت به تأثیر واقعی رفتار، به نتیجه اون رفتار نگاه می کنه، ولی خانوم میگه «این حرفو زدن، من ناراحت شدم باید جوابشون رو می‌دادم» دیگه به نتیجه و تأثیر این رفتار کار نداره! 🌸 همین باعث ایجاد فشار بر احساسات زن میشه و یه جورایی تلنبار میشه. وقتی واسه شوهرش بازگو می‌کنه، به‌خاطر همون تلنباری زود میره سراغ محل اختلاف، معمولاً همراه با پرخاشم بیان می‌کنه. 🌸 مهم نیست تو دعوا حق با کیه؟ مهم اینه که به‌خاطر انتخاب «پرخاش» واسه انتقال اون فشار احساسی، مرد سریع موضع می‌گیره. موضع مرد از سر مخالفت نیست! بلکه از سر اینه که «جنس انتقال پیام» یعنی «پرخاش» تأثیر ناخودآگاه داره. 🌸 حالا از اون به بعدم هروقت بخواد مسئله مطرح بشه، مرد هم حالت استنکاف رو انتخاب می کنه، چون می‌دونه اگه ادامه پیدا کنه میره به سمت پرخاش! 🌸 در اینجا زن به‌خاطر اون فشار احساسی و از ترس اینکه نکنه شوهرم حرفمو گوش نکنه، زود میره سراغ انتقال مورد اختلاف، ولی شوهر دقیقاً میره سراغ همون استنکاف و حرفشو گوش نمی کنه چون جنسش پرخاشه! بنابراین بعضی اوقات تو زندگی ترس‌هایی داریم که با یک مهارت ساده حل میشه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 محبت به مادر 🌸 دیگه از این کاراش خسته شدم و آرامش ندارم! با خودم میگم چرا این کارو جلوم انجام میده و خیلی نسبت به رفتاراش حساس میشم؟! دست مادرشو می بوسه و اکثرا جلوم بهش محبت می کنه! کلی هوای مادرشو داره و کلاً اشتباهات مادرشو توجیه می‌کنه. این رفتاراش دیگه از حالت عادی خارج شده. 🌸 طوریه که انگار وظیفه ما هست کارای مادرشو انجام بدیم و همیشه هم میگه ما باید کاراشو انجام بدیم! رفته بودیم مغازه، هر دومون از یه ظرف و قیمتش خوشمون اومد چند تیکه ظرف گرفتم، یه دفعه گفت: کاش واسه مادرمم یه مدل از اینا می‌گرفتم! 🌸این کار همیشگی‌شه! اون دفعه رفته بودیم مسافرت، اونجا مخصوص مادرش رفته بود بازار تا یه چیزی واسش بگیره! نمیگم چیزی واسه خانوادش نگیره ولی این که بارها این کارو تکرار می کنه، منو اذیت می کنه و ارزشش رو پایین میاره! 🌸 چهار نوع رفتار؛ بوسیدن دست مادر، انجام کارهای مادر، توجیه حرفای مادر و خرید هدیه از سوی مرد سرزده! بوسیدن دست مادر، انجام کارهای مادر و خرید هدیه به نحوی روان زن رو درگیر می‌کنه! ولی توجیه حرفای مادر به یه نحو دیگه! 🌸 سه کار اول از نظر زن، محبت و از نظر مرد، احترام تلقی میشه! مرد در تحلیل خودش این رفتارها رو مصداق احترام به مادر می‌دونه ولی غافل از اینکه تحلیل زن از این رفتار یه طور دیگه است! بوسیدن دست از سنخ محبت ملموس و انجام کارهای مادر و خرید سوغات یا هدیه از سنخ محبت محسوسه! محبت ملموس و محبت محسوس از ویژگی‌های محبت مورد نیاز زنه! 🌸 نه‌تنها وجود محبت بلکه بروز محبت از نیازها اساسی روان خانوماست! ولی محبت به زن زمانی می‌تونه اثرگذار باشه که یه سری ویژگی‌هایی داشته باشه. زن بوسیدن دست مادر رو انتقال محبت از طریق لمس ارزیابی می کنه! 🌸 ولی معمولاً آقایون وقتی می خوان انتقال محبت از طریق لمس کنن، پشت‌بندش رابطه زناشویی محقق میشه. در این صورت خانوم از تماس لمسی، پیام محبت از طریق لمس رو دریافت نمی کنه و فقط با خودش میگه همه این تماس‌های لمسی بهونه بود برای رابطه زناشویی. 🌸 خب وقتی شوهر دست مادرشو می بوسه، دو حالت داره؛ خانوم یا در محبت لمسی واسه خودش رقیبی مثل مادرشوهر می بینه یا اینکه احساس می کنه به مادرش محبت لمسی داده ولی به من نداده! در کنار این دریافت‌های خانوم، شوهر بوسیدن دست رو مصداق احترام می‌دونه! 🌸 رفتار دوم مرد انجام کارهای مادر و خرید هدیه یا سوغاتی بود! محبت از طریق لمس یکی از انواع محبت بود ولی خود محبت باید کیفیتی داشته باشه که زن محبت رو از اون حس کنه. هدیه یا سوغاتی آنچنان بروز و ظهوری داره که بدون نیاز به هیچ ضمیمه دیگری، زن محبت رو ازش حس می کنه! یکی از مهم‌ترین نکته‌ها در همه محبت‌ها اینه که زن محبت رو حس کنه حالا سوغاتی و هدیه و خدمت‌کردن بدون نیاز به هیچ تلاشی محبت رو به حس زن می‌رسونه. 🌸 یعنی رفتار باید طوری جلوه محبت داشته باشه که زن حسش کنه، هدیه دادن این خصوصیتو داره. بعضی وقتا آقا به خانومش میگه «دوسِت دارم» ولی چون بی‌حال گفته، محبت جلوه نداشته پس خانوم محبتو حس نکرده. 🌸 رفتار سوم توجیه بعضی حرفا یا خطاهای مادر هم یه طور دیگه سوءتفاهم به وجود میاره! پس یکی از انواع محبت (محبت از طریق لمس) برای خانوم کم گذاشته شده و خانوم می بینه جای دیگه خرج شده. 🌸 از لحاظ درجه کیفی محبت (حس محبت) هم افت داشته! اینجا اتفاقی که برای خانوم می‌افته، اینه که ارزش و عظمت مرد پیشش افت می کنه! به زبون ساده «مرد من نقص نداره چون یاد داره نوع و کیفیت محبت رو بروز بده ولی به درد من نمی خوره چون محبتش به سمت من نیست» 🌸 بعد از «نقصان ارزش مرد» در روان همسر، زن کم‌کم حساس میشه، اذیت میشه. مدام میگه: چرا جلوی من این کارو می کنه! ولی مرد که از بیرون این‌جور حرفای خانومشو می بینه، میگه: مدام غر میزنه و گیر میده به رفتارای من! 🌸 خب مشخصه که راه‌حلش چی میشه؟ یا باید مرد شیوه احترام به مادر رو عوض کنه یا اگه اصرار به همون شیوه داره باید جبرانشو برای همسرش هم داشته باشه و واسه اون کم نگذاره! 🌸 یعنی علاوه بر انواع محبت‌های دیگه و ارتقاء کیفیت محبت، تو این نوع (محبت از طریق لمس) و این کیفیت خاص (محبت محسوس) جبران مخصوصی داشته باشه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 غیبت 🌸 بعضی وقتا موقع صحبت شوهرم میگه: فلانی و فلانی پدر زنشون بهشون کمک کرده، اول زندگیشون چقدر پول بهشون داده، واسشون خونه اجاره کرده، پدرزن فلان رفیقم واسش یه ماشین گرفته، اما پدرت هیچ کمکی بهمون نکرده، دریغ از یه قرون. میگم: خب نداشته که بهمون نداده. میگه: اگه داشت هم نمی‌داد. 🌸 همیشه این‌طوری نیست که بگومگو بشه بعضی وقتا هم اشاره می کنه و رد میشه، مشخصه انتظار داره پدرم کمکش کنه و از نظر مالی ساپورتش کنه. شوهر خواهرمم همین‌طوره. خواهرم می‌گفت: اونم انتظار داره پدر کمکش کنه! آخه فکر نمی‌کنن پدرم خودش گرفتاره. 🌸 ایناش به کنار این دوتا مدام میشینن با هم حرف میزنن، پچ‌پچ می کنن و پشت سر بابای ما حرف میزنن. به ما هم نمیگن که چی بهم میگن ولی هروقت مهمونی میریم میشینن کنار هم و شروع می‌کنن پچ‌پچ کردن و بلندبلند خندیدن. پدر بدبخت از همه‌جا بی‌خبرم فکر می کنه داماداش خیلی با هم خوبن! 🌸 هروقت میریم مهمونی سر همین قضیه کلی اعصابم بهم می ریزه. اگه بتونه تو مراسم خودشو نگه داره و هیچی نگه خیلی خوبه ولی معمولاً با هم جروبحث داریم، سر همین قضیه با هم دعوامون هم میشه! اگه بخواهیم دقیق تر به این قضیه نگاه کنیم؛ منشأ همه اینها ایجاد حالت بی ثباتی در روان زنه! در اصل رفتار مرد باعث ایجاد این حالت شده! این از خصوصیات روان لطیف خانوماست که بگومگو یه نوع بی ثباتی در روانشون ایجاد می کنه! 🌸 وقتی تو قالب جروبحث یا تو قالب هر چیزی (مثلاً تو قالب کنایه یا اینکه مرده یه چیزی میگه، منظوری هم نداره ولی زن برداشت می کنه آقا انتظار کمک از پدرش رو داره) همه اینها حالت بی‌ثباتی تو شخصیت زن ایجاد می کنه. منشأ بی‌ثباتی به این صورته که زن با خودش میگه «شوهرم انتظار داره پدرم کمکش کنه» و این انتظارشو تو قالب جروبحث یا هر چیزی گفته. 🌸 بعدش زن به‌خاطر «بی‌ثباتی» ایجاد شده این انتظار شوهرشو هرجایی که احتمالش رو بده تطبیق میده. مثلاً همین موقعیتی که دو باجناق کنار هم میشینن چون احتمالشو میده، اون انتظار شوهرشو تطبیق میده به پچ‌پچ‌های اینا و با خودش میگه «حتماً دارن غیبت بابای منو می کنن» درسته مطمئن نیست ولی چون رفتارای قبلی مرد تو ذهنش «بی‌ثباتی» درست کرده، هرجایی احتمالشو بده اونو تطبیق میده. 🌸 همین باعث دعوا میشه. زنه میگه: ها! داشتی غیبت بابای منو می‌کردی؟ مرده هم ممکنه بگه: نه بابا! چته امشب؟ از کجا دلت پره؟ چرا سوءظن داری؟ و ... ممکنه مرد غیبت کرده باشه یا نکرده باشه ولی علتش همین «بی‌ثباتی» زنه که باعث تطبیقش شده و علتش هم مرد هست 🌸 بهتره این خانوم بدونه که همچنین حالتی تو روانش پیش اومده و حواسش باشه هر احتمالی رو تطبیق نده و آقا هم از رفتارایی که چنین «بی‌ثباتی» رو تو شخصیت زن درست می کنه جلوگیری کنه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 عروس! 🌸مدتیه تو دوران عقدیم! گرم صحبت بودیم، به شوهرم گفتم: قبلاً خواستگاری کسی رفتی یا اصلاً کسی رو دوست داشتی که بخوای بری خواستگاریش؟ اونم گفت: نه به اون صورت ولی وقتی بچه بودم، دوره دبیرستان، یکی از دخترای فامیلو دوست داشتم ولی چیز مهمی نبود، اون تموم شد و رفت! یه جوری شدم و یه ذره حساس شدم ولی کم‌کم فراموش کردم! اما بعضی وقتا که تو مراسم فامیلی شرکت می‌کنیم، اون خانوم هم هستش. وقتی متوجه نگاه‌های شوهرم و اون خانوم میشم، اذیتم می‌کنه و کلی ذهنمو درگیر می کنه! 🌸 چند وقت پیش عروسی این خانوم بود و نمی‌دونستم که همچین مسئله‌ای وجود داشته، وقتی که از مراسم برگشتیم، داشتم واسه شوهرم تعریف می‌کردم که کی اومده، کی نیومده! فلانی رفته بود لباس این قیمتی گرفته بود! ولی عروس قشنگ و ناز شده بود، آرایشش قشنگ بود و لباس عروس به بدنش خوب افتاده بود و خیلی بهش میومد! هم آرایشش شیک بود، هم لباس عروس خوشگلی گرفته بودن! مدل و رنگ موهاش خیلی به صورتش میومد! آخه موهاشم خیلی بلند بود، این مدلم که زده بود به موی بلند خیلی میومد! رو دستش طرح قشنگی کارکرده بود، اولین‌بار بود که دیدم آرایشگاه روی دست عروس طرح کار کنه، واقعاً به رنگ ناخونش هم میومد! و ... 🌸 خلاصه کلی از قیافه و اندام این خانوم تعریف کردم، ولی حالا می دونم چه اشتباهی کردم، هروقت مهمونی میریم و متوجه نگاه همسرم و خانومه میشم کلی اذیت میشم و عذابم میده. نسبت به زندگی سرد شدم! نمی دونم چیکار کنم از دست این افکار آزاد بشم؟ شوهرم عاشقمه ولی نمی دونم چطور همسرمو از اون سردش کنم؟ دو مسئله ذهن این خانوم رو درگیر کرده؛ یکی سابقه عاطفی، یکی علائم عاطفی! 🌸 اشتباه از اینجا شروع شد که خانوم به هر قصدی از سابقه عاطفی پرسید! در مرتبه اول هرکسی حداقل واسه آرامش روانی خودش، نباید تو گذشته کسی از دوست داشتن و علاقه تجسس کنه! حالا اگه کسی به هر دلیلی از سابقه سؤال کنه، اون شخص باید کتمان کنه! اگه از شوهرش می پرسه: کسی رو دوست داشتی؟ شوهر واسه آرامش روانی خانومش یا حداقل خودش باید کتمان کنه و حتماً نباید تو این مورد راستگوییش گل کنه و همه چیو بگه! 🌸 می‌پرسی حالا که خانوم پرسیده و شوهرشم جواب داده، الان باید چیکار کنه؟ این‌جور افکار دو ویژگی دارن؛ اوایل پرفشارن و کلی ذهن رو درگیر می‌کنن، وقت زیادی واسش می‌ذاره و همه چیزا رو ریز به ریز تو ذهنش زیر و رو می کنه. تو مرحله دوم میره سمت چک کردن و کنترل کردن! استارت این افکار از همون سؤال شروع شد. وقتی شوهر میگه تو نوجوونی یه دخترخانومی رو تو فامیل دوست داشتم «سابقه عاطفی» ثابت میشه! سابقه عاطفی روان زن رو به حالت بی‌ثباتی می‌کشونه. نوع بی‌ثباتی تو این مسئله به این شکله: «نکنه هنوزم دوسش داره؟» همین حالت ایجاد فشار می کنه. 🌸 وقتی فشار به وجود میاد، ذهن خانوم از کوچک‌ترین رفتار یا حتی یه رفتار عادی برداشت «علامت عاطفی» می کنه! ممکنه نگاه شوهرش معمولی باشه ولی اون فشار باعث میشه این نگاه معمولی رو به‌صورت «علامت عاطفی» برداشت کنه! یه لحظه حس می کنه «هم اون خانومه یه جوری به شوهرم نگاه کرد، هم شوهرم یه جوری نگاهش کرد» پس با خودش میگه: «چطور داره نگاش می کنه، حتماً هنوزم دوسش داره» این یه جور بی‌ثباتی است که نتیجه «علامت عاطفیه»! در واقع یه بی‌ثباتی از ناحیه سابقه عاطفی و یه بی‌ثباتی از ناحیه علامت عاطفی برای روان زن درست شده! برای اینکه خانوم از شر این افکار راحت بشه باید منابع فشار بر روان خودشو از بین ببره! 🌸 ادامه متن در پست بعدی 👇👇👇
🌸 1-یکی از منابع فشار اینه که وقتی شوهرش داره نگاه می کنه الزاماً به معنای «علامت عاطفی» نیست! اینکه دائم فکر کنه شوهر با این نگاه، علامت عاطفی میده، فشار بیشتر میشه و اونو به سمت بی‌اعتمادی و سردی می‌کشه! حالا چون اینا تو دوران عقد و دوران «شور عاطفی» هستن! معمولاً مرد تو این دوران به اقتضای همین شور خیلی عاطفه میده، خب ازاین‌جهت جبران میشه! ولی خود خانوم هم باید به خودش کمک کنه. چطوری؟ اول باید بدونه که اون حالت بی‌ثباتی روانی باعث میشه از این رفتارا علامت عاطفی برداشت کنه! 🌸 علاوه بر این باید بدونه نگاه‌کردن مرد تا وقتی به سطح «ولگردی عاطفی» نرسیده، نمی‌تونه نشانه محبت باشه! بله بعضیا هستن از نظر روانی بیمارن و «ولگردی عاطفی» دارن، چشم همه‌جا کار می کنه، به هرکسی نگاه می کنه، اصلاً انگار هر کسیو می بینه، دلش می‌خواد یه جواریی امتحانش کنه! اما این مرد که‌این‌طور نیست، پس نگاه‌کردن نمی‌تونه نشونه محبت باشه. 🌸 2-دومین منبع فشار اینه که خانوم یه کاری کنه که شوهرش مجبور به یه کارایی بشه! قبلاً گفتم یکی از خصوصیات این افکار اینه، آدم‌رو به سمت کنترل می بره! همین که کنترل کرد دو اتفاق می‌افته: وقتی داره شوهرشو کنترل می کنه که چطور نگاه می کنه، به کجا نگاه می کنه، چه حرفی می‌زنه و ... معنیش اینه که داره افکارشو پیگیری می کنه، دنبالش میره، نسبت به افکارش واکنش نشون میده. همه اینا باعث تشدید اون افکار میشن! چون همین که پی گیری کنه، دنبالش بره، سوء ظنش، حس بی اعتمادیش بیشتر میشه! خب همین یه منبع فشار دیگه است. 🌸 اتفاق دومی که تو کنترل می‌افته اینه که الان شوهرش تو مرحله شور عاطفیه! دو روز دیگه از کنترل خسته میشه، برای فرار از حالت کنترل دست به یه کارایی می‌زنه! حالا نمیگم کار اشتباهی می کنه ولی لااقل توجهش به خانومش کمتر میشه! پس رفتار درست اینه که این منابع فشار رو از خودش دور کنه و کاری نکنه شوهرش یه جور دیگه بهش فشار روانی بیاره! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir