eitaa logo
خانواده مهربان
738 دنبال‌کننده
654 عکس
54 ویدیو
98 فایل
ارتباط با مشاور @alimahmoudi218 . ارتباط با مدیر @alimahmoudi218 @salehps . آدرس سایت خانواده مهربان : http://www.khanevadeh-man.ir کپی مطالب فقط با ذکر منبع جایز است✅
مشاهده در ایتا
دانلود
💙 راهی جز جدایی نیست! 🌸 چند ماهیه با هم ازدواج کردیم! ولی دیگه خسته شدم. مدام شوهرم به‌خاطر خانوادش به من گیر میده، باهام بحث می کنه. کافیه یه چیزی از دهن من در بیاد که مادرت فلان چیزو گفته، همین واسش بسه، کلی با من بحث می کنه! دم به دقیقه منو کنترل می کنه میگه: «زنگ زدی با مادرم صحبت کنی» «سراغی ازشون گرفتی» «اونا بزرگ‌ترن، باید احترامشون رو داشته باشی، حالا اگه نمی تونی بری لااقل یه زنگ بزن و...» هر روز کارش همینه، مدام کنترل می کنه که چیکار کردم «آیا سراغی ازشون گرفتم؟» 🌸 خیلی هم مطیع خانوادشه حرف‌های خانوادش روش خیلی تأثیر میذاره. هر چی اونا بگن، اینم بله قربان گوی اوناست. اصلاً مهم نیست حرفی که میزنن به صلاحشه یا نه. وقتی بهش میگم جواب میده: آدم باید از تجربیات بزرگ‌ترها استفاده کنه! بحث سر تجربیات نیست، این دیگه از حد گذرونده، هیچ اراده‌ای از خودش نداره. 🌸 بدتر از این وقتی می‌خوام برم خونه مادرم یه سری بهشون بزنم، مادرش کنترلم می کنه! «کجا می‌خوای بری؟» «کی میای، زودتر بیا، فلان ساعت شوهرت میاد» «حواست به ساعت باشه، شوهرت بیاد خونه تنهاس» «داری میری اونجا غذا آماده کردی؟» دیگه اعصابم از این رفتاراشون بهم ریخته، فقط به جدایی فکر می‌کنم! احساس می‌کنم تنها راه همینه! چند ایراد در مرد باعث شده زن به این حس برسه که باید حتماً این چند نکته برطرف بشه! 🌸 1- همین که مداوم بابت خانوادش با همسرش بحث می کنه! بحث مداوم باعث میشه روان زن ناآرام بشه! حالت روان زن به این شکله که هروقت می‌خواد یه حرفی بزنه با خودش میگه «این دوباره شروع می کنه گیردادن و بحث کردن که چرا این‌طور شد، چرا اینو گفتی، و چرا ...» یعنی خانوم اگه بخواد هر حرفی بزنه که احساس کنه یه ذره به مذاق شوهرش خوش نمیاد، این‌طور احساسی بهش دس میده «نکنه دوباره شروع کنه به گیر دادن ...» بابت همین احساس امنیت نمی کنه! 🌸 2-مرد مهارت کافی رو واسه برخورد با خانومش نداره! یعنی نمی‌دونه وقتی میاد میگه «مادرت اینو گفته» تحلیل مسئله و رفتار واسه یه زن کاملاً با مرد متفاوته. فرض کن: مادرش اومده خونشون، گفته فلان جا کثیفه، یا اصلاً چیزی نگفته خودش رفته یه جایی رو تمیز کرده؛ تو این حالت زن تأثیر این رفتارو تو خودش نگاه می کنه ولی مرد نتیجه و تأثیر کلی رفتارو می بینه. مرد با خودش میگه: مادرم می‌خواسته خونه رو تمیز کنه دیگه. ولی زن به تأثیر این موضوع نگاه می کنه و میگه: این حرفش یا کارش یعنی تو بی‌عرضه و یا شلخته‌ای. 🌸 یا اصلاً مادرشوهر در مورد خانواده مادرزن گلایه می کنه. مرد نتیجه و تأثیر خود رفتارو می بینه و میگه: مادرم نیتش خیر بوده می‌خواسته خانواده‌ها بیشتر باهم رفت‌وآمد داشته باشن. ولی زن تأثیر رفتارو تو خودش می بینه؛ «آره اون داشت منو توبیخ می‌کرد، منم باید دفاع می‌کردم ...» این مرد این مهارتو نداره که چطور زنشو آروم کنه، فوراً دفاع می کنه و اصلاً در نظر نمی گیره که رفتار خانوادش یه تأثیر واقعی داره و یه تأثیر روی زن. به‌خاطر همین زن شاکی میشه که همش از خانوادش دفاع می کنه 🌸 3- مدام مادرشوهر مثل بچه‌ها کنترلش می‌کرده! حالا مادرش همون رفتارو با عروس خودش داره همین باعث شده مرد به‌اندازه کافی بزرگ نشه! همین واسه یه زن درد آوره که نتونه به مردش به‌عنوان تکیه‌گاه تکیه کنه! چرا؟ چون زن احساس حریمی در سایه شوهر ندارد! به‌خاطر همین شکایت می کنه: خیلی از حرف‌های خانوادش تأثیر می گیره! هرچند خود تأثیر گرفتن هم واسه زن مهمه ولی مهم‌تر اینه که مردش تکیه‌گاه خوبی نیست. 🌸 4-نتیجه سه حالت قبل (بحث مداوم، توجه نکردن مرد به نیازهای زن، نبود حالت تکیه گاهی) اینه که روان زن حالت پرشدگی بهش دست میده و یکی از راه‌ها تو این حالت اینه که دوس داره از فضای خونه بره بیرون! یعنی خونه خودش پاسخ‌گوش نیست! خب یکی ازحالتاش اینه که میره خونه پدر و مادر خودش! رفتن خونه پدر و مادر یه جور راه فراره که اینم به‌واسطه مادرشوهر داره کنترل میشه! 🌸 همه اینا باعث میشه زن فقط به جدایی فکر کنه! چون روان ناآرام، نیازهای بی‌پاسخ، مرد غیر مقتدر، زندانی واسش درست می کنه که هیچ راه فراری از اون نداره! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 خواهر‌شوهر 🌸 به‌شدت از دستش ناراحتم! هر چی دلش می‌خواد میگه! به شوهرم پیام داده بود، خودت تنها بیا، می‌خوام یه چیزایی بهت بگم شوهرم قبول نکرد بهش گفت: تو بیا اونم قبول نکرد! حالا همینو دست گرفته و ناراحت شده، هروقت میریم خونه پدرشوهرم، اونم میره تو اتاق. شوهرم از دستش ناراحته که چرا این کارو می کنه ولی من نگرانم که بخواد همسرمو نسبت بهم بد بین کنه! 🌸 خودم رفتم باهاش صحبت کردم، کلی باهاش حرف زدم، احترامش گذاشتم ولی باز حرفای خودشو تکرار کرد و حرفایی زد که اذیت شدم! ولی بااین‌وجود احترام خانواده شوهرمو دارم! حرف‌زدن این خانوم تلاشی واسه بازیابی یکی از وظایف مرده! در واقع خانوم قبل اینکه از حرفای خواهرشوهرش اذیت بشه، از نبود سایه «حریم» شوهرش رنج می‌بره! 🌸 خانوم باید حس کنه در «حریم» شوهرش قرار داره و اگه حرفی، حدیثی چیزی هم هست از این حریم بگذره. تو این ماجرا خانوم از شوهرش «حریم ضعیف» رو برداشت می کنه! تو مرحله اول مرد دعوت خواهرشو قبول نمی کنه و میگه تو بیا، یه حریمی ترسیم میشه! اما در مرحله دوم این اتفاق می‌افته؛ خواهرش از ناراحتی میره تو اتاق ولی شوهر نه ‌تنها بابت رفتار قبلی به خواهرش ابراز ناراحتی نکرده، در مقابل اینم انفعال نشون داده! 🌸 این حرکت تضعیف می کنه اون حریمی که تا الان ترسیم شده! لزوماً واسه این کار، نیاز نیست مرد رفتار تندی با خواهرش داشته باشه! در این مواقع شوهر باید از طرف خودش نه از طرف خانومش، به خواهرش «ابراز ناراحتی» کنه! نه رفتار تند فقط «ابراز ناراحتی». پس اولاً «ابراز ناراحتی» نکرده ثانیاً تو مرحله دوم انفعال نشون داده و باعث تضعیف حریم شده. 🌸 اینجا زن به‌جای حس «حریم» حس نگرانی بهش دست میده! نگرانی از اینکه «اونو نسبت به من بدبین کنه» زن واسه جبران این دو ضعف خودش اقدام کرده و رفته با خواهرشوهرش حرف زده! پس از دو طرف روان زن داره ضربه می خوره؛ یکی نبود حس «حریم» یکی نگرانی برخاسته از ضعف حریم. 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💙 پا پس نمی‌کشم! 🌸 گوشیم زنگ خورد! شمارش واسم آشنا نبود گوشی رو برداشتم یه خانومی بود با عصبانیت شروع کرد حرف‌زدن! از صداش مشخص بود انگار یکم ترسیده ولی با صدای بلند گفت: از زندگیم برو بیرون! هر چی به دهنم اومد بهش گفتم! «صدا تو بیار پایین، حالا می‌بینی اصلاً پا پس نمی‌کشم! تو و بچه‌ها تو از زندگی خودم و شوهرم میندازم بیرون» بیشتر اعصابش بهم ریخت و با حالت گریه گوشی رو قطع کرد. 🌸 چند سالیه با شوهرش آشنا شدم! خیلی دوستم داره و همه‌جوره از لحاظ مالی بهم می‌رسه! هرچند وقت یه بار تو مناسبت‌های مختلف واسم طلا میخره! از اون موقع تا حالا کلی واسم طلا خریده. خودش یه بار می‌گفت: «اصلاً همسرمو دوست ندارم! از اولش هم ازش خوشم نمیومد، ازدواجم از سر اجبار بوده! الان که دیدمت تازه عشقو درک کردم» مدتیه با هم عقد موقتیم و کاملاً معلومه منو دوست داره و از عهده همه حرفاش بر اومده! منم خیلی دوسش دارم، می‌خوایم ازدواج موقت‌مون رو تبدیل به عقد دائم کنیم! 🌸 معمولاً تو این‌جور موقعیت‌ها میگن: آدمی که به زن و بچه خودش متعهد نیست، نمیشه بهش اعتماد کرد! واقعاً حرف درستیه! ولی چرا این‌طوره؟ امروز به این بهانه که عشق واقعی پیدا کرده، شروع می کنه کلی داستان‌سرایی می کنه «ازدواج من اجباری بوده! اصلاً توجهی به نیازهای من نداره! از نظر جنسی تأمینم نمی کنه و ...» همین که توانایی مالی داره ولی واسه خانوادش خرج نمی کنه! همین که می‌‎تونه ابراز محبت کنه و یکی رو با حرفای خودش مجذوب کنه ولی این‌جور حرفارو خرج خانوادش نمی کنه! اینا نشونه روان آسیب‌دیده است که فعلاً هر جور شده می‌خواد با یکی دیگه تأمینش کنه! 🌸 وقتی مردی توانایی مالی و ابراز محبت داره ولی از خانوادش دریغ می کنه یا لااقل بخش بزرگی از اون رو جای دیگه خرج می کنه یعنی یه جواریی حالت زدگی و «پرشدگی روانی» یا حالت تلافی از گذشته داره! فرض کنیم وارد زندگی هم بشن زن و بچه‌هاش رو کنار بذاره، کافیه خانوم یه روز شرایطشو نداشته باشه یا حالش یه ذره بد باشه درخواست مردشو رد کنه! اون حالت زدگی یا تلافی از بین که نمیره، همیشه با اون مرده هست، همون حالتو روی این خانوم هم پیاده می کنه و می‌گرده جای دیگه! 🌸 بالاخره زندگی بالا و پایین داره و چون این حالت زدگی و تلافی واسه مرد پیش اومده، با کوچک‌ترین بالا و پایینی و ناراحتی زن دوم، این حالت روانی مرد مجبورش می کنه نگاهش بره جای دیگه! پس اینکه میگن «دست بالای دست بسیاره» «مردی که تعهد نداره، به درد زندگی دوباره نمی خوره» و ... صرف یه حرف نیست، یه حالت واقعیه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 دختر عاشق 🌸 سی سالمه و فارغ‌التحصیل رشته زبان هستم! به 5 زبان زنده مسلط هستم! ولی هنوز مجردم. یکی از دخترای فامیل بهم ابراز علاقه کرد، اول باهاش مخالفت کردم و بهش گفتم فاصله سنی‌مون خیلی زیاده. تو هنوز هفده سالته، ما اصلاً به درد هم نمی‌خوریم! 🌸 اونم چیزی نگفت، چند وقت گذشت ولی در طول این مدت با هم حرفایی زدیم! متوجه شدم نسبت به سنش خیلی درک و فهم بالایی داره و کاملاً به زبان انگلیسی مسلطه. کم‌کم بهش علاقه‌مند شدم ولی متأسفانه نمی تونستم بهش ابراز علاقه کنم، چون کلاً تو روابط اجتماعی آدم درون‌گرایی هستم! تصمیم گرفتم با خانوادم مطرح کنم ولی خانوادم به‌شدت مخالفت کردن و گفتن «بابا این هنوز بچه است، تو کجا و اون کجا، الان این‌همه موقعیت داری، این‌همه مورد دیگه هست، وقتی وارد زندگی بشین نمی تونی جمعش کنی به مشکل می‌خوری و ...» 🌸 خلاصه این مخالفت‌ها باعث شد که رابطه‌مون بهم بخوره، بعد مدتی دوباره به من پیام داد! خیلی احساس پشیمونی داشتم آخه خیلی منو دوست داره، منم تو این مدت خیلی دلم براش تنگ شده بود، به‌خاطر همین چیزی نگفتم و باهاش رفتار خوبی داشتم! نمی دونم از این دختر که همدیگه رو خیلی دوست داریم بگذرم، یا حرف خانوادم رو گوش کنم؟ دو نوع «مجاورت» باعث شده که انگیزه ازدواج با این پسر واسه دختر شکل بگیره! 🌸 مجاورت در کیفیت و مجاورت در خویشاوندی جرقه پیشنهاد ازدواجه و ابراز علاقه از طرف دختره! معلومه که دختر خیلی به زبان علاقه‌منده، به‌خاطر همین از بچگی براش وقت گذاشته و الان تو سن 17 سالگی کاملاً به زبان مسلط شده! از طرفی آقا پسر تو زمینه زبان کاملاً موفقه! در واقع دختر خانوم در زمینه زبان انگلیسی احساس مجاورت با آقا پسر داره! ولی مسئله به همین‌جا ختم نمیشه، هرقدر «تعداد و دفعات و زمان مجاورت» بیشتر و «میدان مجاورت» تنگ‌تر باشه، تأثیر مجاورت بر روان بیشتر میشه! چون این دو نفر با هم فامیلن، «تعداد و دفعات و زمان» مجاورت بیشتر و «میدان» مجاورت تنگ‌تر میشه! 🌸 در واقع مجاورت در کیفیتی خاص یعنی در زمینه زبان انگلیسی، به‌وسیله مجاورت خویشاوندی تقویت میشه! چون رفت‌وآمدهای فامیلی تعداد و دفعات و زمان مجاورت رو بیشتر می کنه! تو این دید و بازدیدها یه حس خاصی یا یه جورایی یه حس نزدیکی به دختر خانوم دست میده، یه حسی که اونم به من علاقه داره. این مجاورت تقویت شده بر روان این دختر خانوم تأثیر می‌ذاره! تأثیر مجاورت اینه که واسه ازدواج با اون آقا پسر، واسش انگیزه درست میشه! بالاخره مجاورت انگیزه درست می کنه و حالا تصمیم گرفتن که ازدواج کنن، اما آیا این ازدواج می تونه درست باشه؟ 🌸 منشأ ابراز علاقه دختر همون انگیزه ناشی از مجاورته ولی باید بیشتر بررسی بشه که این ابراز علاقه و تصمیم به ازدواج می‌تونه منطقی باشه یا نه؟ نمی‌خوایم بگیم سن تأثیر اصلی داره ولی ازش به‌عنوان یه نشانه بر درستی این تصمیم استفاده می‌کنیم! اما چطور از سن به‌عنوان یه نشانه میشه استفاده کرد؟ سه سطح سنی در رشد روانی نسبت به ازدواج متصوره! سن هفده‌سالگی سطح و لایه دوم سنی هست! این لایه سنی یه ذره تصمیم رو سخت می کنه! 🌸 دختر تو این سن در «درک از ازدواج» و «توانایی بر وظایف» رشد داشته ولی هنوز به حد کامل نرسیده! در واقع احتمالش هست که هنوز خصوصیات لایه اول سنی واسه دختر باقی باشه! چطور؟ در لایه اول سنی دختر درکش از ازدواج بیشتر به سمت «اتفاقات» ازدواجه «ماشین پسره چه قشنگ بود» «کارت عروسی فلانی رو واسه عروسی خودمون بگیریم» «عجب پسر خوش‌تیپی بود، خیلی لباسش قشنگه، همیشه شیک می پوشه» همه اینا یعنی «اتفاقات - حواشی» ازدواج درک دختر از ازدواج تو این لایه سنی به این سمته! و «زبان انگلیسی» هم که با مجاورت تقویت شده بود از سنخ همین «اتفاقات» ازدواجه! 🌸 اما از اون طرف پسر سی سالشه! پسر از 25 سالگی یه جهشی در «درک ازدواج» و «توانایی بر وظایف» داشته! پس از این دو منظر بین دختر و پسر فاصله زیادیه! بازم نمی‌خوام واسه ازدواج این دو نفر تصمیم‌گیری نهایی کنم! چون در لایه دوم سنی دختر رشدی اتفاق افتاده به شرطی می‌تونه وارد ازدواج بشه که شرایط این دختر، خانواده این دختر و قدرت روانی این دختر طوری باشه که به «درک» و «توانایی» کمک کرده باشن! مثلاً خانواده‌ای داره که تو این‌جور مسائل بهش آموزش‌دادن، یا اصلاً تو یه محیط مناسب خانوادگی تربیت شده و این دختر هم این‌جور مسائل رو در روند تربیتش یاد گرفته! 🌸 پس‌کار این پسر در تصمیم‌گیری سخت میشه چون باید بررسی کنه! باید ببینه در کنار رشد روانی لایه دوم سنی دختر شرائط خوبی داشته و رشدش کامل شده یا نه؟ 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 خانوم حساس 🌸 دست خودم نیست، دوست دارم همه حواسش بهم باشه و بهم توجه کنه! همش تلاش می‌کنم نسبت به کارایی که می کنه بی‌تفاوت باشم ولی نمیشه و روزبه‌روز حساس‌تر میشم! البته تقصیر اونم نیست، این گرونی باعث شده خیلی درگیر کار بشه و تقریباً از همون اول عقدمون درگیر کار بود! انتظار داشتم لااقل در طول روز یه زنگی یه پیامی بده ولی این کارو نمی‌کنه! بهش زنگ می‌زنم ولی چند بار که اینکارو می‌کنم دیگه خسته میشم و بهش میگم «چرا یه زنگی یا پیامی ندادی؟ همش من باید بهت زنگ بزنم؟ اگه من بهت زنگ نزم اصلاً یادم نیستی؟!» همون لحظه میگه: باشه باشه! ولی یادش میره و روز ازنو روزی ازنو! 🌸 احساس می‌کنم بهش وابسته شدم حتی روی حرف‌زدنش، نگاه‌کردنش حساس شدم! وقتی با یه خانوم صحبت می‌کنه اگه بهش بگه: چشم! خیلی اذیت میشم! اگه بریم بیرون نگاهی به نامحرم کنه نمی‌تونم تحمل کنم و دوست دارم همه حریما حفظ بشه! واقعاً مشکل اصلی وابستگی یا حساسیت بیش از حد این خانومه؟ ممکنه با خودمون بگیم: آره دیگه، این مرد یه صحبت عادی با یه خانومی داشته، حالا تو کلامش به‌صورت ناخودآگاه یه «چشم» هم به‌طرف گفته! این خانوم باید ظرفیت داشته باشه؟! ناخودآگاه نگاه مرده به یه سمتی رفته، حالا این خانومه باید گیر بده «کجا رو دیدی؟ حریما رو حفظ کن؟» آخه آدم باید یه ذره ظرفیت داشته باشه، حالا خوبه کاری نکرده طرف! 🌸 بله مرد نباید تو رفتارش طوری عمل کنه که خانوم ازش علائم عاطفی به سمت خانوم دیگه‌ای برداشت کنه ولی بعضی وقتا ممکنه یه خانوم از یه رفتار عادی و معمولی علائم عاطفی برداشت کنه! مثلاً آقا به‌خاطر کارش با یه خانومی صحبت می کنه، حالا این اتفاقی یه «چشم» میگه، اون خانومه اذیت میشه! دارن رد میشن، اتفاقی چشمش به کسی می‌افته، خانومه اذیت میشه! اما چی میشه که خانوم از این رفتارای معمولی و عادی علائم عاطفی به کسی برداشت می کنه و انتظار داره که آقا فقط به خودش توجه کنه؟ منشأش حساسیت خانوم هست ولی منشأ حساسیت چی می‌تونه باشه؟ این رفتار ممکنه تو حالت عادی به معنای علامت عاطفی نباشه ولی چرا این خانوم نسبت بهش حساس شده و ازش علامت عاطفی برداشت می کنه؟ آقا تو یه مسئله کم گذاشته که این حساسیت واسه خانوم تولید شده! 🌸 اوایل عقد به دو دلیل زن نیازمند عاطفه و محبت شدیده! اولاً تو این سن ساختار ذهنی هر دو طرف سرشار از «شور عاطفیه»! یعنی همونطور که خود خانوم تموم فکر و ذکرش تو این سن متوجه شوهرشه! چنین انتظاری هم از شوهرش داره! ثانیاً همه ما شنیدیم زن نیاز به محبت داره ولی قاعدش در مرد و زن متفاوته! خانوم دوس داره محبت موجود در قلب شوهرش فراتر بره، در قالب عبارات بیاد و مهم‌تر از همه شنیده بشه! 🌸 این خانوم به این دو دلیل از شوهرش انتظار داره بهش زنگ بزنه! ولی شوهر این کارو نمی‌کنه، خانوم خودش دست‌به‌کار میشه و زنگ می زنه یا بعضی وقتا با شوهرش برخورد می کنه که «چرا زنگ نزدی؟ همش من باید بهت زنگ بزنم؟ اگه من یه زنگ نزنم ...» در واقع ظاهرش شکایت یا برخورده، ظاهرش اینه گوشیو برمی داره و بهش زنگ می‌زنه ولی پشت پردش اینه نیاز زن تو اون دو ناحیه یعنی «شور عاطفی» و «شنیده‌شدن محبت» برطرف نشده، حالا با این کارش در واقع می‌خواد محبت رو تو این دو ناحیه از مردش بشنوه. اگر مرد دوباره فرداش جبران نکنه یا زنگ نزنه، دوباره روز از نو روزی ازنو! همین باعث میشه حساسیتش بالاتر بره و از یه سری رفتارای معمولی مرد علامت عاطفی برداشت کنه. 🌸 اولین گام واسه اینکه حساسیت این خانوم کمتر بشه اینه که دلیل حساسیتشو بدونه! مهم‌ترین گام اینه مرد حتماً باید جبران عاطفی کنه و در این دو ناحیه «شور عاطفی» و «شنیدن محبت» برای خانومش کم نذاره، حالا وقت نمی کنه از سرکار بهش زنگ بزنه، وقتی اومد خونه جبران کنه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir
💙 رفتار پدر خواستگار 🌸 سال اول دانشگاه هستم! یه خواستگار واسم اومده مهندس مکانیکه! شرائط مالی خوبی داره! کار ثابت و خونه و ماشینم داره! بعد مراسم خواستگاری بررسی کردم همه معیارام رو داره! رفتیم محل کارش در مورد تحقیق، در مورد دین و ایمانش پرسیدیم! همه ازش تعریف می‌کردن! خلاصه معیار معنویات و تقید مذهبی برام خیلی مهم بود که مورد تأییده! ولی بعضیا در مورد پدرش یه چیزایی می گفتن! اخلاقش طوریه که از مخالفت کردن با نظرش خوشش نمیاد! 🌸 معمولاً حرف کسی رو زود قبول نمی کنه و روی حرفش خیلی پافشاری می کنه! حتی بعضی وقتا واسه اثبات حرفش شاکی میشه! همین موضوع باعث شده یه ذره دل چرکین بشم! البته پدر و مادرمم همین احساسو دارن ولی وقتی بهشون گفتم، بهم منطقی جواب دادن: اختیار با خودته، حالا هنوز مونده تا دانشگاهت تموم بشه ان‌شاءالله آینده بری سرکار، تو محیط کار ممکنه موردای دیگه هم باشه ولی تصمیم نهایی با خودته اگه دوست‌داری می تونی به این پسر جواب مثبت بدی!! ولی موندم این موضوع رو باهاش مطرح کنم یا به این مسئله توجه نکنم؟ این اخلاق پدر از چند جهت مهم و مؤثره که باید درموردش تحقیق بشه! 1-قطعاً با ازدواج یک میدان تماسی بین والدین و این فرد جدید به وجود میاد! رفتارهای والدین دو صورت داره؛ رفتارهایی که بروز و ظهور دارن و دیگری هم رفتارهای فردی که مختص خودشه و آن‌چنان بروز و ظهوری ندارن! 🌸 این که پدر رو حرفش پافشاری می کنه، حرف کسی رو زود قبول نمی کنه، از مخالفت خوشش نمیاد از رفتارای صورت اوله! میزان تأثیر این رفتار در این میدان تماس بین والدین و فرد جدید بستگی به میزان معاشرت یا نوع معاشرت داره! بعضی وقتا پسر بعد ازدواج خانه جداگانه می گیره، این خودش در میزان معاشرت تأثیر داره! بعضی وقتا رسم خانواده شوهر طوریه که حتماً باید هر شب به خانوادش سر بزنن. این رسم در میزان معاشرت تأثیر داره! بعضی وقتا اگه این پسر با همسرش کاری انجام بدن که پدر ازش مطلع نباشه، ناراحت میشه و میگه به من بی‌احترامی شده. این یه نوع خاص معاشرته! همه اینا یعنی میزان و نوع معاشرت باید بیشتر بررسی بشه و این رفتار پدر می‌تونه به این صورت تأثیر داشته باشه! 🌸 2-تأثیر خانواده بر فرد یا فرد بر خانواده نکته دومه! یعنی رفتار پدر باید تو این حوزه هم بررسی بشه! اگه کسی تو خونه جرأت نداره با نظر پدرش مخالفت کنه! اگه حرف، حرف اونه و پسر حق نداره مستقلاً تصمیمی بگیره! اگه پسر یه کاری کنه و بعداً پدر متوجه بشه کلی سرزنشش می کنه و زندگی رو واسش جهنم می کنه! این یعنی تأثیر خانواده به پسر زیاده و تأثیر پسر بر خانواده کمه، در واقع پسر روی حرف پدرش حرفی نمی زنه و اگه بخواد کاری هم بکنه که خلاف نظرشه باید ظاهرسازی کنه که اون نفهمه! رفتار پدر باید تو این دو نوع تأثیر بررسی بشه! 🌸 3-حوزه استقلال شخصیتی بعضی وقتا استقلال شخصیتی پسر به‌خاطر این رفتار پدر ممکنه تحت‌تأثیر قرار گرفته باشه! یعنی پدر از کوچیکی به پسرش میدون نداده، این پسر جرأت هیچ کاری نداره! در واقع از ناحیه روانی نقص داره! اون وقته که همسر آیندش بگه: هر چی پیش میاد باید کف دست خانوادت بذاری؟ از خودت اراده نداری؟ خیلی خانوادت دخالت می کنن؟ همش از خانواده و پدر مادرت دفاع می‌کنی؟ 🌸 در واقع اگه این حوزه آسیب ببینه آرامش زن از دست میره چون واسه خودش حریم امن و تکیه‌گاه حس نمی کنه! همه اینا احتمالاتی هست که باید بررسی بشه! نمی‌خوام بگم اگه یه بنده خدایی یه ذره تند بود دیگه از هستی ساقطش کنی و بگی تو این سه ناحیه مشکل داری پس جواب رد بهش بدی؟ نه! بلکه آدم باید بیشتر حواسشو جمع کنه وقتی می‌خواد تحقیق کنه و مسئله رو مطرح کنه تو این سه حوزه پرس‌وجو و تحقیق کنه! 📝 نویسنده: حجت ‌الاسلام محمد عمرانی کانال خانواده مهربان https://eitaa.com/joinchat/1536032822C28d95a00c8 🌐 وب سایت خانواده مهربان Khanevadeh-man.ir