کلبه ای که
در آن مهربانی هست
و ساکنینش می خندند،
بهتر از کاخی ست
که مردمانش دلتنگ هستند🍃
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
پدرا و ماداری عزیز!
خیلی از مشکلات بزرگ بین زن و شوهر و یا حتی طلاق ها میدونید از کجا شروع میشه؟!
شاید براتون خیلی عجیب باشه
از یک تشریف فرمایی سرزده ی پدر و مادرها و یا بستگان به منزل عروس و داماد!!
هرگز خونه کسی خصوصا جوانها سرزده نرید .
اگه خونه همسایه تون سرزده برید اینقدر عواقب نداره که خونه بچه تون سرزده تشریف ببرید!
در ضمن در صورت دعوت ، به دعوت بچه ی خودتون اکتفا نکنید ،خصوصا خونه پسرتون!
نگید خونه پسسسرررمه😁
اگه بچه تونو دوست دارید باید هم مطالعه کنید ،هم ملاحظه و هم گذشت ...
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😂 تولید نوشابه کوکاکولا کاملا بهداشتی
ما میگیم این نوشابه صهیونیستی هست و تحریمش کنید ، گوش نمی دید که ، حالا برید بخرید و بخورید ، نوش جان 😉
بچه ها میگن : طعم لیمویش خیلی خوشمزه تره😜
#کوکا
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
گاهی برای انداختن یه درخت باید صد ضربه تبر بزنید. از این صد ضربه، نود و نه ضربه اول کارش اینه که شرایط رو برای ضربه صدم آماده کنه. اینکه درخت در طول نود و نه ضربه سر جاشه، دلیل بیهودگی اون ضربات نیست، دلیل دلسردی نیست، دلیل ناامیدی نیست. حالا هر مبارزه ای به همین شکله...
اگه اقداماتی که میکنیم به سرعت جواب نمیده نباید در عزم و اراده ما خللی ایجاد کنه. باید هر کاری میکنیم بذاریم به حساب یکی از همون نود و نه ضربه اول. ضربه صدم بالاخره از راه می رسه و کار خودشو می کنه ...
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
داستانک
موش از شکاف دیوار سرک کشید تا ببینه این همه سر و صدا برای چیه . مرد مزرعه دار تازه از شهر رسیده بود و بسته ای با خودش آورده بود و زنش با خوشحالی مشغول باز کردن بسته بود .
موش لب هاشو را لیسید و با خود گفت : کاش یه غذای حسابی باشه .
اما همین که بسته را باز کردن ، از ترس تمام بدنش به لرزه افتاد ؛ چون صاحب مزرعه یه تله موش خریده بود .
موش با سرعت به مزرعه برگشت تا این خبر جدید رو به همه ی حیوانات مزرعه بده . اون به هرکسی که می رسید ، می گفت : توی مزرعه یک تله موش آوردن ، صاحب مزرعه یک تله موش خریده ...
مرغ با شنیدن این خبر بال هاشو تکون داد و گفت : آقای موش ، برات متأسفم . از این به بعد خیلی باید مواظب خودت باشی ، به هر حال من کاری به تله موش ندارم ، تله موش هم ربطی به من نداره .
میش وقتی خبر تله موش رو شنید ، صدای بلند سرداد و گفت : آقای موش من فقط می تونم دعات کنم که توی تله نیفتی ، چون خودت خوب می دانی که تله موش به من ربطی نداره . مطمئن باش که دعای من پشت و پناه توئه.
موش که از حیوانات مزرعه انتظار همدردی داشت ، به سراغ گاو رفت . اما گاو هم با شنیدن خبر ، سری تکون داد و گفت : من که تا حالا ندیدم یک گاوی توی تله موش بیفته . !
گاو اینو گفت و زیر لب خنده ای کرد و دوباره مشغول چریدن شد .
سرانجام ، موش ناامید از همه جا به سوراخ خودش برگشت و در این فکر بود که اگه روزی تو تله موش بیفته ، چی می شه ؟
در نیمه های همون شب ، صدای شدید به هم خوردن چیزی توی خونه پیچید . زن مزرعه دار بلافاصله بلند شد و به سمت انباری رفت تا موش رو که تو تله افتاده بود ، ببینه .
زن تو تاریکی متوجه نشد که چیزی که تو تله موش تقلا می کرده ، موش نبود ، بلکه یه مار خطرنکی بود که دمش به تله گیر کرده بود . همین که زن به تله موش نزدیک شد ، مار پاشو نیش زد و صدای جیغ و فریادش به هوا بلند شد . صاحب مزرعه با شنیدن صدای جیغ از خواب پرید و به طرف صدا رفت ، وقتی زنشو در این حال دید اونو فوراً به بیمارستان رسوند . بعد از چند روز ، حال زن بهتر شد . اما روزی که به خونه برگشت ، هنوز تب داشت . زن همسایه که به عیادت بیمار اومده بود ، گفت : برای تقویت بیمار و قطع شدن تب اون هیچ غذایی مثل سوپ مرغ نیست .
مرد مزرعه دار که زنش را خیلی دوست داشت فوراً به سراغ مرغ رفت و ساعتی بعد بوی خوش سوپ مرغ توی خونه پیچید .
اما هرچه صبر کردن ، تب بیمار قطع نشد . بستگانش شب و روز به خونه اونا رفت و آمد می کردن تا جویای سلامتی زن بشن . برای همین مرد مزرعه دار مجبور شد ، میش رو هم قربانی کنه تا با گوشت میش برای میهمانان عزیزش غذا بپزه .
روزها می گذشت و حال زن مزرعه دار هر روز بدتر می شد . تا این که یک روز صبح ، در حالی که از درد به خود می پیچید ، از دنیا رفت و خبر مردن اون خیلی زود تو روستا پیچید . افراد زیادی تو مراسم خاک سپاری زن شرکت کردن . بنابراین ، مرد مزرعه دار مجبور شد ، از گاوش هم بگذره و با گوشت گاو غذای مفصلی برای میهمانان دور و نزدیک تدارک ببینه .
حالا ، موش به تنهایی توی مزرعه جلوی لونش نشسته بود و به حیوانات زبون بسته ای فکر می کرد که کاری به کار تله موش نداشتن
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
اثر کمک به مرده در طاس حمام
در این داستان واقعی و جالب، رابطه بین کارهایی که این دنیا برای اموات انجام میدهیم با اثری که در برزخ میگذارد مشخص میشود:
از خاطرات آقابزرگ طهرانی به علامه طهرانی:
طفل بودم و چند روز بود كه مادر بزرگ پدری من از دنيا رفته بود. يك روز مادر من در منزل آلبالو پلو پخته بود.
هنگام ظهر يك نیازمندی در كوچه گدایی ميكرد و مادرم خواست برای خيرات به روح مادر بزرگم مقداری غذا به سائل بدهد، ولی ظرف تميز در دسترس نبوده و با عجله برای آنكه سائل از در منزل ردّ نشود مقداری از آن آلبالو پلو را در طاس حمّام كه در دسترس بود ريخته و به سائل ميدهد و از اين موضوع كسی خبر نداشت.
نيمه شب پدر من از خواب بيدار شده و مادر مرا بيدار كرد و گفت:
امروز چكار كردی؟ چكار كردی؟
مادرم گفت: نمیدانم!
پدرم گفت: الان مادرم را در خواب ديدم و بمن گفت:
من از عروس خودم گله دارم، امروز آبروی مرا در نزد مردگان برد؛ غذای مرا در طاس حمّام فرستاد.
تو چكار كردهای؟
مادرم جریان را گفت.
درواقع مادربزرگ گلهمند است كه چرا غذای او كه یک طبق نور است را در طاس حمّام ريخته!
و اهانت به سائل، اهانت به روح متوفّی بوده است.
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
دقت کردید : 🌺🍃
❤️انسانهای صادق به صداقت حرف هیچکس شک نمیکنند و حرفِ همه را باور دارند.
❤️انسانهای دروغگو تقریبا حرف هیچکس را باور ندارند و معتقدند که همه دروغ میگویند .
❤️انسانهای امیدوار همواره در حال امیدوار کردن دیگرانند .
❤️انسانهای نا امید همیشه آیه یاس میخوانند .
❤️انسانهای شریف همه را شرافتمند میدانند .
❤️انسانهای بزرگوار بیشترین کلامشان ، تشکر از دیگران است.
❤️انسانهای نظر بلند هرکاری برای هرکسی میکنند بازهم با شرمندگی میگویند:
ببخشید که بیشتر از این از دستم بر نیامد .
❤️انسانهای تنگ نظر هرکاری برای هرکس انجام دهند ، چندین برابر می بینندش .
❤️انسانهای بامحبت در نهایت مهربانی همه را با جانم ، عمرم ، عزیزم خطاب میکنند.
❤️انسانهای متواضع تقریبا در مقابل خواسته همه دوستان میگویند: چشم سعی میکنم
اما
❤️انسانهای پرتوقع انتظار دارند همه در مقابل حرف هایشان بگویند چشم .
❤️انسانهای حسود همیشه فکر میکنند که همه به آنها حسادت میکنند .
❤️انسانهای دانا در جواب بیشتر سوالات میگویند: نمیدانم .
❤️انسانهای نادان تقریبا در مورد هر چیزی میگویند: من میدانم!!!
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
❤️💛💚💙💜💖💗❤️💛💚
💗
داستان مرموز حاملگی باسیب!
قسمت سوم
دختر حامله از خانواده طرد می شود،😣 یعنی هم از طرف شوهر خود و هم از طرف هر دو خانواده. علاوه بر این به دلیل مهریه ی کلان و طفره از تودیع و پرداخت آن
وکیل داماد طبق مدارک موجود پرونده ای را در مرکز رسیدگی قانونی مفتوح و پس از طی مراحلی حکم بازداشت عروس از دادگاه منوط بر زندانی دختر تا انجام آزمایشات DNA و رسیدگی نهایی صادر می شود.
نو عروس بد بخت حالا باید 6 ماه تمام در زندان بماند تا آزمایشات خاص روی جنین میسر گردد.
اینک پدر دختر که از یک خانواده سرشناس متدین و مذهبی بود به علت این حادثه سکته قلبی🙁 کرده و فوت می شود.
پس از سپری شدن مدت مذکور نتیجه آزمایش این است که بچه از پدر نیست و امکان تخلف نو عروس تقویت می شود.
در این مرحله قوانین شرعی سختی وجود دارد که دختر باید کیفر آنرا ببیند، ممکن است کارش به سنگسار هم برسد.عروس بیچاره که جنین 6 ماهه اش را در زندان با خود حمل می کند
و منتظر دریافت حکم سنگسار بود در اثر این حادثه ی ناگهانی، (فوت پدر) و فرو ریزی یکباره تمامی آرزوهایش و طرد شدن از طرف خانواده،بویژه شوهر محبوبش دچار نوعی بیماری روحی گردیده،😥
در زندان به خون ریزی شدید افتاده و در نتیجه بچه سقط می شود.
فردای آنروز......
ادامه دارد.....
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
🌱🌱
🌹 پيامبر صلىاللهعليهوآله :
🔸اِذا وُضِعَتِ المائِدَةُ حَفَّتها اَربَعَةُ آلفِ مَلَكٍ، فَاِذا قالَ العَبدُ: بِسمِ اللّهِ قالَتِ المَلائِكَةُ: بارَكَ اللّهُ عَلَيكُم فى طَعامِكُم ثُمَّ يَقولونَ لِلشَّيطانِ اُخرُج يا فاسِقُ، لا سُلطانَ لَكَ عَلَيهِم؛
🔸هرگاه سفره پهن مىشود، چهار هزار فرشته در اطراف آن گرد مىآيند. چون بنده بگويد: «بسم اللّه» فرشتگان مىگويند: «خداوند، به غذايتان بركت دهد!» سپس به شيطان مىگويند: «اى فاسق! بيرون شو. تو بر آنان، راه تسلّط ندارى».
التماس دعا 🌹
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌾🌾
"لبخندی" بچسبانید، گوشه لبتان
دلیلش مهم نیست...
اصلا نیازی به" دلیل ندارد"
لبخند است دیگر ،
هفت خانِ رستم که نیست...
🪵🪵🪵
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
هیچوقت خودتونو با جمله"دوستم داشت" گول نزنید
آدم کسی رو که دوست داره اذیت نمیکنه.
آدم کسی رو که دوست داره رها نمیکنه.
آدم کسی رو که دوست داره تنها نمیزاره.
آدم کسی رو که دوست داره رو گریه نمیندازه.
آدم کسی رو که دوست داره خسته نمیکنه.
آدم کسی رو که دوست داره آزار نمیده.
آدم کسی که دوست داره رو نمیزاره خم به اَبروش بیاد پس الکی خودتونو گول نزنید...
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi
روزی میرسد که نسبت به همه چیز بیتفاوت میشوی. نه از بدگوییهای دیگران میرنجی و نه دلخوش به حرفهای عاشقانهی اطرافت.
به آن روز میگویند : "پیری" !
آن روز، ممکن است برای برخی پس از سی سال از اولین روزی که پا به این دنیا گذاشتهاند؛ فرا برسد و برای برخی پس از هشتاد سال هم هرگز اتفاق نیفتد.
این دیگر به چگونه تاکردن زندگی با انسانها دارد.
✍🏽 گابریل گارسیا مارکز
🌷خانه ی سبزآبی🌷
@khaneyesabzabi