یک حدیث قدسی هست که آدم را از خجالت آب میکند:
💗خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
ای كسی كه
وصال ما را ترک كردهای،
برگرد...!
و ای كسی كه
بر جدايی از ما سوگند خوردهای،
سوگند خود را بشكن...!
ما ابليس را
برای اين از خود رانديم
كه بر تو سجده نكرد،
پس چقدر عجیب است
كه تو او را
دوست خود گرفتهای
و ما را ترک كردهای!
📚بحرألمعارف، جلد ۲، فصل ۶۲
http://eitaa.com/joinchat/2870346142Ca3284910d1
می گویند سال ها پیش در جزیره ای
آهو های زیادی زندگی می کردند.
خوراک فراوان و نبود هیچ خطری
باعث شد که تحرک آهوها کم
و به تدریج تنبل و بیمار شده
و نسل آنها رو به نابودی گذارد.
برای حل این مساله تعدادی گرگ
در جزیره رها شد. وجود گرگ ها
باعث تحرک دوباره آهوان گردید
و سلامتی به آنها باز گشت.
ناملایمات، مشکلات و سختی ها
هم گرگهای زندگی ما هستند که ما را
قوی تر می کنند و باعث می شوند پخته تر شویم.
http://eitaa.com/joinchat/2870346142Ca3284910d1
ظهرتون بخیر🌺
به وقت ناهار😍
نوش جان😋
http://eitaa.com/joinchat/2870346142Ca3284910d1
#داستان_آموزنده
🔆ارث دو عمو
پارسا زادهای بر اثر مرگ دو عمویش، دارای ارث و ثروت بسیار گردید. او آن ثروت را به فسق، اسراف و ریختوپاش زیاد و در راههای بد مصرف میکرد و به هر گناهی دست میزد.
سعدی میگوید از روی نصیحت به او گفتم:
ای فرزند! درآمد، همچون آب جاری است و زندگی همانند آسیابی است که بهوسیلهی آن آب، در گردش است. (اگر) آب کم شود یا از بین برود، سنگ آسیاب از گردش میافتد. بیهوده خرج مکن که به روز دشواری میافتی.
جوان در جوابم گفت: «آسایش زندگی حاضر را نباید به خاطر رنج آینده به هم زد. نقد را بگیر و دست از نسیه بردار.»
دیدم نصیحت مرا نمیپذیرد، همنشینی با او را ترک کردم.
مدتی گذشت. همانطور که من پیشبینی میکردم، بر اثر عیاشی و اسراف، کارش بهجایی رسید که دیدم، لباس پر وصلهی پارهپاره پوشیده و لقمهلقمه به دنبال غذا بود. وقتی او را اینچنین دیدم، خاطرم دگرگون شد. دیدم از مردانگی به دور است که اکنون نزدش بروم و با سرزنش کردن، نمک بر زخمش بپاشم.
📚حکایتهای گلستان، ص 245
http://eitaa.com/joinchat/2870346142Ca3284910d1