فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با تو رسیده رویاهام به مقصد🥰💕
سلام 😍روزتون بخیر❤️
⛱️@delbrak
- ما سبزتر از تمام تبرهايي که
خورده ايم ادامه ميدهيم همچنان
🪓🩸
⛱️@delbrak
#ارسالی_اعضا🌹
سلام خوبید میخاستم یه ایده ای بدم وخودم هم تجربه اش کردم😊
مردها مثل زن ها نیستند خییلی باهم فرق دارن همین طور که بنده نامزد کردم تازه متوجه شدم که مرد و زن بسیار ازهرلحاظی باهم فرق دارن چه اخلاق وچه رفتار بلکه باید زن و مرد همدیگر رو درک وپذیرا باشن❤️🌹
وقتی با نامزدم سر یه موضوعی بحث کردیم من خیلی کِش میدادم قضیه رو ومردها ازاین کار بسیار متنفرن 😑
وقتی باهم دوست شدیم همسرم گفت که مردها وقتی با همسرشون دعوا یا بحث کنن باید یکم باخودشون فکر کنن چون شما خانم ها با حرفاتون بدتر اینکه خودتون باعث این مشکل شدید رو نمیتونید اروممون کنید باید بزارید باخودمون کناربیاییم تا مثل اول خوب باشیم باهم🙏😍❤️
خانوم های گلم حتما این نکته رو توجه کنید که خدمتتون عرض کردم🌹❤️🌺
⛱️@delbrak
شما_لجبازی_میکنید_وقتی_که ؛
💞 بخواهید اشتباه همسرتان را با رفتارتان تلافی کنید
💞 عمدا کاری را که می دانید همسرتان دوست ندارد انجام دهید.
💞 می دانید اشتباه از شماست اما آن را نپذیرید.
💞 در برابر اشتباهات فعلی خود اشتباهات قبلی همسرتان را پیش بکشید تا خودتان را بی تقصیر جلوه دهید.
💞 حرف اشتباه خود را تکرار کنید و اصرار داشته باشید که حرفتان درست است.
💞 به حرف همسرتان گوش نکنید و مدام حرف بی منطق خود را تکرار کنید.
💞 بخواهید همسرتان را آزار دهید.
#لجبازی رو کنار بگذار💞
⛱️@delbrak
#سوال_اعضا
#دردل_اعضا
💗:
سلام ممنون از کانال خوبتون...میخواستم ی تجربه یا شاید دردودل از خودم بگم اگه میشه تو کانالتون بذارید
من دو سال عاشق آقا پسری بودم و شاید میشه گفت عشقمون دوطرفه بود،بیخوابی و استرس کشیدم تا با هزارتا بدبختی بهم رسیدیم،غرورمو زیر پا گذاشتم...چندین بار از اطرافیان شنیده بودم که این اقا خاستگاری چن نفر رفته همزمان که با من ارتباط داشتن ولی هروقت بهش میگفتم انکار میکرد و میگفت کار خانوادشه و خودش در جریان نیست...
بالاخره روزی فرا رسید که خاستگاری من اومدن و اونشب که رفتیم تو اتاق صحبت کنیم شاید یکساعت یا بیشتر فقط اشک میریختن و میگفتن باورم نمیشه بهت رسیدم...واقعا باورم شده بود ک عاشقمه و منم همه جوره عاشقش شده بودم(من دختر مغروری بودم که محال بود ب این راحتی پام تو این ماجراها گیر کنه)
همچیز تا قبل عقد قشنگ بود و جونشو میداد واسم تا اینکه دعواها و اختلافامون کم کم خودشونو نشون دادن،مدام بهانه گیری میکرد و تو عصبانیت چندین بار بهم گفته بود من کس دیگه ایو میخواستم تو خودتو بزور وارد زندگیم کردی ولی من با اینکه دلم میشکست اما باور نمیکردم(چون شوهرم خیلی مذهبیه و باورم نمیشد چشماش بجز من کس دیگه ایو دیده باشه)و بعد از عصبانیتش میومد عذرخواهی و میگفت ن من فقط تورو میخواستم...
تا اینکه یشب ناخوداگاه رفتم سر گوشیش و متوجه پیامایی شدم ک یلحظه احساس کردم سکته کردم...دیدم واسه خواهرش پیام داده بود نمیدونم بین این سه تا کیو انتخاب کنم...همین یجمله کافی بود تا کل حرفاش بیاد تو ذهنم و خودم صدای شکستن قلبمو شنیدم،از شدت عصبانیت از خواب بیدارش کردم و وقتی متوجه ماجرا شد ک فهمیدم حسابی عصبانی شد و واسه اولین بار دسش روم بلند شد و انقدر کتکم زد که همه بدنم کبود شد...صدام در نیومد و به کسی چیزی نگفتم حتی خانوادم،فرداش اومد حسابی عذرخواهی کرد ولی ازونشب تا الان ک حدود یکسال گذشته دیگه هیچ اعتمادی به عشقش ندارم و نمیتونم دیگه از صمیم قلبم بخوامش...
فقط میتونم بگم عاشق نشید...همین
شما جای من بودید چکار میکردید واقعا میبخشیدید و میتونستید دوباره باهاش زندگی کنید؟
ببخشید طولانی شد
⛱️@delbrak
💞 زن و شوهری می خواستند به دیدار دوستی بروند که در چند کیلومتری خانه ی آنها زندگی می کرد.
در راه به یاد آوردند باید از پلی قدیمی بگذرند که ایمن به نظر نمی رسید. با یادآوری این موضوع زن دچار تشویش و نگرانی شد و از شوهرش پرسید: با آن پل چه کنیم؟ من نمی خواهم از روی آن بگذرم. قایقی هم در آنجا نیست که ما را به آن سوی رودخانه ببرد. مرد گفت: آه، من به فکر این پل نبودم. به راستی این پل برای عبور خطرناک است. فکرش را بکن، ممکن است وقتی ما از روی آن عبور می کنیم،
فرو بریزد و ما در رودخانه غرق شویم. زن ادامه داد: یا فکرش را بکن، تخته ی پوسیده ای قدم بگذاری و پایت بشکند. در آن صورت چه کسی از من و بچه ها مراقبت خواهد کرد؟ مرد با وحشت گفت:
نمی دانم اگر پای من بشکند چه بر سر ما خواهد آمد. شاید از گرسنگی بمیریم. این گفت و گو همچنان ادامه داشت.
زن و شوهر، هر دو نگران بودند و انواع بلاها و حوادث ناگواری را که ممکن بود برای آنها پیش بیاید، تصور می کردند....
، تا سرانجام به پل رسیدند. اما در اوج نا باوری دیدند که پل جدیدی به جای پل قبلی ساخته شده است و به سلامت از آن عبور کردند. نگذار موریانۀ نگرانی بنای زندگی ات را ویران کند
#دیل_کارنگی
⛱️@delbrak
#سوال_اعضا
فقط خدا:
سلام صبح بخیر عزیزم خواهش میکنم ازتون این پیام منو بزارید کانال راهنمایی کنن دوست من 8 ماه هست نامزدیه بعد چندروز پیش خواهرزاده نامزدش تصادف میکنه جوان از بین میره بعد نامزد دوست من سه روز راهی بیمارستان میشه سی سی یو اینا میره بعد حالا از طرفی از سی سی یو اومد بیرون الان 7 روزه دوستم بهش پی ام میده جوابش میده در حد دوسه تا پیام ولی بهش زنگ نمیزنه میگه که حال روحیش خرابه خواستم بگم که دوست من حال ایشون رو درک کنه تا چندوقت اینجوریه؟ ؟ تا چقدر روز؟؟ لطفا دوستان راهنمایی کنید ممنون میشم💕💕
⛱️@delbrak
💞در يك پارك زني با يك مرد روي نيمكت نشسته بودند و به كودكاني كه در حال بازي بودند نگاه ميكردند.
زن رو به مرد كرد و گفت پسري كه لباس ورزشي قرمز دارد و از سرسره بالا ميرود پسر من است .
مرد در جواب گفت : چه پسر زيبايي و در ادامه گفت او هم پسر من است و به پسري كه تاب بازي ميكرد اشاره كرد .
مرد نگاهي به ساعتش انداخت و پسرش را صدا زد : سامي وقت رفتن است .
سامي كه دلش نميآمد از تاب پايين بيايد با خواهش گفت بابا جان فقط 5 دقيقه . باشه ؟
مرد سرش را تكان داد و قبول كرد . مرد و زن باز به صحبت ادامه دادند . دقايقي گذشت و پدر دوباره فرزندش را صدا زد : سامي دير ميشود برويم . ولي سامي باز خواهش كرد 5 دقيقه اين دفعه قول ميدهم .
مرد لبخند زد و باز قبول كرد . زن رو به مرد كرد و گفت : شما آدم خونسردي هستيد ولي فكر نميكنيد پسرتان با اين كارها لوس بشود ؟
مرد جواب داد دو سال پيش يك راننده مست پسر بزرگم را در حال دوچرخه سواري زير گرفت و كشت
من هيچگاه براي تام وقت كافي نگذاشته بودم . و هميشه به خاطر اين موضوع غصه ميخورم . ولي حالا تصميم گرفتم اين اشتباه را در مورد سامي تكرار نكنم . سامي فكر ميكند كه 5 دقيقه بيشتر براي بازي كردن وقت دارد ولي حقيقت آن است كه من 5 دقيقه بيشتر وقت ميدهم تا بازي كردن و شادي او را ببينم .
5 دقيقهاي كه ديگر هرگز نميتوانم بودن در كنار تام ِ از دست رفته ام را تجربه كنم
بعضي وقتها آدم قدر داشته ها رو خيلي دير متوجه ميشه . 5 دقيقه ، 10 دقيقه ، و حتي يك روز در كنار عزيزان و خانواده ، ميتونه به خاطرهاي فراموش نشدني تبديل بشه . ما گاهي آنقدر خودمون رو درگير مسا ئل روزمره ميكنيم كه واقعا ً وقت ، انرژي ، فكر و حتي حوصله براي خانواده و عزيزانمون نداريم .
روزها و لحظاتي رو كه ممكنه ديگه امكان بازگردوندنش رو نداريم .
هیچ وقت به گمان اینکه وقت دارید ننشینید
⛱️@delbrak
هدیه دادن به همسر مناسبت نمیخواهد.
هدیه های بی بهانه،هر چندکوچک و ناقابل،نقش مهمی دربالا بردن گرمای زندگی دارند!
⛱️@delbrak
#سوال_اعضا
.:
سلام خسته نباشید ممنونم از کانال خوبتون که خیلی راه گشاس برای همه من یه خانم 40 ساله هستم که دوتا فرزند دارم یه دختر15ساله وپسر 20ساله چندوقته احساس میکنم همسرم با کسی ارتباط داره ولی از نظرمحبت کردن یا کارهایی که قبلا میکرد فرقی نکرده همون محبتو داره تازه بیشترم شده ولی شک دارم بهش نمیدونم شکم درسته یانه یا من زیادی دارم شک میکنم به نظر شما چکار کنم ممنون میشم راهنمایم کنید🌹🌹
⛱️@delbrak
#سوال_اعضا_گلمون
باسلام
بنده حقیر.همیشه .وظیفه خودم دونستم که راهنمایی کنم همراهای گرامی رو
ولی الان خودم موندم ونیازبه مشاوره دارم.مخصوصن ازمادرزنها ومادرهای باتجربه کانال همچنین ازبرادران باتجربه
قسم نمیدم کهگناهه ولی طفن راهنماییم کنید ،بسیار مستئسل هستم🥀
مادری هستم ۴۲ساله باحجاب کامل ازاول راهنمایی چادروازکلاس سوم حجاب وروسری ...خانواده مذهبی دارم.اهل نمازوروزه ودعاوزیارت وذکرهستم.وتلاش میکنم براخودسازی.وحجابم زبانزده وحیارو با نامحرمها رعایت میکنم.بنابه حرف خدا.
شوهری دارم ۴۷ساله.
وبسیااار حساس و غیرتی و بددل هم هستن.
بااییینهمه رعایتهای من ،بشدت گیر میدن.
( چراکنار زیرپرده بازه.چرا توخونه خندیدی صداتومیشنون.چرا پیش داماد ازکنارروسریت موهات بیرون بود.چراظرف میشستی آستین لباست کمی رفته بودبالا.چرا باهاش بگوبخند.معمولیهااا.کردی.چرا چراچراچرا.)
باورکنیددیوونم کرده.من خودم همرومیدونم.میگ دامادنامحرمه.دامادغریبست.کی گفته محرمه.تهمت میزنه بهم😭😭میگه توبهش رومیدی😔تو باهاش خندیدی و..این کارزنهای ..هس.تو میخای آبروموببری.اون نامحرمه موت نبایدبیرون باشه.من پیش دامادم مث بقیه مردهای نامحرم .گیره روسری بزارم؟ میگم دامادمحرمهمث پسرم میگه نه توبدنیا نیوردیش اون مادرداره.اون تاحالا غریبه بود.و..
باورکنید من ذهنم کارنمیکنه.یکی بیاد راهکاربده .من چکنم ازدست این مرد
نداریهاشو قبول کردم.ساختم.بابداخلاقیهاش.کتک زدنهاش.تحقیرهاش.فقرش.ولی اینودیگه نمیتونم.چون تهمت زنه.چون بمن لقب زنهای ..رومیده
واین برام خیییلی سخته هضمش
ازینورم سنگین میشم بادامادم.میگه به دخترمکه.مادرت بمن رونداد من کاربدی کردم؟ .دامادمم مردچشم پاکیه.وهرچی هم باشه که نیست.به ناموسش ...نععوذبالله اهانت نمیکنه.منم دوسش دارم.من احترام میزارم.بخاطردخترم محبت میکنم.اما درحداعتدال .نه بیشتر.هنوززاینو.شوهرم تحمل نمیکنه.خودش درجوانی بشدت بی حیابود وکارای..میکرد بادخترهای همسایه و..ولی بعدازدواج توبه کرده والن اهل نمازو..شده وحلال حروم سرش میشه .بخاطر جوونیش فک میکنه همه زنها..هستن.ولی من اینوقبول ندارم.مگ چنساله منونمیبینه.اینم بگم اجازه دارم خونه مادرم ومادرشوهرم تنهابرم یاباماشین برم دکتر.خودش نمیاد.ولی بافروشنده حق حرف ندارم.منکه صدام اصلنم نازک نیس.بشدت غیرتی میشه وبدش میاد.دوسدارم مردباغیرت باشه ولی بددل نه.ایشون پدرمودرآوردن.آدم بدی نیستن.ولی بااین وسواساش پیرم کرده.مخصوصن این آخری.که یساله دخترم ازدواجکرده.هررباربعدآمدنورفتنشون.شوهرم منوبه گریه انداخته.میگم تهمت نزن.نگو خداروخوش نمیاد
.تازه میگه توکری کوری.نفهمی.چنباربگم حرفو.ازیطرفم من بیام یهو کریپس روسری بزنم.چادربزارم.حرف نزنم باهاش..به دامادم برمیخوره.درحالیکه دامادمن خانوادش وفامیلهاش وزنداداشهاش ..اکثرن بیحجابن واهل رعایت نیستن.وچشم دامادم عادت کرده وتوماهواره انقدردیده عادی شده.بمن گفتن مگ من نامحرمم.گفتم شمامحرم هسید مث بچمیدولی بخاطرحیاآدم کنارداماد،پدرشوهر رعایت میکنه ....موذب میشن که من توگرما روسری دامن وبقیه پوششهارودارمو عرق میریزم.وکمترمیان که من راحت باشم
توضیح کامل دادم درجریان باشیدخواهربرادرای گرام
لطفن راهکارتجربه شده به این خواهر نگرانتون بدید.
شما واسطهای خداییدبرا من
پیشاپیش ممنونم ازخوندن وجواب دادنهاتون
صلوات براآمدن منجی وهدایت جوونها
منم یمادر🙏
⛱️@delbrak