eitaa logo
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
3.6هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
56 فایل
بلاها 😍اینجا اومدیم یادبگیرم بجای غُری بودن قِری باشیم تا ببینیم کل زندگی مثل همون دوران نامزدیه😍😍🕊🗣تجربیاتتون رو اینجا برامون بفرستین 🗣 لینک کانالمون👇🏾👇🏾 https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
مشاهده در ایتا
دانلود
💑همسران موفق💑 وقتي خانم ها از مشكل خاصي كه مثلا سر كار برايشان پيش آمده، براي شما سخن ميگويند، مدام با ارائه راه حل،كلام آنها را قطع نكنيد.اين كار به آنها حس بدي ميدهد.اكثر مردها بصورت ناخودآگاه اين اشتباه را مرتكب ميشوند. ساختار ذهني مغز مردان بدينصورت است كه دوست دارند براي هرچيزي راه حلي ارائه كنند.اما در اين مواقع،هدف اول خانمها،همدردي كردن و شنيده شدن حرفشان است.پس با همه وجود به حرفشان گوش كنيد و آنها را درك كنيد. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‍‌‎‎‌‌🎀@delbrak1🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 🍃 زنها فقط از مقايسه شدن با رقباشون میترسند. اين‌كه هر زن ديگری در ذهن همسرشان موفق‌تر و توانمند‌تر از آن‌ها باشد، به زن‌ها احساس ناامنی می‌دهد. 👈 آن‌ها دوست دارند ملكه خانه باشند و اين‌كه در ذهن همسرشان كامل‌ترين زن دنيا باشند، براي آن‌ها به معنی خوشبختي و موفقيت در ازدواج است. 👈 به همين دليل وقتي از او مي‌خواهيد فلان غذا را مثل مادرتان درست كند، فلان ظرافت را مثل مادرتان داشته‌باشد يا فلان رفتارش مثل رفتار مادرتان باشد، از كوره در مي‌روند و نه تنها از شما مي رنجند بلكه مادران كه هيچ نقشی در اين ماجرا نداشته را هم مقصر می‌دانند 🎀@delbrak1🎀
تا دیروز اصلا بلد نبودم غذا چی درست کنم 😱😔 زمانی که مهمون داشتیم از ترس اینکه غذام بد بشه میدادم خواهرم درست کنه😢 تا اینکه یه شب از خواهرم پرسیدم این غذا های خوشمزه از کجا یاد میگیری😋❓ بعد از کلی التماس لینک این کانال رو داد😍 https://eitaa.com/joinchat/2761359667Cd485941303 ویژه همه کد بانو ها☝️❤️❤️
♥️ℒℴνℯ♥️ میپرسند اهل کجایی که اینهمه عاشقی !!! اهل هیچ کجا نیستم عاشقم و تنها . . . اهلِ به تو فکر کردنم اهلِ دوست داشتن تو و این برای تمام من کافیست •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• 🎀@delbrak1🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با مالک قلب شوهر باش 😉یک لبخند ساده تاثیر فوق العاده ای روی مردان دارد 💖زنانى که همیشه هستند و در مورد خود احساس خوبى دارند، ❣بیشتر مورد توجه همسرشان هستند و از جذابیت بیشترى برخوردارند. 📛بسیاری از زنان اشتباه می کنند و دوست دارند همواره جدی به نظر برسند. 😊خانم! همیشه بخند که اهل خانه با لبخند تو از زندگی لذت می برند. و خودت هم احساس بهتری خواهی داشت. •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• 🎀@delbrak1🎀
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
❌ماجرای تارا دختری که عاشق پسر خاله میشه اما..... کیارش: میخواستم یه چیزی بهتون بگم. همه ساکت شدیم د
❌ دلشوره بدی داشتم همه سر شام نشسته بودیم . ساعت حدود 10 شب بود که یک دفعه کیارش از اتاقش یورش آورد بیرون و یک دفعه منو بغل کرد و شروع کرد داد زدن و چرخیدن. همه مات و مبهوت به هم نگاه میکردیم که 😱😍....👇 https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b داستان تلخ جدایی من و کیارش...👆👆👆😱😭😭
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
#ماهچهره قسمت پنجاه و چهار 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 صبح زود چند تا چمدونی که جمع کرده بودیم توی تاکسی گذاشت
قسمت پنجاه و پنج 🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 کنار اشپزخونه هم اتاق ها که یکیش سالن بود و دیگری اتاق خواب.خونه خالی از وسایل بود و فقط یه تیکه موکت و یه ابگرمکن .داشت. کنار حیاط چند تا صندلی شکسته افتاده بود که هیچ جوره قابل استفاده نبودن شب قبل از این که کارهای خرید خونه رو انجام بدیم با صاحب خونه که خونه ی خودش توی همون کوچه بود صحبت کردیم و اجازه داد شب همونجا بمونیم و صبح برای خرید خونه اقدام کنیم از طرفی خوشحال بودم که پولمون کافیه و یه چیزی هم برای خرید وسایل اضافه میاد ولی از طرف دیگه همش پر از استرس و دلهره بودم سخت بود روی پای خودم وایسم منی که تا خونه ی پدرم بودم حتی برای خرید یک کیلو سیب هم اجازه ی بیرون رفتن از خونه رو نداشتم و بعد از اون هم زندگی با احسانو پشت سر گذاشته بودم حالا باید خودم یه زندگیو اداره میکردم. شب و روز از خدا میخواستم کمکم کنه و همراهم باشه تا بتونم قوی باشم و کمرم خم نشه بتونم به خواسته هام برسم به عشقم که ازش دور شده ه جگر گوشه هام که بیشتر از یک سال بود ندیده بودمشون اون شبو تا صبح کنار مریم روی موکت سر کردیم و چمدونهامونو به جای بالشت زیر سرمون گذاشتیم و چادر هامونو رومون انداختیم. صبح زود مریم از خواب بیدار شده بود و برای خرید چند تا نون و یه تکه پنیر از خونه بیرون رفته بود بعد از اینکه برگشت با خوشحالی درباره ی محله جدیدمون حرف میزد از نونوایی و شاطرهاش میگفت از بقالی سر محل که با پرس و جو پیدا کرده مون یه تکه بود و از همسایه ها که ادمهای مهربونی بودن و مثل ادمهای شهر خودمون سنگ دل نبودن و قلب های مهربونی داشتن بعد از اینکه صبحانمونو خوردیم خودم از خونه بیرون رفتم و زنگ همسایه که صاحب خونمون میشد رو زدم اقا صمد مرد پیری بود که حالا مو ها و ریش هاش سفید شده بود و چروکهای زیادی اطراف چشمش افتاده بود. 🎀@delbrak1🎀
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
#ماهچهره قسمت پنجاه و پنج 🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 کنار اشپزخونه هم اتاق ها که یکیش سالن بود و دیگری اتاق خواب
قسمت پنجاه و شش 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 از نظر من اون فرشته ی نجاتمون بود وقتی رفتارشو با رفتار بقیه ی صاحب خونه های اون شهر مقایسه میکردم چیزی به جز فرشته به ذهنم نمیرسید. اون روز صبح هم درست مثل روز قبل با خوش رویی باهام سلام و احوال پرسی کرد و به خونش دعوتم کرد. وارد خونه که شدم همسرش به استقبالم اومد اون هم مثل آقا صمد زن خوش قلب و مهربونی بود کنار هم چایی خوردیم و اونا از محلشون تعریف میکردن و من به حرف هاشون گوش میکردم تنها زندگی میکردن و سه تا از بچه هاشون ازدواج کرده بودن و آخرین پسرشون برای کار به تهران رفته بود آقا صمد خیلی هوامو داشت و برای خونه مقداری هم بهم تخفیف داد اون روز تا ظهر خونه رو خریدم و کارهای سندشو برای روز دیگه گذاشتیم اقا صمد خودش پیشنهاد داد که یه سری وسایل ضروری که برای خونه نیاز داشتیم از دوستش که وسایل دست دوم میفروخت بخریم. اون روز عصر همراه مریم وسایل مورد نیاز مونو انتخاب کردیم و قرار شد تا شب برامون بفرستن. پسرای محله همه کمک کردن تا وسایلو توی خونه جا بدیم و بدون هیچ چشم داشتی بعد از این که همه چیزو سر جاش چیدن خداحافظی کردن و رفتن با دیدن مردم اون شهر حسابی از تهران بدم اومده بود تهران شهر من شهر تاریک و سیاهی بود. پر بود از ادم های خودخواه که قلب هاشون از سنگ تشکیل شده بود تهران جای پدری بود که به دختر خودش رحم نمیکرد و جای مادری بود که چند سال حتی توی بدترین شرایط هم سراغی از دخترش نمیگرفت شده بود محل زندگی برادرهای بی غیرتی که دامادشون هر بلایی سر خواهرشون میاورد اصلا خبردار نمیشدن زندگی جدید مونو شروع کردیم و خداروشکر هر دومون به این زندگی راضی بودیم. 🎀@delbrak1🎀