eitaa logo
خاطرات سمی خواستگاری
83.3هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
452 ویدیو
8 فایل
🖐️خاطرات خواستگاری خودتون رو برای ما ارسال کنید 👈ادمین @admin_khastegarybazi کانال دوم به نام ناشناس‌های ازدواجی https://eitaa.com/joinchat/569574085C8be2fd5c89 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/224199022C2753a108e9
مشاهده در ایتا
دانلود
به‌نظرم باید تو خواستگاری‌ها راجع‌به حدود رفتار و روابطشون با جنس مخالف پرسید. مثلا در چه حد هستش و اینو حتما توضیح بدن. همسر سابق بنده 🥲 و خانواده‌شون(طایفه‌شون در اصل) همگی خیلی راحت بودن. با این‌که ما و اونا ظاهرا مثل هم بودیم؛ ولی وقتی وارد خانواده‌شون شدم، این رفتار راحت و آزادشون به‌شدت آزاردهنده بود و می‌گم کاش می‌پرسیدم و اگه می‌دونستم هیچ‌وقت وارد همچین زندگی نمی‌شدم... کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
سلام سوتی من برای اولین خواستگارمه. آقا پسره خیلی مذهبی بود. جوری که یک نماز قضا نداشت. منم خب مثلا نماز قضا داشتم و گناه می‌کردم، دروغ می‌گفتم؛ نه خیلی زیاد معمولی بودم.(😐) خواستم جوری رفتار کنم که فکر کنن منم خیلی مذهبی‌ام.😁 رفتیم تو اتاق برای صحبت... داشت ازم سوال می‌پرسید. وارد قسمت اعتقادی شد از من پرسید چقدر با ادعیه انس دارید؟ منم اصلا آمادگی همچنین سوالی نداشتم. اصلا نمی‌دونستم ادعیه چیه.😂 با خودم گفتم ازش بپرسم ادعیه چیه اما آبروم می‌ره.🤦🏻‍♀ با خودم کلنجار می‌رفتم ادعیه چیه؟ 😫از آخر به این نتیجه رسیدم آها رساله منظورشه. 😂 منم جواب دادم که من زیاد انس ندارم. معمولا سوالاتی که برام پیش میاد رو از کسی می‌پرسم. نمی‌رم از تو کتاب نگاه کنم.🤦🏻‍♀ تا اون موقع که سرش رو نیاورده بود بالا. سرش رو آورد بالا یک جوری تو صورتم نگاه کرد. 😂😂 منم اصلا متوجه سوتی‌م نشدم. بعدش که رفتن اومدم از مامانم پرسیدم مامانم می‌گفتن: همین امروز کتاب دعا رو دستمال کشیدی روش رو خوندی یادت نموند؟🤦🏻‍♀😐😂 و منی که روح کل خانواده رو با سوتی‌م شاد کردم. کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
برادرم درس طلبگی می‌خوند. یکی از دوستاشو آورد خواستگاری من. بهشون نگفته بود خواهر خودمه. 🤦‍♀ اونم بعد کلی سوال پرسید: شب شام غریبان چیکار می‌کنید؟ منم نمی دونم حواسم کجا بود با شب یلدا اشتباه گرفتم. 😐 گفتم دور هم جمع می‌شیم، تخمه می‌خوریم، می‌گیم، می‌خندیم... دیگه دیدم طرف سرخ شد، پا شد رفت. 🚶🏻‍♀ به داداشم گفته بود اصلا توقع نداشتم همچین کسی معرفی کنید. 😂🤦‍♀ کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
من پشیمونم شدم از این‌که وقتی گفتن پسرمون خونه داره، نپرسیدم کجا؟ و به گفته‌شون اکتفا کردم. بعد ازدواج متوجه شدم که منظورشون از خونه این بوده که پیش پدرومادرش یه اتاق به‌مون می‌دن و قراره خونه‌ی اون‌ها خونه‌ی ما هم بشه. این موضوع توی پنج سال زندگی مشترکی که با شوهر مرحومم داشتم، باوجود همه‌ی عشق و علاقه‌مون به هم روزبه‌روز برامون عذاب بود؛ چون با هر موضوع کوچیکی دخالت‌های بزرگ مادرش رو زندگی‌مون اثر منفی داشت... کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
خاطرات سمی خواستگاری
من پشیمونم شدم از این‌که وقتی گفتن پسرمون خونه داره، نپرسیدم کجا؟ و به گفته‌شون اکتفا کردم. بعد ازدو
البته منظور این نیست صرفا زندگی با خانواده همسر در یک ساختمان یا واحد کلا بد باشه خانواده‌های زیادی هستند که اینطوری زندگی می‌کنند و مشکلی ندارند اما خوبه اگر قراره همچین اتفاق بیوفته در مورد مستقل بودن فکری و عملی طرف مقابلمون تحقیق بیشتری رو انجام بدیم
سلام وقتتون بخیر من راجع‌به کار نپرسیدم! 😐 لطفا حتما رو شغل آقایون دقت کنین! هر شغلی رزق و روزی خودش و داره و جای هیچ شکی نیست؛ اما حرف بنده در مورد پشتکار آقایونه. ☹️ مثلا ازش بپرسین چند وقته که به این کار مشغوله؟ قبلش چه کاری می‌کرده؟ و برنامه‌ی کاری آینده‌ش چیه؟ راجع‌به خود کار (منظورم درامد نیست) بپرسید. که بفهمید آیا این آقا توی کارشون پشتکار دارن یا خیر و حتما دلیل رهاکردن شغل قبلی رو بپرسید. 🙅🏻‍♀ کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
من از شوهرم پرسیدم: چرا به فکر ازدواج افتادی؟😐 یه سری چرت‌و‌پرت تحویلم داد که خیلی آرمانی بود. انگار بهش وحی شده بود که زن بگیره. 😂 بدتر این بود که سوالم رو به خودم برگردوند و خب... منم چون جواب نداشتم 😶 همون چرت‌و‌پرت های آرمانی رو تحویلش دادم. بعدا معلوم شد اون که به خاطر نیاز به مسائل خاک‌برسری و منم چون دوست داشتم ببینم خواستگار و شوهر چجوریه با همون اولین خواستگارم تو ۱۷ سالگی ازدواج کردم. 😂😂😂 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
من تو جلسات خواستگاری همین سوالات کلیشه‌ای رو پرسیدم. با این‌که ازدواجمون برا ۵ سال پیشه؛ ولی دوبار با هم بیرون نرفتیم که بیشتر همو بشناسیم.😕 یه جاهایی هم باید بیشتر سوال می‌کردم که نکردم. مثلا من با دوبار صحبت کردن فهمیدم که بددله؛ ولی گفتم نه شاید من حساسم 🤦‍♀ یا اصلا وقتی گفت سربازی معاف شدم. نپرسیدم خب چرا معاف شدی؟! مشاوره خیلی کمک‌کننده‌س که ما نرفتیم. ☹️ کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
سلام من باید بگم خیلی اشتباه کردم که موقع خواستگاری روی ایمان و مسجد رفتن مادرشوهرم خیلی حساب کردم.😞 فک کردم شوهرم هم اینطوریه؛ اما بعد عقد فهمیدم که نماز می‌خونه ولی نه اول وقت و تو مسجد. من خیلی مسجد و هیئت رفتن برام مهم بود؛ اما متاسفانه همسرم خیلی اهلش نیس. ایمانش بد نیستا. فقط شاید خیلی حوصله این‌جورجاها رو نداره. 🤗 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
من بالعکس دوستان، تمام سوالاتمو پرسیدم؛ اما وقتی تمام شد، دروغ‌هاشون یکی‌یکی لو رفت. 😐 شوهرم یه بار قبلا ازدواج کرده بود. آیینه‌شمعدون زن اولشو برام آورد. 😐 من اینو بعدا فهمیدم. دیگه این‌که پرسیده بودم: شما مسافرت می‌رید؟ گفت آره سالی دو بار پول به همسرتون می‌دید؟ گفت آره تمام زندگی‌م مال همسرمه 🙄 برام عروسی تالار یا باغ می‌گیرید؟ گفت بله صدرصد درآمدتون خوبه؟ گفت آره بعد ازدواج مسافرت بعد ۵سال رفتیم، تالار نگرفت، هر وقت هم گفتم پول بده گفت الان ندارم! البته الان خداروشکر خونه خریدیم، ماشین خریدیم، اما بعد ۱۰سال زندگی یه پس‌انداز کوچیک و گرفتن تالار شده آرزوم. ☹️ کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
سلام وقتتون بخیر من یه خاطره دارم در مورد خواستگاری برادرم. مادرم به اتفاق خواهرم قرار بود برن دخترخانمی رو که یکی از دوستان معرفی کرده بود ببینن. وقتی می‌رن محله‌شون، هرچقدر می‌گردن آدرس رو پیدا نمی‌کنن. 🤷‍♀ اون زمانم هنوز کسی موبایل نداشت که بتونن آدرس رو از اون دوستمون بگیرن. از قضا یکی از دوستان خواهرم یکی از اقوامش رو معرفی کرده بود که خونه‌شون تو همون محله بود. خواهرم به مامانم گفت ما که تا این‌جا اومدیم، اون آدرس رو پیدا نکردیم بیا بریم این جایی که دوستم آدرس داده. 😄 خلاصه رفتن و پسندیدن و اون دخترخانم شد عروس ما. 🥰 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
من عاشق صحبت‌های سمی بزرگ‌ترها تو جلسات خواستگاری‌ام. 🤣 نمونه‌ش؟ 👇
جلسه‌ی اول خواستگاری مادر آقاپسر اومدن و معرفی که ما رو آشنا کرده بودن. مادرشون به شدت خانوم خوش‌برخورد و مهربونی بودن؛ ولی از اول جلسه تا آخرش راجع به طب سنتی و داروهای گیاهی و نفخ شکم صحبت می‌کردن. 😐 مامان و خواهر منم به شدت خوششون اومده بود و هی بحث و کش می‌دادن. 😑 دوست صمیمی‌م که تو اتاق بود 👀 بهم پیام داد اینا همه‌ش راجع به نفخ صحبت میکنن فکر کنم پسرشون خیلی ......😂😂🤌🏻 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
این پیام برای یکی از آشناهامون فرستادم و مطمئنم این بنده خدا دنبال ازدواجه منتهی پاسخش بهم این بود یعنی میخواد دو ماه خواستگار راه نده چون محرم و صفره !
راستی این چند روزه زیاد از این پیام داشتیم اولا دمتون گرم که پیگیرید 😘 واقعیتش این چند مدت درگیر این بودم که بتونیم ظرفیتی رو ایجاد کنیم تا بشه کار واسطه گری رو بهتر انجام داد، سر همین هر وقت خالی که گیر میاوردم سر این کار میذاشتم تا زودتر بتونیم به یه سازوکار درست برسیم و امیدوارم هر چه زودتر این کار به نتیجه برسه. انشا الله سعی می‌کنم فعالیتمون تو کانال هم‌ بیشتر بشه.
من ی خواستگار داشتم خیلی صرار داشت که بیاد بابام قبول نمی‌کرد ،فامیل بود و می‌شناختیمشون بعد چند وقت بالاخره بابام اجازه داد که باشه بیاین، روز قبل از اومدن زنگ زد که شوهر خالم مرد بعد چهلمش میایم، بعد چهلم گفت فلانی مرد باز تا چهلمش صبر کرد(ماهم چون برامون مهم نبود فقط چون اصرار کرده بود اجازه داده بودیم بیاد سر همین چیزی نگفتیم) دوباره زنگ زد بعد یه مدت گفت دیگه محرم صفره،بعد محرم صفر میایم 😂😂😂 بعد محرم بنده خدا پدرش فوت کرد.... بعد چهلم باباش هرچی زنگ زد دیگه کسی جوابشو نداد.....اینقدری که ایشون کاراشو موکول میکنه به بعد چهلم و سال اموات آخرش مجبور میشه حوری بگیره😁 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
خاطرات سمی خواستگاری
این پیام برای یکی از آشناهامون فرستادم و مطمئنم این بنده خدا دنبال ازدواجه منتهی پاسخش بهم این بود
تلقی بعضی‌ها اینه که تو این دو ماه خواستگار راه دادن اشتباهه و بی حرمتی به این ماه عزاداری سیدالشهداست. اگر شما هم اینطور فکر می‌کنید خاطره بعدی رو بخونید 👇👇👇
زمان جنگ یه بنده خدایی می‌خواسته عقد کنه و از امام خمینی میخواد که بهش یه وقتی بده تا خطبه عقد رو ایشون بخونن. امام بهشون میگه ده شهریور بیاید، بعد جلسه میرن تقویم رو می‌بیین و میان به امام میگن، امام فک کنم اشتباه کردید چون ده شهریور افتاده روز عاشورا و بهتره یه وقت دیگه بزاریم برای روز عقد. امام بهشون میگن نه نیازی نیست تاریخ به تعویق بیوفته ما می‌خواهیم حلال خدا رو جاری کنیم و قصد شادی و پایکوبی هم که نداریم. دقت کردید امام تو روز عاشورا خطبه عقد خوندن، اونوقت یه عده اینجا دوماه همه چی رو کنسل میکنن و حتی اجازه خواستگاری رفتن ساده هم نمی‌دن 😳 @khastegarybazi
دمتون گرم که اینو گفتید و ای کاش همه بدونن اینو مخصوصا معرف‌های بزرگوار یه بار یه بنده خدایی یه دختر خانمی رو بهم معرفی کرد، و گفت میخوای ازش خواستگاری کنم، منم گفتم باشه. بعد چون ایام فاطمیه بود اون خانم واسط بهم‌ گفت به احترام این شبا وایسا مطرح نکنم و بمونه بعد دهه فاطمیه 😕 اون ده پانزده روز کل ذهنم درگیر بود و همش منتظر بودم و روم هم نمی‌شد به واسطه بگم خوب مطرح کردن اولیه که اشکال نداره، اصلا شاید دختره با اطلاعات اولیه موافق نبود و آخرشم همینطوری شد، دختره گفته بود چون پسره سربازی نرفته مخالفم. آنقدر حرص خوردم که چرا این مدت ذهنم رو بیخودی درگیر کرده بودم 😒 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
سلام وقتتون بخیر باشه حقیقتا چقدر بحث خوبی رو کانال مطرح کردید برای خیلی از دختر ها که مثل من دانشجو باشن شهر دیگه ، فقط همین سه ماه تابستونه برای دیدن خواستگار ها، که خب اینم مصادف شده با این ایام ، برای خانواده ها شاید چندان مهم نباشه و بگن حالا این دو ماه رو صبر کن و دوماه دیر تر چیزی نمیشه ، ولی واقعا برای ما مهمه ، ای کاش اگر دین دار هستیم به همه دین توجه میکنیم ، اولویت هاش رو هم بدونیم ، این سختگیری های بی جا واقعا باعث میشه نسل جوان یکم زده بشه و دلخور بشه از دین کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
در مورد ازدواج تو ماه محرم، بنده و همسرم هر دو مذهبی و از دو خانواده مذهبی هستیم، پارسال قبل از محرم اشنا شدیم و دو جلسه صحبت کردیم به دلیل اینکه پدرشون ماهی یکبار و فقط سه روز میتونستن بیان ایران به دلیل شغلشون قرار شد که روز چهارم محرم که پدرشون هست مراسم خاستگاری رسمی و بله برون انجام بشه ، هممون در لحظه اول کراهت خاصی داشتیم ولی هر دوطرف رفتیم و پرس و جو کردیم دیدیم که همه علما تاکید کردن که نباید تاخیر بیفته وقتی همه چی آمادست برای مراسم هم خانواده همسرم داخل خونه پرچم نصب کرده بودن و بنده و همسرم هم میخواستیم لباس مشکی بپوشیم که باز که پرس و جو کردیم گفتن درست نیست و تصمیم گرفتیم لباس سفید نپوشیم و طوسی پوشیدیم به احترام محرم در حال حاضر هم بعد از یک سال الحمدلله زندگیمون جوری پیش رفته که هر روز خدا رو به خاطر اینکه کنار هم قرارمون داد شکر میکنیم و عمیقا خوشحالیم کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
دانشگاه من شهری دور از محل زندگیم هست ب خاطر همین خیلی دیر ب دیر میام خونه تایمی ک کلاسام تموم شد و اومدم ایام فاطمیه بود و چون خیلی زمان تا اعزام شوهرم ب سربازی نمونده بود ، مجبور شدیم جلسات اول خواستگاری تو این ایام باشه شب اولی ک اومدند ، دیدیم داماد باهاشون نیست ، بابام پرسید کجا هستند، گفتند هیئت😅 ی مقدار خانوده ها صحبت کردن تا داماد از هیئت اومد ، برام نذری هم آورده بود😂 بعد هم بهم گفت ک امیدوارم بی ادبی تلقی نکرده باشید ، امشب مراسم شلوغ بوده و ایشون هم دلش نیومده بوده رفقا رو دست تنها بزاره ، برای کارا مونده بود کمک بده کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
یه پیامی به دستم رسیده بود، بنا به دلایلی شک داشتم و دو دل بودم که پیام رو بزارم یانه. استخاره گرفتم خوب اومد پس پیام رو میذارم. فقط مطمئنم‌مثل دفعه‌های قبل کلی پیام تو دایرکت میاد که شما دارید مردم رو نسبت به افراد مذهبی بدبین می‌کنید 😢😐
دو ماه پیش یک نفر مداح دخترم رو عقد کرد ( روند خواستگاری ۵ ماه طول کشید ) یکروز بعد از عقد گفت دخترتون رو نمی‌خوام ، اونم توسط یک رابط ( یک مشاور خانواده ) فکر میکنید چرا ؟؟؟.... چون دخترم لاغره ( البته از نظر ایشون ) و اندامش سایز مورد نظر ایشون نبود. طی پنج ماهی که این آقا همراه مادر و خاله شون اومدن و رفتن در مورد همه چیز صحبت کردن ، ولی حتی یک کلمه نگفتن از نظر ظاهری چه معیارهایی مد نظرشون هست ، با اینکه مادر و خاله شون چند جلسه دخترم رو بدون چادر و بدون حجاب دیده بودن خلاصه اینکه دقیقا دو ماهه این آقای مداح دخترم رو عقد کرده و فقط یکشب با هم بودن ، دیگه رفته که خبری ازش بشه ن زنگی ، ن پیامی ، هیچی فقط از طریق یکنفر مشاور به ما خبر دادن که دخترتون رو نمیخوام و بریم به صورت توافقی جدا بشیم. بماند چه شب و روزهایی که بر ما گذشته و میگذره دخترم چندین بار کارش به بیمارستان کشید و رفت زیر سرم .شب و روز کارش شده گریه ( البته این روزا خیلی بهتر شده ) از حال و روز خودم نگم ، بعد از ۲۸ سال زندگی برای اولین بار اشک ریختن و هق هق گریه های همسرمو دیدم این آقا از اعتماد ما سو استفاده کرد ، تمام عقاید و باورهای ما رو با این کارش به هم ریخت ، طوری شده که از ابتدای محرم دلم نمی‌خواد صدای هیچ مداحی رو بشنوم ، اگر جایی مداحی پخش بشه. همسرم میگن خاموش کنید یا شبکه رو عوض کنید همشون مثل هم هستن ( البته می‌دونم اینطور نیست ، ولی خب بهر حال فعلا اوضاع خونه ما اینجوری شده ....) این آقای مداح که اومد خواستگاری اگر رنگ پوست و چاقی لاغری و اندازه ی قد براش مهم بود ، چرا در جلسات خواستگاری حتی یک کلمه هم در موردش صحبت نکردن ؟ مگر چشماشون همراهشون نبود ؟ کاش میشد علاوه بر آموزش هایی که مداح و ذاکر اهل بیت ( کلا طلبه ها ) میبینن ، کمی هم به اخلاقیات و تزکیه نفس شون توجه بشه. به قول همسرم مردم از اینا یکجور دیگه توقع داره کانال خاطرات سمی خواستگاری @khastegarybazi
خاطرات سمی خواستگاری
دو ماه پیش یک نفر مداح دخترم رو عقد کرد ( روند خواستگاری ۵ ماه طول کشید ) یکروز بعد از عقد گفت دختر
کاش ماهایی که خدا بهمون توفیق داده و یه جوری تو این دستگاه داریم خدمت می‌کنیم چه به عنوان مداح و سخنران و چه به عنوان خادم و حتی مستمع عادی هیئت متوجه بشیم که خیلی از مردم به خاطر این متصل بودن و حتی لباس مشکی پوشیدن روی ما یه جور دیگه حساب میکنن و خدای نکرده اگر ازمون یه خطایی سر بزنه این خطا رو به همه مذهبی‌ها تسری میدن.
خاطرات سمی خواستگاری
دو ماه پیش یک نفر مداح دخترم رو عقد کرد ( روند خواستگاری ۵ ماه طول کشید ) یکروز بعد از عقد گفت دختر
از اونورشم ما باید متوجه باشیم گر چه هیئتی بودن و خادم و ذاکر و نوکر بودن دم خونه اهل بیت افتخاره و می‌تونه پوئن مثبت برای طرف باشه اما حواسمون باشه ما وظیفه داریم تحقیقاتمون رو درست و حسابی انجام بدیم و به خاطر این عناوین به افراد اعتماد مطلق نکنیم. چه بسیار آدمایی هستن که سر این اعتمادها تحقیق و بررسی درست و حسابی نکردن و زندگیشون به مشکل خورده.
🤚این عکس‌ها مربوط به مراسم عزاداری یکی از مساجد جنوب شهر تهرانه. ◾️جمعیت اصلی این مسجد رو جوانها و نوجوانها تشکیل میدن و مراسمای ویژه هم برای نوجوانها دارن و خلاصه تو این دور و زمونه، روی مخاطب هدفشون خیلی موثر هستن. ◾️کل هزینه برگزاری مراسم توسط خیرین جمع آوری میشه و امسال برای برگزاری مراسم قدری به مشکل مالی خوردند. ◾️اگر دوست دارید در ثواب برپایی این مجلس عزای امام حسین شریک بشید می‌تونید نذوراتتون رو به شماره حسابی که تو پست بعدی میذارم واریز کنید.