🎀سوآل
سوال
اینو قبول دارین که هیچ ماده ای به دنیا اضافه نمیشه و هیچ ماده ای از دنیا کم نمیشه
و تمام ماده ها همه در حال تغییر شکل هستند ؟
سوالم اینکه
اگه چنین چیزیو قبول دارین
پس باید قبول داشته باشین که وقتی کسی از دنیا میره جسدش تبدیل به خاک و خاک به گیاه و... میشه
و شاید ذرات سازنده ی اون جسد بعد ها در جسم کسی دیگر قرار بگیره
با ای وجود ممکنه اجزای تشکیل شده ی بدن من مال هزاران انسان یا حیوان یا ... هرچیز دیگه که قبلا وجود داشته . باشه
خوب حالا سوال اینه که در روز قیامت
وقتی که تمام انسان ها زنده میشن و بیرون از قبر میان
تکلیف چیه؟
مثلا من از دنیا میرم (با این که اجزای تشکیل دهنده ی من مال چندین نفر قبل من هم بوده) موقعی که همه ی ما بخوایم زنده بشیم حالا این ماده مال من میشه تا زنده بشم یا این که ما کسایی که قبل من زندگی میکردن و اجزای اونا به من رسیده؟
✅پاسخ:
❗️اشکال شما یک اشکال قدیمی در باب معاد جسمانی است بنام شبهه اکل و ماکول ما اصل اشکال را دو مرتبه اورده سپس پاسخ میددهیم
شبهه آکل وماکول چنین است که:
گاه اتفاق می افتد بدن انسانی جزو انسان دیگری میشود خواه به صورت مستقیم مثلا در زمان قحطی کسی از گوشت دیگری تغذیه کند یا به صورت غیر مستقیم مثل اینکه بدن انسانی خاک شود ومواد غذایی ومیوه ها تغذیه کند ویا حیوانی آن گیاه را بخورد وانسانی از آن حیوان تغذیه نماید .حال سوال اینجاست که در روز قیامت وبه هنگام بازگشت روح به بدن، این اجزا جزو کدام بدن است. اگر جزو بدن اول است بدن های دیگر ناقص می گردد واگر جزو بدن های بعد باشد چیزی برای بدن اول باقی نمی ماند به علاوه ممکن است یکی از این دو نفر انسان خوب ودیگری انسان بدکاری باشد تکلیف این اجزا چه خواهد شد.
❗️ایت الله العظمی مکارم شیرازی به این شبهه پاسخ زیبایی میدهند که ما آن را نقل می کنیم:
1⃣اجزای بدن انسان بارها از زمان کودکی تا هنگام مرگ عوض میشود یعنی در حدود 7 سال تقریبا هیچ یک از ذرات پیشین بدن انسان باقی نمی ماند. البته باید توجه داشت که ذرات قبلی هنگامی که درآستانه مرگ قرار می گیرند همه خواص واثار خودرا به سلول های نوع میدهند
2⃣هریک از ذرات بدن انسان تمام مشخصات جسمی اورا در بردارد یعنی اگر هریک از سلول های بدن را بتوانیم پرورش دهیم تا به صورت یک انسان کامل دراید آن انسان تمام صفات شخصی را که این جزو از آن گرفته شده است را خواهد داشت
3⃣آنچه از آیات قرآن استفاده می شود این است که اخرین بدن انسان که مبدل به خاک شده است ودر قبر قرار دارد به فرمان خدا زنده واماده حساب وجزا میشود
4⃣ یک بدن ممکن نیست به تمام معنا متحد با بدن دیگری شود یعنی تمام بدن اول تمام بدن دوم گردد بلکه بدن اول تنها می تواند جزیی از بدن دوم را تشکیل دهد زیرا بدن دوم باید قبلا وجود داشته باشد تا همه یا قسمتی از بدت اول را از طریق تجزیه جزو خود سازد
👌اصل پاسخ:
قرآن صریحا می گوید اخرین ذراتی که در بدن انسان هنگام مرگ وجود دارد روز قیامت باز میگردد بنابراین اگر این ذرات خاک شده جزو بدن انسان دیگری شود در قیامت به بدن صاحب اصلی یعنی بدن شخص اول بازمیگردد منتها خواهید گفت بدن دوم ناقص میشود چرا که اجزایی را از دست میدهد ولی بهتر است که گفته شود بدن دوم کوچک ولاغر میشود نه ناقص زیرا اجزای بدن اول در تمام بدن دوم پراکنده است نه دریک گوشه آن ولی این موضوع مشکلی را ایجاد نمی کند چرا که این بدن کوچک تمام ویژگی های آن بدن بزرگ رآ دارد واگر نمو کند به صورت همان بدن بزرگ در می آید.
❓تنها سوال باقی مانده این است که آن اجزای خاصی که عضو دو بدن یا چند بدن گردیده است ویکی از آن ها مربوط به انسان مطیع ودیگری گنهکار بوده است چه سرنوشتی دارد؟
❗️پاسخ این نیز مشکل نیست زیرا پاداش وکیفر در حقیقت برای روح است وبدن به تنهایی پاداش وکیفر والمی ندارد وروح انسان نیز تا روز قیامت باقی می ماند
📚پیام قرآن،جلد 5 صفحه 274 به بعد
@porseeman👈🏼👈🏼👈🏼👈🏼👈🏼👈🏼👈🏼
🌺اگر قبل از مسح چند قطره آب از دست روی محل مسح بریزد چه حکمی دارد؟!!
╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮
@porseeman عضویت
🌴🌻 ۰۰۰۰﷽۰۰۰۰🌻🌴
✳شیخی از شاگردش پرسید: چند وقت است که در ملازمت من هستی؟
شاگرد جواب داد:حدودا سی و سه سال
✅شیخ گفت: در این مدت از من چه آموختی؟
شاگرد: هشت مسئله
💠شیخ گفت: إنا لله وإنا إليه راجعون! مدت زیادی از عمر من با تو گذشت و فقط هشت چیز از من آموختی!؟
☘شاگرد: ای استاد، نمی خواهم دروغ بگویم و فقط همین هشت مسئله را آموخته ام
استاد: پس بگو تا بشنوم
شاگردچنین پاسخ داد :
🌹أول 🌹
به خلق نگریستم دیدم هر کس محبوبی را دوست دارد و هنگامی که به قبر رفت محبوبش او را ترک نمود
پس نیکی ها را محبوب خود قرار دادم تا در هنگام ورودم به قبر همراه من باشد
🌹دوم 🌹
به کلام خدا اندیشیدم؛
وأَمّا مَن خافَ مَقامَ رَبّهِ ونَهَى النَّفسَ عَنِ الْهَوى/ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأوى":
و اما كسى كه از ايستادن در برابر پروردگارش هراسيد و نفس خود را از هوس باز داشت، بی گمان بهشت جايگاه اوست نازعات: ۴۰
پس با نفس خویش به پیکار برخاستم تا این که بر طاعت خدا ثابت گشتم
🌹سوم 🌹
به این مردم نگاه کردم و دیدم هر کس شئ گران بهایی همراه خویش دارد و با جانش از آن محافظت می کند پس قول خداوند را به یاد آوردم
" ما عِندَكُم يَنْفَدْوَ ما عِندَ اللهِ باق ". نحل: ۹۶
آنچه پيش شماست، تمام می شود و آنچه پيش خداست، پايدار است
پس هر گاه شیء گران بهایی به دست آوردم، آن را به پیشگاه خدا تقدیم کردم تا خدا حافظ آن باشد
🌹چهارم 🌹
خلق را مشاهده کردم و دیدم هر کس به مال و نسب و مقامش افتخار می کند. سپس این آیه را خواندم
" إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللهِ أَتْقیكُم ". حجرات: ۱۳
در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست
پس به تقوای خویش افزودم تا این که نزد خدا ارجمند باشم.
✅رسانیدن دانش عبادت است.
🍀🔷@porseeman
🌹مکروهاتی که موجب #فقر و #تنگ_دستی می شود:(3)
21 - جارو کردن خانه هنگام شب
22 - جارو کردن خانه با پارچه یا لباس
23 - شستن اعضاء بدن در مستراح و بیت الخلاء
24 - خشک کردن اعضای با دامن یا آستین لباس
25 - غذا خوردن بعد از آروغ زدن (در حال سیری)
26 - شستن دست ها با خاک
27 - دوختن لباس در حالی که بر بدن است
28 - پدر و مادر را با اسم صدا زدن
29 - جلوتر از بزرگان و پیرها راه رفتن
30 - چراغ را با نفس (فوت) خاموش کردن
🎈🎀@porseeman
‼️ دوبار گفتن تسبیحات اربعه
🔷س 3538: در رکعت سوم و چهارم در نماز جماعت اگر قبل از آنکه ماموم سه بار تسبیحات اربعه را تمام کرده باشد، امام به رکوع برود تکلیف ماموم چیست؟ آیا می تواند در حالتی که ۲ بار تسبیحات اربعه را گفته همراه با امام به رکوع برود؟
✅ج: می تواند برای رسیدن به رکوع امام جماعت، تسبیحات اربعه سوم را نگوید.
📔منبع: آیت الله خامنه ای
🔷 پرسمان دینی و شرعی
╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮
@porseeman عضویت
❓برای زیاد شدن رزق و روزی چه ذکرهایی توصیه می شود؟
✳️ بهترین ذکری که آمده است «استغفار» است.
در قرآن کریم آمده است که استغفار باعث زیاد شدن اموال و فرزندان می شود. هود 3 و 52
🔰عواملی که باعث افزایش رزق می شود:
1⃣ خوش نیت بودن: کسانی که احتکار می کنند و مردم را به دردسر می اندازند و بدنیت هستند این افراد فقر را بر خودشان تحمیل کرده اند.
2⃣ اطعام و انفاق: روایتی است منسوب به رسول خدا(ص) که می فرمایند: «اطعام در جلب روزی سریع تر عمل می کند از حرکت چاقو بر کوهان شتر»
3⃣ دائم الطهارة بودن: منقول است که : «وَ فِي الْحَدِيثِ أَنَّهُ ص شَكَا إِلَيْهِ رَجُلٌ قِلَّةَ الرِّزْقِ فَقَالَ ص أَدِمِ الطَّهَارَةَ يَدُمْ عَلَيْكَ الرِّزْقُ فَفَعَلَ الرَّجُلُ ذَلِكَ فَوُسِّعَ عَلَيْهِ الرِّزْق»(مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل/ ج1، ص 300)
4⃣ صله رحم: صله رحم فواید متعددی دارد از جمله؛ افزایش عمر، وسعت روزی، آباد کردن شهرها، دفع کردن بلاها
5⃣ خواندن دعای کمیل
6⃣ سوره مبارکه واقعه: هر شب تلاوت این سوره باعث می شود که شخص گرفتار و محتاج نشود.
7⃣ خواندن دعایی که معمولاً در سجده آخر نماز خوانده می شود: «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: ادْعُ فِي طَلَبِ الرِّزْقِ فِي الْمَكْتُوبَةِ وَ أَنْتَ سَاجِدٌ يَا خَيْرَ الْمَسْئُولِينَ وَ يَا خَيْرَ الْمُعْطِينَ ارْزُقْنِي وَ ارْزُقْ عِيَالِي مِنْ فَضْلِكَ الْوَاسِعِ فَإِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ.» (کافی/ج2، ص 551)
8⃣ انسان خیلی خود را گرفتار دنیا نکند
9⃣ خواندن نماز اول وقت
🔟 خواندن نماز شب: فواید متعددی دارد از جمله؛ نورانی کردن انسان، افزایش رزق،آبرومند کردن انسان در دنیا و آخرت
📚 بیانات استاد محمدی شاهرودی
@porseeman
﷽؛
#احکام_ویژه_روزه_قضا
✅ حکم قضاى روزه والدین برای پسر بزرگتر
📝 سوال : آیا به جا آوردن قضای روزه ی والدین بر پسر بزرگتر واجب است ؟
📖 جواب : بر پسر بزرگتر واجب است روزه هايي که والدين بر اثر عذر شرعي ترک کرده و توانايي بر قضا داشته ولي موفق بر قضاي آن نشده اند را بجا آورد ، و نسبت به غير آن وظيفه ندارد . مگر اينکه وصيتي کرده باشند که مطابق آن بايد عمل کرد . هر چند در صورت امکان شايسته است ساير فرزندان نسبت به آنچه بر آنها واجب نيست نيز اقدام کنند .
✅ انجام روزه مستحبی یا نذری و یا نیابتی با وجود روزه قضا
📝 سوال : آیا شخصی که روزه قضا دارد می تواند روزه ی نذری یا مستحبی و یا نیابتی بگیرد ؟
📖 جواب : کسي که روزه قضا دارد :
1⃣ نمي تواند روزه مستحبي بگيرد .
2⃣ مي تواند روزه مستحب را نذر کند ، مشروط بر اين که بعد از روزه هاي قضا ، بتواند آن را بجا آورد . به اين معنا که اگر مثلا ده روز ، روزه قضا دارد و تا ماه رمضان آينده بيشتر از ده روز باقي مانده ، مي تواند نذر روزه کند ولي اگر فقط ده روز باقي مانده ، با توجه به اين که در اين حالت بايد روزه قضا را بگيرد ، نذر روزه مستحبي اشکال دارد .
3⃣ مي تواند روزه نيابتي بگيرد .
#حضرت_آیت_الله_مکارم_شیرازی
@porseeman
🤔پرسش
❔امام على: شهر قم تميزترين و ايمن ترين شهرها در هنگام نزول بلاست
متن_عربی: سئل امیر المؤمنین على بن ابى طالب عن اسلم المدن و خیر المواضع عند نزول الفتن و ظهور السیف. فقال: اسلم المواضع یومئذ قصبه قم.
منبع:
بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث نویسنده : العلامة المجلسى جلد : ۵۷ صفحه : ۲۱۷
ترجمه: از على بن ابى طالب درباره سالمترین و بهترین شهرها و موضعها به هنگام نازل شدن بلایا و فتنه ها و .... سؤال شد.
علیابنابیطالب گفت:
سالمترین نقاط در آن روز، شهر قم است.
بر طبق کلام علیابنابیطالب،
الله شهر قم را از بلایا حفظ میکند و جزو سالم ترین شهرها است؛
اما متاسفانه الله نتوانست شهر قم و مردمش را از ویروس کرونا حفظ کند و این شهر را ایمن قرار دهد و حتی درون کشور ایران، امروزه شهر قم خطرناکترین شهر نسبت به انتشار ویروس کروناست ❗️❗️
💠پاسخ💠
👌علاوه بر پاسخ های گذشته ، پاسخ دیگری به حسب روایتی که معاند به آن استناد کرد نیز می باشد و آن اینکه ، مقصود از ایمنی شهر قم از بلایا ، آن است که قم به سبب آنکه شیعیان در آن قدرت گرفته بودند ، از گزند ظالمین و معاندین مصون بود و امامان اهل بیت علیهم السلام ، شیعیانی را که تحت فشار حکام ظالم بنی امیه و بنی عباس بودند ، به شهر قم ارجاع می دادند و می فرمودند آنجا از بلا مصون است یعنی گزند حکام جور در قم به شما نمی رسد .
👌توضیح بیشتر آنکه ؛
❕فرزندان سعد بن مالك به نامهاى عبداللّه و احوص، از شيعيان على (عليه السَّلام) در يمن بودند. آنان از ستم هاى امويان به ستوه آمدند. آنگاه كه زيد بن على در سال 121 هجرى قيام كرد، احوص، فرماندهى سپاه زيد را برعهده گرفت. چون سپاه زيد مغلوب گشت، او دستگير شد و به زندان افتاد. پس از چند سال آزاد شد و با برادر خود عبداللّه تصميم گرفتند عراق را به قصد قم ترك كنند و همگى با خانواده هاى خود وارد قم شدند و از همان زمان، قم به عنوان مركز تشيع در ايران شناخته شد. به تدريج بستگان آنان كه همگى از قبيله اشعرى بودند، به قم آمدند و يك مركز حديثى و علمى و پايگاه شيعى را پديد آوردند. تنها اشعريان نبودند كه از ستم امويان عراق، به قم مهاجرت كردند، بلكه نياى سوم احمد بن محمد بن خالد نيز پس از انقلاب زيد، وارد «برق رود» قم شد و در آنجا سكنى گزيد.
📚 تاريخ قم، تحقيق سيد جلال الدين تهرانى، ص 247 _ رجال نجاشى، ج 1، شماره 110.
❕در رابطه با چگونگی اسکان اشعریان در قم می نویسند ؛
« اشعریان به سال 94 ق، به قريۀ ابَرشْتَجان از نواحى قم رسيدند و تصميم به اقامت موقت در اين ناحيه گرفتند. طى اين مدت، روابط صميمانهاى بين ايشان و اشراف محلى منطقه به نامهاى «خربنداذ» و «يزدانفاذار» برقرار گرديد. با دفع حملۀ ديلميان به ناحيه قم به دست اشعريان، بوميان قم خواستار اقامت اشعريان در قم شدند كه با موافقت آنها روبهرو شدند و پيماننامهاى متضمن صلح و دوستى و دفاع از يكديگر بين ايشان منعقد گرديد. آنها در توسعه و آبادانى شهر، تلاش وافرى داشتند، بهطورىكه قم را - كه از روستاهاى پراكنده تشكيل شده بود - به شهرى اسلامى تبديل كردند.
❕در زمان خلفاى عباسى، ياران ائمه و شيعيان ايشان، جرأت اظهار نداشتند و به شدت تعقيب مىشدند و به ناچار، تقيه مىكردند. امامان شيعه نيز تحت نظارت شديد خلفا بودند و حتى براى ابراز ديدگاههاى فقهى خود نيز دچار تنگناها و مشكلات شديدى بودند. در چنين فضاى بستهاى، اشعريان تنها با ايجاد حوزههاى درسى و علمى، توانستند فقه اهلبيت علیهم السلام را آشكارا تبليغ و ترويج كنند. بنا بر نقل تاريخ قم، موسى بن عبد الله بن سعد، نخستين فرد از اين خاندان بود كه به صورت آشكار تشيّع را تبليغ كرد و به ترويج آن اهتمام ورزيد. وى تربيتشده كوفه و اماميه بود. اشعريان نخستين شيعيانى بودند كه آشكارا خمس اموال خود را به ائمه دادند و اموال منقول و غير منقول فراوانى وقف ايشان كردند. حمايت و پشتيبانى مالى اشعريان از اهلبيت ، نقش مهمى در حفظ و گسترش مكتب تشيّع داشته است. بر اين روال، ايشان، پرداخت خراج به حكومت مركزى را شرعاً حرام مىدانستند و از پرداخت آن به شدّت اكراه داشتند.
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕امتياز ديگر اشعريان كه از استيلاى آنها بر قم ناشى مىشد، استقبال شايسته از طالبيانى بود كه از ستم بنى عباس به آنها پناهنده مىشدند. آنان سعى در برآوردن حوايج مادى پناهندگان داشتند و آنان را مورد تكريم و احترام قرار مىدادند.
👌 سلوك پسنديدۀ آنها، موجب مهاجرت بيشتر طالبيان به اين شهر مىشد، چنانكه در كتاب «مَنتقلة الطالبيه»، نام بيش از سى نفر از آنها با اولاد و فرزندانشان آمده است. همچنين وجود نزديك به چهارصد نفر از امامزادگان در قم، بيانگر كثرت ورود طالبيان به اين شهر است. اينان كه از شهرهاى مدينه، كوفه و بغداد مىآمدند، مكاتب حديثى اين دو شهر و احاديث اهلبيت را نيز منتقل مىكردند كه بر غناى علمى قم مىافزود تا آنجا كه نام شهر قم، مترادف با نام تشيّع شد .
📚تاريخ تشيع در ايران از آغاز تا قرن دهم هجرى ص 198 _ 202
👌بر این اساس ، امامان ، شهر قم را محل امنی معرفی می کردند که از شر بلایای حکام جور در امان بود ، چرا که زمام امر آن شهر به دست شیعیان بوده است و لذا آنان شیعیان تحت فشار را توصیه به سکنی در قم می کردند .
❕حماد الناب می گوید ؛
« ما گروهى نزد امام ششم عليه السّلام بوديم كه عمران بن عبد اللَّه قمى نزد او آمد و آن حضرت از او احوالپرسى كرد و خوش باش گفت و خشنودى نشان داد و چون برخاست من به امام گفتم: اين چه كس بود كه با او چنين خوش باش كردى؟ فرمود: از خاندان نجباء بود يعنى مردم قم كه هيچ زورگوئى آهنگ آنها نكند جز آنكه خدايش بشكند و خرد كند »
📚رجال کشی ج 2 ص 624
👌تعبیر هیچ زورگویی قصد قم را نکند مگر آنکه با عنایت الهی شکست می خورد ، روشن ترین گواه بر آن است که مقصود از ایمنی قم از بلایا ، ایمنی از بلایای معاندین بوده است .
❕و باز فرمود ؛
« چون بلاء و رنجى به شما رسد بر شما است كه بقم رويد كه جايگاه بنى فاطمه و آسايشگاه مؤمنانست و زمانى آيد كه اولياء و دوستان ما از ما دور شوند و اين صلاح آنها است كه به دوستى ما شناخته نشوند، و خون و مالشان بجا ماند، كسى به قم و مردمش سوء قصد نكند جز اينكه خدا او را خوار كند و از رحمت خود دور كند »
📚بحار الانوار ج 57 ص 215
❕در این روایت هم قم آسایشگاه برای مومنینی معرفی شده است که از گزند معاندین خون و مالشان در خطر است و نمی توانند اظهار تشیع کنند .
👌سليمان بن صالح گوید ؛
« روزى نزد امام ششم عليه السّلام بوديم و فتنه هاى بنى عباس ذكر شد و آنچه از آنها به مردم ميرسد، گفتيم: قربانت، پناهگاه و گريز در اين زمان بكجا است ؛
« فرمود ... به قم و اطرافش ، شيعه ها و دوستان ما در قمند، آبادانى در آن فزون شود و مردم در آن گرد آيند تا آتش ميان شهرشان باشد »
📚بحار الانوار ج 57 ص 215
❕در این روایت نیز قم محل امنی از گزند عباسیان معرفی شده است .
👌و در نقلی هم که معاند با تحریف روایت به آن استناد کرد ، چنین آمده است ؛
« ابو موسى اشعرى روايت كرده كه سالمترين شهرها را از امير المؤمنين عليه السّلام پرسيدند و از بهترين جاها هنگام پديد شدن آشوب و شمشير، فرمود: سالمترين جاها در آن روز ... قصبه قم است آن شهرى كه ياران بهترين مردم از نظر پدر و مادر و جد و جدّه و عم و عمه از آن بر آيند ...»
📚بحار الانوار ج 57 ص 217
👌در این نقل هم قم به عنوان شهر امنی برای شیعیان معرفی شده آنگاه که آشوبها و نبردها صورت گیرد و شمشیرها کشیده است و شیعیان از گزند ظالمین در خطر قرار گیرند .
❕چنان که گفتیم ، ایمنی شهر قم توسط اشعریان به وجود آمد همانانی که پیامبر در وصف آنان فرمود ؛
« خدایا بزرگ و کوچک اشعریان را مورد غفران خودت قرار ده ، آنان از من و من از آنان هستم »
📚بحار الانوار ج 57 ص 220
👌بنابراین مقصود از ایمن بودن شهر قم از بلایا ، ایمنی از بلایایی است که توسط نواصب و معاندین اهل بیت ایجاد می شود که چون شهر قم توسط اشعریان قدرت گرفته بود ، گزندهای آنان نمی توانست به شیعیان قم یا شیعیانی که به قم هجرت می کردند برسد ، لذا اهل بیت شهر قم را محل امنی برای در امان بودن از گزند حکام جور معرفی می کردند .
👌بنابراین مقصود از ایمنی تنها ایمنی از شر ظالمین و حکام جور در عصر معصومین است ، نه ایمنی از بلایای طبیعی و بیماری ها و ...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
@porseeman 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔷تمام خواندن نمازتوسط مسافر
❓س : اگر #مسافر، نمازی را که باید به صورت #شکسته بخواند، به خاطر غفلت از این که مسافر است و از روی عادت، به صورت کامل بخواند، آیا وقتی که متوجه اشتباهش شد، باید نمازش را #اعاده کند؟
⁉️ج: چنانچه در داخل وقت متذکر شود، باید نمازش را اعاده کند و اگر اعاده نکرد، قضای آن بر او واجب است، ولی اگر بعد از وقت متوجه شود، نمازش #قضا ندارد.
📔مرجع: آیت الله خامنه ای
☀️پرسمان دینی و احکام
@porseeman
✨☘✨
🔹 تقوای ظاهر و باطن 🔹
اگر کسي شعارهاي الهي يعني نشانه هاي دين را احترام بگذارد و بزرگ بشمارد ، اين نشان مي دهد که تقواي قلب و پاکي باطن دارد . يعني هر کس خداترس است و در باطنش از خدا حساب مي برد ، به نشانه هاي ديني احترام مي گذارد و اينها را آشکار مي کند . درست خلاف حرف است که بعضي ها مي گويند : باطن تو پاک باشد ظاهر را براي چه مي خواهي .
مي گويند مگر دين داري اين است که موقع عزا پرچم سياه بزني يا ريش بگذاري يا حجاب داشته باشي يا اسم ائمه را روي بچه ات بگذاري . دينداري ظواهري دارد . باطن کسي که از خدا حساب مي برد بايد ظاهرش هم نشانه هايي داشته باشد . اگر شما تمام ظواهر را کنار بگذاريد محتوا هم از دست مي رود. پس کسي که دين دار است بايد ظواهر دين خودش را آشکار بکند و اين معنايش تظاهر نيست بلکه مي خواهد نشانه هاي خدا را حفظ بکند و در ظاهر زندگي اش داشته باشد . مثل اينکه ما اول غذا بلند مي گوييم بسم الله ارحمن الرحيم . و هنگام آمدن اسم پيامبر صلوات مي فرستيم .بايد اين شعائر را پاس داشت .
〖از بیانات حجت الاسلام عالی〗
@porseeman
سخنرانی درباره آخر الزمان.m4a
5.63M
@yasr98
با آهنگ اگه بد شده ب بزرگواری خودتون ببخشید🌹
🔷قسم خوردن به غیر خداوند
❓س 3542: آیا قسم خوردن به قرآن یا امام حسین یا حضرت #عباس (علیهم السلام) حکم قسم به الله را دارد؟
⁉️ج: قسم به غیر اسماء خداوند تبارک و تعالی، قسم شرعی محسوب نمی شود و الزام آور نیست و تخلف از آن کفاره ندارد، ولی در هر صورت اگر قسم دروغ بخورد، حرام است.
🔹مرجع: آیت الله خامنه ای
☀️پرسمان دینی و احکام
@porseeman
🤔پرسش
❔امروز مرسوم است که پسران جوان مانند دختران ابروهای خود را بر می دارند و خودشان را زیبا می کنند ❗️بر اساس روایات اهل بیت آیا این کار که سوالی خیلی از افراد است اشکال دارد ❕❕
💠پاسخ💠
👌در روایات بیان شده است که هیچ یک از مردان و زنان حق ندارند خودشان را شبیه به جنس مخالف کنند .
🔶امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« رسول خدا مردانی را که خودشان را به زنان تشبیه می کنند و زنانی را که خودشان را به مردان تشبیه می کنند را لعن کردند »
📚الخصال ج2 ص587
🔷از امام صادق یا امام کاظم علیهما السلام نقل است که فرمودند ؛
« ناپسند می دانم که مرد خودش را به زنان تشبیه کند »
📚وسائل الشیعه ج5 ص25
🗯امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« رسول خدا نهی می کرد که مردان خودشان را به زنان تشبیه کنند »
📚همان مدرک
❕بر این اساس ، اگر با ابرو برداشتن ، مرد شبیه زنان شود و شبیه سازی به زنان عرفا محقق شود ، این عمل جایز نیست و اگر تنها پاک سازی و تمیز کردن مقدار از ابرو باشد به گونه ای که شبیه ساختن به زنان صدق نکند ، اشکالی ندارد .
❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣
@porseeman👈🏼👈🏼👈🏼👈🏼👈🏼👈🏼👈🏼
#صبر_الهی
💠امام علی علیه السلام می فرمایند:
🌴 الْحَذَرَ الْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ، حَتّى کَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ.
🍃(از مجازات الهى) برحذر باش، برحذر باش، به خدا سوگند آن قدر پرده پوشى کرده، که گویى آمرزیده است.(حکمت،۳۰)
🔰شرح و تفسیر
امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه اش به همه معصیت کاران هشدار مى دهد که از صبر الهى در مقابل معاصى شان مغرور نشوند.
اشاره به این که یکى از صفات پروردگار، ستار العیوب بودن است. با رحمت واسعه اش گناهان پنهانى بندگان را افشا نمى کند تا آبروى آنها در نزد دوست و دشمن ریخته نشود شاید بیدار شوند به سوى خدا باز گردند و از گناهان خویش توبه کنند و دست بردارند. اما بسیار مى شود که افراد از این لطف و رحمت الهى سوء استفاده مى کنند و گمان دارند گناهى نکرده اند یا اگر گناهى مرتکب شده اند خداوند بدون توبه آنها را مشمول عفو خود قرار داده است.
امام(ع) در اینجا هشدار مى دهد که از این لطف و عنایت الهى مغرور نشوید به خصوص این که ممکن است این از قبیل نعمت هاى استدراجى باشد یعنى خداوند گروهى از گنهکاران را لایق عفو و بخشش نمى بیند; آنها را به حال خود رها مى کند تا مجازاتشان را به تأخیر بیندازد تا پشتشان از بار گناه سنگین شود و آنگاه به شدت آنها را گرفته و مجازات مى کند.
در ضمن این سخن درسى است براى بندگان که آنها هم ستار العیوب باشند و به محض اطلاع از گناهان پنهانى کسى، به افشاگرى برنخیزند و آبرویش را نریزند و به او مجال اصلاح خویشتن و توبه دهند.
اضافه بر این کمتر کسى است که عیب و خطایى در پنهان نداشته باشد اگر باب افشاگرى گشوده شود، همگان نسبت به یکدیگر بى اعتماد مى شوند و سرمایه اصلى جامعه که اعتماد است از دست مى رود.
📚مکارم شیرازی، تفسیر نهج البلاغه حکمت ۳۰
@porseeman