eitaa logo
🍀خط‌خطی‌های دل🍀
555 دنبال‌کننده
536 عکس
31 ویدیو
1 فایل
دلنوشته‌ها و اشعار پریسامصلح کتابهای منتشر شده #آنی_که_ندارم #گلدان_خشکیده #دیوانه_جان 👈کپی با ذکر نام شاعر👉 کانال در تلگرام moslehparisa@ عاشقانه ها و عارفانه ها
مشاهده در ایتا
دانلود
شکسته بال ترینم خدای مشایه نفس زنان برسانم به پای مشایه گرفته حال دلم غرق معصیت هستم برای توبه بخوان از هوای مشایه صدای پای ملائک نوازش روح است که پر شده همه در جای جای مشایه چه حس خوب و قشنگی زیارت ارباب فدای زائر و اشک و فدای مشایه در آسمان عراقم در اوج دلتنگی شبیه ابر بهارم برای مشایه خیالِ وقت خداحافظی رسیده و من چگونه پا بگذارم ورای مشایه؟؟ @khatdl
چشمانمان دوباره به در مانده مضطرب بعداز تو روزگار ندیدست روی خوش @khatdl
بعضی از دوستان بی سر و صدا میان بی سر و صدا میرن و ما نمی فهمیم فقط جای خالیشون باقی میمونه خدا پشت و پناهتون🌹🌹🌹 @khatdl
آنقدر در خودم شده ام حل که بارها لطف تو را ندیده گرفتم، دلت شکست @khatdl
🌸مربع سروده شده، حاصل بداهه سرایی گروه «تمرینات ویژه شعر» هست،با موضوع وقایع اخیر.(۳٠ شهریور): ای دل بشوی از دست جان، آسیمه سر کن ننگی دگر بر پا شد از نو دیده تر کن شب های پر *غدری ست پس، قرآن به سر کن در این میانه خفتگان را باخبر کن خفاش ها از غارها بیرون خزیدند از زخم های بسته بوی خون شنیدند گویا برامان خواب های تازه دیدند خفاشِ شب! از بیشه ی شیران حذر کن بی غیرتان ،این دین گریزان مشوش با فتنه سوزاندند قرآن را در آتش قرآن! تو ای میراث "رندان بلا کش"! با نور خود اینبار اعجازی دگر کن آتش کشیدند آیه های نور را باز گویی دل موسی و کوه طور را باز هر عاشق نزدیک را یا دور را باز سیلی شدند این سایه ها، سینه سپر کن این غش و ضعف و بغضها، تنها بهانه است یک قصه مطرح هست و استثنا بهانه است دعوا سر دین است، مهساها بهانه است یارب خودت این خدعه ها را بی اثر کن شد پاره قرآن و دل ما غرق خون است هفت آسمان از این مصیبت لاله گون است بی فهم قرآن خیمه ی دین بی ستون است ای دادگستر با ظهورت ، دفع شر کن پیراهن عثمان علم شد بار دیگر آزادی انسان علم شد بار دیگر سوزاندن قرآن علم شد بار دیگر یا رب نگاهی بر جهان شعله ور کن دشمن شده دلسوز ما؟ آه از جهالت! دشمن شده دلسوز ما با این رذالت؟ اشکی به ظاهر، خنده اما در حقیقت عمق نگاهت را رفیقم بیشتر کن! ما بیمه ی مهر امام مهربانیم در سایه ی امنیت صاحب زمانیم با رهبر حیدر صفت ما پر توانیم ای منجی از این مملکت رفع خطر کن دشمن همیشه بوده دنبال بهانه مهسا شده این‌دفعه سوژه‌ در رسانه یک عده بر موجش سوارند احمقانه تاریکی این فتنه را آقا سحر کن رو در روی هر هجمه تنها ایستاده سید علی رویی به نااهلان نداده احسنت بر این عزم ناب و فوق العاده ارباب جان بدخواه او را دربدر کن ما مرد میدانیم و مشتاق شهادت ترسی به دلهامان نداریم از عداوت با خون خود کردیم بیعت با ولایت ما را شهید و راهی صبح ظفر کن ای نورِ خاکستر نشینِ در تنورم! ای قاری آیات قرآن و زبورم! لحظه شمار ساقی صبح ظهورم آری شبیم ای صبح، بر ما هم نظر کن بداهه سرایان: -روح الله عمران -پریسا مصلح -یا صاحب صبر -مشهدی زاده -آمنه آل اسحاق(مهرآفرین) -بانوی ایهام -مرتضی درزی -مریم میرصادقی -محمدحسن محمدی (سائل) -حیدر محمدنژاد *غدر: فریب، مکر، بی فایی @hoseiniye_ye_del
پول مفت نتیجه اش میشه حرف مفت....
روضه آخر ماه صفر امسال شده چادر و کوچه و آه از غم بی دردی دل @khatdl
به گوشه گوشه صحنت شبی مراجاکن تمام درد مرا یارضا مداوا کن خوشابه حال دل خادمان درگاهت مرا به جان جوادت کنیز زهرا کن @khatdl
وقتی خریدار دل پر درد هستی تعریف زیبایی برای مرد هستی تنها امید واژه "برگرد" هستی هرشب خیالات مرا آشفته تر کن @khatdl
هدایت شده از شکوفه های خیال
🌸مسمطی زیبا،حاصل بداهه سرایی شاعران گروه «کارگاه شعر»،به مناسبت پیاده روی اربعین: از کرده هایم باز هم صرف نظر کن آقای من اینبار هم لطفی دگر کن دل را رها از بحث اما و اگر کن با عاشقان خود دلم را همسفر کن آتش زده داغ حرم بر قلب مضطر جاری شده خون جگر از دیده‌ی تر با گریه بگذارم به روی تربتت سر یک کربلا را روزی‌ام ماه صفر کن می رفت فصل دلخوشی ها رو به سردی صحن دلم را با حضورت گرم کردی تنها تو هستی مرهمِ هر زخم و دردی فکری برای کفترِ بی بال و پر کن در حسرت شش گوشه ات هستم همیشه دل را دخیل ماتم ات بستم همیشه بر خوان مهرت باز شد دستم همیشه از کوچه های حسرتم روزی گذر کن نام عزیزت زینت هفت آسمان است اندوه تو بر شانه ی افلاکیان است عشقت میان سینه ی هر دو جهان است در قلب من داغ خودت را تازه تر کن ما را خدا از عالم ذر مبتلا کرد با بوی سیب کربلا دل را صدا کرد اصلا برای عاشقی ما را سوا کرد عشاق خود را بیش از اینها دربدر کن عطر تو را دارد بغل پیراهن دل از غصّه ات غم می چکد بر دامن دل از نام سبزت می شکوفد گلشن دل دل را به حکاکی ِ نامت مفتخر کن داغت مرا با عالم عشق آشنا کرد اندوهت آقا! دردهایم را دوا کرد راه مرا از جاده ی غفلت جدا کرد با غم مس جان مرا ای عشق! زر کن عمریست رویای تو در سر پروراندیم تحت عنایات تو پای کار ماندیم بذر غمت را در زمین جان نشاندیم در چشمها ابر غمت را بارور کن پروانه ها عشق تو را در سینه دارند دل را فقط بر آستانت می گمارند دائم به روی شانه ات سر می گذارند در بحر شوق این قلب را هم غوطه ور کن افلاکیان را مست کرده عطر و بویت بند است جان ِ عالمی بر تار مویت ای آنکه نورانی شده دنیا ز رویت قلب مرا از نور خود قرص قمر کن امسال جا ماندیم و در سوز و گدازیم کو چاره ای تا با امید آن بسازیم؟ میترسم از این غصه جان را هم ببازیم مولا خودت فکری به حال محتضر کن از خاک هر زائر به دل دیباچه دارم زین اشک سوزان بر دلم دریاچه دارم جز آهِ پرسوزی مگر جانا چه دارم دریا تویی چون قطره ام، بر من نظر کن عاشق شدم بر کربلایت شاه عالم باید صبوری کرد در هجر تو هر دم شد خسته صبرِ من، از این اندوه و ماتم یک شب مرا مهمان خود، وقتِ سحر کن ای طعم چای روضه هایت عشق پرور ای اشکهامان در عزایت دُرّ و گوهر ای خاک پاکِ میهن از نامت معطر با یک نگاه از شیعیانت دفع شر کن قوت شب و روزم شده ذکر حسینم از اهل کوفه نیستم مرد حُنین ام من زائری از مکتب پیر خمینم رزق زیارت را برایم مستمر کن از دوری کرب و بلایت گریه کردم هر شب میان روضه هایت گریه کردم با عالم و آدم برایت گریه کردم ارباب من اشک گدا را معتبر کن می‌میرم آخر از فراقِ کربلایت رحمی بکن آقا به احوالِ گدایت دلخون شدم از کودکی در روضه هایت چشمان خشکم را فقط در روضه تر کن آقا دوباره قسمت دلها حرم کن دنیای ما را خالی از جور و ستم کن بُعد مسافت را به اشک شوق کم کن پاییز طولانی غم را مختصر کن عمری غم عشق تو را با دل سرشتم با اشک دیده بیت شعرم را نوشتم دیدم میان روضه ام، گویا بهشتم معبود من این عاشقی را بیشتر کن دارم گله از خود که جاماندم ز یاران از موکب عشق و بهشت اهل ایمان می مانم آقا منتظر با چشم گریان رحمی به حال بینوای منتظر کن جا ماندم از خیل عظیم زائرانت حتی از این حال و هوای شاعرانت در لحظه ی آخر شدم از ذاکرانت این واژه‌های بی ثمر را پر ثمر کن بداهه سرایان: مریم میرصادقی خدیجه خداکرمی مشهدی زاده مریم شعله پاش مرضیه سادات هاشمی الهام زارع وجیهه پورموسوی مرتضی درزی مریم ایوزخانی یا صاحب صبر آمنه آل اسحاق فرزانه پورنظری محمدحسن محمدی مستوره شفق زینب عدالتیان پریسا مصلح رخساره خضری حیدر محمدنژاد @hoseiniye_ye_del @shokofeha_ye_kheal
کابل دوباره غم شکوفا شد درونش از جسم پاک دختران نیلگونش مادر نشسته در کنار لاله ای سرخ پژمرده خاطر با نگاه واژگونش این است وضع حکمرانیهای بی روح دیگر چه حرفی مانده از حال زبونش در قرن حاضر که شعارش گفتمان است چیزی نمانده از بشر الا جنونش انسان شده قاتل به دور ازفطرت پاک غافل شد از اناالیه راجعونش لعنت به دنیایی که امنیت ندارد ویران شده دست مترسکها ستونش @khatdl
@khatdl برای تهیه کتاب به سایت ایران کتاب و سی بوک مراجعه کنید 👇 Www.iranketab.ir Www.30book.com