بسم الله...
حدود دو سال قبل بود که چراغ دفتر #خط_مقدم را روشن کردیم؛ با دو اتاقِ کوچک. آن موقع نمیدانستیم عمر این نشر کوچک در تقدیر خدا به کجا خواهد کشید، حالا رسیدهایم به محرم. محرمِ دومِ #خط_مقدم است و محرم میراث زینب(س)، ما روی مددش حساب باز کردهایم؛ لابد برای همین مددهاست که در این دو سال دستمان آنقدر پر شده که میتوانیم گوشها و چشمهای بسیاری را برای دیدن و شنیدن دعوت کنیم.
حوزهی کار ما #روایت_مقاومت است؛ سرزمین وسیع مقاومت، حالا صاحب ادبیات تازهای است. خیمهای در این سرزمین برپا کردهایم که از این پس بیشتر از قصههایش میشنوید.
#کتاب های خوبی در راه اند که حیف است از آن با خبر نشوید...
*کاش این نشر و اهالیاش، جایی داشته باشند میان دعاهای شما، که این شبها به راحتی بالا میروند!
.
پ.ن: تصویر طرح بسم الله با الهام از لوگوی انتشارات
در کشتهشدنش کمترین تردیدی ندارد:
- آره به خدا؛ با چشمهای خودم دیدم اثر چاقو رو قلبش بود. زمانی دیدمش که هنوز خون میاومد.
اشک، پهنای صورتت را میپوشاند.
بلند میشوی بروی درمانگاه و باز داد و فریاد راه بیندازی.
قاتل را میشناسی...
تو از حالا مادر دو شهید هستی؛ نه؛
به قول خودت، مادر سه شهید...
برشی از کتاب «سه نیمه سیب» ، بر اساس خاطرات خدیجه شاد؛ مادر شهیدان مدافع حرم، مصطفی و مجتبی بختی
تعداد صفحات: ۲۹۵ صفحه
چاپ هفتم: ۱۳۹۹
قیمت: ۳۲۰۰۰ تومان