«خدایا مرا بخاطر گناهانی که
در طول روز با هزاران قدرت عقل
توجیهشان میکنم ببخش!»
#ویراستی
مادر شهید زینال زاده در مراسم امروز یه جمله ای گفتند که خیلی حرفها توشه:
فرزندان ما از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم
به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم
#شهید_زینال_زاده
🌱برای پیوستن به ویراستی،
همین الان کلیک کن👇
https://virasty.com/r/Q6M
🆔 آدرس همین ویراست 👇
https://virasty.com/thr_kimya/1688243464492675434
✅کانال «دلنوشته های یه مستندساز شهدا» رو در ایتا دنبال بفرمایید 👇
🆔 @khateratenaaaab
دلنوشته های یه مستندساز شهدا
#ویراستی مادر شهید زینال زاده در مراسم امروز یه جمله ای گفتند که خیلی حرفها توشه: فرزندان ما از نفس
«و یرزقه من حیث لا یحتسب»
برنامه مون الحمدلله بخوبی برگزار شد.(جشن بزرگ دانشجویی غدیر ویژه دختران)
باورش سخته ولی واقعا شد.
اجرتون با امام علی(ع)
📸 فاطمه سادات عزیز
#ویژه
هدیه های ارزشمند این مراسم به مهمانان♥️
یه سفر کربلا هم قسمت نفر ۳۱۳ ام لیست ثبت نام شد.
خوش بسعادتش
عجب عیدی گرفت امشب!
نور علی نور بود 😍
✅کانال «دلنوشته های یه مستندساز شهدا» رو در ایتا دنبال بفرمایید 👇
🆔 @khateratenaaaab
#دستخط
اینم یه رزقی بود که امشب نصیب ما شد.
بعد مراسم رفتیم با مادر شهید زینال زاده سلام و احوالپرسی کردیم و همه خواهان التماس دعا بودن که مادر شهید از تو کیف شون چند تا از اینا بیرون آوردند و به ما دادن.
پشتش «دعای معرفت» هست.
دعایی که برای آخرالزمان خیلی توصیه شده
مثل اینکه یکی از راز های خوشبختی آقا حسین هم خوندن همین دعا بوده.
✅کانال «دلنوشته های یه مستندساز شهدا» رو در ایتا دنبال بفرمایید 👇
🆔 @khateratenaaaab
دلنوشته های یه مستندساز شهدا
#دستخط اینم یه رزقی بود که امشب نصیب ما شد. بعد مراسم رفتیم با مادر شهید زینال زاده سلام و احوالپرس
دعا بخوان برای عاقبت بخیری ما
تویی که ختم بخیر شد عاقبتت
دلنوشته های یه مستندساز شهدا
بنده هم بعنوان مدرس تصویربرداری و تدوین ان شاءالله درخدمتتون هستم.
#دستخط
امروز اولین جلسه تصویربرداری این دوره بود. موقع برگشت با ۲تا از هنرجویام سوار آژانس بانوان شدیم( چون مسیرامون بهم میخورد.)
خانم راننده تا منو دید گفت: بهتون میخوره که آهنگ گوش نمیدید.( میخواست ضبطش رو روشن کنه)
گفتم: بله، ولی خب میتونید رادیو رو روشن کنید که همونجا تا هنوز حرفم تموم نشده بود گفت: نه، اصلا خوشم نمیاد از رادیو!!!
منم دیگه هیچی نگفتم
بعد از ۳۰ ثانیه بنده خدا طاقت نیاورد و بجای آهنگ یه مداحی استودیویی پخش کرد که دو طرف راضی باشند!
منم مونده بودم ایشون درمورد ما چی فکر کرده؟!
یعنی ایام جشن و شادی قشر چادری و مذهبی باید مداحی گوش کنن؟؟
حالا گوش کردنش مانعی نداره ولی...
تا اینکه صبر کردم مداحی تموم بشه که یه پیشنهادی بدم که سریع دوباره همون پلی شد و همونجا منم از فرصت استفاده کردم و با روی خوش بهشون گفتم: اگر اجازه بدید من سرود ها و مولودی های مناسبی دارم که الان در ایام جشن هستیم بهتره؛ بالاخره باید این روزا شاد باشیم!
ایشونم بدون هیچ مخالفتی استقبال کردن و درنهایت موبایلم رو به بلوتوث ماشین متصل کردم و این شد نقطه سرخط!
آغازی بر کار فرهنگی
(البته خرمشهر را خدا آزاد کرد...)
حالا ظهر ترافیک هم بود و تا مقصد، کلی سرودهای شاد غدیر و... رو پخش کردم و دو تا هنرجوم هم همراهی میکردن(:
تازه اونا هم درخواستی میگفتن فلان سرود رو پخش کنید و...
خلاصه خیلی خوش گذشت
خود خانم راننده هم راضی بود.
نتیجه شد یه کار فرهنگی تمیز با چاشنی شادی حلال!
خداروشکر بخاطر اون حس و حال زیبایی که داشتیم 😊
✅کانال «دلنوشته های یه مستندساز شهدا» رو در ایتا دنبال بفرمایید 👇
🆔 @khateratenaaaab
دلنوشته های یه مستندساز شهدا
#دستخط امروز اولین جلسه تصویربرداری این دوره بود. موقع برگشت با ۲تا از هنرجویام سوار آژانس بانوان ش
از این کارا بکنید
خیلی باحاله
بنظرم یجور امر به معروف و نهی از منکر هم هست.
تازه بعدش میتونید اون سرودهای باحال رو براشون بفرستید که ادامه دار باشه این مسیر♥️