یادم نمی رود شاید مدتها دعا می کردم و از خدا می خواستم که به فلان چیز برسم، ولی وقتی به آن می رسیدم ماه ها دعا می کردم که خدا آن را از من بگیرد!
چون می دیدم که برایم فوزی نیست تا مبتهجم کند. وصولی نیست تا مرا دل خوش و راضی کند، پر کند و سرشار نماید. این حقیقتی است که باید بر روی آن تأمل کنید.
📚 فوز سالک، ص ۶۰
🎯و اما مرگ پایان نیست
آغاز دویدن هاست
در این سو، پاى ما آماده مى گردد،
با رنج و فشار و درد
در آن سو سخت می تازیم،
تا آن مقصد بی مرز..
⏪اکنون که مرگ حتمی است، بگذار مرگی را انتخاب کنیم که آبستن زندگی باشد و سازندگی هایی بیاورد و آگاهی هایی متولد کند و روح هایی را حرکت دهد.
باید مرگی را انتخاب کنیم که زندگی را بارور کند.
⏪آن طور زندگی کن که «مرگ»، مزاحم «زندگی» تو نباشد!
و آن گونه بمیر، که زندگی ساز باشی!
شاید بتوانی، در کنار «فاطمه» باشی!
⏪بارها می گفت: من سالهاست که منتظرم! تشبیه زیبایی می کرد که : در جاده ی کمربندی دیده ای که بعضی با ساک به دنبال اتوبوس می دوند و می گویند:«روی بوفه هم سوار می شوم!» من اینطور با ساک دنبال مرگم!
🌱به راستی که مصداق این جمله امیر المومنین در خطبه متقین بود که فرمود :
وَ لَوْ لاَ الأَْجَلُ الَّذِي كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِي أَجْسَادِهِمْ طَرْفَهَ عَيْنٍ شَوْقاً إِلَي الثَّوَابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقَابِ
🌷پ.ن۱:خواستم متنی بنویسم که هم یاد مرگ را در درون خواننده سبز کند و سرشار از زندگی و حیات نیز باشد ، هر چه کردم دلم راضی به نوشتن و عقلم حاضر به همکاری نشد که با داشتن این جملات زیبای استاد درباره مرگ ، چیزی بنویسم ...
🌷پ.ن۲: امروز توفیق شد بر سر مزار استاد حاضر شدم و ادای دینی کردم ،
احساس میکنم روح او هم نیز برای تربیت انسان ماموریت دارد ، و نشستن کنار قبرش نیز در وجودت موجی ایجاد میکند و نهیب او روحهای خمیده را به حرکت و رشد فرا میخواند ...
روحش شاد و یادش گرامی باد ...
احمد صابری تولایی
🔶 دوستى سؤال مى كرد كه چرا ما احساس و حالى را در خود و اعمال خود نمى بينيم⁉️
🔶 به او گفتم: اگر تو در بيابان، ناگهان با شير بزرگى مواجه شوى و يا صداى آن را بشنوى، در اين شرايط، با اينكه خسته و بى حال هستى، حال پيدا مى كنى.
🔶 مى ترسى و فرار مى كنى، حال ترس دارى. حال خوف و فرار دارى، ولى اگر همين شير را در باغ وحش ببينى، باز هم حال پيدا مى كنى، ولى حالِ كمترى است.
🔶 ممكن است بترسى، اما اين ترس خيلى كمتر است؛ چون حجاب وجود دارد.
🔶 پس اگر مى خواهى حالى بدست آورى، دو چيز را بايد مراعات كنى: هم بايد قرب را بدست آورى و هم بايد حجابها را بردارى، كه كسى كه طالب حال است، آن را مفت نمى دهند.
🔶 البته به اين نكته هم بايد توجه كنيم كه آدمى گيرِ حالتهاست. خيال مى كند اگر حالى پيدا كرد و اشك و آهى داشت و گريه اى كرد، خيلى خوب و مقّرب است و يا اگر حال خوشى نداشت و اشكى نيامد، خيلى بد است!
🔶 اين هر دو از بيچارگى اوست؛ چرا كه نه خشكى چشم، علامت بدى است و نه جوشش آن، علامت قرب و خوبى.
📚 اخبات، ص 113
#مهجوریت_تدبر
#اندیشه_تدبری
#تدبر_در_سیره
#شاگرد_قرآن
@shagerd_Quran
معماریانی:
سلام علیکم
یک احتمال دیگر را هم شاید بتوان مطرح کرد :
سطوح و مراتب و حدود نظم یکسان نیست
یک نظم جزئ نگرانه داریم که سطحی از هماهنگی را ایجاد میکند
ولی وقتی همینرا در کل یکسیستم در نظر میگیریم تبعات و بار متفاوتی ایجاد میشود
مفهوم حق و نظام مندی و هدفمندی همراه با جمال و اجل میتواند مفهوماصلی خوبی و بدی را ایجاد کند
آزادی حتی بدون دین شروع خوبی است برای تمرین آزادی از ولنگاری (نسبت به انکار کل نظم)
ولی دین آزادی های دیگر را هم میدهد
مثل اینکه در شخصی زمینه های شخصیت و فطرت و انسانیت ایجاد شود
دین پذیری او راحت تر میشود نسبت به کسی که اصلا در این وادی نیست
کسی که نظمی را قبول دارد و خدا را قبول ندارد
نسبت به کسی که نه نظم را قبول دارد و نه نظم دهنده را قبول دارد خوبی و بدی های این دو یکسان نیست
پس شاید بحث در حدود و وسعت و عمق و جامعیت خوبی ها و بدی ها باشد
حسنات الابرار سیئات المقربین
یا استغفار از خوبی ها شاید ناظر به همین مراتب باشد
این برداشت ناقص بنده بود اساتید محترم اصلاح خواهند فرمود
*سࢪباز ۅلایٺ*:
مربّی کافر!!!
بسم الله الرحمن الرحیم
چهل ساله شده بودم. خیلی زودتر از چهل سالگی برای هدایت دیگران، مبعوث شدم. دغدغهمندی و حرص اصلاح، مرا مبعوث کرده بود و من با کولهباری از وحیها منبعث احساسهای مقدس خودم بودم. مخاطب خطاب "قم فأنذر" شدم. از غار حرا بیرون آمدم و به مکّههای مدارس و مساجد و نهادها و ... وارد شدم و با مخاطبینی بیشتر از مخاطبین برخی انبیا کار هدایت را آغاز نمودم. دلگرمیها و دلسردیها، فراز و فرودها، اطاعتها و عصیانها تجربه روزانه من بود.
گاهی دوران فترت را تجربه میکردم و گاهی "لعلّک باخع نفسک" را زمزمه مینمودم. از شنیدن روایات فضیلت هدایت به خود میبالیدم و با درک ضرورت تربیت، به اصلاح و تربیت دیگران راغبتر میشدم.
مسئولیتم را در سازندگی مییافتم و انسان را در دو فصل از زندگی تجربه کردم. حال و هوای دوستان دیگر نیز مانند خودم بود: حرص هدایت، مسئولیت و سازندگی، ضرورت امر تربیت و ... .
اما غافل از اینکه ما در غار حرای خود از کفرهایمان بیرون نیامدیم و نه تنها "هادی إلى الحق المبين" نبودیم بلکه همه را به کفر خود دعوت کردیم و در مکتب خیالات باطلمان چنین پنداشتیم که ما هدایت میکنیم، و حال آنکه " والله يهدي من يشاء الى صراط مستقيم"
مربی کافر، هرچه بیشتر تربیت کند کفر درونش ریشهدارتر میشود قدم به قدم، تا مرز " أنا ربكم الأعلى" پیش میرود.
#آمال_و_افکار
⬅️ آیت الله حاج شیخ عباس صفایی حائری قمی(پدرم مرحوم علی صفایی معروف به عین صاد):
🔸سال ها است که این کتاب را در دست گرفتم و به تدریج آن را نوشتم و در مواقعی از سال به آن می پرداختم و اضافاتی می نمودم و تصمیم به طبع و نشرش نداشتم. من قانع بودم به اینکه این کتاب پس از مرگ من منتشر شود و شاید به آمال و آرزوهای خود پس از سال هایی برسم؛ ولی اکنون پس از مرور سال ها و نزدیک شدن مرگ به من، برای خود محذوری در طبع این کتاب نمی بینم.
🔸من در این کتاب کوشش کردم که خوبی خوبان را جلوه دهم تا از ضد آن جلوگیری شود و زشتی زشتکاران را بیان نکردم. من از بیان قصص علما منظور اصلاحی دارم؛ «ان فی ذلک لعبره»
امیدوارم به گفته های من نگاه کنند و از غرض و مقصد من جستجو نکنند. اگر سخنان مرا درست دیدند در مقام چاره برآیند، منکر دردها نشوند و راه درمان را بسته نبینند، عجز را کنار گذارند و خداوند را در نظر داشته باشند تا تاییدات الهی را مشاهده فرمایند.
📌 در این کانال قسمت هایی از کتاب آمال و افکار را منتشر خواهیم کرد.
🌷🇮🇷🌷
هدایت شده از روش تدبر در قرآن و سیره
✨✨✨✨✨✨✨✨
✅ قرآن درمان تمام درد ها
@shagerd_Quran
قرآن كتابى است كه براى هر #درد، #درمانى دارد. و كتابى است كه براى هركس #هدايتى دارد و #شفايى مىآورد.
براى يك بيمار، گاهى بيش از يك آيه لازم نيست. اگر تمام قرآن را بررسى كند و اين آيه را كنار بگذارد، درمان نخواهد شد و شفايى نخواهد گرفت و اگر فقط همين يك آيه را ببيند و همان آيه برايش #تلاوت شود و در آن #تدبر كند، از آن بهره خواهد گرفت و راهش را خواهد يافت.
آنچه در قرآن از آن ياد شده، #تلاوت_آيههاست. و آنچه مانع گمراهى است،به شهادت قرآن دو چيز است:
وَ كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلى عَلَيْكُم آياتُ اللّه وَ فيكُم رَسُولُه (101/آل عمران)
چگونه كفر مىورزيد در هنگامى كه آيهها بر شما تلاوت مىشود و رسول در ميان شما هست.
#مانع از كفر ورزيدن و گمراهى همين #تلاوت_آيهها و #وجود_رسول است و همين است كه پس از رسول،بايد رسول، #جانشينى بيابد كه همراه قرآن و تلاوت آيهها باشد و از گمراهى جلوگيرى نمايد.
📚 روش برداشت از قرآن، صفحه 24
#مکتب_تدبر
#فرهنگ_تدبر
#اندیشه_تدبری
#استاد_علی_صفایی
#شاگرد_قرآن
@shagerd_Quran
در حركتها و جهت گیری های عملی می گفت:
«حق را باید از راهش بخواهی، حتی حق خواستن تو نباید از راهی باشد كه طعمه باطل شوی و یا حقی را ضایع كنی.»
در اینجا هم به روایت امام موسی كاظم(ع) استناد می كردند: «كفی بك خیانة ان تكون امیناً للخونه؛ برای خیانت تو همین بس كه مورد اعتماد و ستایش دشمن شوی.» اینجا نشان می دهد كه تو به جبهه باطل پیوسته ای باید مواظبت كنی و خودت را نجات دهی.
علی صفایی حائری
هدایت شده از سامانه آموزشی مبشران
آخرین وبینار لوح آسمانی
با محوریت منشور روحانیت
سخنران : حجت الاسلام والمسلمین هادی زاده
عنوان جلسه: معیار؛ عمل به تکلیف
چهارشنبه بیستم اسفندماه ۹۹
ساعت ۱۶:۴۵
در سامانه اموزشی مبشران به آدرس
https://mobasheran.org/loheasemani
هدایت شده از روش تدبر در قرآن و سیره
✨✨✨✨✨✨✨✨
🔰 درس قرآن
@shagerd_Quran
🔷🔹 آن روز كه #رسول از كنار كعبه بانگ برداشت،
هيچ كس باور نمى كرد
كه اين فرياد از حلقومش فراتر رود
و در گوشها بنشيند
و در دلها راه يابد
و از مرز قرنها بگذرد
و در نسلها جاى بگيرد
و از قامت فرياد تا اقتدار سكوت را پشت سر بگذارد.
🔹 و آن روز كه در بيابانهاى تخت جمشيد، همراه آن شكوه و فرياد نوشانوش،
آن غرور سايه انداخت،
كسى باور نمى كرد كه قرنها را رها كند و نسلها را آزاد بگذارد،
🔹 ولى اين #درس_قرآن است كه عظمت ها تو را فريب ندهد
و حقارت ها تو را نرماند،
@shagerd_Quran
🔹 كه يك گندم هنگامى كه هماهنگ با نظام در جاى خود مى نشيند،
سنبله مى شود و هفتصد برابر دانه مى آورد
و يك انبار گندم هنگامى كه در كنارى ماند و بر سطح لغزيد،
فقط خوراك سوسكهاست
و چيزى نمى گذرد كه فضله هايش را هم نمى بينى.
🔹 داستان آنها كه از او چشم پوشيدند و وحى او را نديده گرفتند
و در سطح لغزيدند
و با نظام و سنت و مرصاد هماهنگ نشدند،
كارهاشان اگر به بزرگى تاريخ است،
همچون خاكسترى خواهد بود در باد، در روز طوفان.
چه باقى مى ماند؟
لا يَقدِرونَ مِمّا كَسَبوا على شَيءٍ ذلِك هُوَالضَّلالُ البَعيد.
ضَرَبَ اللَّه مَثلًا كلمةً طيبةً؛
🔹 آنها كه خود را نكاشته اند و ريشه ها را از خاك بيرون برده اند،
قرارى نخواهند داشت.
🔹 اما آنها كه هماهنگند،
چون درخت به فلاح، به رويش مى رسند و بال مى گسترند
و آسمان ها را در قلمرو خود مى كشند و فرشته ها را ميوه مى دهند و بهره مى رسانند:
أَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فى السَّماءِ تُؤتى أُكُلَها كلَّ حينٍ.
اينها ثبات دارند و قرار گرفته اند كه ريشه دارند
🔹 و اين خداست كه به آنها ثبات مى دهد، همچون ابراهيمى كه فرزندش را در آن بيابان پروريد و آرام بود.
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب صراط،صفحه ۳۲
#اندیشه_تدبری
#مکتب_تدبر
#فرهنگ_تدبر
#درس_قرآن
#شاگرد_قرآن
@shagerd_Quran
AUD-20210311-WA0036.mp3
6.81M
☝️سخنرانی مرحوم استاد صفایی به مناسبت شب مبعث روحشان شاد
هدایت شده از روش تدبر در قرآن و سیره
✨✨✨✨✨✨✨✨
بسم الله الرحمن الرحیم
👌رسول ص چگونه قرآن را مطرح مىكرد؟
@shagerd_Quran
آيا همينگونه به #تفسير آن مىپرداخت؟ #مجموعى و #واژهاى و #موضوعى كار مىكرد؟
اين #سيرهى_رسول و #تاريخ اوست.
👈 او #درس_تفسير نمىگذاشت،
اين طور كه ما #كلاس_تفسير و #نهج_البلاغه و #ايدئولوژى و #شناخت_مكاتب مىگذاريم!👉
آنچه بود #تلاوت_آيهها بود: «يَتْلوُا عَلَيْهِم آياتِه؛ يَتْلوُنَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ»؛ و به دست دادن معيار انتخاب، «تَواصَوْا بِالْحَقِّ».
اگر #قرآن در جايگاه خودش مطرح شود و #حق_تلاوتش ادا شود، احتياج به #توضيح و #تفسير ندارد.
و اگر در جاى خودش ننشيند و #مخاطب خودش را نيابد، آن وقت #تحريف شده و #منحرف گرديده است؛ «يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه». #تحريف نه زياد كردن بر قرآن و نه كم كردن از قرآن است، كه #تحريف همين جايگاهها را به هم زدن و موضعها را ناديده گرفتن است. اين تحريفى است كه روايات صحيح هم از آن حكايت مىكند.
@shagerd_Quran
اگر در #مقام_شك، #آيههاى_انكار را به كار بگيرى و اگر در #مقام_توبيخ، #آيههاى_محبت را بخوانى، #تحريف كردهاى. و اينجاست كه آيهها گنگ و نامفهوم و حتى طنز آلود و خندهآور مىشوند.
كسى كه بايد #حركت كند، يك آيه براى او كافى است. #يك_سؤال براى او كافى است؛ «أَتُترَكُونَ فى ما ههُنا آمِنينَ؟ فى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضيم ...؟ و تَنْحِتُون مِنَ الْجِبال بُيُوتاً فارِهين؟»
#صالح از قومش همين را مىپرسيد: آيا شما متروك و رها شدهايد در همينها ... در همينها ... آيا شما متروك شدهايد با امن و امان ... در اين
باغها ... و چشمهها ... و كشتزارها ... و نخلهايى كه شكوفههايش رسيدهاند...؟
شما متروك ماندهايد كه از كوهها خانه بسازيد و خوش باشيد؟
براى حركت همين سؤال كافى است. انسانى كه خودش را بيشتر از اين تلاوت تكرار و زندگى محدود ديد، راه مىافتد و حركت مىكند و همان را مىگويد كه #ابراهيم گفت: «انى ذاهب»؛ من روندهام. من نمىتوانم بمانم. و علامت اين حركت همين است كه به گذشته حسرت نمىخورم. اين #كافر است كه #حسرت گذشته را دارد. مىگويد: «ياليتنى كنت ترابا»؛ كاش خاك بودم. كاش رويشى مىداشتم. و كاش مثل #سنگها #چشمهاى را از دلم بيرون مىريختم.
@shagerd_Quran
(#مرحله_اول): كسى كه #ارزش خودش را مىشناسد و #اندازهى_خودش را مىبيند، ديگر ماندگار نيست، #رونده است، «انّى ذاهِبٌ ...»
اينجاست كه #مرحلهى_دوم مىرسد؛ #جهت رفتن و #مذهب تو كدام است؟ رو به چه چيزهايى خواهى آورد؟ رو به آنچه كه در اين پوست و پايينتر از توست؟ تو از پوست بيرون آمدهاى ديگر نمىتوانى در پوست بگنجى. نمىتوانى در اين محدوده، مقصودى و مذهبى داشته باشى. پس «انى ذاهب الى ربى».
رو به سوى #حاكميت مىآورى و او را مىخواهى كه #جهت تو و #مقصد تو و #حاكم تو و #محرك تو باشد.
و #مرحله_سوم، طى اين راه با دستگيرى و همراهى اوست؛ «انّى ذاهِبٌ الى رِبى سَيَهْدين ...» كسى كه راه افتاد او به زودى همراهيش مىكند و مىرساندش.
@shagerd_Quran
من در #مرحلهى_شروعم همين آيهها برايم #كافى هستند. اگر #تمام_قرآن را بخوانم و موضوعى و واژهاى كار كنم، به #بنبست مىرسم. به آيههاى جبر و اختيار و آيههاى توحيد برخورد مىكنم، به بنبست مىرسم و دچار تناقض مىشوم.
و اين است كه آيهها #تحريف شدهاند و در جاى خود ننشستهاند.
#تفسير به اينگونه كه ما با آن همراه شدهايم، نتيجهى #انحراف از بر خورد صحيح با قرآن است.
تطهير با جارى قرآن، ج1، ص: 23
#مکتب_تدبر
#فرهنگ_تدبر
#تحریف_قرآن
#مهجوریت_تدبر_در_قرآن
#اندیشه_تدبری
#تدبر_در_سیره
#تطهیر_با_جاری_قرآن
#استاد_علی_صفایی
#شاگرد_قرآن
@shagerd_Quran