eitaa logo
خطیب بروجردی - نشر اثار، منابر،محافل وجلسات حجت الاسلام استاددکتر گودرزی بروجردی
614 دنبال‌کننده
834 عکس
1.1هزار ویدیو
118 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ســـــلام 🌸 شنبه تون بخیر و شـادی براتون هفته یی پُر از نشاط شادی و خوشبختی آرزو میکنم☘ امیدوارم امروز رو با سلامتی و دل خـوش همراه با خاطراتی زیبـا در کنار خانواده و عزیزان دلتون سپری کنید🪴 کانال خطیب بروجردی @khatibeborujerdi @khatibeborujerdi کانال هندسه تربیت اسلامی @hendesetarbiateslami @hendesetarbiateslami
بزرگترین تصویر از ریا در جامعه هنگامــے ست که به فقرا لباس‌ کهنه و غذای مانده‌ات را مید‌هی اما به ثروتمندان هدایای گران بها که به آنها محتاج نیستند ...!! ‌ کانال خطیب بروجردی @khatibeborujerdi
15.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرچی عراقیها تو مناسبتهای مختلف پیاده روی دارن، بجاش یمنی ها تجمعات عظیمی برگزار میکنن 😊 ببینید چه جمعیتی جمع شده برای مراسم مولد النبی 😍 به همین مناسبت پرچمهای سبز دست میگیرن کانال خطیب بروجردی @khatibeborujerdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🌼آیا خداوند برای بنده‌اش کافی نیست؟ ✍️آیت الله شیخ محمدتقی بهلول می‌فرمودند: ما با کاروان و کجاوه به «گناباد» می‌رفتیم. وقت نماز شد. مادرم کاروان‌دار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگه‌دار می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم. کاروان‌دار گفت: بی‌بی! دو ساعت دیگر به فلان روستا می‌رسیم. آنجا نگه می‌دارم تا نماز بخوانیم. مادرم گفت: نه! می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم. کاروان‌دار گفت: نه مادر. الان نگه نمی‌دارم. مادرم گفت: نگه‌دار. کاروان‌دار گفت: اگر پیاده شوید، شما را می‌گذارم و می‌روم. مادرم گفت: بگذار و برو. من و مادرم پیاده شدیم. کاروان حرکت کرد. وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟ من هستم و مادرم.دیگر کاروانی نیست. شب دارد فرامی‌رسد و ممکن است حیوانات حمله کنند. ولی مادرم با خیال راحت با کوزه آبی که داشت، وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد، رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند. لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر می‌شد. در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک دُرشکه خیلی مجلل پشت سرمان می‌آید. کنار جاده ایستاد و گفت: بی‌بی کجا می‌روی؟ مادرم گفت: گناباد. او گفت: ما هم به گناباد می‌رویم. بیا سوار شو. یک نفس راحتی کشیدم. گفتم خدایا شکر. مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده. به سورچی گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمی‌نشینم. سورچی گفت: خانم! فرماندار گناباد است. بیا بالا. ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد. مادرم گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمی‌نشینم! در دلم می‌گفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است. ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح می‌گفت! آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست. گفت مادر بیا بالا. اینجا دیگر کسی ننشسته است. مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم. در بین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم. اگر انسان بنده خدا شد و در همه حال خشنودی خدا را در نظر گرفت، بیمه می‌شود و خداوند تمام امور او را کفایت و کفالت می‌کند. «أَلَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ» (زمر، آیه36) آیا خداوند برای بنده‌اش کافی نیست؟ کانال خطیب بروجردی @khatibeborujerdi
سحرگاه 17هفده ربیع حدوداً ساعت 3 بامداد زیارت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله از دور کانال خطیب بروجردی @khatibeborujerdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️💚 گرچه از لطف پدر وارِ علی سرشارم هرچـ‌ه دارم ز غلامی مـحمد دارم (ص) 🌺 (ع)🌺 ✨🌺 🔻مقدمتان را به این دو کانال ها ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ کانال هندسه تربیت اسلامی @hendesetarbiateslami @hendesetarbiateslami کانال خطیب بروجردی @khatibeborujerdi @khatibeborujerdi ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠