سید رضا نریمانی_محرم98-شب چهارم -روضه - چقدر خیر دیده ایم از محبت حسین-1567881298.mp3
24.59M
چقدر خیر دیده ایم از محبت حسین
▪️سبک مناجات
🎤با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
محرم 98 شب چهارم روضه
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
سید رضا نریمانی_محرم98-شب چهارم - روضه 1-1567881378.mp3
17.77M
بهانه گیر میشوم عمو که آه میکشد
▪️سبک روضه / بخش دوم صوت
🎤با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
محرم 98 شب چهارم روضه1
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
سید رضا نریمانی_محرم98-شب چهارم -روضه-1567881341.mp3
39.37M
روایت شفاعت حضرت زهرا در روز حشر
متن روایت روضه / بخش اول صوت
محرم 98 شب چهارم روشه
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
سید رضا نریمانی_محرم98-شب چهارم - زمینه - دستمو رها کردم-1567881414.mp3
13.21M
دستم و رها کردم شرمندم ازت عمه
▪️سبک زمینه
🎤با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
محرم 98 شب چهارم زمینه
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
سید رضا نریمانی_محرم98-شب چهارم -واحد - بازم وعده ی عاشقونه-1567881535.mp3
18.48M
بازم وعده ی عاشقونه
▪️سبک واحد
🎤با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
محرم 98 شب چهارم واحد
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
سید رضا نریمانی_محرم98-شب چهارم -شور - تو قرار دل بی قرار منی-1567881451.mp3
14.18M
تو قرار دل بی قرار منی
▪️سبک شور
🎤با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
محرم 98 شب چهارم شور
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
سید رضا نریمانی_محرم98-شب چهارم -شور - مهتاب در حرم-1567881497.mp3
15.22M
مهتاب در حرم آفتاب در مصاف
سبک شور
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
محرم 98 شب چهارم شور
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یہ رفیق دارم کہ نامش حسیڹِ :)💔
خوشا دل کہ دلارامش حسینِ
#حمید_علیمے🎤
#پیراهݩ_مشکیاٺونوآماده_ڪنید
#یـارَجـآئـےعِنـدَمُـصیـبَتــے
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
AUD-20200820-WA0028.mp3
5.37M
🔳 #استودیویی #شب_چهارم #محرم
🌴قافله سالار من
🌴کجایی ای دوای دردم
🎤 #حسین_شریفی
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
ختم و چله
🔴🔻 #قرار_عاشقی🔻 از امشب تا عاشورا هر شب ساعت 21 همگی باهم دعا فرج رو قرائت کنیم ازامشب به مدت چه
🔹 #قرار_عاشقی ساعت ۲۱
دعا فرج فراموش نشود
التماس دعا فرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حسینغریبمادر 🖤
•
حسینم بدون
تو اون خاکوخون
تو آتیش به قلب خدا میزنی ...💔
حاجمحمودکریمی
•
#محرم۱۴۴۲
#کربلا
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
#آهازدلزینب ✨💔
•
اصلاً خیال ڪن ڪه ڪسے #دختر تو را
در بین جمعیت بڪشاندچه میکنے...؟!
•
#الھےبہرقیہ
#محرم۱۴۴۲ ⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
May 11
الحمدلله که مث علی اکبر.mp3
26.54M
الحمدالله که مثل علی اکبر
▪️روضه
🎤با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
محرم 98 شب پنجم روضه
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
[WWW.FOTROS.IR]ma98061301.mp3
36.69M
از دم صبح مانده در خیمه
▪️روضه بخش بخش اول
🎤با نوای حاج محمود کریمی
محرم 98 شب پنجم روضه
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
[WWW.FOTROS.IR]ma98061302.mp3
8.02M
غرق خون شد غروب
▪️روضه بخش دوم
🎤با نوای خاح حنیف طاهری
محرم 98 شب پنجم روضه
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
[WWW.FOTROS.IR]ma98061305.mp3
17.61M
دیگه واسه چی بمونم
▪️شور
🎤با نوای حاج محمود کریمی
محرم 98 شب پنجم
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
YEKNET.IR - shoor 3 - shabe 4 moharram1399 - sibsorkhi.mp3
3.51M
🔳 #شور احساسی #محرم
🌴به هوای حرم می تپه باز دلم
🌴میباره اشکامو هواییه سرم
🎤 #حسین_سیب_سرخی
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی جنجالی استاد دانشمند
داستان تکان دهنده زن بدکاره سردیگ نذری امام حسین ع
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
آیت الله بهجت (ره) :
وقتی می خواهید به روضه بروید
اگر سوال کردند کجا میروید
نگویید میرویم روضه بگید
میخواهیم برویم کربلا
#محرم
#ماملتامامحسینیم 💔
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
4_5800861548138202608.mp3
1.74M
#استاد_دارستانی
▪️ ویژه نامه #محرم
🎵 #توبه #حُر
مردم فک نکنید اگه گناه کاریدنباید بیاییددرخونه امام حسین(ع)
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
ختم و چله
#استاد_دارستانی ▪️ ویژه نامه #محرم 🎵 #توبه #حُر مردم فک نکنید اگه گناه کاریدنباید بیاییددرخونه ام
▪️▪️میدونم تکراریه برای بار سوم هست که در کانال گذاشتم
اگه گوش نکردید گوش بدید
اگه قبلا گوش کردید بازم گوش بدید
ختم و چله
🔴🔻 #قرار_عاشقی🔻 از امشب تا عاشورا هر شب ساعت 21 همگی باهم دعا فرج رو قرائت کنیم ازامشب به مدت چه
🔹 #قرار_عاشقی ساعت ۲۱
دعا فرج فراموش نشود
التماس دعا فرج
4_5850726870064037926.mp3
3.6M
#نماز_سکوی_پرواز 58
❣نمـــاز : ملـاقات با خداست!
برای این ملاقات آماده شو؛
عطری بزن،
لباسـی عوض کن،
مسواکی بزن،
سجاده قشنگی پهن کن،
آراسته و شیـ🎀ــک
توی این جلسه ی دونفره حاضر شو.
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele
ختم و چله
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_چهل_و_سوم 💠 مرد میانسالی از کارمندان دفتر، گوشی را از دستش کشید و حرفی زد
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_چهل_و_چهارم
💠 من و مادرش به زمین چسبیده و اعضای دفتر مردد بودند که عصبی فریاد کشید :«برید پایین، ابوالفضل پوشش میده از ساختمون خارج شید!»
دلم نمیآمد در هدف تیر #تکفیریها تنهایش بگذارم و باید میرفتیم که قلبم کنارش جا ماند و از دفتر خارج شدیم.
💠 در تاریکی راهرو یک چشمم به پله بود تا زمین نخورم و یک چشمم به پشت سر که غرّش وحشتناکی قلبم را به قفسه سینه کوبید و بلافاصله فریاد ابوالفضل از پایین راهپله بلند شد :«سریعتر بیاید!»
شیب پلهها به پایم میپچید، باید پا به پای زانوان ناتوان مادر مصطفی پایین میرفتم و مردها حواسشان بود زمین نخوریم تا بلاخره به پاگرد مقابل در رسیدیم.
💠 ظاهراً هدفگیری مصطفی کار خودش را کرده بود که صدای تیراندازی تمام شد، ابوالفضل همچنان با اسلحه به هر سمت میچرخید تا کسی شکارمان نکند و با همین #وحشت از در خارج شدیم.
چند نفر از رزمندگان #مقاومت مردمی طول خیابان را پوشش میدادند تا بلاخره به خانه رسیدیم و ابوالفضل به دنبال مصطفی برگشت.
💠 یک ساعت با همان لباس سفید گوشه اتاقی که از قبل برای زندگی جدیدم چیده بودم، گریه میکردم و مادرش با آیهآیه #قرآن دلداریام میداد که هر دو با هم از در وارد شدند.
مثل #رؤیا بود که از این معرکه خسته و خاکی ولی سالم برگشتند و همان رفتنشان طوری جانم را گرفته بود که دیگر خنده به لبهایم نمیآمد و اشک چشمم تمام نمیشد.
💠 ابوالفضل انگار مچ پایش گرفته بود که میلنگید و همانجا پای در روی زمین نشست، اما مصطفی قلبش برای اشکهایم گرفته بود که تنها وارد اتاق شد، در را پشت سرش بست و بیهیچ حرفی مقابل پایم روی زمین نشست.
برای اولین بار هر دو دستم را گرفت و انگار عطش #عشقش فروکش نمیکرد که با نرمی نگاهش چشمانم را نوازش میکرد و باز حریف ترس ریخته در جانم نمیشد که سرش را کج کرد و آهسته پرسید :«چیکار کنم دیگه گریه نکنی؟»
💠 به چشمانش نگاه میکردم و میترسیدم این چشمها از دستم برود که با هر پلک اشکم بیشتر میچکید و او دردهای مانده بر دلش با گریه سبک نمیشد که غمزده خندید و نازم را کشید :«هر کاری بگی میکنم، فقط یه بار بخند!»
لحنش شبیه شربت قند و گلاب، خوش عطر و طعم بود که لبهایم بیاختیار به رویش خندید و همین خنده دلش را خنک کرد که هر دو دستم را با یک دستش گرفت و دست دیگر را به سمت چشمانم بلند کرد، بهجای اشک از روی گونه تا زیر چانهام دست کشید و دلبرانه پرسید :«ممنونم که خندیدی! حالا بگو چی کار کنم؟»
💠 اینهمه زخمی که روی دلم مانده بود مرهمی جز #حرم نداشت که در آغوش چشمانش حرف دلم را زدم :«میشه منو ببری حرم؟» و ای کاش این تمنا در دلم مانده بود و به رویش نمیآوردم که آینه نگاهش شکست، دستش از روی صورتم پایین آمد و چشمانش #شرمنده به زیر افتاد.
هنوز خاک درگیری روی موهایش مانده و تازه دیدم گوشه گردنش خراش بلندی خورده و خط نازکی از #خون روی یقه پیراهن سفیدش افتاده بود که صدا زدم :«مصطفی! گردنت چی شده؟»
💠 بیتوجه به سوالم، دوباره سرش را بالا آورد و با شیشه #شرمی که در گلویش مانده بود، صدایش به خسخس افتاد :«هنوز یه ساعت نیس تو رو از چنگشون دراوردم! الان که نمیدونستن کی تو این ساختمونه، فقط به خاطر اینکه دفتر #سید_علی_خامنهای بود، همه جا رو به گلوله بستن! حالا اگه تو رو بشناسن من چیکار کنم؟»
میدانستم نمیشود و دلم بیاختیار بهانهگیر #حرم شده بود که با همه احساسم پرسیدم :«میشه رفتی حرم، بجا منم زیارت کنی؟»
💠 از معصومیت خوابیده در لحنم، دلش برایم رفت و به رویم خندید :«چرا نمیشه عزیزدلم؟» در سکوتی ساده محو چشمانم شده و حرفی پشت لبهایش بیقراری میکرد که کسی به در اتاق زد.
هر دو به سمت در چرخیدیم و او انگار منتظر ابوالفضل بود که برابرم قد کشید و همزمان پاسخ داد :«دارم میام!» باورم نمیشد دوباره میخواهد برود که دلم به زمین افتاد و از جا بلند شدم.
💠 چند قدمی دنبالش رفتم و صدای قلبم را شنید که به سمتم چرخید و لحنش غرق غم شد :«#زینبیه گُر گرفته، باید بریم!»
هنوز پیراهن #دامادی به تنش بود، دلم راضی نمیشد راهیاش کنم و پای حرم در میان بود که قلبم را قربانی #حضرت_زینب (علیهاالسلام) کردم و بیصدا پرسیدم :«قول دادی به نیتم #زیارت کنی، یادت نمیره؟»
💠 دستش به سمت دستگیره رفت و #عاشقانه عهد بست :«به چشمای قشنگت قسم میخورم همین امشب به نیتت زیارت کنم!»
و دیگر فرصتی برای عاشقی نمانده بود که با متانت از در بیرون رفت و پشت سرش همه وجودم در هم شکست...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
⚫️کانال #ختم_چله 👇👇
🆔 @khatm_chele