((درعزای جوان))
به سبک گول پونه ها
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
بشکسته ای بال پَرِپروانه ام را،باشه دنیا
دست خزان دادی گل کاشانه ام را،باشه دنیا
دادی بدست خاک سرونازنینم،بی مروت
ازمن گرفتی توصفای خانه ام را،باشه دنیا
هجران فرزندجوانم آتشم زدآتشم زد
افتاده داغش تابجانم آتشم زدآتشم زد
سوزددلم زین روکه چون ناشادرفته،ای دریغا
ازدست من آخرنشددامادرفته، ای دریغا
درماتم سرو روانم ناله دارم ناله دارم
چون آرزوهایم همه بربادرفته، ای دریغا
وقتی جوانم رفته درخاک آتشم زدآتشم زد
شدسینه ام زین غصه صدچاک آتشم زد آتشم زد
علی اکبراسفندیار(مداح)
دربنددوم میتونیدبجای(ای دریغا) اسم اون جوان متوفی
دوبیتی های دشتی برادر وخواهر
رفیق روز تنهاییِ من باش
تو رفتی قبل تو می مردم ای کاش
دلم می سوزه و دارم سوالی
سرت رو دامن کی بوده داداش؟
.....
...
....
نداره قصه ی عشق تو آخر
انیس و مونس قلب برادر
نگاه مهربونت خیس اشکه
فدای اشک چشمای تو خواهر
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
پدر بود گنجینهای از صفا
شبی رفت اما به سوی خدا
دلم را به تنهایی و غم نشاند
غمی ناجوانمرد و بی انتها
پدر جان کجایی؟! خموشی چرا؟
نگو رفتهای و ندارم تو را
دلم خسته از بی کسیها شده
یتیم است و دردش ندارد دوا
منم! کودک سالها پیش از این
اوایل خطابت میکردم: “پا پا”
و گاهی به روی سر و دوش تو
به شوخی و جدی میکردم”لا لا”
دو سال گذشته، نخوابیدهام
بدونت دلم مرده است گوی یا
اگر شاد و سرزنده میخواهی ام
تو را جان مادر، به خوابم بیا
دوباره مرا همره خود ببر
به نزدیک خویشان و هر آشنا
بگو: دخترم شکل بابا شده
“کپی مثل اصل است” بی ادعا
پدر، باورم نیست دفنی به خاک
بگو تا بگیرم، کنارِ تو جا
اگر تاب و طاقت نداری به آن
برایم صبوری بخواه از خدا
و من هم بهشت آرزو میکنم
برایت به همراه ذکر و دعا
ماریا توتونچی
پدرم رفت و دگر نیست کنارم جسمش
روحش اما که مرا نیست جدا یک لحظه
پدرم رفت و نگاهش دگرم نیست به راه
ولی از یاد نرفته است نگاهش هرگز
کاش بودم به کنارش اکنون
کاش بودش عمر و میماند هنوز
چه حزین بود طنینش این اواخر
شاید از مرگ خبر داشت و این بود دلیل
رفت و تنها شدهام با همه سختیهایم
رفت و بی او چه بسی سخت شده زندگیام
باورش سخت و چه بسیار غم ین
کاش میبود و برایم میماند
پدرم رفت و خزان شد دل من
کاش میماند و بهارم میماند
محسن عباسی
#دشتی_پدربانی
همه دارن غم و یک بی غمی
نیس
همه ماتم زده بی ماتمی نیس
همه چشما چو ابر نو بهاری
گهر بارند و چشم بی نمیری نیس
چه غمگین و چه تنها شد دل من
ببین ماتم سرا شد منزل من
بابام رفته ز دستم تا قیومت
دیه چاره نداره مشکل من
دلم تنگه بری کس گفتنی نیست
که ای دنیا به هیچ کس موندنی نیست
همه میگن دگر بابا نداری
یقین دارم ولی دل کندنی نیست
غم داغ پدر کوچک غمی نیست
جگر می سوزد و داغ کمی نیست
پدر غم خوار ودل سوز و عزیزه
کخ بی او زندگی جز ماتمی نیست
بسوز ای دل به حال روزگارم
بنال ای دل کسی را من ندارم
بسوز ای شمع امشب در کنارم
که درخاکه همه دار و ندارم
قسم بر تو که تا دنیاست دنیا
فراموشت نخواهم کرد بابا
گوای من خدای می و قهار
تو رفتی شدم بعد تو بی یار
شب از ره میرسد بابا کجایی
شدم بی مونس و تنها کجایی
به لانه پر کشند مرغان ز گلشن
ولی بابا نیاید در پر من
بنال ای دل که دائم بی قرارم
غریب و بی کس و بیمار و زارم
بنال ای دل که مو از داغ بابام
هوای های های گریه دارم
فلک دیدی چه آوردی به روزم
گرفتی بابای خوب و دل سوزم
یقین دارم که تقدیرم همین بود
سزاوارم خودم تنها بسوزم
لالاییت می کنم شبهای زمستون
لالاییت می کنم گل در گلستون
لالالالا گلم باشی عزیزم
بمونی همدمم باشی عزیزم
فلک دیدی چه تیر کاریم زد
نه در خواب و بیداریم زد
ز ده تیری که تا آخر بسوزه
کفن از بهر بابایم بدوزه
تو را دیدم کفن پوشیده بودی
به روی خاک غم خوابیده بودی
برایم گریه میکردی تو بابا
اگه حال دلم را دیده بودی
مسلمونون دل زارم ببینید
جدایی من و بابام ببینین
نمی خاستم من از بابا جدا شم
جدایی با پدر هرگز نبینید
@khatmkhanimajma
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
سبک👇
هدایت شده از ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
4_5852968112848111548.mp3
4.33M
دشتی در وصف مادر بیا مادر بکن شیرت حلالم 😭😭😭😭😭😭😭😭💔💔💔
آسمانی شدن مادر شهید
شاعر علی صادقی
سالها اشک غم از چشم پر از ناله چکید
قامتی راست ز سنگینی این غصه خمید
این همه سال چه آمد به سر دل ، چه گذشت
مادر از دوری فرزند عزیزش چه کشید
روز وشب ، سوخت به پای همه عشقش اما
شمع دل صحبت پروانه به گوشش نرسید
به در خانه نظر دوخته و چشم به راه
منتظر بود وغم انگیز به دل داشت امید
آه از آن لحظهی بدرود که دیگر پس از آن
مادر از شاخهی شمشاد به جز عکس ندید
تشنهی جرعهی وصل و دم آخر شده بود...
چقدر عاشق و مشتاق به دیدار شهید
علی صادقی ...
#شعر در مقام مادر(ختم مادر شهید)
▪️▪️▪️▪️▪️__________________
ایثار یعنی یک نگاهت مادر من
گردم به پیری تکیه گاهت مادر من
دیگر به پایان آمد این چشم انتظاری
قربان چشمان به راهت مادر من
ایثار یعنی کودکی را شیر دادن
بعد از جوانی دست یک تقدیر دادن
ایثار یعنی مادری با قوت قلب
فرزند خود با صوت عالمگیر دادن
ایثار یعنی تا شهادت پیش رفتن
تا خانه ی معشوق بی تشویش رفتن
همچون گدایان طالب دیدار بودن
یا در ره دلدار ،چون درویش رفتن
تو مادر گلهای پاک جبهه هایی
در عشقبازی چون شهید کربلایی
باید ببوسد دستهای مهربانت
هر کس که باشد ذره ای در دل ولایی
خوش باشد اینکه مادر پاک شهیدی
در فصل پیری هم دمی راحت ندیدی
حسرت به دل ماندم به روز رفتن من
یک بوسه از رویم دم آخر نچیدی
مادر بیا تا شام هجران وصل گردد
پاینده تا روز ابد این نسل گردد
گفتی که غیر از راه حق فرع است هر راه
راه شهادت تا قیامت اصل گردد
شعر؛احمدصالحی
▪️▪️▪️▪️▪️__________________
در مقام مادران شهید
⬛️⬛️⬛️🌹🌹🌹➖➖➖⬛️⬛️⬛️⬛️🌹🌹🌹➖➖⬛️⬛️⬛️
ای نام قشنگت سبب عزّ و وقارم
ای کوکب رخشان به میان شب تارم
ای تاج درخشندهٔ بر فرق سر من
یکتا گوهر عالم هستی مادر من
ای آنکه ندارد به جهان مهر تو همتا
غیر از احد و قادر سبحان ،حی یکتا
ای آنکه وجود تو بُوَد دار و ندارم
غم نیست به دل وقتی تو باشی به کنارم
ای خاک کف پای تو شد بوسه گه من
مهتاب تو هستی ، به شام سیه من
برعرش اگر جای تو باشد که عجب نیست
رضوان چو مأوای تو باشد بی سبب نیست
فرموده نبی تحت قدوم تو بهشت است
اینگونه بزرگی خدا بر تو نوشت است
من کمتر از آنم مدح تو شعر سُرایم
ترسم که از این امر خطیر بر نیایم
ای مادر نیکوی من ای نور امیدم
پرورده زدامان تو هستم که شهیدم
هر خصلت نیکو که بگویی ز تو دارم
آزادگی و درس شهامت شده کارم
نام تو بلند است که مادر به شهیدی
با هدیه فرزند به مقامت تو رسیدی
از دامن تو دسته گلی رفته به معراج
تا حشر به فرق تو کند جلوه چنان تاج
دانم که صفا مدح شهید از تو نیاید
الا که خدا قفل لبانت بگشاید
شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
👈
زبانحال_مادرشهید»
من مادر شهیدم دل پر ز ناله دارم
داغ جوان رعنا من داغ لاله دارم
با خون دل ترا من چون گل بپروریدم
تقدیم حق نمودم من دل از او بریدم
گشتی شهید داور لیلایم و تو اکبر(2)
ای سرو استوارم بنگر که بیقرارم
باشی عزیز مادر والله افتخارم
ذکر لب است دمادم پسر پسر کجایی
مردم من از فراغت آخر بگو کجایی
گشتی شهید داور لیلایم و تو اکبر(2)
دین وطن ز خونت کردی تو آبیاری
ای نخل سرفرازم تو شیر این دیاری
تا آخرین نفس با دشمن نمودی پیکار
کردی فدا تو جانت مردانه در ره یار
گشتی شهید داور. لیلایم و تو اکبر(2)
گرچه شهادت تو بر مادر افتخار است
کشته شدن در این ره
واصل شدن به یار است
اما چگونه داغت دردل کناره سازم
با جای خالی تو برگو چسان بسازم
گشتی شهید داور لیلایم و تو اکبر(2)
#مجلس ماست عزای پدری غمدیده
پدری که به جهان لطف خدایش دیده
پدری که پسرش گشته فدایی خدا
بر لبش بوده فقط ذکر مناجات و دعا
پدری که به لبش روضه ی زهرا بوده
گریه کن بر علیِ اکبر لیلا بوده
سالها گریه کن شاه شهیدان بوده
نوکر درگه لب تشنه ی عریان بوده
مجلس ماست برای پدر پاک شهید
پسرش بوده برای همه مثل خورشید
پسری که به دیدار پدر آمده است
شام تار پدری که سحر آ مده است
روضه خوان روضه بخوان با صد سوز
دل هر عاشق دل سوخته ای را تو بسوز
از غم کرب و بلا و ازغم ثارالله
دیده بارانی در روضه ابا عبدالله
شهدا شمع فروزان به اهل بشر اند
درشب ظلمت و تاریکی دلها قمراند
شهدا شافع امت به رستا خیز اند
شهدا محو خداوند ز عشق لبریز اند
-------------------------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان
@khatmkhanimajma
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
مرثیه غلامان اهل بیت
شاعرو مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی)
..................................
بر خاک گل من بنویس با خط خوانا
او بوده غلام علی و نوکر زهرا
عمری به در خانه ی شان کرد غلامی
او بود اسیر غم نور دل زهرا
عمریست در خانه ی تان پیر شده او
از کودکیش بوده دلش خیمه ی غم ها
روضه به امید دل زهرا به زبان برد
او سینه زن ماتم ارباب جهان بود
اشکش به تسلای دل مهدی خاتم
او بهر فرج در همه جا دست به دعا برد
ساقی که امیدش به شفاعت شده مولا
بنگر به دل پیر غلامان حریمت گل زهرا
...............................
شاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی)
.
@khatmkhanimajma
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین