مصادف با ایام آخر سال
توکه نیستی خونه ی ما ،ساکت وخالی وسرده
باورم نمیشه میگن، که بابا، برنمیگرده
تو بیا بزار دوباره ،خونمون صفا بگیره
بابا جون بیا بخونه، نذار قلب من بمیره
باباجون عیدت مبارک
آخرساله و باز من ،پای این سفره میشینم
قاب عکس تو رو امشب ،کنار سفره میچینم
شب عیده اما بی تو واسه من شب عذابه
تو که نیستی همه دنیا، رو سر منم خرابه
باباجون عیدت مبارک
پاشو بابا جون دوباره ،تاسحر خدا خدا کن
مثل اون روزا دوباره، بچه ها توهی صداکن
همه ی دلخوشی ما ،توشب عید تویی بابا
همه محتاج دعاییم تودعا کن واسه ی ما
باباجون عیدت مبارک
فراق
دلم میخوام بروی قبرت ،سرم رو با گریه بزارم
هنو نمیشه باور من ،یک ساله که بابا ندارم
*یکساله که غم فراقت ازم دیگه جدا نمیشه
هیچکی برای من تو دنیا، بابا نمیشه
دل من از نبودن تو شکسته این آخر سالی
کنار سفره سال تحویل، چقد جای تو مونده خالی
ببین که جای خالی تو ، چجوری ما رو میسوزونه
جون بابا اگر که میشه، پاشو باهم بریم به خونه
فصل گل و باغ و بهاره ،شادی به دشت و دمن اومد
مسافرا همه رسیدن ،ولی بابای ما نیومد
*یکساله با نبودن تو رفته صفا از توی خونم
با بغض و درد و گریه میگم عیدت مبارک باباجونم
💦💦🥀💦💦🥀💦💦
#زمزمه
زبانحال...
برمزارم گریه کن اشکت مراجان میدهد
ناله هایت بوی عشق و بوی باران میدهد
دست بر قبرم بکش تا حس کنی مرگ مرا😭
دستهایت دردهایم راتسلامیدهد
بامن درمانده و شیداسخن راتازه کن
حرفهایت طعم شیرین بهاران میدهد
وقت رفتن لحظه ای برگرد قبرم راببین
این نگاه آخرت امید ماندن میدهد
رفتی و چشمم به دنبال قدمهایت گریست😭
زخمهای مرده ام بارفتنت جان میدهد
نیست ازمن قدرت بوسیدن چشمان تو
بادمی بوسد به جایم قلب ایمان میدهد
(التماس دعا)
💦💦🥀💦💦🥀💦💦
عید بدون مادر.
...عیداست.بسی بدون مادر من غم دارم
عاشقم.ولی ولی در زندگی محبت مادر کم دارم
در دل غم هجرت مادر دارم
هنوز داغ او.سوز در دل دارم
داغ هجرت مادر...داغ است
غم ندیدن روی مادر....خیلی گران است
مادر زیر یک خروار خاک است
دلم هروز از غمش در فراغ است
قدر چمن بلبل افسرده می داند
غم مادر مادر مُرده می داند
یاعلی.
خونمون خالیه از تو، رفتی تو واسه همیشه
رفتی و نبودن تو، هنوز باورم نمی شه
این اتاق ساده کم بود، جای تو قلب بهشته
پَر زد از زمین خاکی، یه فرشته یه فرشته
اون عزیزی که تو دنیا یار من بود یاورم بود
نازنیم نازنینم اون فرشته مادرم بود
من چه خوشبختم که سالها روزگاری با تو داشتم
یادمه که با چه شوقی سر رو شونههات می ذاشتم
کاش می شد بازم ببوسم اون دو دست مهربونت
اسممو یه بار دیگه می شنیدم از زبونت
اشکامو تو پاک می کردی، کاش برای بار آخر
من صدات می زدم و باز، تو میگفتی جان مادر
کاش می شد حتی یه لحظه در کنار تو بشینم
اگه تو بودی میگفتی نذار اشکاتو ببینم
اي خدای مهربونم واسه تو رسیده مهمون
از دلم هرگز نمیره گر چه هست از دیده پنهون
توی قلب من می مونه تا ابد یاد یه لبخند
نازنینم رو از این پس می سپُرم به تو خداوند
اون عزیزی که تو دنیا یار من بود یاورم بود
نازنینم نازنینم اون فرشته مادرم بود
مزارت آمدم دل ریش و با چشمان تر مادر
نبودی عمر دنیا کاشکی زین بیشتر مادر
تو با من همنشین بودی و چون جانم عزیز اما
بگو از من چه بد دیدی؟ که خود رفتی سفر مادر
سراپای وجودت ماه من پر مهر بود اما
کنون بی مهرت اي ماهم ندارم پا و سر مادر
ازآن روزی که صید دام عشقت گشته ام دانم
که آب و دانه خوش دادن ترا باشد هنر مادر
به گیسوی پریشانت چو این دل مبتلا بودست
در اندوه و غم هجرت شدم شوریده سر مادر
مرا بر بالهای خود به اوج آسمان بردی
کنون در آسمانی و شدم بی بال و پر مادر
به شوق دیدنت هر شب روم در خواب تا شاید
که آن رخسار زیبا را ببینم تا سحر مادر
بیا امشب به بالینم مرا دریاب غمگینم
به آن چشمان پرمهرت مرا یکدم نگر مادر
روح همه ی مادران از دنیا رفته شاد.
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
شروع مجالس ترحیم به این شکل میباشد 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
⏫⏫⏫⏫
شروع مجلس ختم خوانی
#_متن_شعر_دشتی_پدر
چه غمگین و چه تنها شد دل من
ببین ماتم سرا شد منزل من
بابام رفته ز دستم تا قیومت
دیگه چاره نداره مشکل من
بسوز ای دل به حال روزگارم
بنال ای دل کسی را من ندارم
بسوز ای شمع امشب در کنارم
که درخاکه همه دار و ندارم
قسم بر تو که تا دنیاست دنیا
فراموشت نخواهم کرد بابا
گوای من خدای می و قهار
تو رفتی شدم بعد تو بی یار
شب از ره میرسد بابا کجایی
شدم بی مونس و تنها کجایی
به لانه پر کشند مرغان ز گلشن
ولی بابا نیاید در پر من
بنال ای دل که دائم بی قرارم
غریب و بی کس و بیمار و زارم
بنال ای دل که مو از داغ بابام
هوای های های گریه دارم
فلک دیدی چه آوردی به روزم
گرفتی بابای خوب و دل سوزم
یقین دارم که تقدیرم همین بود
سزاوارم خودم تنها بسوزم
مسلمونون دل زارم ببینید
جدایی من و بابام ببینین
نمی خاستم من از بابا جدا شم
جدایی با پدر هرگز نبیند
#دشتی
دشتی گلچین
دوتا بودیم ک داغ هم نبینیم
گلی خرمن کنیم سایش نشینیم
گلی خرمن کنیم سایه نداره
غم بی مادری چاره نداره
اخی دل ندارم 2مث اب رون منزل ندارم
تورفتی خونه ام گشته خاموش
شو روز ب دلم غم میزنه سر
دلوم پر میزه از بهر مادر
دلوم پر میزنه مادر ندارم
کی میتونه بشینه جای مادر
همی نالم ک مادر برم نیس
همایون سایه او بر سروم نیس
عزیزون هرگز این باور ندارم
ک دیگ مهربان. مادر ندارم
لالا گل سرخوم تومادر
لالاللا نرو از خونم تو مادر
همه میخندنو ماغیر مادر
همه دارن دل خوش غیر مادر
بنالم 3 مثه مرغی ک تیر خورده وبالوم
بلالوم بلالوم بلالم زداغ مهربان مادر بنالوم
شدم بیمارو پرستاروم کسی نیس
دلوم خونست ودلداروم کسی نیس
پرستارون بزارین مو بخوابم
چ میخ. ایین تواز حال خرابم
غم دوریت بروی من نشسته
همی غم روزگاروم کرده خسته
والا اگر روزی ترا جایی ببینوم
ازت پرسوم چرا کردیم شکسته
س مطلب داروم ای مادر زاروم
ک اول پیش پایت جان سپاروم
دوم غسلم بدن بااب چشمات
سوم عزیزوم بیای برمزاروم
سروم چون پست خونین در هلاله
کسی نومد ببالینم بناله
از ای نالیدن مردم چ حاصل
اگ مادر بناله دل بناله
بیا مادر ک میمیرم برایت
ک تا هسی بیام درب سرایت
بسی گریه کنی بر حال زاروم
ک تا زنده شوی از ماجرایت
شده درد دلم تازه زداغت
کجا بی مادری گیروم سراغت
تو گل بودی زمستون بار بستی
ننه درد تورا درمان شد اخر
بهردردی بودی پایون شد اخر
نپرسیدی ز احوالای من زار
ک طیفت بی سروسامون شد اخر
گلستون دلم رنگ جدایی
بخوابم بلک در خوابم بیایی
نصیحت میکنم بعداز وفاتم
روی قبرم بیاد بده حیاتم
اگ یار گرون
اگ مردیم بمیرم
غم غربت در ای دنیا گرونه
دگر شبها بقبرسون نخونه
ی عمری در غریبی خونه دارم
کسی از من نگرفت نشونه
پرستویا....
پسینی لکه ی
چمن ازنمنم
بیا گلزاروم وپر گل کن ای رود
بیا تاقبرمو ریحون کن ای رود
اگ مردم بیو گاهی مزاروم
دل تنهای خود پر خون کن ای رود
گلی ک از گلستون توایه
زمستون ایه برگش نریزه
دلم ازداغ تو چون خرده شیشه
نزن دس بدلم درهم میریزه
اجل مهلت بده بر مادر مو
کلامی مختصر با خواهر ای مو
بگو مهلت بده رویت ببینم
همی دنیا شده بی تو منزل مو
بیاتا روی مادررا ببینیم
کنار تربت پاکش نشینیم
بیا تا بنگ شو ناله زنیم باز
الهی داغ مادررا نبینیم
دوچشونم زغم ژاله کنم من
همش ازدرد وغم ناله کنم من
همه میگن شدی شمع و شدی اب
چطو ترک گل لاله کنم من
چطوری رفتنت باور کنم من
چطوری با فراقت سر کنم من
تو بودی مرهم زخم عمیقوم
چطو یاد از کس دیگر کنم
وفا میخوام ولی مادرباوفا نیس
تو ای دنیا بجز مادر باوفا نیس
درای دشت وبیابون پازدم من
ببازار وفایون باوفا نیس
نمیتونم غمت برداروم از دل
نمیتونم بسازوم دور منزل
نمیتونم دمی بی تو نشینم
دوپایم تا بزانو مانده در گل
خودت دور ورهت دور منزلت دور
اگ ترکت کنم جشمم شود کور
اگ ترکت کنم میپاشم ازهم
اگ ترکت کنم میمیرم ازغم
بیا تا جون بدم پای تو مادر
بیاتا من بگردم دور مادر
بیاتا بار دیگر روت ببینوم
کشونوم خود بسمت وسوی مادر
قدم خم گشته وباروم گرونه
ننه رفته تو سینم خط خونه
صفای خونه ی من بار بسته
سفر دوره ک زانوم ناتونه
سری بالا کنم سرور نبینم
بروی سر مو تاج سر نبینم
بزیر خاک خوابیده عزیزوم
دگر نوری بچشم ترنبینم
ننه عیشمون عزا شد زغمت والا خونمون ماتم سرا شد زغمت
ننه از داغ غمت بیچاره ام
درد مو چ بی دوا شد زغمت
دگر داغت بجون من نشسته
قد سروم ازای ماتم شکسته
نمیتونم ک دل برگیروم ازتو
دوبالم را بتیر غم ببست
محبت اتشی برجوونم افروخت
ک تا صب قیومت بایدو سوخت
عجب پیراهنی بهرم برید
ک خیاط اجل میبایدش دوخت
تو ک رفتی چرا یادوم نکردی
بگلچیدن تو دلشادم نکردی
بخو بودوم میون دوس ودشمن
چرااز خو تو بیداروم نکردی
گل سرخوم گل نیلوفرینم
الهی هیچوقت داغت نبینوم
کجای مادروم ای با محبت
ک با کس نداروم حال صحبت
ک داغ تو زده اتیش بجونم
ک از حرمش بسوروم تاقیامت
چوکفتر میپروم بر دور عالم
نمیدونم کجا بنشینوم ازغم
عزیزون قدر یکدیگر بدونین ک امرو شادیست فرداست ماتم
دوسه روزی ک مهمان جهانی
بکن ذکر خدا تا میتوانی
تو میدانی ک مردن پیش پاتن
چرا عمرت ب سختی میگذرانی
یکی روزی ب غم گفتم که ای غم
تو تا کی با منی ای یاروهمدم
جوابم دادک تا صبح قیامت
بخواب نگذارمت یک لحظه بی غم
خوش ان روزی ک قبرم میکنن تنگ
ب بالای سروم خشت وگل وسنگ
بلندی سیل عالم میکنم من
بجای عیش ماتم میکنم من
عزیزون جمع بگردین دور
ک فردا دردسر کم میکنم من
گل رنگین کمونم رفته از دس
والا عزیزای مهربونم رفته ازدس
نداروم طاقت دوریش ی لحظه
همه روح ورونم رفته ازدس
ازاونوقتی تراازدس دادم
ک با تیر اجل من دس دادم
زروی زرد و در فصل خزانی
همه بودونبود از دس دادم
تنم ناخوش دلم دردتو داره
بروی دامنم گردو غباره
بجونم غصه ی سنگین نشسته
بدوش
#دشتی
#نوحه جوان
سبک ترکی وفارسی برای فراق جوان
ماتمونده فغان ایلرم من
دم بدم وای بالام سسلرم من
بوجهاندا من بختی قاره
سنسیز آیا بالام نیلرم من
**
خون شدآخر دل نامرادم
کی رود خاطر تو زیادم
این منو این غم بی شمارت
بعداز این کس نیاید بدادم
*
گوزدن اشگیم اولوبدی روانه
دود آهیم چیخوب آسمانه
دور آنون گورنجه قالدی تنها
شدت غصه دن گلدی جانه
*
جانم ازغصه بر لب رسیده
داغ مرگ تو پشتم خمیده
ازمن خونجگر رو مگردان
ای بهشتی غزال رمیده
#نوحه
سبک ترکی برای فرزند
خداوندا توانیم گئتدی الدن
بلیم سیندی جوانیم گئتدی الدن
وفالی بالام-یارالی بالام- گئدوب الله الیمدن
*
اورگیم غصه وغمدن سخیلدی
عجب بختیم مداریندن چخیلدی
گوزون آچ گور نجه ائویم یخیلدی
ئوزون ئولدور-غریب مادرون-دیورلایلای جوانیم
بالام وای دیوب- بوغمدن یانوب-گئدیب الله جوانیم