eitaa logo
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
14.5هزار دنبال‌کننده
428 عکس
173 ویدیو
25 فایل
پندیات/اشعارترحیم وروضه ازابتداتاانتهای مجلس ختم مادحین گرامی برای ارسال صوت مجالس خوددرکانال به این آیدی ارسال بفرمایید 👇 @khadeem110 @khatmkhanimajma #ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
مشاهده در ایتا
دانلود
کوله بارت را زمین بگذار و اندرز ختم و ترحیم خاک و تشییع جنازه رسول چهارمحالی(ساقی) »»»»»»««««««««««« کوله بارت را زمین بگذار وقت رفتن است وقت رفتن تا ابد در خاک ماتم خفتن است باید از دنیا برید و رفت سوی کار خویش دعوت حق را کنون لبیک باید گفتن است هر که بامش بیش برفش بیشتر باید شود موقع تسویه کردن برف ها را رُفتن است همچو پروانه بیا از پیله خارج شو برو وقت پروازت شده پرواز درشُکُفتن است روح تو تا عرش بالا می رود تا پیش حق جسم خاکی رامیان خاک سرد نَهُفتن است ------------------------------ و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
تنها کانال فعال و رسمی در پیامرسان ایتا😍😍 🔴برای عضویت کلیک کن👇 کانال مجمع الذاکرین (نوحه وروضه های اهل بیت) https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93 جدیدترین اشعارونوحه هاوروضه درکانال ما خوش آمدین🌹 آیدی مدیرجهت تبادل👈یازهرا @Ssss_113 لینک ابرگروه مجمع الذاکرین👇 http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 👌پیشنهاد ویژهٔ مدیر کانال👌
یازهرا🌺: کانال آموزش استاد صادقی در پیام رسان تلگرام راه اندازی شد👇👇😍 کانال استاد در پیام رسان تلگرام👇 https://t.me/saeedsadeghi_maddah کانال استاد در پیام رسان ایتا👇 @saeedsadeghi_maddah لینک گروه تمرین وصداسازی درایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/736886838Cc2c516f8e5 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 آموزش مداحی (صداسازی و اصول و فنون ) توسط ⬆️⬆️⬆️
روضه ی حضرت زینب(س) کاربردی درمجالس ختم مادر و خواهر شهپر جبریل را من فرش راهت می کنم از درون قاب عکس هر شب نگاهت می کنم یک شب جمعه حرم ،روضه ،بکاءو عاشقی وقت روضه خویش غرق در قتلگاهت می کنم السلام علیک یا ابا عبداله بذار اول دلتا آماده کنم. چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبداله برات بگم .خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی. گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر. فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه. میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین). زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین) قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم) اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین) اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) . یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه. اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2) حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین) چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده .... یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب ‍ دشتی_خوانی_حرف_دل ببار از دیده، دامن دامن ای اشک که غم زد آتشم در خرمن ای اشک که بر این آتشم آبی فشانم چو خشکیدی تو در چشم من ای اشک دریغا ای دریغا ای دریغا خدایی سایه ای رفت از سَرِ ما به چه عشق تو را سودا کند دل که همتای تو را پیدا کند دل گلی با رنگ و بوی تو نبیند اگر صد چشم خود را وا کند دل دریغا ای دریغا ای دریغا خدایی سایه ای رفت از سر ما مگو روح خدا رفت از بَرِ ما که جان دامن کشید از پیکر ما خروش از خیل مشتاقان برآمد که حرف عشق رفت از دفتر ما دریغا ای دریغا ای دریغا خدایی سایه ای رفت از سر @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
مادر # روضه حضرت زینب س # روضه ی حضرت زینب(س) کاربردی درمجالس ختم مادر و خواهر شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) شهپر جبریل را من فرش راهت می کنم از درون قاب عکس هر شب نگاهت می کنم یک شب جمعه حرم ،روضه ،بکاءو عاشقی وقت روضه خویش غرق در قتلگاهت می کنم السلام علیک یا ابا عبداله بذار اول دلتا آماده کنم. چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبداله برات بگم .خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی. گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر. فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه. میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین). زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین) قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم) اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین) اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) . یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه. اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2) حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین) چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده .... یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
شعر فراق مادر از برم گوهر تابانم رفت مادرم،شمع شبستانم رفت بود جانم به وجودش بسته رفت واز پیکر من جانم رفت برکت زندگی ام مادر بود مایه ی رحمت یزدانم رفت خانه بی او چه غم انگیزبود رفت او،چهره ی خندانم رفت بی صفا گشته برایم دنیا با غروبش سر وسامانم رفت یاد بادا سر من، زانویش مآمن این دل حیرانم رفت درد دل را به که گویم دیگر شنوای همه دورانم رفت روزگارم شده پائیزانی دوستان،فصل بهارانم رفت حسرت ماندن او بر دل ماند جلوی دیده ی گریانم رفت آه وافسوس شدم بی مادر مهر بی مثل درخشانم رفت شعر:اسماعیل تقوایی @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
4_5832346806628910696.mp3
4.79M
ای داد، آی ندیدم مهربانی مثل مادر / آی عزیز و هم زبانی مثل مادر / آی مادر، خوشا آنکس که در این خانه دارد / بهشت آسمانی مثل مادر / آره والله، خونه ای که مادر داره بهشتِ / خونه ای که سایه مادر داره جنتِ / عزیز دل مادر ،خونه ای که مادر داره ، صفا داره/خونه ای که مادر داره برکت داره / مادر حتی مریضش توی خونه باز مایه رحمت و برکته / ای برکت آسمانی من مادر / ندیدم یک فرشته در زمین که / بود قامت کمانی مثل مادر / کی بوده این مادر، کیه؛کیه این مادر / که غیر از او به پای زندگانی / فدا کرده جوانی مثل مادر / ز سختیها بر سختی گذر کرد / ندیدم پهلوانی مثل مادر / آی.............. به کیسویش قسم حقش ادا نیست / کجا کی میتوانی مثل مادر / بپوشی چشم بر هستی دنیا / که چون مادر بمانی مثل مادر / آی................ مادر / به دنیا گشتم و دیگر ندیدم / رفیق و یار جانی مثل مادر / به دنیا گشتم و هرگز ندیدم / رفیق و یار جانی مثل مادر / ندیدم مهربانی مثل مادر... :ناشناس_التماس دعا از کتاب نیم از عالم خاک با صدای حسین کریمی نیا..... حسین کریمی نیا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
جهت مداحی مراسم ترحیم و فوت ای دل ز چه رو طاعت دادار نکردی؟ خوفی ز عذاب و شَرَرِ نار نکردی؟ یک عمر تو را داد خدا مهلت و هیهات دل را بَری از صحبت اغیار نکردی؟ گفتم که مکن پیروی از نفس بداندیش کردی تو از او پیروی و عار نکردی؟ گفتم که مرو از ره بیراهه که چاه است رفتی و هراسی ز شب تار نکردی؟ گفتم به ره خیر بکن سیم و زر ایثار بس سیم گرفتی و زر ایثار نکردی؟ گفتم که مزن تیشه تو بر ریشه اسلام رحمی تو بر این نخل پر از بار نکردی؟ مزد زحمات علی و آل ندادی شرمی ز رخ احمد مختار نکردی؟ دستی به سر طفل یتیمی نکشیدی وز پای به ره مانده برون خار نکردی؟ در مرگ کسی قطره اشکی نفشاندی همدردی خود را به کس اظهار نکردی؟ جز فتنه و شر از تو دگر کار نیاید از خیر چه دیدی که تو این کار نکردی؟ صد بار بدی کردی و دیدی ثمرش را نیکی چه بدی داشت که یک بار نکردی؟ «ژولیده» مزن دَم به عمل کوش که کاری از بهر خود از گفتن اشعار نکردی؟ از: ژولیده نیشابوری
# ختم جوان# نمک بر زخم دل شیرین تر از خواب سحر گردد جگرها خون شود تا یک پسر مثل پدر گردد پدر در کودکی با شوق دل دست پسر گیرد به امیدی که در پیری پسر دست پدر گیرد خدا امید هیچ پدر مادری رو نا امید نکنه ، همه سرمایه پدر مادر بچه هاشونه همه امید زندگی پدر مادر فرزنده اونم فرزندی که با خون دل بزرگ شده، چه شبهایی که پدر و مادر بالاسر بچشون بیدار موندن و گفتن خدا همه امید ما این بچه است. هر کی داغ جوون دیده منو ببخشه، سخته اگه همین پدر مادر بیان بندای کفن جونشونو باز کنن، برا بار آخر ببیننش، پسرم، زندگی من، عزیز من، سرمایه من یه بار جواب بابا رو بده، یه بار جواب مادر و بده، لالا لالا گل بی برگ و بارم پس از تو روز روشن گشته تارم لالایی میگم و از غم بسوزم پس از تو تیره گشته حال و روزم خدا داند که من طاقت ندارم چگونه زیر این خاکت گذارم یادتونه یا نه، چجوری خاک می ریختن، یادتونه یا نه، آی برادرا و خوهرای دلخسوخته ، چجوری با داداش خدا حافظی کردین، خدا حافظ گل گشته خزونم تو رفتی از فراقت نوحه خونم هنوزم دوری تو نیست باور خداحافظ خدا حافظ برادر اما مجلس جوونه. اجازه بدین دلا رو ببرم کربلا جایی که یه پدر پیر نشست کنار بدن شبه پیغمبرش ، گفت علی تا حالا ندیده بودم جلو بابا پاتو دراز کنی چی شده حالا مقابل رو زمین خوابیدی پاشو عزیزم. بریم به خیمه چشم انتطارت خواهراتن جز یه بدن که، شد اربا اربا چیزی نمونده واسه ی من پاشو عزیزم پاشو عزیزم صورت به صورت علی اکبرش گذاشت هی صدا میزد ولدی علی..... بلند بگو یا حسین این حسین کیست که عالم دیوانه ی اوست این چه شمعی ایست که جانان همه پروانه ی اوست حسین کریمی نیا @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
بنال ای دل که بی مادر شدم من اخ بنال ای دل که بی یاور شدم من اخ بسوز ای دل که بال و پر شکسته خدایا بی کسم پشتم شکسته آی مادر دارا قدر مادر بدونید ، مادر مهربونه ، خودشو فدای اولادش میکنه دخترای داغدیده این عزیز مادر.... میدونم دلی غمدیده دارید.... نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم... میدونم گوشه قلبتون از داغ مادر اتیش گرفته... امّا چه کنم که باید بگم.... خانه ای که مادر نباشه از در و دیوارش غم میریزه.... نمیدونم اون لحظات اخر کنار مادر بودید یا نه.... اشکاتونو آمیخته کنید با اشکای خانوم حضرت زینب.... بریم کنار بستر بیماری خانوم فاطمه زهرا... @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
مدینه تا کربلا مرثیه شهادت حضرت زهرا س شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) ---------------------------- در مدینه صورت مادر اگر نیلی نبود کربلا طفلی غذایش گریه و سیلی نبود شعله های کینه و بخل عدو بر در نشست شعله های خیمه آ مد بر دل مادر نشست دست بسته سوی مسجد شد امیر المومنین دست عباسش فتاده علقمه روی زمین خطبه خوان شهر مدینه حضرت زهرا شده خطبه خوان کوفه و شام زینب کبری شده چون مدینه کربلای اول اهل ولا ست امتداد خط سرخ فاطمیه کربلاست تازیانه ،زخم بازو ،پهلوی خیر النسا کربلا شد قوت غالب ضربت سر نیزه ها غنچه ای پرپر به پشت در پرش را باز کرد روی دستان حسین ششماهه اش پرواز کرد چند بیت از شهر پیغمبر به شهر کربلا از حدیث کوچه تا گودال عصر روضه ها چند بیت یا چند مقتل ازدحام اشک و آ ه از مدینه روضه رفت تا علقمه تا قتلگاه --------------------------------- شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
یاحسین ع ایکاش دردمندِ دوایت شوم حسین(ع) لبریز جرعه جرعه دعایت شوم حسین(ع) آب از سرم گذشته! رسیدم که مثلِ حُر در کشتیِ نجات، هدایت شوم حسین(ع) جانم فدای حضرت زهرا(س) که از ازل در طالعم نوشت؛ گدایت شوم حسین(ع) ممنونم از امام-حسن(ع) که اجازه داد روضه نشینِ بزم عزایت شوم حسین(ع) مِهر شهادت است که افتاده بر دلم مُهری بزن که نذرِ ولایت شوم حسین(ع) قابل بدان و جانِ مرا هم قبول کن تا که شهیدِ کرب و بلایت شوم حسین(ع) شرمنده ام که «سر» به تنم هست! حیف شد... در وُسعِ من نبود فدایت شوم حسین(ع)! مرضیه عاطفی @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین