هدایت شده از مجله خبری تحلیلی ۵۷
✳️خبر برگزیده
👩🔧جولان و دوچرخه سواری یک زن بی حجاب در شهر شهید پرور نجف آباد اصفهان
👈 نامبرده پس از دستگیری ،اقرار کرده که عضو فرقه انگلیسی بهائیت بوده و این کار را جهت تست و عکس العمل مردم انجام داده است.
👈بنا بر اقرار نامبرده؛ در گروه های چند نفره سازماندهی شدند که درآینده قراره مشابه همین کار را انجام دهند.
👈پس از آن در همان ساعت و در همان میدانی که قانونشکنی توسط یک زن رخ داده بود، بدون فراخوان رسمی و با رعایت پروتکلهای بهداشتی تجمع اعتراضی برگزار کردند. البته این را هم گفتند که از گرانی رنج میبریم ولی زیر بار ذلت و سناریوسازیها نمیرویم...
@farhangy57
هدایت شده از مجله خبری تحلیلی ۵۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️افشاگری خاله نرگس شبکه پنج یادتونه؟!
🔴اجرای سند ۲۰۳۰ سالها قبل شروع شده بود؛ که صلوات و دعا برای امام زمان در برنامه کودک مورد اعتراض متولیان صدا و سیما واقع می شد.
🤔راستی چرا میکروفن رو بر می دارند؟!
#2030
@farhangy57
هدایت شده از مجله خبری تحلیلی ۵۷
🔴افشاگری مشرق از پشت پرده افزایش تلفات کرونا در ایران
🔺آیا ایران را تبدیل به آزمایشگاه بزرگ سازمان آمریکایی صهیونیستی جهانی بهداشت کرده اند؟
🔺چرا از مصرف داروهای ساخته شده در کشور که در درمان قطعی کرونا کمک میکند جلوگیری میکنند؟
🔺این گزارش تکان دهنده خبرگزاری مشرق از شبکههای فاسد لانه کرده در حوزه دارو و درمان کشور و همکاری با بیل گیتس صهیونیستی در #کرونا را در لینک زیر مطالعه کنید👇👇
mshrgh.ir/1133277
@farhangy57
هدایت شده از مجله خبری تحلیلی ۵۷
✳️خاطره ای از مرحوم ایت الله حائری شیرازی(ره)
🔸چطور لقمه از گلویمان براحتی پایین میره؟! 🔸
🔺دکتر علی حائری شیرازی فرزند ایت الله حایری شیرازی میگوید:
👈صبح جمعه بود. ساعت نزدیک ده بود که از جا بلند شدم، دیدم روی زمین جلوی تلویزیون دراز کشیده اند و کتاب میخوانند و چشمانشان قرمز شده.
سلام کردم. خواستند از جا بلند شوند اما کمردرد شدید، مانع شد. دست به میز گرفتند و با حالت دولا به زحمت بلند شدند. به خاطر کمر درد فصلی که یادگار ایام طاغوت بود، نتوانستند کمر راست کنند. کج کج راه افتادند.
👈 متعجب پرسیدم: «صبح که حالتان خوب بود، یکهو چطور شد؟» گفتند: «به کُلِه مرغی سر زدی؟» گفتم: «نه» گفتند: «برو شیرین کاری پدرت را ببین»
👈 قبلا کُله مرغی که از قدیم، پایین حیاط بود را تعمیر کرده بودم و هفت و هشت ده تا مرغ و خروس آنجا پرورش می دادم. به غیر از آن، مرغ عشق، فنچ، بلبل خرمایی و هر چیزی که ذوق ایام کودکی را در من زنده کند ...واقعا پدر راست میگفت: «اگر خانه ای #حیاط نداشت، اهل خانه #حیات ندارند».
بگذریم.
👈 اما مدتی بود دیگر مثل سابق به پرنده ها رسیدگی نمی کردم. یک ظرف آب مکانیزه ای داشتم که با لولۀ باریک آبی به سقف کُله مرغی وصل بود. هر وقت آبش تمام میشد، سبک می شد و بالا می رفت و چون پر می شد، سنگینی اش آن را به پایین می آورد تا مرغ ها بتوانند دوباره آب بیاشامند. تنظیم ظرف بهم خورده و ارتباطش با لوله جدا شده بود. خب من هم دیگر حوصلۀ درست کردن نداشتم ...
👈 گفتند: «صبح بعد از نماز آمدم به مرغها سر بزنم. دیدم زبان بسته ها نه آب دارند و نه غذا. با نخ ماهی گیری چند ساعت تلاش کردم تا ظرف آب را به سقف سه متری کله مرغی نصب کنم تا بالاخره نزدیکی های هشت و نه صبح موفق شدم ظرف آب را درست کنم. کجی کمرم برای این است. بعد دیدم غذا هم ندارند؛ رفتم در آشپزخانه دیدم فقط چند کیلو پیاز هست. همه را با رندۀ ریز، رنده کردم تا پرنده های کوچک هم بی بهره نمانند. قرمزی چشمم هم از این است ...
👈 گفتم: «چرا به خودتون رحم نمیکنید؟» نگاهی گذرا به من کردند و گفتند: «چون میخام خدا به تو #رحم کنه!» بعد ادامه دادند: «آهِ این طیور رو دست کم نگیریا ! کفالت اینها را تو به دست گرفتی. اینها مثل زن و بچه و #عیال_تو_هستند. اگر در حالی که خدا اموراتشان را بدست تو داده بهشان رسیدگی نکردی، نفرینت می کنند و خدا هم به این واسطه تو را از رحمتش دور می کند. چطور میتونی سیر و سیراب باشی وقتی این خلایق خدا که بدست تو سپرده شدند گرسنه و تشنه هستند؟»
👈بعد گویی چیزی از ذهنشان رد شده باشد سکوت کردند، چشم و ابرو در هم کشیدند و با حالت گریه ادامه دادند: «مردم هم عیال ما #مسئولین هستند. چطور ماها لقمه از #گلویمان براحتی پایین میره، وقتی خدا کفالت و اداره امور امتی را به دست ما سپرده و ما هرچی گذاشتن جلومون می خوریم انگار نه انگار گرسنه ای هم هست».
بعد گفتند: «استغفار کن برای این بی توجهی که داشتی».
@farhangy57