🔸️ صلوات و برکات آن ...

آجرک الله یا صاحب الزمان: 🎥 جزئیات حادثه تروریستی حرم شاهچراغ 🔹به گفته شاه دان عینی ابتدا فرد تروریست یکی از خادمان را هدف گلوله قرار می‌دهد و در ادامه سلاح وی گیر می‌کند و شلیک نمی‌کند، تعدادی از افراد حاضر در صحن به سمت وی می‌روند اما قبل از خلع سلاح فرد تروریست، او موفق می‌شود دوباره به تیراندازی ادامه دهد که متأسفانه تعدادی از خادمان و زائران شهید و مجروح می‌شوند. 🔹در ادامه تروریست به سمت محل برگزاری نماز حمله می‌کند که خادم آنجا هوشیاری به خرج داد و درب را قفل کرد اما تروریست با تیراندازی موفق به ورود می‌شود و آنجا زائران نمازگزار را به رگبار می‌بندد.

اللهم عجل لولیک فرج: انا لله و انا الیه راجعون شیراز عزیزم تسلیت اللهم عجل لولیک فرج

اللهم عجل لولیک الفرج.(منتظر) 🌹 حسینی: اللّٰهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنا صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَغَيْبَةَ وَ لِيِّنا ، وَكَثْرَةَ عَدُوِّنا، وَقِلَّةَ عَدَدِنا، وَشِدَّةَ الْفِتَنِ بِنا، وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَيْنا، فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ ، وَأَعِنَّا عَلىٰ ذٰلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ اللهم عجل لولیک الفرج ....

اللهم عجل لولیک الفرج. اللّٰهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنا صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَغَيْبَةَ وَ لِيِّنا ، وَكَثْرَةَ عَدُوِّنا، وَقِلَّةَ عَدَدِنا، وَشِدَّةَ الْفِتَنِ بِنا، وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَيْنا، فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ ، وَأَعِنَّا عَلىٰ ذٰلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ اللهم عجل لولیک الفرج ....

🔸 اگه بگن الان میمیری چیکار میکنی؟ 🔹 آیت‌الله مجتهدی تهرانی (ره) #درس_اخلاق

: 🌼زیارت روز پنج شنبه روز پنجشنبه به نام امام حسن عسکری(علیه‌السلام) است. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِىَّ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَخَالِصَتَهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ، وَوَارِثَ الْمُرْسَلِينَ، وَحُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِينَ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، يَا مَوْلاىَ يَا أَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَنَا مَوْلىً لَكَ وَلِآلِ بَيْتِكَ، وَهٰذَا يَوْمُكَ وَهُوَ يَوْمُ الْخَمِيسِ، وَأَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَمُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ، فَأَحْسِنْ ضِيافَتِى وَإِجارَتِى بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ

🌼دعای روز پنج شنبه الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى أَذْهَبَ اللَّيْلَ مُظْلِماً بِقُدْرَتِهِ ، وَجَاءَ بِالنَّهَارِ مُبْصِراً بِرَحْمَتِهِ ، وَكَسَانِى ضِياءَهُ وَأَنَا فِى نِعْمَتِهِ . اللّٰهُمَّ فَكَمَا أَبْقَيْتَنِى لَهُ فَأَبْقِنِى لِأَمْثالِهِ ، وَصَلِّ عَلَى النَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ ، وَلَا تَفْجَعْنِي فِيهِ وَفِي غَيْرِهِ مِنَ اللَّيالِى وَالْأَيَّامِ ، بِارْتِكَابِ الْمَحَارِمِ ، وَاكْتِسَابِ الْمَآثِمِ ، وَارْزُقْنِى خَيْرَهُ ، وَخَيْرَ مَا فِيهِ ، وَخَيْرَ مَا بَعْدَهُ ، وَاصْرِفْ عَنِّى شَرَّهُ ، وَشَرَّ مَا فِيهِ ، وَشَرَّ مَا بَعْدَهُ ، اللّٰهُمَّ إِنِّى بِذِمَّةِ الْإِسْلامِ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ ، وَبِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَيْكَ ، وَبِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفىٰ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ أَسْتَشْفِعُ لَدَيْكَ فَاعْرِفِ اللّٰهُمَّ ذِمَّتِىَ الَّتِى رَجَوْتُ بِهَا قَضَاءَ حَاجَتِى ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ، اللّٰهُمَّ اقْضِ لِى‌فِى الْخَمِيسِ خَمْساً لَايَتَّسِعُ لَها إِلّا كَرَمُكَ ، وَلَا يُطِيقُها إِلّا نِعَمُكَ ، سَلَامَةً أَقْوىٰ بِهَا عَلَىٰ طَاعَتِكَ ، وَعِبادَةً أَسْتَحِقُّ بِها جَزِيلَ مَثُوبَتِكَ ، وَسَعَةً فِى الْحَالِ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلَالِ ، وَأَن تُؤْمِنَنِى فِى مَوَاقِفِ الْخَوْفِ بِأَمْنِكَ ، وَتَجْعَلَنِى مِنْ طَوَارِقِ الْهُمُومِ وَالْغُمُومِ فِى حِصْنِكَ ، وَ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاجْعَلْ تَوَسُّلِى بِهِ شَافِعاً ، يَوْمَ الْقِيامَةِ نَافِعاً ، إِنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ.

علی مع الحق و الحق مع علی: اما بین این همه خبر دلخراش که خون به جیگرمون کرده یه چیزی بگم شاید یه کم نگاهمون تغییر کنه دور و برتون رو نگاه کنین دخترای زیادی رو می بینین که قبل از این یه کم نسبت به حجاب شل بودن ولی این روزا چادر سر می کنن که توی جبهه امام حسین باشن نه هرزه ها چند روز پیش توی مطب دکتر پوست و مو یه دختر چادری نشسته بود یهو دوستشو دید که ظاهرن چند سالی همو ندیده بودن گرم سلام علیک و احوال پرسی شدن و حرفشون رسید به اینجا که ریزش مو دارن اونی که حجاب کمتری داشت دست برد از زیر روسری دختر چادری یه کم موهاشو بکشه بیرون نگاه کنه دختر چادری گفت عه عزیزم چکار می کنی؟ اون یکی گفت زن زندگی آزادی . دختر چادری گفت نه مگه نمی بینی چادر سرمه؟ گفت آرررره. ولی چرا ؟ تو که اینجوری نبودی. دختر چادری گفت دارم جهاد می کنم. اون یکی گنگ شده بود با تعجب پرسید جهاد ؟ ینی چی ؟ ینی چکار می کنی؟ معلوم بود براش چنین مفهومی تازگی داشت. شاید از یه دختر انتظار نداشت. خلاصه صحبتشون رفت سمت اینکه از وقتی این داستانا پیش اومده تصمیم گرفته با چادرش جهاد کنه و... خواستم بگم وسط هیاهوی تعداد کم بی حیایی ها، نگاه کنین رویش تعداد زیادی از چادری شده ها رو می بینین که بی سر و صدا و در سکوت و آرامش و وقار مشغول جهادن.

یا صاحب الزّمان اَغثنی: کم کم دم غروب، حرم غرق شور شد صدها ملک ز سردرِ آن، در عبور شد یک "خانواده" آ مد و خندان سلام داد صحن از نگاه عاشقشان در سرور شد "آغوش امن مادر" و "آرامش حرم" آسوده شد خیال پدر، رفت و دور شد پَستی رسید وقت دعا در حریم امن در پیش بی‌دفاع، شجاع و جسور شد "زن" می‌فشرد "زندگی"اش را به سینه‌اش "آزادی" از نگاه عدو، لخت و عور شد با خون نشست بال شهادت به شانه‌‌اش آغوش، گرم و گرم! شبیه تنور شد وقتی گلوی نازک کودک شکسته شد صد تکه مثل تُنگ ظریف بلور شد شیر از کناره‌های لبش می‌چکید که چادر نماز، غرق به خون، غرق نور شد #شاهچراغ