اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
🌸رمــــان #بـنـده_نـفــــس_تـا_بـنـــده_شـهـدا🌸
💖💐💕🔆💕💐💖
#داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_نهم
فردا ۵صبح آماده حرکت به سمت ......
اروند رود راه افتادیم
یه رود بزرگ آخر یه جاده خاکی
جاده ای ک گذر کردیم میان نخلستان های خییییییلی بزرگ بود و اکثر نخل ها بر اثر بمباران جنگ سوخته بودن
خودشون میگفتن پل که روش راه میرید
شهید حسن باقری طراحی اصلیش بود
با خودم زمزمه کردم
ترلان تو چرا اینجایی؟
نه فکرت ،نه پوششت ،نه خانوادت مثل اینا نیست
چرا اومدی ؟😐😐
تا به خودم اومدم دیدم کاروان رفته و من وسط نخلستان ها گم شدم
تو نخلستان میدویدم
و گریه میکردم
انگار زیر هر نخل یه مرد بود که بهم نگاه میکرد
یهو پام گیر کرد به یه چیزی و خوردم زمین همه جام خاکی شده بود
بلند شدم و شروع کردم به دویدن
به لب جاده خاکی که رسیدم
تا رسیدم لب جاده
کاروان رو دیدم
تو اروند رود یه بازار بود که توسط محلی های همونجا دایر شده بود
ماهم مثل این قحطی زده ها رفتیم بازار
از لوازم آرایش ،دمپایی ،عروسک،کلاه و بستنی و کلی خوراکیای دیگه برای خودم خریدم
غافل از اینکه امشب چه خواهد شد
بعداز اروندرود تو اتوبوس اعلام شد بزرگواران شهدا دعوتمون کردن معراج الشهدا ۳۶شهید گمنام میزبانمون هستن ...............
#ادامه_دارد...
#نویسنده: بانو....ش
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
💖💐💕🔆💕💐💖 #داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_نهم فردا ۵
💖💐💕🔆💕💐💖
#داستــان_دنبــــاله_دار📚داستان واقعی و بسیار جذاب#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
#قسمت_دهم
آقای محمدی راوی اتوبوسمون با خواهرش اومده بود
تو اتوبوس که داشتیم میرفتیم معراج
مداحی بابای مفقود الاثر بابای زخمی گذاشتن
دیدم میخاست خواهرشو آروم کنه اما نمیتونست
رسیدیم معراج
من دیگه اعصابم نمیشکه
پاشدم دست دوستمو گرفتم گفتم بریم بیرون اعصاب ندارم
یک دفعه پسره محمدی جلوم سبز شد
محمدی: خانم معروفی کجا تشریف میبرید
-من اعصابم به این بازی ها نمیکشه 😡😡😡
محمدی: خواهر من ببین دوروزه هر توهینی خواستی کردی
اما حق نداری ب شهدا توهین کنید
-شهید 😂😂
چهارتا استخوان .......؟
محمدی: تورو به امام زمان بفهمید چی میگید😡😡😡😡
-برو بابا
تا اومد جواب منو بده یکی از دخترا با
وحشت صداش کرد :آقای محمدی 😭😭😭
آقای محمدی
زینب غش کرد
محمدی: یا امام حسین
خانم قنبری توروخدا بلندش کنین
با چندتا خواهرا بیاریدش بیرون
بچه ها دورش حلقه زدن
آب میپاشیدن رو صورتش
وقتی به هوش اومد
متوجه شدم زینب متولد ۶۷هست سه ماه بعداز
تولدش پدرش مفقودالاثر میشه
عجب آدمای بودن
رفتن شهید شدند بدون فکر کردن ب زن و بچشون
#ادامه_دارد...
#نویسنده: بانو....ش
@kheiybar
هدایت شده از امــام زمانت نیست راحتے؟!!
#منتظرانہ{💙}
جمعـهو سه³شنبـه فرقےنـدارد••°↶
•||پُــر شدهاست
تقویمازروزهاییڪهانتظارمیرفت
بیایی و نیامدی||•√
#آقابیـا💔
#ایـنشهــرشمـاراڪمدارد
#سهشنبههاےمهدوے
❤️تعجیل در #ظهور ۳ صلوات❤️
@Emame_zamanam
هدایت شده از امــام زمانت نیست راحتے؟!!
#امامصادق (سلام الله علیه) فرمود:
در شب و روزت منتظر فرج مولايت باش.♥️
بحار الأنوار ، ج ۹۸ ، ص ۱۵۹📚
@Emame_zamanam
به عادت همیشه ، هر روز یك نفر شهردار ساختمان می شد تا نظافت و شست و شو را بر عهده بگیرد🍃 ؛ اما متاسفانه وقتی نوبت به بعضی ها می رسید تنبلی می كردند و ظرف های شام را نمی شستند از یك طرف گرمای✨ طاقت فرسا و از طرف دیگر وجود حشرات ، حسابی كلافه مان كرده بود ؛ البته هیچ وقت ظرف ها تا صبح نشسته نمی ماند بالاخره كسی بود تا آن ها را بشوید😊 ناراحتی و گله ی من از بعضی از دوستان به گوش #حاجهمت رسید با خودم گفتم این بار #حاجی از شناسایی منطقه بیاید ،تكلیفم را با این قضیه یك سره می كنم آن روز داغ ، شهردار و مسئول ساختمان هم دست به سیاه و سفید نزده بودند 😣همه جا را گند گرفته بود و پشه از سر و روی ساختمان بالا می رفت وقتی #حاجی آمد توجه نكردم كه چقدر خسته و كوفته است هر چی كه دلم خواست ، گفتم او هم دلخور شد و گفت به آن ها تذكر بده ؛ اگر قبول نكردند ، اشكالی ندارد بگذار صبح بشود لابد خسته هستند🙁 راحت بگیر و آن شب كه #حاجهمت به خواب رفت، پشه ها مدام به سر و گردنش می نشستند و او به خودش می پیچید من رفتم و چفیه سیاهم را خیس كردم و آرام روی صورتش انداختم😇 و او آرام گرفت بعد هم كنارش دراز كشیدم و خوابیدم نیمه های شب نیش یك پشه ی سمج مرا از خواب بیدار كرد به كنار دستم كه نگاه كردم ، #حاجهمت نبود به شتاب از اتاق بیرون زدم درست حدس زدم ظرف ها دم در نبودند آرام پیش رفتم در سوسوی نور كسی👀 ظرف ها را می شست چهره اش معلوم نبود ، چفیه ای را به سر و صورتش محكم بسته بود تا شناخته نشود آن ، چفیه ی خود من بود. .☺️🌹
#شهید_ابراهیم_همت
#فرمانده_دلهــا♥️
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 #شور احساسی #حجاب♥️
🌱تو هم یہ مدافعی ، چـادر سرٺ ڪن
🌱از طعنـہ کلافهاۍ ، چـادر سرٺ ڪن
🎤 #سید_رضا_نریمانی
#پیشنهاد_دانلووود👌👌
@kheiybar
هدایت شده از نحوه آشنایےو عنایات شهیدهمت
#ارسالیهمسنگری☺️☝️
#مزار_حاجهمت
انشاءالله حاجت روا بشید♥️
@enayate_shahidhemat