اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❣ #قرار_شبانه 🌸ختم صلوات به نیابت از ✨رفیقشهیدم✨ هدیه به { حضرت علی ع،حضرت فاطمهالزهرا سلامال
جمع کل صلوات
🌸1513🌸
قبول باشه حاجت روا بشید انشاءالله💐
شهید همت به روایت همسرش2
#قسمت_بیستوپنجم
ادامه👈ازش بدم آمد!!!
بش گفت «بابایی! اگر پسر خوبی باشی باید حرف بابات را گوش کنی همین امشب بلند شوی سرزده تشریف بیاوری منزل😊. میدانی؟ بابا خیلی کار دارد. هم اینجا هم آنجا. اگر نیایی من همه اش توی منطقه نگران تو و مامانتم. یک امشبی را مردانگی کن به حرف بابات گوش کن!»😀
نگفت اگر بچه ی خوبی باشی، گفت اگر پسر خوبی باشی. انگار از قبل میدانست بچه چی هست. خیلی زود هم از حرف خودش برگشت. گفت «نه بابایی. بابا #ابراهیم امشب خسته ست. چند شب ست نخوابیده . باشد فردا. وقت اصلاً زیادست.»😴
سرش را که گذاشت روی بالش خندیدم گفتم «تکلیف این بچه را معلوم کن. بالاخره بیاید یا نیاید؟»😕
دستش را گذاشت زیر چانه اش، به چشمهام خیره شد، به مصطفی گفت «باشد. قبول، هیچ شبی بهتر از امشب نیست.»😇
از جا پرید گفت «اصلاً یادم هم نبود. امشب شب تولد امام هم هست، حسن عسگری، چه شبی بهتر از امشب.قیافهی فرماندهها رو گرفت گفت پس شد همین امشب مفهومست؟🙂☝️
راوی:همسرشهید
#محمدابراهیمهمت.
#ادامهدارد...
@kheiybar
#کنار_امام_زمان (عج)
بعد از شهادتش مادرش تعریف میکرد یک روز که خیلی برایش گریه کردم به خوابم آمد.🙂 اما این بار با اجدادش آمد. گفت ببین. این اجدادم هستند.ایشان هم امام زمان هستند😍 شما نمیدونی اینجا جای ما خوب است؟ ما درکنار امام زمان (عج)هستیم. ☺️
#راوی پدر شهید حجت الاسلام و المسلمین مجیدمکیان💐
#بر_گرفته_ازکتاب_سندگمنامی📗
@Modafeaneharaam
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❣ #قرار_شبانه 🌸ختم صلوات به نیابت از ✨رفیقشهیدم✨ هدیه به { امام حسن ع و امام حسین ع } برای سلام
جمع کل صلوات
🌸3700🌸
قبول باشه حاجتروا بشید انشاءالله💐
شهید همت به روایت همسرش - 2
#قسمت_بیستوششم
ادامه👈ازش بدم آمد!!!
خندیدم گفتم «چه حرف ها میزنی تو امشب، #ابراهیم. مگر می شود؟» حالم بد شد.🍃
#ابراهیم ترسید، منتها گفت «بابا این دیگه کیه، شوخی هم سرش نمی شود، پدر صلواتی.»🙁
درد که بیشتر شد دیدم دارد دورم میچرخد نمی داند باید چی کار کند. به سر خودش هم گمانم زد. فکر می کرد من چشمهام بسته ست نمی بینمش. صداش می لرزید. گفت «بابا به خدا من شوخی کردم.» اشک را هم توی چشم هاش دیدم😢 وقتی پرسید «وقتش ست یعنی؟»
گفتم «اوهوم.»
گریه دیگر دست خودش نبود. رفت پیراهنش را پوشید،دکمه هاش را بالا پایین بست، گفت می رود پیش حاجی.منظورش حاجی اثری نژادبود.😥 خانه شان دیوار به دیوار خانه ی ما بود. بعدها شهید شد. #ابراهیم نگذاشته بود حرف بزند یا خوشوبش کند. گفته بود «حاجی جان! قربان شکلت بیا این مهدی ما را بردار ببر تا ما برویم بیمارستان!»😞
مرا برد گذاشت بیمارستان. می خواست دنبالم هم بیاید. نگذاشتند. مرد راه نمی دادند.
گفت «نگران نباش! من همین الآن برمی گردم.»
برگشت آمد خانم عبادیان را برداشت با خودش آورد.می خواست بیاید ببیندم،باز راهش ندادند.
خانم عبادیان می گفت #ابراهیم همه اش توی راه گریه می کرده. یعنی حتی جلو او هم نمی توانسته یا نمی خواسته اشکهاش را پنهان کند😓. میگفت بش گفته «یک قرآن می دهم ببرید بالای سرش بنشینید چند تا آیه بخوانید بلکه دردش…»
می گفت «کم مانده بود بزنم زیر خنده بگویم مگر قرارست ژیلا بمیرد که بروم بالای سرش قرآن بخوانم.»😂
میگفت «نگفتم ولی. روم نشد یعنی.»😐😑
راوی:همسرشهید
#محمدابراهیمهمت.
#ادامهدارد...
@kheiybar
✨
هر وقت گره به کارتون خورد
زود بروید در خانهی شیرخوارهی اباعبدالله(ع)...💔
کسی یک اربعین نشست؛🍂
روز آخر امام حسین(ع) را ملاقات کرد.
به امام گفت:
آقا مردم گرفتارند
امام فرمودند:
مگر این مردم علیاصغر(ع) من را ندارند😭
که اینقدر گرفتارند؟؟😔
🌸 #آیت_الله_حقشناس_ره🌸
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌سخنرانی بهاره رهنما در شب عاشورا
@kheiybar
کپی ممنوع❌