✨امام صادق (ع) فرمودند:
🌿هر كس كه به زيارت قبر حسين عليه السلام نايل شود و به حق آن حضرت معرفت داشته باشد خداى متعال او را در بلندترين درجه عالى مقامان ثبت مىكند.☝️
@kheiybar
جاے شهید همت خالی ڪه💔
همیشه آرزو میکرد مانند امام حسین(ع)شهید بشودو چه زیبا به آرزویش رسید،خمپاره سرش را از بدنش جدا ڪرد🕊
#سرداربےسر
#ابراهیم_همت
@kheiybar
بعضیها
#پنـجشنـبه که میشود،
هوایی روزهای وداع میشوند..💔
به یاد
آخرین نگاه،🌱
از آنها که رفتند تا بمانیم....😔✋
باز پنجشنبه و #یادشهدا
#باصلوات
#مزار_شهیدهمت♥️
@kheiybar
🏴 پیام تسلیت خانواده شهید سلیمانی در پی ارتحال والده گرامی شهید حاج محمد ابراهیم همت
✍بسم الله الرحمن الرحیم
خانواده محترم و معزز شهید والامقام حاج محمدابراهیم همت مادر گرامی شهید حاج محمدابراهیم همت، شجره مبارکهی تربیت و اعتلای یکی از علمداران جهاد فی سبیل الله بود☝️. نام همت و اخلاص آن فرمانده عالی مقام، قلعهی قلب تمام عاشقان جهاد فی سبیل الله را فتح کرده است. اینک روح پاک آن مادر، مهمان جنات عدن لطف الهی و مستقر در نزد سید و سالار شهیدان و فرزند برومندشان است، ان شاءالله. تسلیت و تعزیتمان را در اندوه درگذشت مرحومه خانم نصرت همت بپذیرید و ما را شریک غم خود بدانید.💔
خداوند ما و شما را در مسیر شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی ثابت قدم قرار دهد و دلهایمان را به رحمتش تسکین بخشد.🌿
خانواده شهید حاج قاسم سلیمانی
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به اونایی که دلشون میخواد اربعین کربلا باشن💔
از هر جا باشی میشنوی هر دم، هلابیکم ....😭
«هلا بیکم»
با صدای صابر خراسانی🎤
#شب_زیارتی
#شب_جمعه
@kheiybar
.
هرڪس #شبجمعه شھدا را یاد ڪند
شھدا او را نزد #اباعبدالله💔
یاد میڪند
📎 یادشان ڪنیم با ذڪر صلوات تا یادمان ڪنند🌱
#بیاد_شهیدابراهیم_همت
#ابراهیم_جان_التماس_دعا✋
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍 فصل چهارم قسمت 9⃣7⃣ حاجی غرولند کرد:گرما وپشه بس نیست میخوای از دود خفه
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍
فصل چهارم
قسمت 1⃣8⃣
کمی جلوتر رفت.نزدیک مرد غریبه که رسیدند از او پرسید:ببخشیدبرادر،شما این جا چه کار می کردید؟😟🤔
مرد غریبه،شرم زده و متعجب گفت:ببخشید خواهر،من نمیدانستم این جا کسی زندگی میکنه...!😓😰
راستش ما قبلاً روی این ساختمان ها کار میکردیم...!
تعمیرات و این جور چیزها اگر داشت،می آمدند سراغ ما...👨🏭
بعد هم که همه از اینجا رفتند،چون این درهای کشویی خراب بود،گاهی میومدیم این جا حمام و برمی گشتیم می رفتیم...🍃
به خدا من نمی دونستم کسی آمده این جا....😥
حالا همه این درها🚪رو براتون دُرُست میکنم که دیگر کسی نتونه بیاد اینجا مزاحمتون بشه...
ژیلا گفت:خیلی ممنون.شما زحمت نکشید.شوهرم که آمد،میگم دُرُستشون بکنه...🙃
نه خواهر نمیشه،این جور کارها کار منه....👨🔧
و دوست ژیلا گفت:حالا که اصرار میکنند،خُب اجازه بده دُرُستشون کنه...
مرد در حالی که سرش روپایین انداخته بود،رفت سراغ درها و آنها را دُرُست کرد...🛠🔩
باز هم ببخشید خواهر،خداحافظ شما...🚶♂️
به سلامت....
مرد غریبه که از آنجا دور شد،دوست ژیلا هم از او خداحافظی کرد و رفت...👋🚶♀️
ژیلا امّا جرات نکرد که توی آن خانه بماند...☹️
فصل چهارم
قسمت 2⃣8⃣
وسایل بچه را برداشت...👜
درها را محکم بست و دوباره رفت سراغ نزدیکترین همسایه و دوستش،خانم دکتر توانا...👩⚕️
حالا دیگر نه تنها شب ها،که روزها،صبح هاو عصرها هم از ماندن در خانه خودشان میترسید واز تنهایی،از دزدها و عقرب ها...🕴🦂🤦♀
در خانه ی دکتر توانا هیچ کدام از این ترس ها با او نبود...☺️
نه تنهایی،نه عقرب و نه دزد،تنها اندوهی که داشت،دوری از ابراهیم و نگرانی اش نسبت به سرنوشت او بود...🤦♀
وهمچنین،گاهی احساس شرم ومزاحمتی که به سراغش می آمد...😓
دوباره مزاحمت شدم خانم دکتر،ببخش!🤭
این حرف ها رو دیگه تکرار نکن ژیلا....
که اگر تکرار کنی از خانه می اندازمت بیرون!...🙊😉
و ژیلا ناگاه تمام غم دنیا رو در لبخند صادقانه ی خانم دکتر و دوستی صمیمانه اش فراموش میکرد...☺️🍃
-چشم خانم!چشم!🙈
می نشستند دور هم...
چای می خوردند ☕️و حرف میزدند...
راستی می آیی برویم بچه ها رو واکسن بزنیم؟💉
خانم دکتر توانا این رو به ژیلا گفت و ژیلا هم گفت:خُب اگر لازم است بریم...☺️
شما دکترید و هر جور که مصلحت میدونید...🙃🙂
بریم...
ژیلا گفت:چشم الان مهدی روحاضر میکنم و راه میفتیم...🚶♀️
عصر،وقت برگشتن از بیمارستان، ژیلا رفت سراغ خانه ی خودشان... 🏠
خانم دکتر توانا در بیمارستان مانده بود و سفارش کرده و به او کلید داده بود🔑که به خانه ی آنها برود...
ژیلا گفته بود:چشم...
امّا اول به سراغ خانه ی خودشان رفت!
و ناگاه بر خلاف انتظارش دید که در خانه ی آن ها باز است...😰😦
دست و پایش سست شدند...🤭
رنگ از رویش پرید و آب دهانش خشک شد...😧
#ادامه_دارد...
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
جای شهید امرایی خالی که😔 میگفت تمام دارایی که متعلق به خودم می باشد در راه ارباب بی کفن سید الشهدا
جمع کل صلوات
🌸7،377🌸
قبول باشه از همگی حاجت روا بشید ان شاءالله 💐
#شب_جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخوانید و هدیه کنید🌿 به امام زمان علیه السلام که این عمل در صفا و جلاء دادن قلب اثر بسیار زیادی دارد.🌹
🏴 #قرار_شبانه
ختم صلوات و سوره قدر و زیارت آل یاسین به نیابت از
✨شهید محمد ابراهیم همت✨
{هدیه به حضرت زهــرا س}
و برای سلامتی و تعجیل در ظهور اقا امام زمان عج💐
☑️مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت 21 ☑️
تعداد صلوات و سوره قدر خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇
@Behzadii
#سلام_امام_زمانم
دوباره جمعہ شد و دل شده پریشانٺـ
دوباره حسرٺـ دیدار برقِ چشمانٺـ💔
بلند مرتبہ شاهِ زمان سلامٌ علیڪ
سلام بر تو و بر ماه روے تابانٺـ...!!✨
#السلام_علیک_یاصاحبالزمان_عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@kheiybar
🌸هر #صبح
چیزے قبل ازخورشید
در ما طلوع مے کنـد✨
مے دانم هنـوز
تڪہ اے از یـاد شما،
عطـر شما
در مـا باقے ست...💔
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#روزتون_مزین_به_نگاهشهید🌹
@kheiybar
#احادیث_حسینی
✨حضرت امام موسى كاظم عليه السلام فرمودند:
كمترين ثوابى كه به زائر امام حسين عليه السلام در كرانه فرات داده مىشود اين است كه تمام گناهان بخشوده مىشود🌸. بشرط اين كه حق و حرمت ولايت آن حضرت را شناخته باشد.✨☝️
@kheiybar
بگذاریدپیشانی شماراببوسم،شماحتما شهیدخواهیدشد💔
روایتی از سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین از آخرین دیدارش باسردارشهیدمحمدابراهیم همت را منتشر کرد.📝👇
یادش بخیر از نخستین روزهای ورود به سپاه باهمت آشناشده بودم و خاطراتی داشتم ولی آخرین خاطرهام به یک هفته قبل از شهادت او برمیگردد.داخل سنگر قرارگاه نصرت شلوغ بودهمه رفته بودند و فقط من مانده بودم وشهیدآقامهدی باکری و #شهیدحاج_همت،ازفاصله چندمتری هردو شیرجبهههارو نظاره میکردم که چطور در اوج عملیات خیبر داشتند باهم بحث میکردند.یادم نیست دقیقاً باهم چه میگفتنداماحالتشأن نجوا گونه بود.شرایط سختی بود،محور طلائیه قفل شده بود و هرچه قدربچههاتلاش میکردند پیشرفت قابل توجهی حاصل نشدهبود.لشکر۲۷مأموریت گرفته بودکه به جزیره مجنون برود.چهره حاج ابراهیم خیلی گرفته بود چراکه دوستان زیادی از اودر طلائیه به شهادت رسیده بودند🕊از طرفی احساس میکردم دیگر انگار مثل یک عقاب پرریخته شده است.اون روح حماسی و ناآرام و طوفانی انگار دیگر آرام شده و به ساحل رسیده و شرایط جدیدرا پذیرفته است.خوب که به چهره اش دقیق شدم از نورانیت و آرامش چهره اش مطمئن شدم که شهید خواهدشد،این بودکه تردیدنکردم و برای برداشتن توشهای بدون مقدمه وسط صحبت او و آقامهدی باکری رفتم و بدون مقدمه گفتم"برادرهمت شهید نشی؟!😢باحالتی ازسر تواضع و باحسرت گفت:ای!ماکجاوشهادت کجا?😞بلافاصله بااطمینان گفتم:نه شماشهیدمیشی!بگذار پیشانیات رو ببوسم.بعدپیشونیاش رو بوسیدم واین درحالی بودکه آقامهدی شاهد این صحنه بود.بعدازچند روز ترکش دشمن پیشانیاش روبوسه زدوبسوی خدا پر کشید😔
@kheiybar
Shab16Ramazan1396[07].mp3
10.28M
▪️غریب کوچهها شدن با من💔
غریب کربلا شدن با تو
🎙با نوای: حاج میثم مطیعی
🏴#شهادت_امام_حسن_مجتبي(ع)
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | قالیباف در #روایت_حبیب: حاج قاسم هیچوقت برای خودش زندگی نکرد💔
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍 فصل چهارم قسمت 1⃣8⃣ کمی جلوتر رفت.نزدیک مرد غریبه که رسیدند از او پرسید:
#عاشقانه_به_سبک_حاج_همت😍
فصل چهارم
قسمت 3⃣8⃣
یعنی چی؟😳
ژیلا آمده بود خانه اش را آب و جارو کند.مرتب کند تا شاید دوباره ابراهیم بیاید...😢
چندین روز بود ابراهیم نیامده بود و او نگران بود...😟
نگران و چشم انتظار...😓
هرروز،روزی دو سه مرتبه می آمد...😔
سری به خانه میزد!
چیزی نداشت اما آنچه راکه داشت هی جابه جا مرتب میکرد تا کمی مشغول شود...🤦♀
تا دوری از ابراهیم رو راحت تر تحمل کند...
اما از ابراهیم خبری نبود...😞
امروز اما هنوز به خانه سرنزده بود...
رفته بود بیمارستان و حالا برگشته بود.،درخانه اش بازبود...😰
مهدی روچسباند به بغلش و با ترس و احتیاط رفت داخل اتاق...😲
ممکن است ابراهیم آمده باشد...
اما نه!😬
او که هیچوقت این وقت روز پیدایش نمیشد🤭
او اگر بیاید نیمه شب می آید...
سحر می آید...☹️
فصل چهارم
قسمت 4⃣8⃣
دمدمه های صبح می آید...🌞
مثل ستاره ی زهره،مثل ستاره ی صبح...💫
رفت داخل و باچشم هاش توی اتاق رو کاوید...👀
اتاق به هم ریخته بود...🤦♀
آشپزخانه هم....😰
ژیلا آهسته و آرام و بی صدا گفت:
-ابراهیم!...ابراهیم!...
امّاکسی نبود...😬
کسی جواب نداد...😨
ژیلا از اتاق اومد بیرون...🚶♀
دوباره در ها رو بست...
محکم و مطمئن...
و دوید سمت خانه ی خانم دکتر توانا...🏃♀️
دوباره بغض کرده بود،دوباره ترسیده بود.دوباره مثل بید داشت می لرزید...😣
+چی شده ژیلا؟چرا انقدر به هم ریخته ای عزیزم؟چرا؟...🤷♀
و ژیلا نمیتونست حرفی بزنه...
حتی نمیتونست به ابراهیم نگاه کنه...
میترسید بغضش بترکه...😢
و نمی خواست که پیش خانم دکتر توانا ناگهان بزند زیر گریه واز ابراهیم گلایه کند...😭
ابراهیم،مهدی رو از ژیلا گرفت و گفت:
+پاشو برویم خانه ی خودمان...
ژیلا از جا برخاست...
بی صدا و با تکان دادن سر از خانم دکتر توانا خداحافظی کرد و پشت سر ابراهیم راه افتاد...🚶♀️
#ادامه_دارد...
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#شب_جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخوانید و هدیه کنید🌿 به امام زمان علیه السلام که این عمل در صفا و جلا
جمع کل صلوات
🌸5327🌸
قبول باشه از همگی حاجت روا بشید ان شاءالله 💐
سوره قدر:418
زیارت ال یاسین:115
🏴 #قرار_شبانه
ختم صلوات به نیابت از
✨#امام_حسن_مجتبی_ع✨
{هدیه به حضرت زهــرا س}
و برای سلامتی و تعجیل در ظهور اقا امام زمان عج💐
☑️مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت 21 ☑️
تعداد صلوات خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇
@Behzadii