💔🍂
مــن ایمـــان دارم،
😍 یڪ روز مےآیــد...
#جمعـــه_ایے ڪــه دیگـــر غروبش🌥
بــوے دلتنگــــ💔 ــــے
نــمــــےدهــــد....🍂
💥الهّٓـــم عَجِــل لولیِڪَ الفَـرَجــ💥
#غــــروبجمــــعه💔
#پــــروفایلزینبے🍃
@kheiybar
زل زده بود🙄 به #همت. باور نميكرد او فرمانده باشه😕. از كوملهها بود و آمده بود ببيند چيزهايي كه درباره پاسدارها ميگويند راست است يا نه😐. به تعارف #همت نشست كنار او☺️ و پكي به قليان زد😃. هر كي شلوار كردي ميپوشيد و قليان ميكشيد، بين كردها ارج و قرب داشت🤗. #همت هم هردو را داشت👌. از وقتي آمده بود پاوه، خيلي از كردها آمده بودند و با ما مانده بودند. ما نگران اين ارتباطها بوديم. ولي او بهشان اعتماد ميكرد و آنها دوستش داشتند😍. چند نفرشان خود را فدايي و پيشمرگ #همت ميدانستند. هرجا ميرفت باهاش بودند.🙂✌️
#شهیدهمت
آسمانےبود #ابراهیم🕊
@kheiybar
💔🍂
#نـــذرــابوالفضــلع💔
این روزها مرا به زمانی می برد که #مصطفی را درسن چهارسالگی نذر حضرت اباالفضل کردم☺️. و خودش از کودکی برای محرم آرام و قرار نداشت ،چقدر بالا و پایین می پرید☺️
زمانی که خیلی کوچک بود و دوست داشت اون رو هم توی دسته عزاداری راه بدن 🤗،
یا زمانی که از دسته ثارالله اهواز جاموند وهمش گریه می کرد 😭
ومی گفت خواب رفتم جاموندم،🙁
یازمانی که در سن نوجوانی رفت لباس عید بگیره ولی لباس_مشکی گرفت و گفت امسال عید نداریم ،❣ و یا سال 88 در روز عاشورا بی حرمتی دید و مصطفی تاب نیاورد ومجروح شد و... 😔
تمام این خاطرات مرا بی قرار ش
می کند😔 و یقین پیدا میکنم که آمدنش در پنجم_محرمو💔 رفتنش در نهم_محرم💔 و عاشورایی شدنش در روز تاسوعا از روز ازل ثبت شده بود.😭😭
راوے:مادرشهید
#سیدمصطفےصدرزاده❤️
#شهیدتاســوعا💔
@kheiybar
🍃❤️🍃
بخنـد ، بخنـد😍
ڪه خنده هایت
زیباترین مهریهے
پاییــز اسـت.❤️🍂
#شهیدابراهیمهمت
#روزتـــون متبرڪ به #لبخندشهید☺️❤️
پروفایل👌
@kheiybar
#رفاقت_تا_شهادت
.
در دنیا بودند،
اما با دنیا نبودند...☝️
شــهـدا را میگویم❗️
آنها دغدغه هاے مهمترے از زندگے ڪردن داشتند !🌱
مثل " #بندگےڪردن " ...♥️
#شهید_ابراهیم_همت
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@kheiybar
❤️🍃❤️
✍ تعبیرِ جالبے از یڪ مهندسِ شهید براے نمازِ اول وقت☺️❤️👇
وقتی صداے اذان رو میشنید ، دست از غذا خوردن میکشید☺️ و میرفت نماز بخونه.❤️
بهش اصرار میکردیم و میگفتیم😒:
غذات سرد میشه 😞، تمومش کن ، بعد برو نمازت رو بخون.😒
اما محمود میگفت☺️: اگه نروم نماز بخونم، غذاے روحم سرد میشه...❤️👌
📚منبع: ڪتاب محراب عشق ، صفحه 35🍂
#نماز_اول_وقت🍃 #شهیدمحمودشهبازے❤️
@kheiybar
💔💔🍂
نحوه تشخیص #دوقلوها☺️
شهيدبزرگوار #حميدسياهکالے مرادے وقتی متولد شد☺️ دوقلوبودند❤️ دوقلوي شبیه به هم خاله بزرگوارم فرمودند این سعید و دیگری حمید😐 چندروزبعدکه به دیدارشان رفتم😊 خاله ام فرمودند حميدوسعيدراتشخيص میدهی😕 گفتم این حمید این سعید🤗 برای خاله ام جای سوال بود😑 که من چطور میشناختم😃 وقتی حميدشربت #شهادت💔🕊 نوشیدند این رازراگفتم☺️ وقتی دقلوهارابغل کردم درگوششان اذان بگويم☺️ نوری در بالای ابروی #حميداقاديدم😍 که تا زمان شهادتش💔 هیچگاه برادران را اشتباه صدانزدم👌☺️
و لازم به ذکر است که بگویم الحق و الانصاف من به عنوان برادر شهید این مطلب رو تایید می کنم❤️🤗
راوے:جانباز دفاعمقدس پسرخاله شهیدمدافعحرم🍂
#حمیدسیاهڪالےمرادے❤️
@kheiybar
💔💔🍂
#ٺلنگـــــر🍂
شـــــهر را به ما سپردند❗️
و رفتند ...💔🕊
از شهر چیزے باقے نمانده‼️
برگردید...😔
مقاومت ڪار ما نیست😢 ...
خانہ به خانہ❗️
نفر به نفر❗️
در حال انهدام !😞
برگردید!😭
دست دلمان را بگیرید💔 ...
#آےشهـــدا با فراموشے درس شما🍂؛
تخریبچے ماهرے شدیم😔
منفجر مے کنیم دل را با چاشنے وسوسه هاے شیطان !💔
انـــــفجار پشت انـــــفجار ...🍂
و پس لرزه هاے این انـــــفجار؛
مے لرزاند دل مهدے فاطمہ سلام الله علیها را... برگردید !😭
مقاومت کار ما نیست😒 ؛
بس کہ ما گناه داریم ..😔.
برگردید ؛
برگردید
ما نمیتوانیم .😔☝️.. .
#قـــــلبم_گرفت_در_تن_این_شهر_پرگناه
#حال_هواے_جمع_شـــــهیدانم_آرزوست .💔😔
رفیقشهیدم
#گاهےنگاهے💔😭
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️❤️🍃
💌 #به_وقت_حرم❤️
مثلا
توے حرم باشے🕌 و
دلت هواے صحن انقلاب ڪنه🕌 💤
بعد، ڪنار صحن انقلاب،
زیارتنامه رو بردارے و یه گوشه بایستے 🍏
بعد، آروم آروم
شروع کنے به زیارتنامه خوندن🙂 💫
بعد، حس کنے گونههات داره خیس مےشه☺️
چکـ... چکـــ... چکــــ....
اما اینبار، با اشڪ نه ..... ⛅
میگن از #قشنگےهاے_زندگے☝️
خیس شدن
زیر بارون حرمه:👌❤️
چکـ... چکـــ... چکـــــ... 💚💜
#بارون_پاییزے 🍁
پیشنهاددانلود😍
@kheiybar
❤️🍃❤️
#نمایندگے_مجلس
✏ #حاجے خیلی به بسیجےها علاقه داشت☺️👌.وقتی یکی از نمایندگان مجلس پیش او آمد و گفت شنیدیم می خواهی نماینده بشوی😕،گفت : نه من هرگز همچین فکری نکرده ام🤗.بنده یک بسیجی هستم😌 و اگر مسئولین اجازه می دادند و فرماندهی را ازدوش من بر می داشتند😒،من به عنوان یک بسیجی می رفتم توی سنگرها☺️.نماینده گفت :خب اینجا هم درمجلس به تو احتیاج داریم😕.اما #حاجی جواب داد: من دراین بیابانها و جبهه ها انسی پیداکرده ام🙂 که به هیچ وجه حاضرنخواهم شد آنجارا ترک کنم☺️،بیایم نماینده شوم🤗.سه ماه بعدشهید شد💔🕊
#شهیدمحمدابراهیمهمت🍂
#سیدالشهداےجنگ💔
@kheiybar
کپی ممنوع❌