اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#شهیدمحمدابراهیمهمت در قامت يك همسر در آيینه کلام ژيلا بديهیان☺️❤️👇 #قسمتسوم #ادامه خطبه عقد من و
🍃❤️🍃
#شهیدمحمدابراهیمهمت در قامت يك همسر در آيینه کلام ژيلا بديهیان☺️❤️👇
#قسمتچهارم
آشیانهاے در شهر موشڪها
وقتی بچههای سپاه پاوه در خانه را زدند و پیغام دادند برای رفتن به جنوب خود را آماده کنم🙂،بی درنگ دست به کار شدم،اسباب و اثاثیه را که شامل یک دست رختخواب و مقداری خرده ریز بود،در صندوق عقب ماشین جا داده شد🍃.شهیدحمیدقاضی که آمده بود تا در جمع و جور کردن وسایل کمکی کند😐،رو به من کرد و گفت:از حالا به بعد خانه به دوشی شروع میشود،حاج خانم!🙂 بعد از ورود من به شهر دزفول به دعوت یکی از برادران دزفولی که از دوستان #حاجی در سپاه بود سه شبانه روز در خانهی ایشان به سر بردیم😇.در آن دوران،زندگی در دزفول بسیار سخت و طاقت فرسا بود😣.از یک سو حملات توپخانه،شلیک موشکهای🚀 زمین به زمین و هجوم هواپیماهای دشمن جان و مال ساکنان را تهدید میکرد😞،از سوی دیگر ما هیچ امکانات و وسایلی برای شروع زندگیمان نداشتیم☹️.اغلب مردم شهر خانههای خود را ترک کرده و به محلهای امن یا شهرکهای حاشیهی شهر پناه بودند🙂.ما به دنبال خانهای برای سکونتمان بودیم🍃.یکی از برادران نیروهای انتظامی👮 پیشنهاد کرد برویم و در خانه آنها مسقر شویم.☺️❤️
راوےهمسرشهید
#محمدابراهیمهمتـ
#ادامهدارد...
@kheiybar