#شهید_همت به روایت همسرش3
توی یکی از جلسه های امور تربیتی یکی از دوستانم از نیمرخم مرا شناخت. آمد گفت پس چرا نرفتی پاوه؟😕
گفتم.گفت اگر من بیایم تو هم می آیی؟گفتم خانواده ات اجازه می دهند؟گفت به امتحانش می ارزد.☹️
به مادرش گفته بود می خواهد برود کردستان و مادرش فکر کرده بود می خواهد برود شهرکرد و گفته بود ،باشد.
به خصوص وقتی شنیده بود من هم همراهش میروم گفته بود «بهتر. خیالم اینطور راحت تراست.»😌
هر منطقه یی استخاره کردم بدآمد، جز کردستان.
به دوست همراهم گفتم «هرجا به جز پاوه.»
می دانستم #ابراهیم فرمانده سپاه پاوه شده.✌️ به او گفتم. چیزهای دیگری هم گفتم.گفتم «می رویم سقز.»
گفت «یعنی اینقدر برات مهم ست؟»
گفتم «خیلی.»🙁
نگذاشتم چیز دیگری بگوید، با لبخند یا نیش یا هر چیز دیگر، فقط گفتم «وقتی رسیدیم آموزش و پرورش کرمانشاه و ازت پرسیدند کجا می خواهید اعزام شوید، فقط بگو سقز. یادت نمی رود؟»
گفت «نه.»😕
رسیدیم کرمانشاه. باران می آمد🌧، باران زیادی می آمد. از دستفروشی دو جفت پوتین خریدیم رفتیم آموزش و پرورش.
پرسیدند «خب خواهرها دوست دارند کجا اعزام شوند؟»
دوستم گفت «پاوه. فقط پاوه.»😊😐زبانم بند آمده بود.نه به دوستم نه به آنکه داشت حکممان را مینوشت📝 نتوانستم چیزی بگویم.حکم را داد دستمان گفت مواظب خودتان باشید😇☝️
راوی:همسرشهید
#محمدابراهیمهمت
#ادامهدارد...
@kheiybar
4_5929194561057325974.mp3
5.75M
🔳 #جاماندگان #اربعین
خیلی دلم میخواست که بیام حرم پیاده😔
دعوت نکردی من رو غم تو دلم زیاده😭
#سید_رضا_نریمانے🎤
👌فوق زیبا
@kheiybar
هدایت شده از امــام زمانت نیست راحتے؟!!
به امید آن روزی که تاریخ بنویسد:
«به برکت قدوم زائران اربعین غیبت طولانی حضرت پایان یافت»😍☝️
▪️فقط به نیت فرج حضرت #مهدی
▫️عازم کربلا میشویم✌️
@Emame_zamanam
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❣ #قرار_شبانه 🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهید محمد ابراهیم همت✨ هدیه به { حضرت محمد ص } برای سلامتی
جمع کل صلوات
🌸7,528🌸
قبول باشه از همگی حاجتروا بشید انشاءالله💐
#شهید_همت به روایت همسرش3
#قسمت_چهلوچهارم
عصر همان روز راه افتادیم به سمت مینی بوس های🚌 پاوه و من فقط توانستم به دوستم بگویم «مگر من دو ساعت به تو توضیح ندادم نگو پاوه؟ مگر من زندگی خصوصی ام را برای تو تعریف نکردم که بفهمی برای چی می گویم سقز؟ چی شد که گفتی پاوه؟»😕
گریه می کرد،قسم می خورد (باور می کنید؟) قسم میخورد که خودش هم متوجه نشده چرا گفته پاوه.😐
بعد هم یا بعدها گفت «چرا خودت نپریدی توی حرفم بگویی سقز؟»
تمام راه را، در آن هوای بارانی🌧 و غروبی که رنگ می باخت و شبی که می غرید، فقط گریه می کردم و نمی دانستم چرا.😞
ساعت ده شب رسیدم پاوه. #ابراهیم نبود. گفتند «رفته مکه.»🕋
سفارش کرده بود اگر آمدیم فلان اتاق را برای ما گذاشته کنار. جای ما را داده بودند به کسانی دیگر که منتظرشان بودند. منتظر ما نبودند. جا نداشتند.☹️ مجبور شدند اتاق اداری خود #ابراهیم را بدهند به ما. چند روز اتاق دست ما بود و ما توی یکی از مدارس مشغول کار شدیم✍. من شده بودم دبیر پرورشی. خبر آمد که #ابراهیم از مکه🕋 برگشته و حالا دیگر بش می گویند #حاج_همت. برام مهم نبود. خبرهایی که از عملیات می رسید برام مهم بود. و این که بروم به مدیر مدرسه پیشنهاد کنم به مناسبت روزی که در پیش داشتیم (مناسبتش یادم نیست) از مسؤولی دعوت کنیم بیاید برای بچه ها صحبت کند.🍃
قبول کرد. گفت «خیلی هم خوب ست. اتفاقاً من یک کسی را می شناسم که خیلی هم خوب حرف می زند.»
گفتم «کی؟»
گفت «فرمانده سپاه پاوه، #برادر_همت.»😇👌
راوی:همسرشهید
#محمدابراهیمهمت
#ادامهدارد...
@kheiybar
مداحی آنلاین - - باورش آقا برام سخته - جواد مقدم.mp3
8.22M
🔳 #شور #جاماندگان #اربعین
باورش آقا سخته برام 💔
چون نذاشتی کربلا بیام😭
🎤 #جوادمقدم
👌 #پیشنهاد_ویژه
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ✨🌸
#شهید_همت: اگر انسان خودسازی نکرده باشد☝️، شیطان او را از اعلا درجه به درک اسفل می کشاند😞🚷
#خودسازی
#شهیدمحمد_ابراهیم_همت
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❣ #قرار_شبانه 🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهید محمد ابراهیم همت✨ هدیه به { حضرت علی ع،حضرت فاطمهالز
جمع کل صلوات
🌸9,115🌸
قبول باشه از همگی حاجت روا بشید انشاءالله💐
❣ #قرار_شبانه
🌸ختم صلوات به نیابت از
✨شهید محمد ابراهیم همت✨
هدیه به { امام حسن ع و امام حسین ع } برای سلامتی و تعجیل آقا امام زمان عج💐
دوستان بزرگوار یکی از اعضا التماس دعا گفتن دعاشون کنید که انشاءالله به حق امامحسن و امام حسین حاجتروا بشن✨
🌺مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت ۲۱🌺
تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇
@shahiideh
#شهیدهمت به روایت همسرش 3
#قسمت_چهلوپنجم
گفتم «نه. او نه. او سرش خیلی شلوغ ست. من خودم خبر دارم. فرماندار پاوه فکر کنم بهتر باشد. آره او حتماً بهترست.»🍃
گفت «چه فرقی می کند؟»
گفتم «فرق، خب چرا،حتماً دارد. باید برویم سراغ کسی که نه نشنویم. او سرش، من خودم آنجا بوده ام دیده ام، خیلی کار ریخته. همان فرماندار که گفتم…»
گفت «باشد. هرچی شما بگویید.»
نفس راحتی کشیدم.🙁
برنامه را تنظیم کردیم. با فرماندار هم هماهنگ شد.
یک ساعت قبل از شروع برنامه تلفن📞 زدند گفتند «فرماندار حالشان به شدت بد شده نمی توانند تشریف بیاورند خدمت شما. معذرت خواستند گفتند دفعه ی بعد.»☹️
مدیرمان هم زنگ زد به #ابراهیم، بدون اینکه با من مشورت کند. او هم قبول کرده بود بیاید. نمی خواستم بفهمد من باز آمده ام پاوه. رفتم توی کتابخانهی مدرسه نشستم، که در زیرزمین بود. نمی خواستم ببینمش تا باز حرفی پیش بیاید.😩
مدیر مدرسه چندبار فرستاد دنبالم که «الآن مهمانمان می آید. شما توی دفتر باشید تا اگر آمدند بروید پیشوازشان.»
سرایدار مدرسه هم هی می آمد، گفت « #برادر_همت می خواهد بیاید.»
نگو فارسی را درست نمی توانسته بگوید و باید می گفته « #برادر همت آمده اند.»😇😐
راوی:همسرشهید
#محمدابراهیمهمت
@kheiybar