#مهدی_جان
باراݩ گرفته بازهوایم هوای توست
درجایجایشهر پراز ردپایتوست😔
دلتنگ جمکرانم و دلواپس شما💔
سهشنبهها،پراز گریه های توست😭
#سه_شنبه_هاى_جمكرانى
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@kheiybar
بار دیگر هم شبم، با نور چشمت صبح شد😍
ای یگانه آفتاب شهر دل، صبحت بخیر✨🌸
#شهیدمحمدابراهیمهمت
#روزتون_متبرک_به_نگاهشهید🌹
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
عکس دونفره با #حاج_همت ،برگه تردد شهیدامینیفر😌👇
نکته جالب زندگی عمو حسن در دوکوهه این بود که وی بعد از ورود، عکسی را با #حاج_ابراهیم_همت فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله گرفت📸 و هر مانعی را در جبهه با این عکس پشت سر می گذاشت، در واقع عکس با #حاج_همت به برگه مجوز وی تبدیل شده بود😃. گفتنی است او وقتی به واحد تبلیغات می رفت، بچه هایی تنبل آنجا تنبلیغات می گفت.
شهید حسن امینی فر برای نوجوان ها و جوان ها احترام زیادی قائل بود☺️. همیشه قبل از آنکه آنها به وی سلام کنند، او به این بچه ها سلام می کرد و آنها را بانام های «گلم» «شاخه نباتم» « پروانه من» خطاب می کرد😊. هرگاه کسی زودتر به او سلام می گفت، علاوه بر جواب سلام رزمنده ها ، دست آنها را می بوسید☺️. وقتی رزمنده ها تلافی می کردند او گریه می کرد و می گفت: من باید دست شما را ببوسم، شما بسیجی هستید و پاک، ولی شما از گذشته من چه می دانید؟😞
عمو حسن همیشه در، دیوار و ساختمان های دوکوهه را دست می کشید و به صورت خود می مالید.وی می گفت: دوکوهه متبرک است و با این کار خودم را متبرک می کنم. علاوه بر این لباسی را به یادگار از #حاج_ابراهیم_همت گرفته بود که علاقه زیاد این لباس باعث شده بود تا این رزمنده کمتر لباس نو بخرد.🙂
شهید حسن امینی فر همیشه برای رزمندگان اسلام حنا می گذاشت. وقتی به او می گفتند چرا برای خود حنا نمی گذاری، در جواب می گفت قرار است محاصن من به خون خضاب شود💔.عمو حسن بارها در زیر آوار جنگ ماند و هر بار که بیرون می آمد با خود می گفت این بار نیز نشد.☹️
اما سرانجام انتظار عمو حسن نیز به پایان رسید و وعده صادق محقق شد. در عملیات کربلای چهار محاصن عمو حسن به خون پاک خود خضاب شد، تا روز های پایانی دی ماه 1365 با پرواز در 70 سالگی او رقم بخورد🕊
#یادش_باصلوات🌹
@kheiybar
📸 اهدای انگشتر شهید سپهبد سلیمانی از طرف خانواده ایشان به جوانی که در برنامه عصرجدید چهره حاج قاسم را نقاشی کرده بود❤️
#حاج_قاسم_سلیمانی
@kheiybar
🔴 اینجا حرم شاهچراغ شیراز است که با شیوع #کرونا تعطیل شد و حالا به خط تولید ماسک تبدیل شده است👏
به مدد الهی
#کرونا_را_شکست_میدهیم
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 #پیشنهاد_مشاهده
#امر_به_معروف
📹 دختر! چشم میخوری، وَرمیپری...‼️
🎙 به روایت حاج حسین یکتا
@kheiybar
#ایتالله_طباطبایی
عرض کردم آقا من عجول و بی صبرم و حوصله معطلی ندارم در یک جمله برایم عصاره همه معارف اسلام را بیان کنید❗️
خنده ملیحی کرد و فرمود با همه مهربان باش☺️ خلاصه دین و قرآن بسم الله الرحمن الرحیم است رحمان باش با همه ی آفریده های خدا و رحیم باش با مومنان!☝️
@kheiybar
#مثل_شهید_همت
یک شب در منطقه دیدم ابوالفضل ناراحته و انگار از بیماری رنج می بره و معلوم بود کمر درد داره😢 . بهش که رسیدم گفتم چیه برادر ، چی شده . گفت: چیز خاصی نیست🙂 انشاءالله خوب میشه و گفت فقط ناراحتم از این که از رسیدگی به کارهای بچه ها و عملیات جا بمانم امیدوارم سریعتر خوب بشم.😞خلاصه شروع کردم به ماساژ کمرش و می دانستم این کمردرد همینطوری نیست 2 -3 ساعت قبل خوب خوب بود . خیلی باهاش کلنجار رفتم که چی شده.بالاخره قفل زبانش شکسته شد و گفت: یک مکان از خط احتیاج مبرمی به مهمات💣 داشت که به علت خطر زیاد کسی حاضر نشد مهمات به جلو ببره که باعث شد خودم به تنهایی چندین جعبه مهمات سنگین رو زیر تیر🔫 و ترکش به سختی ببرم همین امر، باعث کمر دردم شده.
با خودم گفتم هنوزم #شهید_همت😍 پیدا میشه.خودش فرمانده گردانه و جعبه مهمات می بره.😇☝️
#شهيدحاج_محمد_ابراهيم_همت
#شهیدمدافعحرمابوالفضلراهچمنی
#ایام_شهادت🕊
@kheiybar
#به_مجنون_گفتم_زنده_بمان📙
✨ #شهید_محمد_ابراهیم_همت
به روایت همسرش
قسمت 7⃣
ساعت ده شب رسیدیم پاوه. ابراهیم نبود. گفتند : " رفته مکه." 🕋
سفارش کرده بود، اگر آمدیم فلان اتاق را برای ما گذاشته کنار.
اتاق ما را داده بودند به کسانی دیگر، جا نداشتند.
مجبور شدند اتاق اداری خود ابراهیم را بدهند به ما.👌
چند روز اتاق دست ما بود،و ما توی یکی از مدارس مشغول کار شدیم. من شده بودم دبیر پرورشی.
خبر آمد که ابراهیم از مکه برگشته و حالا دیگر بهش می گویند : " حاج همت." 😌
برام مهم نبود، خبر هایی که از عملیات بهم می رسید مهم بود. و این که برم به مدیر مدرسه پیشنهاد کنم به مناسبت روزی که در پیش داشتیم (مناسبتش یادم نیست) از مسئولی دعوت کنیم برای بچهها صحبت کند.
قبول کرد، گفت :خیلی هم خوب است. اتفاقا من یکی رو می شناسم که خیلی هم خوب حرف می زند.
گفتم : " کی؟ "
گفت :" فرمانده سپاه پاوه، برادر همت." 😐
گفتم :" نه،نه،او نه. او سرش خیلی شلوغ ست، من خودم خبر دارم، فرماندار پاوه فکر کنم بهتر باشد. آره او حتماً بهتر ست. "
گفت : " چه فرقی می کند؟ "
گفتم : " فرق، خب چرا،حتماً دارد."😒
باید برویم سراغ کسی که "نه"نشنویم.
من خودم آنجا بودم و دیدم، سرش خیلی کار ریخته. همان فرماندار که گفتم.......
گفت : " باشه، هر چی شما بگید. "
نفس راحتی کشیدم.🙁
برنامه را تنظیم کردیم، با فرماندار هم هماهنگ شد.
یک ساعت قبل از شروع برنامه تلفن زدند گفتند :
" فرماندار حالشان به شدت بد شده و نمی تواند تشریف بیاورند خدمت شما. معذرت خواستند و گفتند دفعه بعد. "
مدیر مان هم زنگ زد به ابراهیم، بدون اینکه با من مشورت کند. او هم قبول کرده بود بیاید.😐
نمی خواستم بفهمد من باز آمده ام پاوه.
رفتم توی کتابخانه مدرسه نشستم، که در زیر زمین بود. نمی خواستم ببینمش تا باز حرفی پیش بیاید.
مدیر مدرسه چند بار فرستاد دنبالم که " الان مهمان مان می آید. شما توی دفتر باشید تا اگر آمدند بروید پیشواز شان. "☝️
سرایدار مدرسه هم هی می آمد،
می گفت : " برادر همت می خواهد بیاید."
نگو فارسی را درست نمی توانسته بگوید و باید
می گفت : "برادر همت آمده اند. "😕
آن قدر رفت و آمد تا اینکه عصبانی شدم، آمدم بالا تا رک و راست بگویم کار دارم نمی توانم بیایم، یا اصلا نمی آیم...
که دیدم ابراهیم نشسته توی دفتر، با سری از ته تراشیده، لاغر و آفتاب سوخته، و لبخندی که دیگر پنهانش نمی کرد. بلند شد و سلام کرد، 🙁
گفت : " خوش آمدم به خانه خودم پاوه."
فرداش باز آمد خواستگاری، با واسطه ی خانم یکی از دوستانش. مثل اینکه داشت براش گران هم تمام می شد.
چون واسطه اتمام حجت کرد که من باید یک چیز را از شما پنهان نکنم.😞
#ادامه_دارد....
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❣ #قرار_شبانه 🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهید محمد ابراهیم همت✨ هدیه به { امامسجاد ع،امام محمدباق
جمع کل صلوات
🌸9,213🌸
قبول باشه از همگی حاجت روا بشید💐
❣ #قرار_شبانه
🌸ختم صلوات به نیابت از
✨شهید محمد ابراهیم همت✨
هدیه به { امامموسیکاظم ع،امامرضا ع، امام محمدتقی ع، و امام علینقی ع } برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج💐
✨حاجتروایی اعضای بزرگوار کانال انشاءالله✨
🌺مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت ۲۱🌺
تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇
@Behzadii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ طوفان به پا کنید!
🔸شاید ما در آستانه خط پایان هستیم! باید ببریم این بازی را ...
👤 تاکید استاد پناهیان در مورد طوفان توییتری در شب نیمه شعبان با هشتگ:
#ThePromisedSaviour
📅 چهارشنبه ۲۰ فروردین، ساعت ۲۱ الی ۲۳ به وقت ایران
@kheiybar
👤استاد #رائفی_پور :
ساعت هایمان را کوک کنیم !
یٰا صٰاحِبَ الزْمانْ اَدْرِکنٰا وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَة...
❇️پویش همگانی #چله_قرائت_دعای_فرج ( دعای #الهی_عظم_البلا )
به نیت تعجیل در #فرج_امام_زمان (عج)🌹
و رفع گرفتاری از مردم
رأس ساعت ده شب به مدت چهل شب✅
#نشر_حداکثری
#شب_بیستونهم✅
@kheiybar
❁﷽❁
نیسٺ گاهی هیچ راهیجز بہ شاهی رو زدن🌱
باغمی سنگین رسیدن پیش او زانوزدن💔
ظهرگرما صحن #سقاخانہ مےچسبدچقدر😢
ضامنآهوشنیدنبعدازآن یاهو زدن✨
#چهارشنبہهاےامام_رضایے💛
@kheiybar
چشم های تو بامن چه میکند...😍
بگذار زندگی از دریچه ی نگاه تو
آغاز شود😊💚
#شهیدمحمدابراهیمهمت
#روزتون_منور_به_نگاه_شهید🌹
@kheiybar
در فکه کاری ناتمام داشت که می باید انجامش می داد. صدای بچه های گردان کمیل را می شنید که #همت را صدا می زدند « #حاجی، سلام ما را به امام برسان. بگو عاشورایی جنگیدیم.»✌️ و گریه ی #همت را که ملتمسانه سوگندشان می داد « تو را به خدا تماستان را قطع نکنید. با من حرف بزنید، حرف بزنید.»😔
کریم نجوا را می دید که از کنار بچه ها می دوید و می خندید: «بچه ها! دیر و زود دارده، اما سوخت و سوز نداره»🙂.... یکی می افتاد، یکی بلند می شد. یک آب می خواست، زمین تشنه بود، آسمان تشنه بود، فریاد عطش کران تا کران را در بر می گیرد... و سید داشت برنامه ی عاشوراییش را می ساخت.😞😭
#شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت
#شهید_سیدمرتضی_آوینی
#سالروز_شهادت🕊
@kheiybar
چہ خوب گفت #سیدمرتضیآوینے:
حزب اللہ اهـل
ولایت است و اهل
ولایت بودن دشوار است😌
پایمردی میخواهد و وفاداری.✌️
آقاجان انی سلمٌ لمن
سالمکم وحربٌ لمن حاربڪم❤️
•| #سربازتیم_آقاجان😎
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ویدیو لحظه شهادت
#سالروز_شهادت💔
#شهید_مرتضی_آوینی
جمعه ۲۰ فروردین ۱۳۷۲
در منطقه #فکه در اثر اصابت ترکش مین باقیمانده از جنگ ایران و عراق در سن ۴۶ سالگی به شهادت رسید🕊
شادی روحش صلوات🌹
@kheiybar