اول نیروها بعد، رییس و مدیر‼️‼️
یک بار در پادگان دو کوهه، بین نیروهای بسیجی اورکت پخش می کردند؛ #حاجی برنداشته بود☹️. همان اورکت کهنه ی 5 سال پیش خودش را می پوشید. گفته بود: « ☝️تا زمانی که برای همه گردان ها اورکت نیاورده اند، من هم نمی پوشم.»🙂🌹
#تلنگرےبهمسئولین⚠️
@kheiybar
🌷آرامش حاج قاسم سلیمانی در مواجهه با جنگندههای آمریکایی
🎙خاطره شهید شهید حسین پورجعفری :
🍃بین زمین و آسمان بودیم، توی هواپیما داشتیم میرفتیم سوریه. نگاهم به حاجی بود، سرش را تکیه داده بود به صندلی و چشمهایش را بسته بود، انگار که خوابیده باشد. از شیشه هواپیما دو جنگنده آمریکایی را دیدم که مثل لاشخور دورمان میپلکیدند🛫. دلم هری ریخت، ترس برم داشت، فکرم پیش حاجی بود، یک دقیقه گذشت، دو دقیقه، همانطوری که سرش را به صندلی تکیه داده بود چشمهایش را باز کرد. خونسرد گفت: نگران نباش چند دقیقه دیگه میرن😊، دوباره چشم هایش را بست. چند دقیقه گذشت و رفتند.
هواپیما میخواست توی فرودگاه سوریه بنشیند که از چپ و راست تیر سمت ما حواله شد💥. حاجی رو کرد به خلبان و گفت: ما سریع پیاده میشیم، تو دوباره تیکاف کن.
🛬تا چرخهای هواپیما به زمین خورد و سرعت کم شد پریدم پایین، خلبان دوباره سرعت گرفت و هواپیما از زمین توی چشم به هم زدن از آسمان فرودگاه دور شد و ما تغییر موضع دادیم و آمدیم یک کنج امن👌
تا خودمان را پیدا کنیم چند خمپاره درست خورد همان جایی که پیاده شده بودیم، خدا بخیر گذراند.🌹
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️حجتالاسلام پناهیان:
باربری که در جوانی دلداده امام زمان(عج) شد...
سهم شما پنج صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج).📿
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج💔
@kheiybar
⭕️ حسابرسی از نفس مانند یک شریک
نفس همانند یک شریک برای ماست. پس باید برای کارهایی که انجام میدهیم، به صورت روزانه حساب و کتاب داشته باشیم👌. درست مثل یک کاسب که هر روز این کار را میکند و اگر این حسابرسی روزانه انجام نشود، ممکن است به مشکل برخورد کند.☝️
کسی که خود را منتظر میداند باید از عملکرد روزانه خود ارزیابی دقیقی داشته باشد🌸، تا نقطه ضعف های خود را بشناسد و آنها را به موقع اصلاح کند. باید بدانیم که ظهور امام زمان، امری ناگهانی است. پس باید برای آن آماده بود.🌹
روزها فکر من این است و همه شب سخنم / که چرا غافل از احوال دل خویشتنم💔
📚 اخلاق مهدوی، اسماعیل حاجیان
#اخلاق_مهدوی ٢
@kheiybar
🔻عهد می بندم که عاشورایی باشم و حسینی بمانم!
#شهید_سید_جواد_اسدی
@kheiybar
#برای_خدا_خالص_بود📘
#خاطرات_شهید_محمد_ابراهیم_همت
قسمت 8⃣2⃣
راوی: علی اکبر همت
برای دیدن حاجی، به همراه مادر و همسر و فرزندش به اندیمشک رفتیم. شب آمد و صبح زود رفت. من هم همراهش رفتم. به جاهای مختلفی میرفت و سر میزد، تا اینکه به انبار رسیدیم. داخل انبار حدود هفت، هشت هزار جفت کفش و پوتین بود. چشمم به کفش های حاجی افتاد. دیدم از آن کفش های روسی که سی کیلو وزن دارد، پوشیده و کلی هم گل و ماسه به آن چسبیده است☹️. مانده بودم که او چطور این کفش ها را حرکت میدهد.
گفتم:" حاجی. "
گفت: "بله. "
گفتم: "برو یکی از این کفش ها رو پات کن. "
گفت: "اینها مال بسیجی هاست." یکی از دوستانش که همراه ما بود، خندید.😃 خیلی بهم برخورد. بعدها فهمیدم که معنی خنده اش این بوده که« حاج آقا، دیر اومدی زود هم میخوای بری؟» آنها چندین بار از ابراهیم خواسته بودند که کفش هایش را عوض کند، اما او این کار را انجام نداده بود😊. دوستش به من گفت: " حاج آقا، بهتون برنخوره، این انبار و باقی پادگان تماما متعلق به حاجیه، ما هیچ کاره ایم. امر بفرمایین همه ی کفش ها رو میدیم به حاجی. 😇
ابراهیم صدایش درآمد و گفت: "این کفش ها مال بسیجیهاست، مال کسی نیست. بی خود بذل و بخشش نکنین."
گفتم: " خب، مگه تو خودت بسیجی نیستی؟ "
گفت:" نه، به من تعلق نمیگیره."😒 گفتم: "اصلا من پولشو میدم." دست کردم توی جیبم که پول دربیاورم، که
گفت: "پولتو بذار توی جیبت، این کفش ها خریدنی نیست. "
هرچه اصرار کردم، هیچ فایده ای نداشت. فردا صبح به حسین جهانیان که راننده ی ابراهیم بود،
گفتم: "حسین آقا، منو ببر یک جفت کفش واسه حاجی بخرم. دلم طاقت نمی آورد که آن کفش های سی کیلویی را پایش کند. "🙁
رفتیم اندیمشک، یک جفت کفش برایش خریدم، 360 تومان. کفش ها را آوردم و گذاشتم جلوی ماشین و برگشتم. وقتی او را دیدیم، میخواست برود قرارگاه. به او گفتم: "منم بیام. "
گفت:" بیا. "
به همراه راننده اش به سمت قرارگاه حرکت کردیم. در بین راه، یک بچه بسیجی ایستاده بود کنار جاده. دست بلند کرد، ابراهیم به راننده اش گفت:" نگه دار."
او را سوار کرد و ازش پرسید: "کجا میری؟ "🙂
بسیجی گفت:" من از نیروهای لشکر امام حسینم. کفشهام پاره شده، میرم تا یک جفت کفش برا خودم تهیه کنم."
ابراهیم اول خواست کفش های خودش را از پا دربیاورد و به او بدهد، ولی دید خیلی ناجور است. ناگهان به یاد کفش هایی که من برایش خریده بودم، افتاد. آنها را برداشت و داد به بسیجی و
گفت: "بیا، اینم کفش.پات کن ببین اندازه ات هست."☺️
من یک نگاه به حسین کردم، حسین هم نگاهی به من کرد.
بسیجی گفت: "پولش چقدر میشه؟" ابراهیم گفت:" پول نمیخواد،برای صاحبش دعا کن. "
گفت: "نه، من پام نمیکنم."
ابراهیم گفت:" بهت گفتم پات کن، بگو چشم."😕
بسیجی گفت: "چشم."
کفش ها را پایش کرد. اندازه بود. تشکر کرد و
گفت: "پس منو اینجا پیاده کنین دیگه. "پیاده اش کردیم، خداحافظی کرد ورفت. وقتی پیاده شد،
ابراهیم گفت:" من اگه میخواستم این کفش هارو پام کنم، هم پولش رو داشتم، هم میتونستم بهترشو بگیرم. من تا این ساعت که اینجام، هنوز از بسیج و سپاه لباس نگرفتم☝️. لباسم را از پول خودم و حقوق فرهنگی که میگیرم، میخرم. درست نیست که من لباس از بسیج بگیرم و تنم کنم. من یه حقوق فرهنگی میگیرم، خرجی هم که ندارم، یه مقدارشو لباس میخرم و یه مقدارشو میدم به زن و بچه ام."❤️
#ادامه_دارد...
@kheiybar
@shahedaneosve
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❣ #قرار_شبانه 🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهید محمد ابراهیم همت✨ ✨شهید حاج قاسم سلیمانی✨ هدیه به { آ
جمع کل صلوات
🌸10,926🌸
قبول باشه از همگی حاجت روا بشید💐
❣ #قرار_شبانه
🌸ختم صلوات به نیابت از
✨شهید محمد ابراهیم همت✨
✨شهید حاج قاسم سلیمانی✨
هدیه به { حضرت محمد ص } برای سلامتی و تعجیل آقا امام زمان عج💐
🌺مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت ۲۱🌺
تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇
@Behzadii
#یا_رسول_الله_ص
هر دل که تویی درآن،مقدس باشد
بیچاره دلی که سرد ونارس باشد🍁
در اوجِ جوانےام بہ قولِ سعـدی
عشقِ تو و خاندانِ تو بس باشد😍☝️
#شنبههای_نبوی✨
#برمحمد_وآل_محمد_صلوات💚
@kheiybar
همت_دݪهـا
صبـــ☀️ــح است
و هـواے دݪِ مـن
مثـݪِ #بـــهار است🌿
پݪڪـے بـزن
و صبـح بخیـرِ #غــزݪم باش♥️
#شهید_محمد_ابراهیـم_همت
#روزتون_مزین_بهنگاهشهید🌹
@kheiybar