🍃❤️🍃
کـاش روزے بـرسـد، که به هم مژده دهیم...😍☝️
یوسـف فـاطـمـه آمـد
دیـدیـــ....؟!😍
مـن سـلامـش کـردم...✋
پاسـخـم داد امـام،☝️
پاسـخـش طـوری بـود!!
با خودم زمزمه کردم که امام...
میشناسد مگر این بےسر و بے سامان را؟!...💔
و شـنـیـدم فـرمـود...:☺️
تو همانے که «فـــرج» میخواندے...😍
❤️تعجیل در #ظهور ۳صلوات❤️
@kheiybar
🍃❤️🍃
#امامعلےع
چشمها دامهاے شیطانند🚫
میزانالحکمه ج ۱۰ ص ۷۰
مراقب چشم ها باش‼️‼️
چشم ها سربازهاے شهر دل هستند☝️
سربازهای آلوده،شهر را به فساد میکشند❗️🍂
@kheiybar
🍃❤️🍃
سیره عملے #شهیدهمت❤️👇
توي راه پله نشسته بود و به پهناي صورت اشك ميريخت😞. ميگفت «امروز توي راهپيمايي، منو نشونه رفتن🔫، اشتباهي غضنفري رو زدن.»😢
انگار چيزي به ذهنش رسيده باشد،☝️ اشكهاش را پاك كرد🙂 و بلند شد «فكر كردن با كشتن ميتونن جلوي ما رو بگيرن✌️👊.» جلو آمد . دستم را فشرد و گفت «حالا بهشون نشون ميديم☝️.» و از خانه زد بيرون.😇❤️
#شهیدمحمدابراهیمهمت🌹
بڪشید مارا ما #زندهتر مےشویم✌️✌️
@kheiybar
🍃❤️🍃❤️🍃❤️
#تلنگـــرمهدوے
آیت الله بهجت(ره) :
🌺اے کاش مینشستیم و دربارهے اینکه☝️
حضرت مهدی(عج)چه وقت ظهور
مےکند باهم گفتگو میکردیم تا حداقل🍃
از منتظران فرج باشیم😔
امام زمان اشخاصے را میخواهند
که تنها برای ان حضرت باشند☝
کسانی منتظر فرج هستند که براے
خدا و در راه خدا منتظر ان حضرت
باشند، نه براے برآوردن حاجات
شخصی خود😔💔
🌸🍃ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪ
ْ ألفَـرَج🍃🌸
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#شهیدمحمدابراهیمهمت در قامت یک همسر در آیینه کلام ژیلا بدیهیان☺️❤️👇 #قسمتششم #ادامه آشیانهاے در
#شهیدمحمدابراهیمهمت در قامت يك همسر در آيینه کلام ژيلا بديهیان☺️❤️👇
#قسمتهفتم
طعم شيرین پدر شدن
«... کمی پس از پایان عملیات رمضان بود🍃 که اولین بچه مان به دنیا آمد☺️. اسم او را «محمدمهدی » گذاشتیم🙂. صبح روزی که مهدی داشت متولد می شد، #حاجی که در راه عزیمت از خوزستان به سمت تهران بود🍃، از قم تماس گرفت و جویای حال ما شد😊. من در شهرضا بودم. با آن که به خاطر وضع حمل حال مناسبی نداشتم😞، از مادر #حاجی خواستم تا به او حرفی نزند😣. نمی خواستم سبب نگرانی #حاجی بشود🍃. همان روز، محمدمهدی به دنیا آمد و در تماس بعدی #حاجی، خبر تولد بچه را به او دادند.☺️
سپیده ی صبح بود که او خودش را به شهرضا رساند و از سلامتی من و مهدی خوشحال شد. من در بستر دراز کشیده بودم و مهدی کنارم خوابیده بود👦. #حاجی که وارد اتاق شد، سریع رفت وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند و سجده ی شکر مفصلی هم کرد☺️❤️. بعد آمد پیش من و بچه را در آغوش گرفت🙂. از او پرسیدم: این دیگر چه سرّی است😕؟ با خنده گفت😀: اول شکر نعمت اش را به جا آوردم، حالا هم از خود نعمت بهره می برم😍 و صورت مهدی را بوسید❤️. مهدی بدنی ضعیف و لاغر داشت. به طوری که در زنده ماندنش تردید داشتم😞. یکی دو روز بعد از آمدن #حاجی، مهدی دچار کسالت شد😒. نگران شدم. به انتظار آمدن #حاجی از مراسم سخنرانی🎤 و برنامه هایی که در آن روز درگیر آن شده بود، نشستم.🍃 آمدنش به درازا کشیـد😣☹️
راوے:همسرشهید
#محمدابراهیمهمتـ❤️
#ادامهدارد..
@kheiybar