با سلام
امام علی (علیه السلام):
شیعیان ما کسانی هستند که در راه ولایت ما از خود بذل و بخشش نشان می دهند.
نذر کتاب = نذر دانایی
با توجه به نزدیک شدن ایام فاطمیه در نظر داریم کتاب " پاسخ به چند شبهه فاطمی " را خریداری و به کانون و موسسات فرهنگی جهت برگزاری مسابقه کتابخوانی اهدا نماییم.
#احیای_فاطمیه
#مدافع_ولایت_باشیم
💟خیرین عزیزی که قصد سهیم شدن در این امر خیر رو دارند محبت کنند کمکهای نقدی خودشون رو به شماره کارت زیر واریز کنند👇🏻
6037991847196478
بنام محمد سالاری مکی
تصویر فیش واریزی رو به آی دی زیر ارسال کنید:
🌼 @taha_00313
جهت کسب اطلاعات بیشتر و همچنین اطلاع از برنامه های قبلی طرح ؛ تو کانال و گروه مربوطه عضو شوید🌹
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
http://eitaa.com/joinchat/1220673552C2694e69cf5
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#شهیدمحمدابراهیمهمت در قامت يك همسر در آيینه کلام ژيلا بديهیان☺️❤️👇 #قسمتپنجم #ادامه آشیانهاے در
#شهیدمحمدابراهیمهمت در قامت یک همسر در آیینه کلام ژیلا بدیهیان☺️❤️👇
#قسمتششم
#ادامه آشیانهاے در شهر موشکها
با شدت گرفتن موشک باران🚀 شهر و رفتن صاحب خانه،😞 ساختمان کاملاً تخلیه شد و ما زندگی جمع و جور دو نفره مان را به طبقه ی پایین منتقل کردیم.😒 جلسات همیشگی و رفت و آمدهای زیاد #حاجی در جبهه ها سبب می شد🍃 تا اغلب شب ها دیروقت به خانه بیاید😞. از طرفی هم ناگزیر بود صبح خیلی زود از خواب برخیزد و خود را به منطقه برساند.😒 من تمام روز را در تنهایی می گذراندم💔. با وجود این شرایط هر چه بود، اهمَیت چندانی نداشت. من فقط می خواستم در کنار #حاجی باشم.😔
یک بار سه شب به خانه نیامد.😢 گفته بود برای شناسایی سنگرهای دشمن می روند✌️. کوچه ها و خیابان های شهر در تاریکی مطلق فرو رفته بود😞. تک و تنها در زیر نور چراغ گردسوز نشسته بودم و کتاب می خواندم📖😒.در خانه را زدند عقربه های ساعت یک و دو نیمه شب را نشان می داد.😑
با صدای در از جا جستم🚶. یقین داشتم خود اوست🤗. رفتم و در را باز کردم.کنار ایستادم😒. #حاجی داخل شد و گفت: شرمنده ام،😔 یکی دو هفته است تو را این جا آورده ام، آن هم با این وضع..😞. حالا هم که با این سر و وضع به خانه برگشتم😒. سر و روی #حاجی گل آلود بود و بسیار خسته به نظر می آمد🍃. همان وقت که وارد شد یک راست وارد حمام شد🙂. در خانه آب گرم نداشتیم. #حاجی با آب سرد دوش گرفت🙁.
ما در دزفول زندگی سختی را می گذراندیم.😣 با این حال مهربانی و عطوفت، نظم و انضباط در کارها، تمیزی و مرتب بودن، ایمان سرشار و روح بلند و متواضع #حاجی،😍☝️ فضای آن زندگی کوچک و بدون امکانات را گرم و صمیمی می کرد🤗☺️. به همین سبب از ماندن خود در دزفول بسیار خوشحال و راضی بودم. »☺️❤️
راوے:همسرشهید
#محمدابراهیمهمتـ
#ادامهدارد..
@kheiybar
🍃❤️🍃
کـاش روزے بـرسـد، که به هم مژده دهیم...😍☝️
یوسـف فـاطـمـه آمـد
دیـدیـــ....؟!😍
مـن سـلامـش کـردم...✋
پاسـخـم داد امـام،☝️
پاسـخـش طـوری بـود!!
با خودم زمزمه کردم که امام...
میشناسد مگر این بےسر و بے سامان را؟!...💔
و شـنـیـدم فـرمـود...:☺️
تو همانے که «فـــرج» میخواندے...😍
❤️تعجیل در #ظهور ۳صلوات❤️
@kheiybar
🍃❤️🍃
#امامعلےع
چشمها دامهاے شیطانند🚫
میزانالحکمه ج ۱۰ ص ۷۰
مراقب چشم ها باش‼️‼️
چشم ها سربازهاے شهر دل هستند☝️
سربازهای آلوده،شهر را به فساد میکشند❗️🍂
@kheiybar
🍃❤️🍃
سیره عملے #شهیدهمت❤️👇
توي راه پله نشسته بود و به پهناي صورت اشك ميريخت😞. ميگفت «امروز توي راهپيمايي، منو نشونه رفتن🔫، اشتباهي غضنفري رو زدن.»😢
انگار چيزي به ذهنش رسيده باشد،☝️ اشكهاش را پاك كرد🙂 و بلند شد «فكر كردن با كشتن ميتونن جلوي ما رو بگيرن✌️👊.» جلو آمد . دستم را فشرد و گفت «حالا بهشون نشون ميديم☝️.» و از خانه زد بيرون.😇❤️
#شهیدمحمدابراهیمهمت🌹
بڪشید مارا ما #زندهتر مےشویم✌️✌️
@kheiybar
🍃❤️🍃❤️🍃❤️
#تلنگـــرمهدوے
آیت الله بهجت(ره) :
🌺اے کاش مینشستیم و دربارهے اینکه☝️
حضرت مهدی(عج)چه وقت ظهور
مےکند باهم گفتگو میکردیم تا حداقل🍃
از منتظران فرج باشیم😔
امام زمان اشخاصے را میخواهند
که تنها برای ان حضرت باشند☝
کسانی منتظر فرج هستند که براے
خدا و در راه خدا منتظر ان حضرت
باشند، نه براے برآوردن حاجات
شخصی خود😔💔
🌸🍃ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪ
ْ ألفَـرَج🍃🌸
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#شهیدمحمدابراهیمهمت در قامت یک همسر در آیینه کلام ژیلا بدیهیان☺️❤️👇 #قسمتششم #ادامه آشیانهاے در
#شهیدمحمدابراهیمهمت در قامت يك همسر در آيینه کلام ژيلا بديهیان☺️❤️👇
#قسمتهفتم
طعم شيرین پدر شدن
«... کمی پس از پایان عملیات رمضان بود🍃 که اولین بچه مان به دنیا آمد☺️. اسم او را «محمدمهدی » گذاشتیم🙂. صبح روزی که مهدی داشت متولد می شد، #حاجی که در راه عزیمت از خوزستان به سمت تهران بود🍃، از قم تماس گرفت و جویای حال ما شد😊. من در شهرضا بودم. با آن که به خاطر وضع حمل حال مناسبی نداشتم😞، از مادر #حاجی خواستم تا به او حرفی نزند😣. نمی خواستم سبب نگرانی #حاجی بشود🍃. همان روز، محمدمهدی به دنیا آمد و در تماس بعدی #حاجی، خبر تولد بچه را به او دادند.☺️
سپیده ی صبح بود که او خودش را به شهرضا رساند و از سلامتی من و مهدی خوشحال شد. من در بستر دراز کشیده بودم و مهدی کنارم خوابیده بود👦. #حاجی که وارد اتاق شد، سریع رفت وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند و سجده ی شکر مفصلی هم کرد☺️❤️. بعد آمد پیش من و بچه را در آغوش گرفت🙂. از او پرسیدم: این دیگر چه سرّی است😕؟ با خنده گفت😀: اول شکر نعمت اش را به جا آوردم، حالا هم از خود نعمت بهره می برم😍 و صورت مهدی را بوسید❤️. مهدی بدنی ضعیف و لاغر داشت. به طوری که در زنده ماندنش تردید داشتم😞. یکی دو روز بعد از آمدن #حاجی، مهدی دچار کسالت شد😒. نگران شدم. به انتظار آمدن #حاجی از مراسم سخنرانی🎤 و برنامه هایی که در آن روز درگیر آن شده بود، نشستم.🍃 آمدنش به درازا کشیـد😣☹️
راوے:همسرشهید
#محمدابراهیمهمتـ❤️
#ادامهدارد..
@kheiybar
💔🍃
قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء ...
.
وقتے ڪه دلت
تنگ مےشود💔
به #آسمان
نگاه ڪن☝️
#شلمچــــه
#پروفایل🌹
@kheiybar
سلام دوستان
عذرخواهی میکنم بابت دیروز که نتونستم در خدمتتون باشم
به #لطفخدا و #عنایتشهدا تا چندلحظه دیگه فعالیتمون شروع میشه❤️🌹
ان شاءالله روز به روز عشقتون به خدا و اهلبیت و شهدا بیشتر بشه و در آخر شهادت در رکاب آقا امام زمان هم نصیبتون بشه❤️
در پناه حق باشید
یا علے✋
❤️🍃
🌸 امام حسین علیه السلام :
🔹هرکس این پنج چیز را نداشته باشد
از زندگی بهرهاے نمےبرد:☝️
عقل ، دین ،ادب ،
شرم و خوش خلقے👌❤️.
📚بحارالانوار ،ج87، ص21
@kheiybar